سام ستارزاده
اینکه استقلال با فرهاد مجیدی در عرض یک هفته به اندازه یک نیمفصل کامل با محمود فکری پیشرفت کرده، جمله اغراقآمیزی نیست. این پیشرفت صرفاً روی کاغذ نیست که مشاهده میشود؛ کما اینکه اگر آبیپوشان مقابل فولاد امتیاز از دست میدادند و در جام حذفی نیز توسط پیکان کنار میرفتند، هوادارانشان باز هم نظرات مشابهی ارائه میدادند. استقلالی که عصر پنجشنبه در ورزشگاه شهر قدس درخشید، با بازی تکضرب و سیریناپذیری از گلزنی که به نمایش گذاشت، فوتبال اقتصادی و احتیاطگرایانه ماههای قبلش را به با فراموشی سپرد. در همین مدت کوتاه، سه تحول بزرگ که در تیم در حال رقمخوردن است، هدیه بازگشت هفت محبوب آبیها به خانه است.
در این مدت کوتاه حضور کادرفنی جدید استقلال و با توجه به قرارگیری در کوران دیدارها، بیش از بعد فنی، دست کادرفنی برای کار بر روی بعد روحی و روانی بازیکنان باز بوده. افزایش اعتماد به نفس که به وضوح در بازی مهدی قائدی، سیاوش یزدانی، وریا غفوری و در کل، اکثریت استقلالیها موج میزند، نخستین دستاورد چند روزه مجیدی بوده. برخلاف کادرفنی سابق آبیهای پایتخت، مجیدی و فراز کمالوند نشان دادند که به دنبال بهانهجویی و انداختن ناکامیها به گردن داوری نیستند. جمله «بیشتر از آن که قرعه پیکان برای ما بد باشد، قرعه استقلال برای آنها بد است» فراز کمالوند نمود زیبایی بود از خودباوری سازندهای که در همین چند روز به تیم تزریق شده. شاید همین شارژ روحی برای مبارزه با پولادمردان لیگ کافی بود اما برای حضور موفق در سه جبهه، مجیدی نیاز به پیریزی بنای فنی استقلال نیز دارد. پاسکاریهای متوالی و سریع در کنارههای زمین و خلق موقعیتهایی که در آنها جدای از خلاقیت فردی، ردپای کار تیمی بازیکنان نیز دیده میشد، نشانههای مثبتی در اثبات این هستند که استقلال مجیدی در حال حرکت در جهت صحیح خود است. ثبت امید گلزنی 67/1 با 10 موقعیت را کنار امید به گل 56/1 آبیها مقابل فولاد بگذارید. اگر مهاجمانی نظیر مطهری و قایدی در زدن ضربات نهایی خوشاقبالتر و گاهی جسورتر بودند، پیروزی پنجشنبهعصر میتوانست به کام آبیها شیرینتر هم باشد.
مهاجم سابق استقلال، در کسوت یک سرمربی درون مستطیل سبز بهدنبال پیادهسازی فوتبال تماشاگرپسند است اما به همان اندازه، در بیرون زمین برای بازسازی شخصیت تیمش هم برنامه دارد. مقابله با بازیکنسالاری، چالشی بود که بسیاری گمان میکردیم محمود فکری از پس آن بر میآید. فکری در برخورد با بازیکنان بیش از اندازه افراطی عمل میکرد. مجیدی در نقطهای مقابل، بر حفظ رابطه دوستانهاش با شاگردانش تأکید دارد اما در عین حال، از برخورد تند محمد دانشگر با فرشید اسماعیلی در حین بازی هم نمیگذرد و شدیدترین واکنش ممکن را به آن نشان میدهد. جمله «هیچ نامی بزرگتر از استقلال نیست» که مدتهاست به یک شعار برای توجیه ناتوانیهای مدیریتی تیم بدل شده، با چنین تصمیماتی معنای واقعی خود را باز مییابد.
آبیهای پایتخت راه پرپیچوخمی را برای رسیدن به آرمانهای فنی خود در پیش دارند؛ و مجیدی نیز بهخوبی از چالشهای راه آگاه است اما خیال استقلالیها این روزها از یک چیز آسوده است؛ اینکه آبیها با ناخدای جدیدشان در مسیر درست حرکت میکنند.