عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6856 /
۱۴۰۰ يکشنبه ۲۸ شهريور
|
استقلال در بنبست با تمام مربیان
سرمقاله
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
در باشگاه استقلال آخرین مربی که کار میانمدت را تجربه کرد و فصل دوم حضورش در استقلال را دید، وینفرد شفر بود که قرارداد فصل دوم او نیز با اصرار هواداران و رسانهها تمدید شد و سرانجام شفر را در پی اختلافات با مدیریت باشگاه به محل تمرین تیمش راه ندادند. پس از ۹ اردیبهشت ۹۸ که وینفرد شفر از استقلال رفت، این باشگاه با هر مربی نیمفصل یا کمتر کار میکند و با او به بنبست میرسد.
اگر اسم این کار که رضا افتخاری، امیرحسین فتحی، اسماعیل خلیلزاده، علی فتحاللهزاده (طی سه هفته در اسفند ۹۸)، احمد سعادتمند و احمد مددی کردهاند، مدیریت باشد، ما با پدیده عجیبی مواجهیم که از آن سر در نمیآوریم و فقط این مدیران آن را فهمیدهاند.
استقلال ۳ بار فرهاد مجیدی را به عنوان سرمربی انتخاب کرده و ۳ بار پشیمان شده و هر کاری برای برکناری او انجام داده است. استقلال با آندرهآ استراماچونی، مجید نامجومطلق و محمود فکری نیز دورههایی کوتاه و در نهایت نیمفصل را پشت سر گذاشته است. این اگر سوءمدیریت محض در استقلال نیست، چه نام دیگری دارد؟
باشگاهی که ۳ بار یک مربی را طی ۳ سال انتخاب میکند و سپس ۳ بار برای مجبور کردنش به استعفا هر ترفندی را به کار میبندد، چگونه میتواند مدعی باشد که منافع خود را میشناسد و برای پیشرفت فنی و موفقیت، مربیان را استخدام میکند؟ فرهاد مجیدی در این رفت و آمدها چرا میآید، چرا میرود؟ چرا او را استخدام میکنید و چرا با او به نهایت اختلافنظر و جنگ و جدل میرسید؟ چرا باشگاه استقلال توان مدیریت یک مربی را که ستاره و چهره سرشناس همان باشگاه است، ندارد؟ چرا این باشگاه هر بار به این نتیجه میرسد که مجیدی مقابل مدیران است و بعد کوششی را برای آسیب رساندن به چهره مربی خود شروع میکند؟ اگر اسم این کارها مدیریت یک باشگاه است، پس محافظت از چهرهها و ستارههای باشگاه و محافظت از جایگاه مربی و ایجاد فرصت برای موفقیت او کار کیست؟
استقلال با آندرهآ استراماچونی چه کرد؟ جز این بود که استراماچونی از سوءمدیریت به تنگ آمد و هر روز با مدیران وقت باشگاه در جنگ بود تا امکانات و ابزار مناسب برای تمرین داشته باشد؟ استراماچونی به دلیل بیتعهد بودن باشگاه در پرداخت حقوقش رفت اما استقلال با خودش چه کرد؟ هم باید دستمزد استراماچونی را پرداخت کند و هم از خدمات فنی او محروم شد. این زیان بزرگ مالی و فنی برای استقلال چگونه جبران میشود؟ این زیان را جمعی از مدیران باشگاه دست در دست هم پدید آوردند، از فتحی که استراماچونی را خسته کرده بود، تا خلیلزاده که کت و شلوارش را میپوشید و در فرودگاه عکس یادگاری میانداخت که میخواهد استراماچونی را برگرداند، تا فتحاللهزاده که نمیدانست چه میگوید و چه میکند تا سعادتمند که با طرح دوباره و غیرواقعی نام استراماچونی، سرانجام مجیدی را از استقلال راند.
احمد مددی با مجیدی چه کرد؟ آیا مددی جز اینکه همان اختلافات و بحرانهای دوره سعادتمند را با ظاهری متفاوت و داستاتی متفاوت تکرار کرد، روش و منش مدیریت دیگری را نشان داد؟
استقلال همین امروز میتواند دوباره و سهباره از مجیدی بگذرد و به مربی بعدی برسد. مربی جدید هر کس که باشد میتواند به پشت سر نگاه کند که مدیران این باشگاه با مربیان چه کردهاند و چگونه به بنبست رسیدهاند.
مددی سرانجام استعفا کرد
استقلال از نو شروع میکند
تیتر یک
آرمن ساروخانیان
احمد مددی، مدیرعامل استقلال که در ماههای گذشته اختلافات جدی با کادر فنی و بازیکنان این تیم داشت، در نهایت دیروز از سمتش استعفا کرد. او دیروز استعفایش را تقدیم وزیر ورزش کرد، درست ساعاتی پس از آنکه هواداران استقلال در اعتراض به وضعیت باشگاه مقابل ساختمان سئول تجمع کرده بودند.
دوران مدیریت مددی در استقلال 9 ماه طول کشید و او در این مدت روابط چندان خوبی با فرهاد مجیدی نداشت. از آخرین موارد اختلافات آنها میتوان به ماجرای انتقال مهدی قایدی و نقل و انتقالات تابستانی استقلال اشاره کرد. مددی در تمدید قرارداد تعدادی از بازیکنان استقلال مثل ریگی و مظاهری و همچنین جذب شیمبا ناکام بود و از تمدید قرارداد فرشید اسماعیلی هم با وجود ابراز تمایل مجیدی خودداری کرد. در این شرایط انتظار میرفت که همکاری مجیدی و مددی دوام نداشته باشد و یکی از آنها مجبور به جدایی شوند. در نهایت این مددی بود که با توجه به احتمال تغییرات مدیریتی در استقلال تصمیم به استعفا گرفت.
البته مددی به گزارشگر شبکه سوم گفته که به دلیل خستگی و شرایطی که برای ادامه همکاری فراهم نبوده، از سمتش استعفا کرده است. مددی همچنین قصد دارد در آیندهای نزدیک درباره اتفاقات و مباحث مالی باشگاه استقلال با هواداران این تیم صحبت کند.
جدایی مددی اما به معنی بازگشت آرامش به استقلال نیست و باید دید در روزهای آینده تحولات به کدام سمت پیش خواهد رفت. همچنین جایگاه مجیدی با وجود حمایت دیروز هواداران هنوز مستحکم نیست و باید منتظر تعیین وضعیت مدیریت باشگاه ماند. سرمربی استقلال قرار بود در بازگشت از دبی جلسهای با هیأت مدیره باشگاه داشته باشد، ولی در صورت تغییرات مدیریتی در رأس باشگاه تعیین وضعیت نیمکت با مدیران جدید خواهد بود.
لیگ بیست و یکم حدود یک ماه دیگر شروع میشود و برای حضور موفق در این مسابقات باید تکلیف کادر فنی استقلال هرچه زودتر مشخص شود. در روزهای گذشته نام گزینههای مختلفی از جمله جواد نکونام برای هدایت استقلال مطرح شده بود، ولی برکناری مجیدی در شرایطی که او تنها در نیمفصل دوم لیگ بیستم روی کار بود و تیم جدید با سلیقه او بسته شده، چندان منطقی به نظر نمیرسد.
یکی از مهمترین دلایلی که اجازه نداده استقلال در فصول اخیر قهرمان لیگ شود، تغییرات مدام مدیران و مربیان بوده و ثبات اولین چیزی است که استقلال به آن نیاز دارد. همچنین مدیریت جدید باید در اولین قدم به فکر تقویت تیم باشد. بازی مقابل الهلال نشان داد که استقلال در خط میانی و خط حمله نیاز به بازیکنان جدید دارد و در شرایط فعلی توان رقابت با مدعیان لیگ برتر را نخواهد داشت. در صورتی که بازیکنان تقویتی زودتر اضافه شوند، کادر فنی استقلال چند هفته فرصت خواهد داشت روی هماهنگی این نفرات کار کند. همچنین حضور مربی باتجربهای مثل گابریله پین کیفیت تمرینات استقلال را ارتقا خواهد داد و کمبود نفرات کادر فنی را تا حدودی برطرف خواهد کرد.
هواداران استقلال در فصول اخیر انتقادات زیادی به انتخابهای سلطانیفر داشتند و بر این باور بودند که او مدیران ناکارآمدی را برای باشگاه برگزیده است. با برکناری مددی، حالا نگاه آنها به سجادی است و امیدوارند که وزیر ورزش جدید مدیران باتجربه و باکفایتی را برای خروج استقلال از این بحران چند ساله انتخاب کند.
مددی سرانجام کیش و مات شد
یادداشت
علی مغانی
برای حل بحران فراگیری که استقلال را اسیر کرده بود، استعفای احمد مددی، عملیترین راه حل ممکن بود. آغاز ماجرای کنار رفتن مددی البته معطوف به روزهای اخیر نبود و پیش از اینکه لیگ بیستم به پایان برسد، مشخص بود او آیندهای طولانی در اتاق مدیریت استقلال ندارد و خروجش از مجموعه باشگاه، «دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد».
احمد مددی که هیأت مدیره قدرتمندی را هم در کنار خود نداشت، خیلی زودتر از عصر شنبه به خط پایان رسیده بود.
همان زمانی که رشید مظاهری، وریا غفوری و فرشید اسماعیلی با تندترین لحن ممکن، مدیرعامل را خطاب قرار دادند و مدام روی موضع خود پافشاری کردند، میشد پیشبینی کرد عمر مدیریت او به فصل جدید فوتبال نمیرسد.
در این مدت مددی تلاش کرد با اهرم «کمیته انضباطی» با اعتراض بازیکنان مقابله کند اما عملاً این راه حل به نتیجهای نرسید چرا که بازیکنان ناراضی، هر احضار و جریمهای را به سرعت و بیپرده با هواداران در میان میگذاشتند و همین واکنش، فشار رسانههای هواداری را روی او بیشتر و بیشتر میکرد.
اما مهمتر از رابطه شکرآب مددی با ستارههای تیمش، موقعیت عجیبی بود که او در این ماهها با مربیاش تجربه کرد.
در هفتههای پایانی لیگ بیستم، آشکار بود که رابطه مددی و فرهاد مجیدی به نقطه بدون بازگشتی رسیده و به زودی، یکی باید به سود دیگری میدان را ترک کند.
حتی همگرایی موقتی و چند روزه مددی و مجیدی در فصل نقل و انتقالات هم نتوانست تأثیری در بهبود روابط این دو بگذارد و در آخرین پرده، این مددی بود که چهارشنبه شب با حضور در یک برنامه تلویزیونی، تلویحاً از پروژه برکناری فرهاد مجیدی رونمایی کرد.
طبیعی بود که مدیرعامل ناراضی، تمایلی به ادامه همکاری با مربی سرکش نداشته باشد اما مشکل آنجا بود که شکست در فینال جام حذفی و حذف از لیگ قهرمانان آسیا هم باعث نشده بود موقعیت مجیدی در میان هواداران به شکلی محسوس تضعیف شود.
سال گذشته احمد سعادتمند وقتی با فرهاد مجیدی به بنبست رسید، با آغاز پروژه بازگرداندن استراماچونی به استقلال، هواداران را قانع کرد که گزینه تغییر مربی را بپذیرند. هرچند در نهایت به جای مربی ایتالیایی، این محمود فکری بود که روی نیمکت استقلال نشست اما مهم این بود که بازگشت استراماچونی، پروژهای جذاب بود که هر صدای مخالفی را بی اثر میکرد. ولی مددی چنین ابزاری در اختیار نداشت و گزینههای احتمالی جانشینی فرهاد مجیدی، آنقدر کاریزما نداشتند که گروه وسیعی از استقلالیها را جذب کنند.
مددی در حالی استقلال را ترک کرد که در دفاع از عملکردش، همان کلیدواژههای همیشگی و آشنا را به کار میبرد؛ «پرداخت بدهی مدیران قبلی»، «باز کردن پنجرههای بسته باشگاه» و «بهبود اوضاع مالی باشگاه». اینها همگی در گذشته، بارها و بارها از زبان مدیران قبلی شنیده شده بودند و حتی صحبت از تلاش برای رسیدن به «ستاره سوم» هم بیش از اینکه موجب ترغیب مخاطب شود، با واکنش منفی مواجه میشد.
مدیرعامل استقلال هفته گذشته وعده داده بود به زودی جلسهای با حضور اعضای هیأت مدیره برگزار میکند تا در آن عملکرد مربی فصل گذشته را بررسی کنند اما مددی پیش از اینکه به این جلسه برسد، ناچار به کنارهگیری شد.
هفته چهارم سریآ، رویارویی میلان و یوونتوس
در اندیشه فتحِ آلیانز!
یادداشت
علی بابازاده
سراغِ مهمترین مسابقه هفته پیش روی فوتبال اروپا را از لیگ ایتالیا باید گرفت؛ تقویم این هفته پذیرای رقابتهایی چون والنسیا و رئال مادرید نیز هست ولی بدون شک مچاندازی ماسیمیلیانو آلگری و استفانو پیولی مهمترین بازی یکشنبه شب اروپا به شمار میرود!
شروع میلان پس از بازگشت به لیگ قهرمانان اروپا با شکست برابر لیورپول و یورگن کلوپِ آلمانی همراه بود و در آن سوی میدان اما یوونتوس ناکامیهای ابتدای فصل خود در لیگ ایتالیا را با پیروزی ۳ بر صفر برابر مالمو سوئد جبران کرد؛ سه هفته گذشته برای بانوی پیر همراه بوده با دو شکست برابر ناپولی و امپولی و کسب یک تساوی ۲-۲ مقابل اودینزه و حالا گورخرها برخلاف تصور تنها با کسب یک امتیاز از سه بازی در رده شانزدهم جدول جای گرفتهاند و همنشین کالیاری، اسپزیا هلاس ورونا و سالِرنیتانا شدهاند. در بالای جدول روسونری پس از سه پیروزی مقتدرانه حالا ۹ امتیازی شده و پس از شکستِ تیمهای لاتزیو، کالیاری و سمپدوریا در اندیشه «فتحِ آلیانز» است.
کلودیو مارکیزیو هافبک سابق بانوی پیر در خصوص بازی امشب به گاتزتا گفته: «آنها فصلهای اخیر مشکلات زیادی داشتند ولی امسال کاری مثالزدنی انجام دادهاند. میلان به لیگ قهرمانان اروپا برگشته، جایی که میتواند خودش را بهتر نمایش دهد. یوونتوس در حال حاضر در مرحله بازسازی است اما آنها باید ثابت کنند در سطح همان تیمی هستند که دوره موفقیتش را آغاز کرد. وقتی پایههای تیم برای پروژهای طولانیمدت پیریزی شود، روبهرو شدن با لحظات سخت طبیعی است. امیدوارم به یوونتوس فرصت داده شود و به آنها اعتماد شود. باید صبور بود و ما میدانیم که تیمی مثل یووه همیشه هدفش بردن است. آنها به هماهنگی نیاز دارند و مطمئنم که دوباره قدرتمند میشوند!»
آرتور ملو و ماتئو دیشیلیو برای یوونتوس و زلاتان ابراهیموویچ و تیموتی باکایوکو برای روسونری به دلیل مصدومیت بازی امشب را از دست خواهند داد و حضور اولیویه ژیرود هم در هالهای از ابهام قرار دارد.
مسابقه امشب با توجه به باقی ماندن هفتههای طولانی تا انتهای فصل شاید تأثیر چندانی روی شانس قهرمانی و کسب سهمیههای اروپایی نداشته باشد ولی یقیناً شانس موفقیت در سرنوشت دو تیم را افزایش خواهد داد.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو