|
بازی با تاتنهام لذتبخشترین دیدار عمرم بود
آلیسون: به جای گیتار، به ما توپ بدهید!
مجله فورفورتو در نوامبر 2018 با آلیسون مصاحبهای انجام داده بود. در آن هنگام ماشین سرخ یورگن کلوپ به سمت سلطه بر اروپا میرفت. آلیسون در آن مصاحبه گفت: «زندگی چه چیزی به جز جنگیدن برای رؤیاهایت است؟ من رؤیای فتح لیگ قهرمانان را دارم.» شش ماه بعد، او این کار را کرد و خاطرات لوریس کاریوس در فصل پیش از آن را از ذهن هواداران لیورپول پاک کرد. آلیسون حالا میگوید: «زندگی یعنی مبارزه برای رؤیاهایتان. شاید یک رؤیا را عوض کنید یا آن را بهروز سازید اما باید برای چیزی که شما را خوشحال میکند، بجنگید. در فوتبال، قهرمانی هدف اصلی است. حالا حس فتح لیگ قهرمانان را درک میکنم و میخواهم آن را دوباره و دوباره حس کنم.» لیورپول این فصل با بردن لایپزیگ به جمع 8 تیم برتر اروپا رسیده و با وضعیتی که در لیگ برتر دارد، قهرمانی در اروپا تنها امید آنها برای فتح جام در این فصل است. همین مسأله به آلیسون و همتیمیهایش انگیزه مضاعفی برای موفقیت در اروپا میدهد، موفقیتی که فصل قبل سراغشان نرفت.
حس تلخ
در فصل گذشته لیگ قهرمانان، لیورپول در بازی رفت برابر اتلتیکو مادرید با نتیجه یک بر صفر شکست خورد. در آستانه فاجعه ویروس کرونا در دنیا بود که بازی برگشت برگزار شد. آلیسون در این بازی حضور نداشت و حاکمیت تیمش بر میدان را دید. با این حال، لیورپول تنها یک گل زد. بازی به وقت اضافه رفت و عملکرد ضعیف آدرین، جانشین آلیسون، باعث شد آنها با نتیجه سه بر دو بازی را ببازند. قهرمان به این ترتیب حذف شد. این دروازهبان برزیلی میگوید: «حس خیلی تلخی داشتیم. مایه افسوس بود اما باید تابآوری داشته باشید و از همتیمیهایتان حمایت کنید. ما نزدیک بود گل دوم را بزنیم که باعث میشد بازی را در وقت معمول ببریم اما این اتفاق نیفتاد. پس به اتلتیکو تبریک میگویم. آنها در هر دو بازی رفت و برگشت روی موقعیتها دقیق کار کردند. ما مقابل تیمی ضعیف نباختیم. آنها سالهاست که قدرت مبارزه خود را به رخ میکشند، آن هم برابر همه باشگاهها. آنها شایسته پیروزی بودند.» آلیسون به این ترتیب فینال لیگ قهرمانان را از خانه تماشا کرد. بایرن مونیخ، که لیورپول آنها را 12 ماه پیش با نتیجه سه بر یک برده بود، توانست پاری سن ژرمن را ببرد و قهرمان شود. او میگوید: «بقیه بازیها را به عنوان هوادار تماشا کردم. حق بایرن قهرمانی بود. از همان مراحل گروهی، آنها حاکم مسابقات بودند و نامزد بسیار جدی قهرمانی. البته فوتبال همیشه میتواند شما را غافلگیر کند اما در فصل گذشته این اتفاق نیفتاد. بهترین تیم و باثباتترین تیم در فینال پیروز شد.»
واکنش تاریخی
آلیسون خوب میداند که چطور میتوان فاتح بزرگترین رقابتهای فوتبال شد. بدون واکنشهای کلیدی او، تیم کلوپ نمیتوانست در سال 2019 در مادرید قهرمان اروپا شود. پیروزی دو بر صفر آنها در فینال برابر تاتنهام موریسیو پوچتینو باعث شد برای اولین بار پس از سال 2005 قهرمان اروپا شوند. سفر آنها تا قهرمانی بسیار سخت بود و آنها معجزهآسا به فینال رسیدند.
حتی مرحله گروهی هم برایشان سخت بود. صعود لیورپول به مرحله یکهشتم نهایی در یک لحظه و با حرکت یک مرد رقم خورد. زمانی که آرکادیوش میلیک، مهاجم ناپولی، در وقتهای تلفشده آخرین دیدار مرحله گروهی در محوطه جریمه لیورپول توپ را زد، به نظر میرسید که توپ وارد دروازه خواهد شد و لیورپول حذف میشود اما دروازهبان رکوردشکن لیورپول با واکنشی فوقالعاده مانع گل شدن توپ شد؛ واکنشی که حتی کلوپ را متحیر کرد. مربی آلمانی تنها چند ماه پس از آن که آلیسون را گرانترین دروازهبان تاریخ کرد، گفت: «اگر میدانستم اینقدر خوب است، دو برابر برایش پول میدادم!» آلیسون میگوید: «این واکنش حالا در تاریخ لیورپول ثبت شده و البته در تاریخ زندگی خودم. در ذهنم مشتاق آن بودم که سوت پایان زده شود، چرا که میان حذف و صعود روی لبه تیغ حرکت میکردیم. در بازی قبل دو بر یک به پیاسجی باخته بودیم و اوضاع بسیار حساسی داشتیم، آن هم پس از باخت دو بر صفر به ستاره سرخ در بلگراد. برای صعود باید در آخرین دیدارمان در خانه ناپولی را میبردیم و واقعاً زجر کشیدیم.» او کاری ندارد که امید میلیونها نفر به اوست: «فوتبالیستها البته به فشار عادت دارند. این در زندگی ما طبیعی است. من تلاش میکنم که فشاری اضافی روی دوش خود نگذارم. تفکرات من مثبت است.» پس از آن که لیورپول توانست بایرن و پورتو را در مراحل حذفی شکست دهد، دو گل دیرهنگام لیونل مسی در نوکمپ باعث شد بارسلونا در بازی رفت نیمهنهایی با نتیجه سه بر صفر پیش بیفتد. چیزی که در آن هیاهو دیده نشد این بود که کلوپ و دستیارانش از آلیسون خواستند که در آخرین لحظات بازی، روی یک ضربه کرنر به جلو برود که او این کار را نکرد. بارسا در برگشت ضدحمله خطرناکی ترتیب داد اما عثمان دمبله ضربه بدی به توپ زد و سوت پایان به صدا درآمد. مسی در حالی که باورش نمیشد آن ضدحمله به نتیجه نرسیده، روی زمین افتاد. آلیسون گفت: «همه روی نیمکت به من میگفتند جلو برو اما من گفتم نه. زمانی که دروازهبان روی یک ضربه کرنر به پیش میتازد، مشخصاً میخواهد به تیم کمک کند اما من احساس کردم که اگر عقب زمین بمانم، بیشتر به درد تیم میخورم. در آن هنگام مشخص نبود که آن کرنر ضربه آخر بازی باشد. پس ریسک خوردن گل چهارم روی ضدحمله بسیار بالا بود و ارزشش را نداشت که ریسک کنم و به جلو بروم و حتی گل بزنم. میدانستم که بازی برگشتی هم در کار است.»
اما آیا مربی آلیسون بعد از بازی به او چیزی نگفت؟ او میگوید: «راستش حتی مطمئن نیستم که کلوپ و من بر سر این موضوع صحبت کرده باشیم. فکر نکنم. اگر هم صحبتی بوده، در خاطر ندارم. میدانید، حالا موضوع مهمی به نظر میرسد اما از این اتفاقات در بازی فوتبال زیاد پیش میآید. کلوپ، مانند هر مربی دیگری، میخواهد که خودمان در زمین فکر کنیم و تصمیم بگیریم. این کاری بود که آن شب انجام دادم. در هر حال، میتوانستم به جلو بروم و یک گل بزنم. نمیتوانستم؟ کسی چه میداند اما خوشبختانه تصمیم درست را گرفتم.»
برد بزرگ برابر بارسا
حتی با آن که واکنش آلیسون باعث شد نتیجه از 3-صفر بدتر نشود، لیورپول در بازی برگشت کاری بسیار سخت پیش رو داشت. آنها نهتنها باید چهار گل مقابل بارسلونا میزدند، بلکه باید دروازهشان را مقابل مسی بسته نگه میداشتند. آلیسون میگوید: «اوضاع بسیار مشابهی را در فصل گذشتهاش در رم تجربه کرده بودم. در بارسلونا با نتیجه چهار بر یک باخته بودیم، ولی در ورزشگاه المپیک با نتیجه سه بر صفر پیروز شدیم و به نیمهنهایی رسیدیم. بسیاری میگفتند که بازگشت غیرممکن است اما من هرگز با آنها همعقیده نبودم. ما میدانستیم که هدف اول این است که گلی نخوریم و به این ترتیب بود که بخت خود را حفظ میکردیم. بعد مسأله این بود که در کل مسابقه عالی و باثبات باشیم. ما نمیتوانستیم شتابزده بازی کنیم؛ باید خونسرد میبودیم و طبق برنامه به پیش میرفتیم، چون نمیشود که در یک لحظه دو گل بزنید. در فوتبال از این بازگشتها اتفاق میافتد اما مردم همیشه میگویند این بار دیگر غیرممکن است اما تیم باور داشت که میتوانیم این کار را انجام دهیم. برای اینکه چنین معجزههایی روی دهد باید باور داشته باشید.» بازی فینال مقابل تاتنهام – که آنها هم بازگشتی خیرهکننده مقابل آژاکس داشتند – جذابیت بسیار کمتری داشت. محمد صلاح و دیووک اوریگی گلزنی کردند و لیورپول برنده شد. آلیسون میگوید: «ببینید، شاید عجیب به نظر برسد اما در هیچ مسابقهای در عمرم به اندازه آن بازی لذت نبردهام. خندهدار است، نمیخواستم بازی تمام شود، هرچند که داشتیم قهرمان میشدیم. من از زندگی در لحظه خیلی خوشحال بودم. البته وقتی وارد زمین میشوید تا فینال لیگ قهرمانان را برگزار کنید، دلتان پرآشوب است و آدرنالین در بالاترین حد ممکن است اما من در وضعیت آرامی بودم. چند ساعت پیش از فینال، وقتی که در اتاق هتلم احساس اضطراب به سراغم آمد، دعا کردم. من فقط میخواستم از بازی لذت ببرم، چون میدانستم که بازی در چنین مسابقهای امتیاز به شمار میرود. نتیجه هم که کار را بهتر کرد. پس از بازی، ناتالیا، همسرم، با من تماس تصویری گرفت. متأسفانه او به دلیل اینکه در اواخر بارداریاش بود نمیتوانست شخصاً سفر کند و پیش من باشد. ما نمیتوانستیم زیاد حرف بزنیم؛ چون ورزشگاه پر از همهمه بود. من فقط گفتم: انجامش دادیم! انجامش دادیم! انجامش دادیم! ماتئو، پسر ما، دو هفته بعدتر به دنیا آمد و برزیل هم بعد از آن فاتح کوپا آمهریکا شد.» آلیسون در آن رقابتها تا فینال گلی دریافت نکرد و برزیل در دیدار نهایی هم پرو را سه بر یک برد. دیگر کسی از نمایشهای آلیسون شگفتزده نمیشد. لیورپول شهری با تاریخی غنی از موسیقی است. آلیسون گیتاریستی مشتاق است، ولی انتظار نداشته باشید بهزودی گروه موسیقیاش را راه بیندازد. او میگوید: «در همان اوایل حضورم در لیورپول، بازیکنان جدید باید یک آهنگ را میخواندند. زمان کارائوکه بود و آنها به نحوی فهمیده بودند که دوست دارم گیتار بزنم. نمیدانم چطور شد اما در نهایت برایشان گیتار زدم. بهتر است انتظار نداشته باشید که «بیتلز جدید» از تیم ما بیرون بیاید. من میدانم که بابی فیرمینو کلاس پیانو رفته و او میتواند پیانیست ما باشد. خیلی مطمئن نیستم اما آیا مربی درامز نمیزند؟ فکر کنم میزند اما ما موزیسین کم داریم! بهتر است به جای ساز، به ما توپ بدهید...»
منبع: FourFourTwo
چلسی- اتلتیکومادرید، ساعت 23:30
سوارس اشک چلسی را درمیآورد؟
بازی در برابر او ترسناک است، شاید به شما لگد بزند، یا چنگ بیندازد یا هر کار دیگری اما یک برنده ناب است. صحبت از لوییس سوارس است، یکی از مشهورترین چهرههای فوتبال انگلیس در دوران مدرن و مانع اصلی چلسی برای رسیدن به یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا.
تعبیر «برنده ناب» متعلق به بن فاستر، دروازهبان واتفورد است اما خیلی دیگر از رقبای مهاجم اروگوئهای هم در طول بیش از یک دهه درخشش او در فوتبال اروپا به این اذعان دارند.
در 34 سالگی با 18 جامی که برده و آماری رشک برانگیز، شاید خیلی از فوتبالیستها زندگی آرامتری را ترجیح بدهند اما نه سوارس که خشم بیرون گذاشته شدن از بارسلونا را با یک فصل توفانی در اتلتیکومادرید فرو نشاند و 18 گل زده تا تیمش را به صدر جدول لالیگا برساند.
عصبانیت لیونل مسی به خاطر تصمیم بارسلونا برای فروش او تنها برای هفت میلیون یورو جای تعجب نداشت.
برندان راجرز که دو فصل در آنفیلد با او کار کرده، انگیزه بیپایان و سرسختی ذهنی فوقالعادهاش را میستاید. سوارس در سه سال و نیم بازی در لیورپول، هشت بازی به خاطر توهین نژادپرستانه به پاتریس اورا و 10 بازی به دلیل گازگرفتن برانیسلاو ایوانوویچ محروم شد ولی باز هم در ترکیب لیورپول درخشید و در فصل آخر با زدن 31 گل آنها را تا مرز قهرمانی پیش برد. دستاوردهایش در بارسلونا قابل توجه است، 198 گل و 10 جام در شش فصل تا اینکه رونالد کومان در تابستان به او گفت جایی در برنامههایش ندارد. میخواست به یوونتوس برود و دوره ایتالیایی را سپری کند و میخواست شهروندی این کشور را بگیرد تا بازیکن خارجی به حساب نیاید اما در امتحان زبان او اشکالاتی غیرعادی وجود داشت و ماه گذشته ممتحن او به دلیل تبانی به یک سال حبس تعلیقی محکوم شد.
در بازی رفت برابر چلسی، با آنتونیو رودیگر درگیری پیدا کرد به خاطر اینکه مدافع آلمانی توپ را بیجهت به بیرون زد. روحیهای شبیه مربیاش، دیگو سیمئونه دارد که مثل او جنجالبرانگیز و تأثیرگذار است و البته برای بردن هر کاری میکند. روح سرکش و جسور و خستگی ناپذیر خود را به تمرین میآورد. کانر کوادی، کاپیتان ولورهمپتون، وقتی سوارس در لیورپول بود، بازیکن گمنامی بود که فرصت بازی پیدا نمیکرد. درباره او میگوید: «بارها به من روحیه داد و تشویقم کرد. توقف نداشت. اگر روز قبل بازی بود، بازیکنان ریکاوری میکردند اما او میآمد و با ما تمرین میکرد آن هم به طور کامل. ذهنیت فوقالعادهای داشت. برای اروگوئه بازی میکرد، هر هفته برای لیورپول گل میزد اما میخواست هر روز تمرین کند.» میگویند وقتی میخواسته از بارسلونا برود گریهاش گرفته اما مطمئناً تمام تلاش خود را میکند بعد از بازی امشب تنها بازیکنان و هواداران چلسی اشک بریزند.
منبع: دیلی میل
بایرنمونیخ- لاتزیو، ساعت 23:30
بایرن صعود میکند، شک نکنید
سه هفته بعد از پیروزی 4 بر یک در رم، بایرنمونیخ در آلیانتس آرهنا میزبان لاتزیو است و تاریخ نشان میدهد صعود غول باواریایی قطعی است ضمن اینکه پرافتخارترین تیم آلمان به دنبال رکوردهای بیشتر است. در واقع تیم هانسی فلیک یک پایش را به مرحله یکچهارم نهایی گذاشته چون هرگز در لیگ قهرمانان/جام باشگاههای اروپا تیمی که در بازی رفت با سه گل در خانه حریف به پیروزی رسیده، بازنده نبوده و هر 88 تیم تا به حال صعود کردهاند.
لاتزیو برای اولین بار در یک مسابقه رسمی در زمین بایرن بازی میکند. از 21 تیم آخری که در لیگ قهرمانان برای نخستین بار در زمین بایرن حضور یافتهاند، 20 بار باخته و فقط یکی را تساوی کرده. آخرین بار بوردو در سال 2009 توانست بایرن را با 2 گل شکست دهد.
بایرن 18 بازی را در لیگ قهرمانان شکست نخورده و اگر امشب هم نبازد، با رکورد خود در مارس 2001 تا آوریل 2002 برابر میشود. منچستریونایتد با 25 بازی پیاپی بدون باخت در سالهای 2009-2007 رکورددار است و آژاکس با 19 بازی بدون شکست در سالهای 1996-1994 در رتبه دوم قرار دارد.
بایرن بعد از تساوی بدون گل با لیورپول در اسفند دو سال قبل در 19 بازیاش در لیگ قهرمانان حداقل یک گل زده و متوسط گلزنیاش 3/5 گل در هر بازی است. از وقتی فلیک مربی بایرن شده، تیمش هر شش بازی خانگی در لیگ قهرمانان را برده با 18 گل زده و 3 گل خورده. بایرن در 9 بازی خانگی آخرش با رقبای ایتالیایی هفت برد و یک تساوی داشته و تنها در سال 2011 برابر اینتر 3 بر 2 باخته است.
اما رکورد روبرت لواندوفسکی با فلیک خارقالعاده است؛ در 12 بازی لیگ قهرمانان با این مربی 56 ساله، کاپیتان تیم ملی لهستان 14 گل زده و پنج پاس گل داده و همیشه برنده از زمین خارج شده. بهترین بازیکن حال حاضر جهان در 31 بازی خانگی بایرن در لیگ قهرمانان 28 گل زده و پنج پاس گل داده است.
تیم سیمونه اینتزاگی هم با یک بازی کمتر نسبت به آتالانتای رده چهارمی شش امتیاز کمتر دارد و امیدوار است فصل بعد هم در این رقابتها حاضر باشد. کورسوی امیدی هم دارند برابر خط دفاعی بایرن که در طول فصل ضعیف بوده هرچند خط حملهای ترسناک، اشتباهاتش را جبران کرده.
بایرن در این بازی کورنتین تولیسو، داگلاس کاستا و تانگوی نیانزو را در اختیار ندارد، داوید آلابا هم شنبه بازی نکرد و شاید برای این بازی رویش ریسک نشود در حالی که لروی سانه میتواند در ترکیب اصلی باشد. لاتزیو هم احتمالاً بدون مانوئل لاتزاری و لوییز فلیپه به مونیخ سفر میکند و به جایشان آدام ماروشیچ و وسلی هوئدت بازی خواهند کرد.
آتش بازی مسی تمام نمیشود
رؤیای دوگانه
گزارش
تام ماستون
وقتی به گلزنی لیونل مسی فکر میکنید، در سرتان چه میگذرد؟ شاید صحنهای را تجسم میکنید که ستاره ریزنقش آرژانتینی با دریبلهایش مدافعان حریف را به یکدیگر میدوزد و آخر سر هم با یک شوت دروازهبان آنها را تسلیم میکند. یا شاید هم یک ضربه تمام کننده ظریف را از برنده شش توپ طلا تجسم میکنید که کمتر کسی حتی فکر انجام آن هم به سرش زده باشد. گلهای زیبای او با ضربات ایستگاهی بیعیب و نقص – زمانی که توپ را به جایی میفرستد که با دست هم سخت است - را هم ممکن است از یاد نبرید اما چیزی که شاید کمتر کسی تصورش را از گلزنی مسی داشته باشد، شلیکهای محکم و ناگهانی او از فاصله دور است که البته توجیه هم دارد چون کمتر پیش میآید که او اینگونه گل بزند. در واقع این چیزی بود که همیشه از رقیب دیرینه مسی یعنی کریستیانو رونالدو در الکلاسیکوها انتظار داشتیم و یکی از وجوه تمایز میان این دو نفر در زمان رقابتشان در لالیگا بود اما مسی امروزی یک مسی جدید است هرچند اینکه از چه نظر جدید است، هنوز کاملاً مشخص نیست.
آیا او هنوز از اشتباهات خوسپ ماریا بارتومئو رئیس سابق باشگاه – دورانی که ماه اکتبر سال گذشته به پایان رسید اما آثار آن تا خرد شدن به دست پاریسنژرمن در لیگ قهرمانان در ماه فوریه امسال ادامه داشت – عصبانی است؟
شدتی که مسی در یک هفته اخیر به توپ ضربه زده است – چه در بازی برگشت مقابل پاریسنژرمن چه دوشنبه شب برابر اوئسکا – به ما نشان داده که شاید هنوز خشمی فروخورده در وجود ستاره آرژانتینی هست که نیاز دارد آن را تخلیه کند.
آیا این مسیای است که دارد اجازه گذران روزها را میدهد، مطلع از اینکه تنها چند هفته دیگر باقی مانده تا با بارسایی که او را به جایگاه فعلیاش رسانده، وداع کند؟ یا این یک مسی آسوده خاطر یا مسی احیا شده است که میداند باید بماند تا نقش فرشته نجات را برای احیای بارسلونا ایفا کند؟
اینکه در مقطع فعلی چه انگیزهای این ستاره 33 ساله را به جلو هل میدهد تا همچنان بدرخشد و گل بزند را فقط خودش میداند اما دلیلش هر چه باشد با او کاری کرده که بهترین بازیهایش را برای بارسلونا ارائه کند و این تیم را به جایی برساند که حالا به پس گرفتن عنوان مدعی قهرمانی دو جام در فصلی بر باد رفته و تجربه پایانی بهیادماندنی امیدوار شود.
اگرچه موشکی که مسی چهارشنبه هفته پیش در پارک دو پرنس به کنج دروازه پاریسنژرمن شلیک کرد برای جبران باخت شرمآور خانگی سه هفته پیش تیمش در دور رفت مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا کافی نبود اما آن شوت یک سایه روشن از شبی بود که بارسلونا ثابت کرد هنوز برخلاف تصور خیلیها، از جمع نخبگان فوتبال اروپا دور نشده است. بارسلونا قطعاً هنوز در حد و سطح تیمهایی مانند بایرن مونیخ یا منچسترسیتی نیست اما زمانی که مسی روی فرم باشد و حال و حوصله داشته باشد، بارسلونا حداقل پتانسیل به چالش کشیدن نخبگان فوتبال اروپا را دارد.
تساوی بارسلونا در پارک دو پرنس تعداد بازیهای بدون شکست متوالی این تیم در تمامی رقابتها قبل از مصاف خانگی دوشنبه شب برابر اوئسکا را به 6 بازی افزایش داد و یک بار دیگر این مسی بود که در شب رسیدنش به رکورد ژاوی برای انجام بیشترین تعداد بازی برای بارسلونا (767 بازی) در کانون توجه قرار گرفت و دلیل آن هم شوت سنگین از راه دورش بود که ناگهانی و از محلی که مدافع حریف فکرش را هم نمیکردند شلیک شد و به زیر طاق دروازه حریف اصابت کرد و بعد وارد دروازه شد. با اینکه او هفته پیش هم شبیه چنین گلی را به PSG زده بود اما باز هم میتوانست هواداران بارسلونا را مات و مبهوت کند اگر در ورزشگاه حضور میداشتند.
اینکه آیا گل او شایسته کسب عنوان جایزه زیباترین گل هفته بود یا نه بحثی دیگر است. در حال حاضر مهمترین چیز این است که مسی یک بار دیگر دارد لحظاتی جادویی خلق میکند. گل او بارسلونا را به فاصله 4 امتیازی اتلتیکو مادرید صدرنشین رساند؛ اتلتیکو مادرید که قبل از پایان فصل جاری باید به نوکمپ برود. با صعود به فینال جام حذفی، اکنون تیم رونالد کومان رؤیای بردن دوگانه قهرمانی را در سر میپروراند. با اوجگیری مسی، بارسلونا از ابتدای سال 2021 تاکنون وضعیتی فوقالعاده داشته چرا که از 39 امتیاز ممکن 37 امتیاز کسب کرده است. تنها پنالتی دقیقه 89 کادیس در ماه فوریه بود که بارساییها را از کسب تمام امتیازات بازیهایشان در رقابتهای داخلی از ابتدای سال میلادی جاری بازداشت.
به نظر میرسد که کومان فرمولی برای کسب پیروزی پیدا کرده است و سیستم 3-4-3 روان او توانایی تغییر حالت سریع به سیستم 3-3-4 را دارد که این هم به لطف ثبات در عملکرد خوب فرنکی دیونگ در حد فاصل بین خطوط دفاعی و میانی است. بارسلونا هنوز تیمی بیعیبونقص نیست اما اکنون به نظر میرسد که این تیم برای اولین بار بعد از یک سال دارد از سبک فوتبالش لذت میبرد و مسی هم رو به انجام کارهایی آورده که در گذشته کمتر نظیرش را میدیدیم.
منبع: سایت گل
لیشت اشتاینر ساعت ساز میشود
استفان لیشت اشتاینر مدافع سابق تیم ملی سوییس و باشگاههای آرسنال و یوونتوس تصمیم گرفته در دوران بازنشستگی هم برای خودش مشغولیتی فراهم کند و برای همین در دوره ساعت سازی شرکت کرده است. او که 108 بازی برای سوییس انجام داده، این دوره شش ماهه را در زوریخ و در شرکت موریس دو موریاک آغاز کرده است. لیشت اشتاینر 37 ساله از کارگاه ساعت سازی گفت: «می خواهم در زمینه تولید فعالیت کنم. اگر شما کارمند بانک باشید میتوانید تا آخر عمرتان همین کار را بکنید اما اگر فوتبالیست باشید به اواسط دهه چهارم زندگی که برسید، باید به فکر کار دیگری باشید.» او گفت در دوران آموزشی خود ساعتی میسازد که برای کمک به خیریه به فروش گذاشته میشود. البته لیشت اشتاینر با اینکه یک ساعت ساز تمام وقت بشود، مشکلی ندارد اما هنوز تصمیم قطعی نگرفته و شاید به ورزش برگردد: «شباهتهایی با فوتبال دارد. در فوتبال اگر همه تیم درست کار نکند، شما به هدف نمیرسید. درست مثل ساعت، اگر همه اجزا سر جایشان نباشند و درست کار نکنند، ساعت کار نمیکند.» مالکان این کمپانی، لئونارد و ماسیمو دریفوس خوشحالند از اینکه لیشت اشتاینر در دوره آموزشیشان شرکت کرده. لئونارد، مدیر هنری کمپانی میگوید: «خیلیها میخواستند در این دوره شرکت کنند اما او از همه مشتاقتر بود.» ماسیمو هم که مدیر اجرایی است در پاسخ به این سؤال که آیا قرار است لیشت اشتاینر در این کمپانی سرمایهگذاری کند، گفت: «هدف ما یک همکاری بلندمدت و مفید است و قدم به قدم جلو میرویم.» این دو برادر گفتند نخستین بار در ماه مهر با لیشت اشتاینر برای کار مذاکره کردهاند.
هیچ وقت فرصت تماشای المپیک را نداشتم
بولت: میخواهم به توکیو بروم
فهرست دستاوردهای او تقریباً به اندازه گامهای بلندش است. یوسین بولت نخستین دونده تاریخ است که در سه دوره پیاپی المپیک به مدال طلای صد و دویست متر رسیده. یازده طلای جهانی دارد و رکورددار صدمتر و دویست متر و چهار در صدمتر امدادی است؛ رکوردهایی که کسی به آنها نزدیک هم نشده. حالا 34 سال دارد و از سال 2017 از دو و میدانی بازنشسته شده بنابراین فرصت حرف زدن درباره یک دوره حرفهای به یادماندنی را دارد: «طلای المپیک بیشترین اهمیت را دارد و برای همین مهر من روی ورزش خورده، میدانید من سلطهام را در طول سالها ثابت کردم. بله افتخار میکنم که سریعترین مرد جهان هستم اما خیلی باید تلاش کنی که سه بار پیاپی در المپیک قهرمان شوی، به همین خاطر بیش از همه به مدالهای طلایم افتخار میکنم. آدمهای زیادی هستند که میتوانند بگویند من دارنده رکورد سابق جهانی هستم اما کسانی که میتوانند بگویند من سه دوره متوالی المپیک به مدال طلا رسیدهام، زیاد نیستند. برای همین است که اگر روی رکوردم تأکید کنم و به آن تکیه داشته باشم، وقتی شکسته میشود، دیگر حرفی برای گفتن ندارم.» این عناوین و رکوردها ربطی به علاقه او به فستفود ندارد. در سال 2013 در کتاب زندگینامهاش، «سریعتر از صاعقه» نوشته در 10 روز در پکن برای المپیک 2008 تقریباً هزار عدد ناگت مرغ مک دونالد خورده. آن پنج هزار کالری و 300 گرم چربی روزانه به او کمک کرد سه مدال طلا و سه رکورد جهانی به دست آورد. بولت با مربیاش گلن میلز و ایجنتش، ریکی سیمز که اصرار داشتند دو سال بعد از بازنشستگی به شدت چاق میشود، شرط بست اما میلز و سیمز بعد از سه سال و نیم پولشان را ندادهاند: «اول گفتند قرارمان سه سال بود بعد هم گفتم اصلاً نمیخواهم چون شما قصد پول دادن ندارید. به هر حال من روی فرم هستم و آنها ناراحتند!» اما زندگی او با چهار سال قبل خیلی متفاوت شده، اردیبهشت پدر شد و نام دخترش را متناسب با خودش «صاعقه المپیک» گذاشتند. بیشتر وقتش را با المپیا و همسرش، کاسی بنت میگذراند اما زمانی را هم اختصاص میدهد به کارهای بیرون خانه تا وزنش را متعادل نگه دارد! مشغولیتهایی هم دارد از جمله کار با اسپانسرهای جدید. بر خلاف خیلی ورزشکارها از بازنشستگی لذت میبرد. المپیک توکیو 2020 برای او تجربه جدیدی در این دو دهه بود؛ برای نخستین بار بعد از بازیهای سیدنی 2000 قرار نبود دونده جاماییکایی در المپیک شرکت کند اما تمایلی هم برای بازگشت به پیست ندارد: «همین که بتوانم بازیها را از نزدیک ببینم هیجانزده میشوم. هیچ وقت فرصت تماشای المپیک را نداشتم، واقعاً میخواهم مسابقات شنا یا فوتبال را ببینم، میخواهم مثل یک هوادار واقعی بازیها را تماشا کنم.»
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|