عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6858 /
۱۴۰۰ سه شنبه ۳۰ شهريور
|
طنزیم
کابوس مددی
هومن جعفری
کار به جایی رسیده که هواداران استقلال شبها با کابوس مددی میخوابند! باور نمیکنید؟ حق دارید ولی جدی میگویم. اسم مددی میآید جیغ میزنند! فقط کافی است یک کلمه بنویسید مددی میماند یا مددی نمیرود یا مددی...، چنان در فضای مجازی این تیم عزاداری راه میافتد که حتی نمیتوانید باور کنید!
***
مسی را در پی اس جی تعویض کردهاند، کل پاریس به هم ریخته! از یک طرف رسانهها ریختهاند سر پوچیتینو! از طرف دیگر فک و فامیل الخلیفی با توییتر و اینستاگرام مشغول تهدید کردن سرمربی هستند! یعنی یک بار مسی تعویض شد ها! فقط یک بار! کانون هواداران پی اس جی با شعار دلال حیا کن مسی رو رها کن، آبروی مربی را بردهاند! خلاصه اینکه همه جا عین فوتبال خودمان است! فقط بقیه جاها یک مقدار بزکش بهتر است! خیلی جدی نگیرید!
***
رسول پناه ما را گذاشته سرکار! شش ماه ناله میکرد من باید در رسانه ملی افشاگری کنم، حالا که دعوتش کردهاند کلاس میگذارد که نمیروم! مرد حسابی مسخره توییم!
فوتبال و پدیدهای به نام مارکوپولوایسم
فصل نقل و انتقالات پرسروصدایی را در فوتبال اروپا و ایران مشاهده کردیم و این جذابیت همچنان در داخل کشور به قوت خود باقی مانده است و البته این چیزی نیست که تنها امسال وجود داشته باشد. پنجره نقل و انتقالاتی همواره برای اهالی فوتبال پر استرس و مملو از هیجان بوده است.
در این میان بازیکنانی بوده و هستند که علاقه زیادی به تغییر تیم دارند. بازیکنانی که به آنها لقب مارکوپولو سنجاق شده است؛ تاجر و جهانگرد ایتالیایی که در قرن سیزدهم میلادی میزیست و به کشورهای متعددی سفر کرد و سفرهایش در قالب کتابی بر جای ماند. در این سالها هم فوتبالیستهای داخلی و خارجی قابل توجهی بودهاند که به سبک مارکوپولو بارها تیم و شهر و کشور خود را تغییر دادهاند.
محمد قاضی، ستاره ۳۶ ساله فصل قبل تیم مس رفسنجان از این تیم جدا شد و به تیم تازه لیگ برتری شده هوادار پیوست. این پانزدهمین تیمی است که بازیکن اسبق سرخآبیهای پایتخت در آن توپ خواهد زد. قاضی پیش از این برای فجرسپاسی، هما، عقاب، فولاد، ذوبآهن، استقلال، پرسپولیس، صبا، نفت، شهرخودرو، پیکان، نساجی، شهرخودرو و مس رفسنجان به میدان رفته بود و حالا باید در تیم رضا عنایتی مشغول به بازی شود.
محمدرضا خلعتبری دیگر مارکوپولوی فوتبال ایران است. این بازیکن ۳۸ ساله که فصل قبل را در سپاهان گذراند؛ این فصل هم اگر اتفاق خاصی رخ ندهد، طلاییپوش باقی میماند. با این وجود او در این سالها در ۱۵ جابهجایی برای ۱۲ تیم مختلف بازی کرده است.
او برای تیمهای شموشک، ابومسلم، ذوب آهن، الغرافه، الوصل، سپاهان، عجمان، پرسپولیس، گسترش فولاد، سایپا، ذوبآهن، شهرخودرو و سپاهان بازی کرده است. حضور در ۲ مقطع برای ذوب و سه مقطع در سپاهان نشان میدهد محمدرضا بیش از هر جایی به اصفهان تعلق خاطر دارد.
حالا به سراغ فرزاد حاتمی میرویم. مهاجم بلند بالا و ۳۵ سالهای که شنیده میشود قرار است برای سومین بار به تراکتور تبریز ملحق شود و شاگرد فیروز کریمی شود. فرزاد حاتمی تا به حال برای ۱۵ تیم مختلف به میدان رفته و ۱۶ جابهجایی داشته است. مسیر فوتبالی حاتمی بدین ترتیب بوده است: راه آهن، قبله آذربایجان، سپاهان، صبای قم، تراکتور، استقلال، فولاد، پرسپولیس، مس کرمان، ملوان، تراکتور، اکسین البرز، پارس جنوبی جم، نفت مسجدسلیمان، بادران، پیکان.
در ادامه به سراغ محسن فروزان خواهیم رفت. گلری که در نقل و انتقالات همین فصل فولاد را ترک کرد و به گلگهر سیرجان ملحق شد. او در ۱۶ جابهجایی برای ۱۳ تیم مختلف بازی کرده است. پگاه گیلان، ملوان، داماش گیلان، گسترش فولاد، تراکتور، استقلال، سیاه جامگان، راه آهن، خونه به خونه، صبای قم، پارس جنوبی جم، تراکتور، فولاد خوزستان و گل گهر سیرجان تیمهایی هستند که فروزان در آنها بازی کرده است.
در نهایت به میلاد زنیدپور میرسیم. بازیکنی که چند سالی است در کشورهای جنوب شرق آسیایی بازی میکند. زنیدپور به نوعی رکورددار تغییر تیم محسوب میشود. او تا به اینجا و در سن ۳۵ سالگی در ۱۸ جابهجایی پیراهن ۱۶ تیم مختلف را به تن کرده است. گسترش فولاد و پارس جم تیمهایی هستند که میلاد ۲ بار برایشان بازی کرده است. تیمهای این بازیکن چپ پا تا به اینجا بدین ترتیب است: فولاد، سایپا، پیکان، راه آهن، استیل آذین، داماش، سپاهان، ملوان، ذوب آهن، نفت مسجدسلیمان، اربیل عراق، راه آهن، آرمی یونایتد، گسترش فولاد، مادورا یونایتد اندونزی، یو کیام و ساراواک یونایتد.
حالا نگاهی به برخی از رکوردداران بازی در خارج از کشور میپردازیم. بازیکنانی که در سالیان گذشته رکوردشکنیهایی داشتهاند. ابتدا به نفر اول لیست میپردازیم. واشینگتون سباستین آبرئو، مهاجمِ حالا ۴۴ ساله اروگوئهای که لقبش «دیوانه» بود. آبرئو در ۳۴ جابهجایی برای ۳۱ تیم مختلف در ۲۶ سال بازی کرد تا نشان دهد چقدر به تغییر تیم علاقه دارد. آبرئو در سال ۲۰۰۸ برای چهار تیم مختلف بازی کرد و به تازگی در کشورش کفشهایش را آویخت.
جان باریج نفر بعدی است که به آن خواهیم پرداخت. او که حالا با ۶۹ سال سن در هندوستان و در یک آکادمی فوتبال آموزش دروازهبانی میدهد؛ در ۲۹ تیم مختلف به میدان رفت. بیشترین دوران حضور او در یک تیم به تیم بلک پول برمیگردد که چهار سال برای آنها بازی کرد. او با ۴۳ سال و چهار ماه و ۲۶ روز برای منچسترسیتی در لیگ برتر انگلیس به میدان رفت تا رکورددار شود. باریج در سالهای ۱۹۹۴ و ۱۹۹۶ برای هفت تیم بازی کرد.
لوییز پِفانِنستیل گزینه بعدی است که در نظر داریم دربارهاش صحبت کنیم. دروازهبان سابق تیم زیر ۱۷ سال تیم ملی آلمان که حالا ۴۸ ساله است به اولین فوتبالیستی تبدیل شد که در فوتبال سطح اول هر ۶ قاره به میدان رفت و بازی کرد. او در ۲۰ سال برای ۲۷ باشگاه فعالیت داشت که در کشورهای آلمان، انگلیس، سنگاپور، آمریکا، آفریقای جنوبی، فنلاند، مالزی، بلژیک، برزیل، کانادا، نامیبیا، نروژ، ارمنستان، نیوزلند و آلبانی بودند. او چند سالی است که در قامت یک مدیر ورزشی مشغول است اما پیش از این و در سالهای آخر بازیگری هم درون دروازه میایستاد و هم مربیگری میکرد.
در نهایت به ریوالدو اشاره خواهیم کرد. فوتبالیست بزرگ و فراموش نشدنی برزیلی که در ۲۴ سال برای ۱۵ باشگاه مختلف توپ زد و برنده توپ طلا شد. ریوالدو در کشورهایی چون برزیل، اسپانیا، ایتالیا، یونان، ازبکستان و آنگولا بازی کرد و حتی به پرسپولیس ایران هم گل زد. او سال ۲۰۱۵ در حالی در کشورش و در تیم «موجی میریم» از فوتبال خداحافظی کرد که با پسرش ریوالدینیو همتیمی شده بود.
بدون شک نفرات دیگری هم بودند و هستند که میتوانند در این لیست حاضر باشند.
(این یادداشت پیشتر در خبرگزاری ایرنا منتشر شده بود)
تولد دوباره والیبال
سرانجام تغییر نسل
سامان موحدی راد
سرانجام تغییرات درست در والیبال ایران در زمان و مکان مناسب به هم رسیدند تا هم یک جام قهرمانی آسیایی نصیبمان شود و همه به صورت رسمی از چهره تیم جوان شده و نسل تازه والیبال ایران رونمایی شود. تیمی که در چند سال اخیر به دلیل تردیدهایی در کنار گذاشتن بازیکنان پا به سن گذاشته احساس خطرهایی میکرد اما سرانجام با از دست دادن یک المپیک حالا به نقطهای رسیده که میتوان از آن به عنوان یک تیم جوان و آیندهدار نام برد. تیمی که در خاک ژاپن آنها را شکست میدهد و جام قهرمانی را بالای سر میبرد.
ولادیمیر آلکنو که به تیم ملی آمد، استارت جوانگرایی زده شد و چهرههای تازهای چون میثم صالحی، صابر کاظمی، بردیا سعادت و علی اصغر مجرد به تیم اضافه شدند. جوانانی که در کنار بازیکنان پا به سن گذاشته و قدیمی تیم به کار گرفته شده بودند و رقابتهای لیگ ملتها و المپیک را با هم تجربه کردند. زمان اندکی که آلکنو داشت، دیر اضافه شدنش به تیم ملی و انتظارات بالا از تیمی که قرار بود از گروهش در المپیک صعود کند، موجب شد تا این شجاعت و جسارت برای جوانگرایی از تیم ملی گرفته شود و در سایه همین بیم و امیدها بود که تیم ملی نمایش پر فراز و نشیبی در این دو رقابت داشت. نهایتاً هم در هیچ کدام از رقابتها نتوانست از گروهش صعود کند.
رفتن پرحاشیه آلکنو و آمدن بهروز عطایی به تیم ملی فرصتی دیگر به مربیهای داخلی داد تا خودی نشان دهند و در این میان بهروز عطایی نمایشی دیدنی داشت. او نه تنها ترکیب تیم را کاملاً جوان کرد که به نظم و دیسیپلین خاص خود تیم جوان شده ایران را به مقام قهرمانی آسیا رساند. شکست ژاپن در خاک ژاپن درست یک ماه بعد از آنکه ژاپنیها مانع از صعود ما در المپیک شده بودند، نقطه پایانی بود بر تمام داستانهای چند وقت اخیر والیبال ایران. حالا والیبال ایران دیگر در ترکیبش ستارههایی چون سعید معروف، محمد موسوی و امیر غفور را نمیبیند اما ستارهای چون صابر کاظمی در اوج جوانی چنان باتجربه و پخته عمل میکند که خیال همه از چند سال آینده تیم ملی راحت است. پوستاندازی والیبال ایران در یک دهه اخیر را مرهون حضور چهرههای بزرگ و جهانیای چون ولاسکو هستیم. بیش از یک دهه حضور مربیهای خارجی در رأس تیم ملی موجب شده بود تا دیگر مربیهای داخلی از دایره انتخاب برای پست کنار گذاشته شوند اما یک تغییر تاکتیک درست و انتخاب جسورانه مربیای چون بهروز عطایی بار دیگر فرصت را در اختیار مربیهای داخلی قرار داد تا خودی نشان دهند و خودش که از این فرصت به خوبی استفاده کرد.
تیم شایسته بهروز عطایی؛ پوستانداخته و زهرآگین
منو بشانس و بـــاورم کن
رفتن پرحاشیه آلکنو و آمدن بهروز عطایی به تیم ملی فرصتی دیگر به مربیهای داخلی داد تا خودی نشان دهند و در این میان بهروز عطایی نمایشی دیدنی داشت. او نه تنها ترکیب تیم را کاملاً جوان کرد که با نظم و دیسیپلین خاص خود تیم جوان شده ایران را به مقام قهرمانی آسیا رساند
سام ستارزاده
میزبان جام ملتهای والیبال بیشک بهترین گزینه ممکن برای سروقامتان سرشار از انگیزه کشورمان بودند تا با غلبه بر آنها، قهرمانی دوباره در قاره کهن را جشن بگیریم. گرفتن سه ست پیاپی از ساموراییها مقابل دیدگان بیش از ۴۰۰۰ تماشاگر ژاپنی در سالن بزرگ شهر فوناباشی، تنها یک پیروزی در یک فینال مهم نبود؛ بلکه یک دیدار انتقامی بود برای جبران دو شکست تلخ در لیگ ملتها و المپیک توکیو؛ آن هم مقابل بزرگترین رقیب ما در قله والیبال آسیا.
نسبت به تورنمنت بینالمللی بزرگ سال ۲۰۲۱ که باخت به اژدهاهای ژاپنی قابی از نوار ناکامی ما بود، دو تفاوت بزرگ در تیم ملی که به چیبا و فوناباشی اعزام شد، دیده میشد. نخست اینکه پروژه پوستاندازی تیمملی به تکمیل خود بهشدت نزدیکتر شد و در غیاب سعید معروف، امیر غفور و سیدمحمد موسوی، سروقامتان با ترکیبی فوق جوان به سرزمین آفتاب بازگشتند که مسنترین بازیکن آن (ابوالفضل قلیپور) به ۲۹ سالگی نرسیده. ثانیاً، تیم ملی پس از گذراندن یک دهه با مربیان مطرح آرژانتینی، صرب، کروات و روس به یک گزینه داخلی اعتماد ورزید؛ به بهروز عطایی ۵۱ ساله که امتحان خود را پیشتر با فتح جام قهرمانی تورنمنتهای قهرمانی آسیایی و جهانی رده جوانان در ریفای بحرین با موفقیت سپری کرده بود.
فرمولی که والیبال ایران را پس از چند ماه تیره با ولادیمیر آلکنو به جایگاه نخست آسیا بازگرداند، الگویی محبوب در تمام ورزشهای تیمی در سرتاسر جهان است؛ پیریزی یک نسل مستعد از ردههای پایه، با بازیکنان آتیهدار و مربیای که رده به رده با این بازیکنان بالا میرود تا زمانی که این استعدادها به تیم بزرگسالان تزریق میشوند، آنها به اوج هماهنگی و تجربه نیز رسیده باشند. هرچند در مورد والیبال کشورمان، تجربه برای ستارگانی نظیر صابر کاظمی، امیرحسین اسفندیار، میثم صالحی و علی اصغر مجرد به بهای زمین خوردن در یک دوره المپیک و لیگ ملتها انداخته شد اما حضور ۵ بازیکن تیم زیر ۲۱ سالههای کشورمان که در تابستان ۲۰۱۹ فاتح جام جهانی جوانان شد در لیست ۱۴ نفره نهایی عطایی، عامل بسیار مؤثری بود در وفق دادن سریع تیم با شرایط جدید خود. همین عوامل، صرفنظر از نتیجه بهدست آمده در ژاپن، میتواند حاکی از آینده روشنی باشد که میتوانیم در دست کم ۵ سال آینده با بهروز عطایی و تیمملی متصور باشیم.
به جوانان فرصت بدهیم
ستارهای به نام صابر
ناصر شهنازی – مربی سابق تیم ملی والیبال
به جامعه ورزش، ملت ایران، بازیکنان تیم ملی و کادر فنی، قهرمانی را تبریک میگویم. پس از بازیهای المپیک و لیگ ملتها شرایط کمی نامساعد شد و قهرمانی در آسیا مرهمی شد که از اتفاقات گذشته دور بمانیم.
نتایج گذشته کمی نگاه مردم را نسبت به والیبال تغییر داده بود. امیدوارم با این قهرمانی شرایط بهتر شود و مردم مانند گذشته والیبال را دوست داشته باشند. به دلیل اینکه مدتها بود مقابل ژاپن نتیجه را واگذار میکردیم، قهرمانی در آسیا دلچسب بود. پیروزی مقابل ژاپن برای تیم ملی والیبال ایران که دستخوش تغییرات شده، بسیار خوب بود. امیدوارم این پیروزی پیشزمینهای باشد برای آینده تا با شرایط بهتر در رقابتها شرکت کنیم.
درخشش صابر کاظمی در این مسابقات یکی از نقاط قوت تیم ما محسوب میشد. صابر کاظمی در این مسابقات فوق ستاره بود و بار حملات بر دوش او بود. با وجود آسیب دیدگی، رشادت به خرج داد و با تمام وجود والیبال بازی کرد و در شرایط حساس به کمک تیم ملی آمد. صابر کاظمی در امتیازهای حساس بسیار خوب بازی کرد. در عین حال که سایر بازیکنان نیز تلاش خود را کردند اما نقش صابر کاظمی در کسب امتیازهای حساس بسیار قابل توجه بود.
بازیکنان جوان باید تجربه بازی مقابل تیمهای بزرگ دنیا را کسب کنند تا حرفهایتر شوند و این مسیر محقق نمیشود مگر آنکه به آنها فرصت بیشتری دهیم. بازیهای قهرمانی آسیا به آنها نیز کمک خواهد کرد اما بهتر است آنها را مقابل تیمهای بزرگ دنیا قرار دهیم تا حرفهایتر شوند.
ترکیب زیبای جوانی و انگیزه
نمایش اقتدار
میعاد نیک
ایستادن بر بام والیبال آسیا با نمایشهای درخشان نسل طلایی توپ و تور ایران، به امری معمول و طبیعی بدل شده بود اما خرق عادت در هر پدیدهای که با انسان سر و کار دارد، ممکن
است.
نسلی که مهمترین افتخارات تاریخ والیبال کشورمان را در میادین بینالمللی نظیر المپیک، رقابتهای آسیایی و جهانی و لیگ ملتها رقم زد، بالاخره به پایان راه رسید تا نوبت تازهنفسها و جوانانی برسد که همین ملیپوشان طلایی را الگوی خود قرار داده و شاید هم با دیدن درخشش آنها به والیبال علاقهمند شده باشند.
مسیر پر فراز و نشیب والیبال ایران با حضور خولیو ولاسکو روی نیمکت تیم ملی آغاز شد و با ولادیمیر آلکنو در المپیک 2020 توکیو به پایان رسید تا نوبت به جدیدترین ستارههای بلندقامت برسد؛ ستارههایی در کلاس جهانی.
هر چند قهرمانی در قاره کهن برای والیبال ایران طی سالهای اخیر موفقیتی چندان بزرگ تلقی نشده اما اتفاقی که در ژاپن 2021 رخ داد؛ حلاوتی دوچندان داشت.
تیم ملی والیبال کشورمان پس از سالها بالاخره یک کادرفنی تماماً وطنی را روی نیمکت هدایت خود دید و با نسلی جوان پا به سالنهای رقیب میزبان گذاشت و توانست هم انتقام شکست مقابل چشم بادامیها در المپیک توکیو را بگیرد و هم عنوان قهرمانی قاره را کسب
کند.
این مهم هرگز نباید دست کم گرفته شود که با جوانترین ترکیبمان به چنین موفقیتی رسیدیم. آمیزهای از انگیزه و نیروی جوانی در کنار تجربهای که در کادرفنی وجود داشت، والیبال ایران را به جایی که استحقاقش را داشت، رساند.
ولادیمیر آلکنو با میدان دادن به پدیدههای لیگ برتر و چند بازیکن جوان توانست پایههای تغییر نسل را شکل دهد تا بهروز عطایی با خیالی آسوده به گلچین شاگردانش بپردازد.
تانک روسی هزینههای تغییر نسل را داد و عطایی هم به بهترین شکل از میراث او استفاده کرد تا امروز، با نسل جدید والیبال ایران مواجه شویم که در عنفوان جوانی به قهرمانی آسیایی هم رسیده؛ نسلی ماجراجو که قهرمانی در بازیهای آسیایی 2022 هانگژو را طلب
میکند.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو