عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6719 /
۱۳۹۹ شنبه ۲۳ اسفند
|
برابری جنسیتی در لالیگا
لیگ فوتبال زنان اسپانیا از فصل آتی حرفهای قلمداد میشود
دولت اسپانیا «دین تاریخی» خود را به فوتبال زنان این کشور با به رسمیت شناختن لیگ برتر فوتبال زنان اسپانیا به عنوان لیگ حرفهای فوتبال ادا خواهد کرد.
به گزارش ایرنا، لالیگا زنان که در سال ۱۹۸۸ تأسیس شد، لیگ برتر فوتبال زنان اسپانیا بوده و از ۱۸ تیم تشکیل شده است؛ با این وجود این لیگ به عنوان لیگی حرفهای شناخته نشده و وجه تمایزی ملموس نداشت.
«آیرین لوزانو» رئیس شورای ورزش اسپانیا اعلام کرد که دولت آماده است تا «به این بیعدالتی پایان دهد.»
لوزانو در سنای اسپانیا اظهار داشت: «شورای ورزش اسپانیا در نظر دارد تا لیگ فوتبال زنان را از فصل ۲۰۲2 – ۲۰۲1 به بعد به عنوان لیگ حرفهای به رسمیت بشناسد.
نمیتوان لیگ مردان را حرفهای دانست و لیگ زنان همچنان غیرحرفهای خوانده شود. هیچ منطقی در این موضوع وجود ندارد و ما قصد داریم به این بیعدالتی پایان دهیم تا شرایط ورزشکاران زن را بهبود بخشیده و ساختار ورزش را تقویت کنیم. هدف ما این است که بهترین لیگ زنان را در اروپا داشته باشیم و بهترین راه برای دستیابی به این مهم، حرفهای دانستن آن است.»
به رسمیت شناخته شدن به عنوان لیگی حرفهای به لالیگا زنان این اجازه را میدهد تا مستقل بوده، به منابع بهتری دسترسی پیدا کرده و شرایط را بهبود بخشند زیرا بعد از این، باشگاهها مسئولیت سازماندهی لیگ را عهدهدار خواهند شد.
از زمان امضای نخستین توافق جمعی تاریخ فوتبال زنان اسپانیا در فوریه ۲۰۲۰، اتحادیه باشگاههای فوتبال زنان (ACFF) اعلام کرد که لالیگا زنان با سه معیار اصلی مورد نیاز برای حرفهای شناخته شدن مطابقت دارد.
تمام بازیکنان این لیگ قرارداد دارند و این در حالی است که لیگ زنان با جذب اسپانسرها و حق پخش تلویزیونی، بُعد مالی نیز پیدا کرده و علاوه بر این، این لیگ با داشتن تیمهایی همچون بارسلونا و اتلتیکو مادرید لیگ حایز اهمیت و جذابی محسوب میشود.
در چنین روزی 23 اسفند 1383
رئیس کمیته داوری یوفا: مورینیو دشمن فوتبال است
«فولکر روث» در گفت و گو با روزنامه ورزشی «آفتون بلات» سوئد ، خوزه مورینیو سرمربی تیم فوتبال چلسی انگلیس را دشمن فوتبال توصیف کرد.
اندریاس فریسک داور مشهور سوئدی پس از قضاوت دیدار رفت چلسی و بارسلونا در چهارچوب رقابتهای جام باشگاههای اروپا که با پیروزی 2 بر یک بارسلونا به پایان رسید، روز جمعه به دنبال دریافت پیامهای تهدیدهاآمیز علیه جانش، از دنیای داوری کنارهگیری کرد.
رئیس کمیته داوران یوفا گفت: «این مربیان هستند که مردم را به هیجان میکشانند و واقعاً برای آنان تهدیدهای جانی ایجاد میکنند. ما نمیتوانیم بپذیریم که یکی از بهترین داوران ما به دلیل فشارهای وارده مجبور به کنارهگیری شود.»
وی تأکید کرد: «افرادی مانند مورینیو، دشمن فوتبال هستند.»
خوزه مورینیو سرمربی تیم فوتبال چلسی انگلیس، «فرانک ریکارد» همتای خود در تیم بارسلونا را به تلاش برای تغییر نتیجه این دیدار که در ورزشگاه نیوکمپ برگزار شد، از طریق صحبت با فریسک داور بازی در دقایق استراحت میان دو نیمه متهم کرده است.
اقدام اندریاس فریسک داور بازی در اخراج «دیدیه دروگبا» مهاجم تیم چلسی در دقایق اولیه نیمه دوم هرچند به اشتباه صورت گرفته باشد، این مسأله را ایجاد کرده است.
به رغم شکست چلسی در بازی رفت، این تیم موفق شد بازی برگشت را که در لندن برگزار شد، با نتیجه 4 بر 2 به سود خود به پایان ببرد و با برتری 5 بر 4 در مجموع، به مرحله یکچهارم نهایی صعود کند.
این خط اول داستان فرهاد است
استقلال مجیدی و کمالوند تا امروز و در فرصتی بسیار کوتاه به دل نشسته است و حمایت هواداران را پشت سر خود دارد اما فقط با ادامه این روند، چنین حمایتی دامنهدار خواهد شد
مازیار گیلکان
برای استقلال فراتر از تفاوتهای فنی، باور تحول تیم با کادرفنی جدید کارساز شده است. بیشک تغییر در تمرینات و تغییر در تفکر فنی تیم نیز در دو بازی اخیر آبیها مقابل فولاد در لیگ برتر و مقابل پیکان در جام حذفی در پیروزیها مؤثر است اما شاید این باور که کادرفنی جدید مسیرهای فنی بهتری را انتخاب میکند، بازیکنان را زودتر از اجرای تغییرات سر ذوق آورده باشد.
فرهاد مجیدی و فراز کمالوند با استقلال خیلی زود قدمهای مهمی برداشتهاند. همکاری آنها برای استقلال دو پیروزی سرنوشتساز را به ارمغان آورده و چه بسا این روند به موفقیتهای بزرگی برای استقلال منجر شود. محمود فکری و همکارانش اما از هر تغییری در مسیر فنی خود در وحشت بودند و خیال میکردند پذیرفتن انتقادات دور از شأن فنی آنهاست اما سرانجام نپذیرفتن انتقادات منجر به جدایی زودهنگام آنها پس از نیمفصل بود. فرهاد مجیدی در استقلال فصل گذشته نیز توانست مربی مقبولی باشد. او بعد از استراماچونی و در موقعیتی سخت از پس کار برآمد و اگر آسیبهای تعمدی مدیریت باشگاه نبود، شاید فصل را با یک جام تمام میکرد. اینبار اما فرهاد مجیدی لابد باتجربهتر است، مسیرش را بهتر میشناسد و به همکاریاش با فراز کمالوند بر خلاف فصل گذشته، رسمیت بخشیده است. بخشی از مسیر فنی استقلال را فراز کمالوند تعیین میکند و این غیرقابل انکار است و با استوری فراز کمالوند و معرفی مجیدی به عنوان فرمانده چیزی عوض نمیشود و فراز نیز از این موقعیت خوشحال است که نقش خودش پررنگ جلوه داده شود. فارغ از جلوهسازی، او حتماً نقش کارسازی دارد. فرهاد مجیدی البته باید بتواند استقلال فنی خود را به عنوان سرمربی حفظ کند و برای کارهای سختتر به تنهایی در آینده خود را مهیا کند. استقلال مجیدی و کمالوند تا امروز و در فرصتی بسیار کوتاه به دل نشسته است و حمایت هواداران را پشت سر خود دارد اما فقط با ادامه این روند، چنین حمایتی دامنهدار خواهد شد. کار فرهاد هنوز در استقلال سخت است و دو پیروزی در دو گام آغازین، تضمینکننده موفقیتهای بزرگ در این فصل نیست و برای استقلال اوج محسوب نمیشود. فرهاد هنوز باید برای اثبات نقش مثبت خود در آینده استقلال، مشتاقانه و سخت کار کند.
نیازی به انقلاب نبود
آبــــی سیـــــر
امیرارسلان مطهری که در زمان صدارت محمود فکری بر رختکن استقلال تبدیل به یک بازیکن بیاثر و بیزهر شده بود، باز هم به جوکر فرهاد مجیدی تبدیل شده که میتواند 20 دقیقه پایانی بازیهای تیم استقلال را با آتشبازیهای منحصربهفردش تحتالشعاع قرار دهد
عکس از رضا سعیدی پور
با نگاهی سطحی به سبک بازی آبیپوشان مقابل فولاد و پیکان در رقابتهای لیگ برتر و جام حذفی، حتی بدون متمرکز شدن بر آمار دقیق و آنالیز نمایش بازیکنان استقلال در این دو تقابل بهراحتی میتوان تغییر نگرش را در تکتک دقایق مسابقه لمس کرد. فرهاد مجیدی پس از حدود 15 روز حضور در اردوگاه آبیهای پایتخت قطعاً نمیتوانست انقلاب تاکتیکی و تحولاتی بنیادین در پیکره تیم استقلال ایجاد کند اما این سرمربی جوان با تهییج روحی و تأثیر روانی بر شاگردانش به دو پیروزی مهم در ابتدای کار رسیده که شاید به نقطه اتکایی برای او و کادرفنیاش تبدیل شود.
نخستین چیزی که در تقابل بین تیم محمود فکری و تیم فرهاد مجیدی به چشم میآید، تغییر رفتار و نگرش همان بازیکنهایی است که تا یک ماه پیش با زمین و زمان سرِ جنگ داشتند. در تیمی که فرهاد مجیدی متولیاش است و هدایتاش را برعهده گرفته، وریا غفوری باز هم جایگاه بزرگی و کاپیتانی خود را پس گرفته و در تمام مسائل داخل زمین مداخله میکند تا حق همبازیاناش ضایع نشود. مهدی قایدی و شیخ دیاباته باز هم نوید بازگشت به روزهای اوج خود را میدهند و همان ترکیب فیل و فنجان معروف در خط آتش تیم استقلال برپا شده تا شماره 10 آبیها با آزادی بیشتری به آزار و اذیت خط دفاعی رقیب بپردازد و شیخ هم بیرحمانه به دروازه رقبا یورش ببرد. امیرارسلان مطهری که در زمان صدارت محمود فکری بر رختکن استقلال تبدیل به یک بازیکن بیاثر و بیزهر شده بود، باز هم به جوکر فرهاد مجیدی تبدیل شده که میتواند 20 دقیقه پایانی بازیهای تیم استقلال را با آتشبازیهای منحصربهفردش تحتالشعاع قرار دهد. در خط هافبک هم آمار فردی بازیکنان آبیپوش بهبودی چشمگیری داشته و تنها طی 2 بازی اخیر مشخص شده که تیم فرهاد مجیدی تا چه حد بر تملک توپ و تعداد پاسهای بالا حساسیت و اصرار دارد. کمربند میانی تیم استقلال در چینش تاکتیکی کادرفنی جدید از نقش مهمی در تغییر روند بازی برخوردار است و دیگر مانند دوران سیاه استقلال با محمود فکری خبری از سانترهای پیاپی نیست. این پیشرفت در خط دفاعی تیم استقلال هم متبلور شده و مخصوصاً دو بال تدافعی آبیها حالا حرفهای زیادی برای گفتن دارند. حضور سیداحمد موسوی در پست دفاع راست و آغاز درخشش محمد نادری در بال چپ دفاع تیم استقلال نویدبخش درخشش مجدد آبیها از کنارههاست که فرهاد مجیدی در برقراری اصولی آن شگرد خاصی دارد.
ترکیب استقلال مقابل فولاد و پیکان همان ترکیب بازیهای قبل با کادرفنی عریض و طویل محمود فکری بود و هیچ بازیکنی به جمع آبیها اضافه نشده که این دو پیروزی را تابعی از درخشش آن بدانیم. فرهاد مجیدی هم با توجه به زمان کمی که داشته، قطعاً توانایی رفراندوم سیستمی را ندارد اما 7 مقدس سکوهای آبی باز هم نشان داده که راه و رسم برخورد با بازیکنان استقلال را بلد است و به دلیل جوان بودن و حضور در نسل اخیر آبیها، بهتر و لایقتر از سایر گزینهها برای اداره رختکن استقلال است. ادامه چنین روند امیدوارکنندهای از سوی شاگردان فرهاد مجیدی اگر با 2 یا 3 خرید زمستانی خوب همراه شود، قطعاً باعث گرمتر شدن تنور قهرمانی لیگ برتر و رقابتهای جام حذفی خواهد بود. استقلالیها یکی از 4 نماینده ایران در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا نیز هستند و پیشرفت آنها در ادامه راه، قطعاً بهنام ایران تمام خواهد شد.
طنزیم
حواس جمعها
هومن جعفری
میزبانی لیگ قهرمانان آسیا را که به هند و امارات و عربستان باختیم. میزبانی مقدماتی جام جهانی را هم که به بحرین دادند. همین که به یمن مدیران خوبی که داریم چوکای تالش و ملوان اجازه دارند در زمین خودشان بازی کنند، نکتهای است که جا دارد حسابی مورد تشویق قرار بگیرد. بیرون از این مرز که اختیار و اعتباری نداریم. داخل مرز هم که تدبیری نداریم.
بدهیهای داخلی را که به مدد ای اف سی نقد میکنیم. بدهیهای خارجی را هم که فیفا میگیرد. کلاً از خودمان اختیاری داریم؟ یعنی غیر از این برنامههای مسخره مثل محدودیت جذب مربی و بازیکن خارجی، کار دیگری برای انجام دادن داریم که زیر نظر آنور آبیها نباشد؟
*
اینطوری که محمد دانشگر از استقلال اخراج میشود و بعد برمیگردد، برای خودش رکورد زده. تا جایی که ما یادمان میآید، میزان اخراج شدن او از تیم در دو سه سال گذشته با میزان اخراج شدن بهروز رهبریفرد از پرسپولیس برابری میکرد. اگر رهبریفرد با آن همه استعداد به جایی رسید، دانشگر جان شما هم میرسی!
*
یک وزیر ورزش هم داریم، عصرها برای عربستان کری میخواند که هیچ تیم ایرانی حق حضور در کشور شما را ندارد، شب یادش میرود! بابا حواس جمع!
خداحافظی با تیم حاج محمود، سلام به تیم فرهاد
استقلال به رنگی که ندیدهاید!
سامان موحدی راد
بازی با پیکان هم اگرچه همچنان برای زدن مهر تأیید بر تأثیر فرهاد مجیدی زود است اما با رگههایی از بهبود عملکرد به خوبی نشان داده که استقلالیها در مسیر پیشرفت قرار دارند. زدن دو گل و تلاش برای رسیدن به گلهای بیشتر و تمرین این تیم برای ارائه پاسهای بیشتر در زمین نشان از این دارد که استقلال کمکم از آن ایده فوتبال مقتصدانه محمود فکری فاصله گرفته است. اگرچه هنوز این تیم با قرار گرفتن در لیست بهترینها فاصله دارد اما تلاش استقلالیها برای بهتر شدن کاملاً مشهود است. بازی روز پنجشنبه شاید از نظر فنی بازی جذابی برای تحلیل نباشد اما به مدد همین رگههای روشن برای استقلالیها امیدوارکننده است.
آمدن فرهاد مجیدی به استقلال برای هواداران این تیم به معنی پایان یافتن برخی کابوسها بود. نخست اینکه ترکیب جمعوجور و سه نفره فرهاد مجیدی، فراز کمالوند و صالح مصطفوی خیلی خیلی برای استقلالیها امیدوارکنندهتر از ترکیب شلوغ و بیرزومه کادرفنی محمود فکری است. فرهاد مجیدی آگاهتر از محمود فکری است. او به همه نقاط قوت و ضعف خود آگاه است و برای همین این ریسک را میکند تا یک مربی با کارنامه فراز کمالوند را به استقلال بیاورد. حضور او در کلاسهای آموزشی اروپایی موجب شده تا کمی از آن نظم و نظام قبلی در تمرینهای این روزهای استقلال مشاهده شود. کادرفنی جمعوجوری که دستور کار هر کدامشان مشخص است و میدانند باید در تمرینات چه بکنند. چیزی که محمود فکری با آن بیگانه بود و گمان میکرد با اردوکشی دوستانش میتواند روی ضعفهای فنیاش سرپوش بگذارد. همین آگاهی هم موجب میشود تا مربی و سرمربی تیم با فروتنی قبل و بعد از بازیها حرف بزنند. دیگر از آن گردنکشیهای بیمورد محمود فکری و دوستانش خبری نیست و کادرفنی استقلال با آرامش و احترام سعی میکنند حاشیه را از تیم دور کنند.
مهمتر اینکه در بازی استقلال فکر و ایدهای مشاهده میشود. نیمه دوم بازی استقلال و تعویض ارسلان مطهری و بابک مرادی را مقایسه کنید با تعویضهای بیبرنامه محمود فکری. استقلال با فرهاد قطعاً تغییراتی کرده است. البته اینکه آنها تا چه میزان بتوانند این تغییرات و ایدههای نو را در زمین اجرا کنند، بستگی به توانایی و ظرفیت تیمشان دارد.
سه هدیه ناخدای جدید به استقلالیها
بازسازی در اسرع وقت
سام ستارزاده
اینکه استقلال با فرهاد مجیدی در عرض یک هفته به اندازه یک نیمفصل کامل با محمود فکری پیشرفت کرده، جمله اغراقآمیزی نیست. این پیشرفت صرفاً روی کاغذ نیست که مشاهده میشود؛ کما اینکه اگر آبیپوشان مقابل فولاد امتیاز از دست میدادند و در جام حذفی نیز توسط پیکان کنار میرفتند، هوادارانشان باز هم نظرات مشابهی ارائه میدادند. استقلالی که عصر پنجشنبه در ورزشگاه شهر قدس درخشید، با بازی تکضرب و سیریناپذیری از گلزنی که به نمایش گذاشت، فوتبال اقتصادی و احتیاطگرایانه ماههای قبلش را به با فراموشی سپرد. در همین مدت کوتاه، سه تحول بزرگ که در تیم در حال رقمخوردن است، هدیه بازگشت هفت محبوب آبیها به خانه است.
در این مدت کوتاه حضور کادرفنی جدید استقلال و با توجه به قرارگیری در کوران دیدارها، بیش از بعد فنی، دست کادرفنی برای کار بر روی بعد روحی و روانی بازیکنان باز بوده. افزایش اعتماد به نفس که به وضوح در بازی مهدی قائدی، سیاوش یزدانی، وریا غفوری و در کل، اکثریت استقلالیها موج میزند، نخستین دستاورد چند روزه مجیدی بوده. برخلاف کادرفنی سابق آبیهای پایتخت، مجیدی و فراز کمالوند نشان دادند که به دنبال بهانهجویی و انداختن ناکامیها به گردن داوری نیستند. جمله «بیشتر از آن که قرعه پیکان برای ما بد باشد، قرعه استقلال برای آنها بد است» فراز کمالوند نمود زیبایی بود از خودباوری سازندهای که در همین چند روز به تیم تزریق شده. شاید همین شارژ روحی برای مبارزه با پولادمردان لیگ کافی بود اما برای حضور موفق در سه جبهه، مجیدی نیاز به پیریزی بنای فنی استقلال نیز دارد. پاسکاریهای متوالی و سریع در کنارههای زمین و خلق موقعیتهایی که در آنها جدای از خلاقیت فردی، ردپای کار تیمی بازیکنان نیز دیده میشد، نشانههای مثبتی در اثبات این هستند که استقلال مجیدی در حال حرکت در جهت صحیح خود است. ثبت امید گلزنی 67/1 با 10 موقعیت را کنار امید به گل 56/1 آبیها مقابل فولاد بگذارید. اگر مهاجمانی نظیر مطهری و قایدی در زدن ضربات نهایی خوشاقبالتر و گاهی جسورتر بودند، پیروزی پنجشنبهعصر میتوانست به کام آبیها شیرینتر هم باشد.
مهاجم سابق استقلال، در کسوت یک سرمربی درون مستطیل سبز بهدنبال پیادهسازی فوتبال تماشاگرپسند است اما به همان اندازه، در بیرون زمین برای بازسازی شخصیت تیمش هم برنامه دارد. مقابله با بازیکنسالاری، چالشی بود که بسیاری گمان میکردیم محمود فکری از پس آن بر میآید. فکری در برخورد با بازیکنان بیش از اندازه افراطی عمل میکرد. مجیدی در نقطهای مقابل، بر حفظ رابطه دوستانهاش با شاگردانش تأکید دارد اما در عین حال، از برخورد تند محمد دانشگر با فرشید اسماعیلی در حین بازی هم نمیگذرد و شدیدترین واکنش ممکن را به آن نشان میدهد. جمله «هیچ نامی بزرگتر از استقلال نیست» که مدتهاست به یک شعار برای توجیه ناتوانیهای مدیریتی تیم بدل شده، با چنین تصمیماتی معنای واقعی خود را باز مییابد.
آبیهای پایتخت راه پرپیچوخمی را برای رسیدن به آرمانهای فنی خود در پیش دارند؛ و مجیدی نیز بهخوبی از چالشهای راه آگاه است اما خیال استقلالیها این روزها از یک چیز آسوده است؛ اینکه آبیها با ناخدای جدیدشان در مسیر درست حرکت میکنند.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو