سامان موحدی راد
بازی با پیکان هم اگرچه همچنان برای زدن مهر تأیید بر تأثیر فرهاد مجیدی زود است اما با رگههایی از بهبود عملکرد به خوبی نشان داده که استقلالیها در مسیر پیشرفت قرار دارند. زدن دو گل و تلاش برای رسیدن به گلهای بیشتر و تمرین این تیم برای ارائه پاسهای بیشتر در زمین نشان از این دارد که استقلال کمکم از آن ایده فوتبال مقتصدانه محمود فکری فاصله گرفته است. اگرچه هنوز این تیم با قرار گرفتن در لیست بهترینها فاصله دارد اما تلاش استقلالیها برای بهتر شدن کاملاً مشهود است. بازی روز پنجشنبه شاید از نظر فنی بازی جذابی برای تحلیل نباشد اما به مدد همین رگههای روشن برای استقلالیها امیدوارکننده است.
آمدن فرهاد مجیدی به استقلال برای هواداران این تیم به معنی پایان یافتن برخی کابوسها بود. نخست اینکه ترکیب جمعوجور و سه نفره فرهاد مجیدی، فراز کمالوند و صالح مصطفوی خیلی خیلی برای استقلالیها امیدوارکنندهتر از ترکیب شلوغ و بیرزومه کادرفنی محمود فکری است. فرهاد مجیدی آگاهتر از محمود فکری است. او به همه نقاط قوت و ضعف خود آگاه است و برای همین این ریسک را میکند تا یک مربی با کارنامه فراز کمالوند را به استقلال بیاورد. حضور او در کلاسهای آموزشی اروپایی موجب شده تا کمی از آن نظم و نظام قبلی در تمرینهای این روزهای استقلال مشاهده شود. کادرفنی جمعوجوری که دستور کار هر کدامشان مشخص است و میدانند باید در تمرینات چه بکنند. چیزی که محمود فکری با آن بیگانه بود و گمان میکرد با اردوکشی دوستانش میتواند روی ضعفهای فنیاش سرپوش بگذارد. همین آگاهی هم موجب میشود تا مربی و سرمربی تیم با فروتنی قبل و بعد از بازیها حرف بزنند. دیگر از آن گردنکشیهای بیمورد محمود فکری و دوستانش خبری نیست و کادرفنی استقلال با آرامش و احترام سعی میکنند حاشیه را از تیم دور کنند.
مهمتر اینکه در بازی استقلال فکر و ایدهای مشاهده میشود. نیمه دوم بازی استقلال و تعویض ارسلان مطهری و بابک مرادی را مقایسه کنید با تعویضهای بیبرنامه محمود فکری. استقلال با فرهاد قطعاً تغییراتی کرده است. البته اینکه آنها تا چه میزان بتوانند این تغییرات و ایدههای نو را در زمین اجرا کنند، بستگی به توانایی و ظرفیت تیمشان دارد.