مجله فورفورتو در نوامبر 2018 با آلیسون مصاحبهای انجام داده بود. در آن هنگام ماشین سرخ یورگن کلوپ به سمت سلطه بر اروپا میرفت. آلیسون در آن مصاحبه گفت: «زندگی چه چیزی به جز جنگیدن برای رؤیاهایت است؟ من رؤیای فتح لیگ قهرمانان را دارم.» شش ماه بعد، او این کار را کرد و خاطرات لوریس کاریوس در فصل پیش از آن را از ذهن هواداران لیورپول پاک کرد. آلیسون حالا میگوید: «زندگی یعنی مبارزه برای رؤیاهایتان. شاید یک رؤیا را عوض کنید یا آن را بهروز سازید اما باید برای چیزی که شما را خوشحال میکند، بجنگید. در فوتبال، قهرمانی هدف اصلی است. حالا حس فتح لیگ قهرمانان را درک میکنم و میخواهم آن را دوباره و دوباره حس کنم.» لیورپول این فصل با بردن لایپزیگ به جمع 8 تیم برتر اروپا رسیده و با وضعیتی که در لیگ برتر دارد، قهرمانی در اروپا تنها امید آنها برای فتح جام در این فصل است. همین مسأله به آلیسون و همتیمیهایش انگیزه مضاعفی برای موفقیت در اروپا میدهد، موفقیتی که فصل قبل سراغشان نرفت.
حس تلخ
در فصل گذشته لیگ قهرمانان، لیورپول در بازی رفت برابر اتلتیکو مادرید با نتیجه یک بر صفر شکست خورد. در آستانه فاجعه ویروس کرونا در دنیا بود که بازی برگشت برگزار شد. آلیسون در این بازی حضور نداشت و حاکمیت تیمش بر میدان را دید. با این حال، لیورپول تنها یک گل زد. بازی به وقت اضافه رفت و عملکرد ضعیف آدرین، جانشین آلیسون، باعث شد آنها با نتیجه سه بر دو بازی را ببازند. قهرمان به این ترتیب حذف شد. این دروازهبان برزیلی میگوید: «حس خیلی تلخی داشتیم. مایه افسوس بود اما باید تابآوری داشته باشید و از همتیمیهایتان حمایت کنید. ما نزدیک بود گل دوم را بزنیم که باعث میشد بازی را در وقت معمول ببریم اما این اتفاق نیفتاد. پس به اتلتیکو تبریک میگویم. آنها در هر دو بازی رفت و برگشت روی موقعیتها دقیق کار کردند. ما مقابل تیمی ضعیف نباختیم. آنها سالهاست که قدرت مبارزه خود را به رخ میکشند، آن هم برابر همه باشگاهها. آنها شایسته پیروزی بودند.» آلیسون به این ترتیب فینال لیگ قهرمانان را از خانه تماشا کرد. بایرن مونیخ، که لیورپول آنها را 12 ماه پیش با نتیجه سه بر یک برده بود، توانست پاری سن ژرمن را ببرد و قهرمان شود. او میگوید: «بقیه بازیها را به عنوان هوادار تماشا کردم. حق بایرن قهرمانی بود. از همان مراحل گروهی، آنها حاکم مسابقات بودند و نامزد بسیار جدی قهرمانی. البته فوتبال همیشه میتواند شما را غافلگیر کند اما در فصل گذشته این اتفاق نیفتاد. بهترین تیم و باثباتترین تیم در فینال پیروز شد.»
واکنش تاریخی
آلیسون خوب میداند که چطور میتوان فاتح بزرگترین رقابتهای فوتبال شد. بدون واکنشهای کلیدی او، تیم کلوپ نمیتوانست در سال 2019 در مادرید قهرمان اروپا شود. پیروزی دو بر صفر آنها در فینال برابر تاتنهام موریسیو پوچتینو باعث شد برای اولین بار پس از سال 2005 قهرمان اروپا شوند. سفر آنها تا قهرمانی بسیار سخت بود و آنها معجزهآسا به فینال رسیدند.
حتی مرحله گروهی هم برایشان سخت بود. صعود لیورپول به مرحله یکهشتم نهایی در یک لحظه و با حرکت یک مرد رقم خورد. زمانی که آرکادیوش میلیک، مهاجم ناپولی، در وقتهای تلفشده آخرین دیدار مرحله گروهی در محوطه جریمه لیورپول توپ را زد، به نظر میرسید که توپ وارد دروازه خواهد شد و لیورپول حذف میشود اما دروازهبان رکوردشکن لیورپول با واکنشی فوقالعاده مانع گل شدن توپ شد؛ واکنشی که حتی کلوپ را متحیر کرد. مربی آلمانی تنها چند ماه پس از آن که آلیسون را گرانترین دروازهبان تاریخ کرد، گفت: «اگر میدانستم اینقدر خوب است، دو برابر برایش پول میدادم!» آلیسون میگوید: «این واکنش حالا در تاریخ لیورپول ثبت شده و البته در تاریخ زندگی خودم. در ذهنم مشتاق آن بودم که سوت پایان زده شود، چرا که میان حذف و صعود روی لبه تیغ حرکت میکردیم. در بازی قبل دو بر یک به پیاسجی باخته بودیم و اوضاع بسیار حساسی داشتیم، آن هم پس از باخت دو بر صفر به ستاره سرخ در بلگراد. برای صعود باید در آخرین دیدارمان در خانه ناپولی را میبردیم و واقعاً زجر کشیدیم.» او کاری ندارد که امید میلیونها نفر به اوست: «فوتبالیستها البته به فشار عادت دارند. این در زندگی ما طبیعی است. من تلاش میکنم که فشاری اضافی روی دوش خود نگذارم. تفکرات من مثبت است.» پس از آن که لیورپول توانست بایرن و پورتو را در مراحل حذفی شکست دهد، دو گل دیرهنگام لیونل مسی در نوکمپ باعث شد بارسلونا در بازی رفت نیمهنهایی با نتیجه سه بر صفر پیش بیفتد. چیزی که در آن هیاهو دیده نشد این بود که کلوپ و دستیارانش از آلیسون خواستند که در آخرین لحظات بازی، روی یک ضربه کرنر به جلو برود که او این کار را نکرد. بارسا در برگشت ضدحمله خطرناکی ترتیب داد اما عثمان دمبله ضربه بدی به توپ زد و سوت پایان به صدا درآمد. مسی در حالی که باورش نمیشد آن ضدحمله به نتیجه نرسیده، روی زمین افتاد. آلیسون گفت: «همه روی نیمکت به من میگفتند جلو برو اما من گفتم نه. زمانی که دروازهبان روی یک ضربه کرنر به پیش میتازد، مشخصاً میخواهد به تیم کمک کند اما من احساس کردم که اگر عقب زمین بمانم، بیشتر به درد تیم میخورم. در آن هنگام مشخص نبود که آن کرنر ضربه آخر بازی باشد. پس ریسک خوردن گل چهارم روی ضدحمله بسیار بالا بود و ارزشش را نداشت که ریسک کنم و به جلو بروم و حتی گل بزنم. میدانستم که بازی برگشتی هم در کار است.»
اما آیا مربی آلیسون بعد از بازی به او چیزی نگفت؟ او میگوید: «راستش حتی مطمئن نیستم که کلوپ و من بر سر این موضوع صحبت کرده باشیم. فکر نکنم. اگر هم صحبتی بوده، در خاطر ندارم. میدانید، حالا موضوع مهمی به نظر میرسد اما از این اتفاقات در بازی فوتبال زیاد پیش میآید. کلوپ، مانند هر مربی دیگری، میخواهد که خودمان در زمین فکر کنیم و تصمیم بگیریم. این کاری بود که آن شب انجام دادم. در هر حال، میتوانستم به جلو بروم و یک گل بزنم. نمیتوانستم؟ کسی چه میداند اما خوشبختانه تصمیم درست را گرفتم.»
برد بزرگ برابر بارسا
حتی با آن که واکنش آلیسون باعث شد نتیجه از 3-صفر بدتر نشود، لیورپول در بازی برگشت کاری بسیار سخت پیش رو داشت. آنها نهتنها باید چهار گل مقابل بارسلونا میزدند، بلکه باید دروازهشان را مقابل مسی بسته نگه میداشتند. آلیسون میگوید: «اوضاع بسیار مشابهی را در فصل گذشتهاش در رم تجربه کرده بودم. در بارسلونا با نتیجه چهار بر یک باخته بودیم، ولی در ورزشگاه المپیک با نتیجه سه بر صفر پیروز شدیم و به نیمهنهایی رسیدیم. بسیاری میگفتند که بازگشت غیرممکن است اما من هرگز با آنها همعقیده نبودم. ما میدانستیم که هدف اول این است که گلی نخوریم و به این ترتیب بود که بخت خود را حفظ میکردیم. بعد مسأله این بود که در کل مسابقه عالی و باثبات باشیم. ما نمیتوانستیم شتابزده بازی کنیم؛ باید خونسرد میبودیم و طبق برنامه به پیش میرفتیم، چون نمیشود که در یک لحظه دو گل بزنید. در فوتبال از این بازگشتها اتفاق میافتد اما مردم همیشه میگویند این بار دیگر غیرممکن است اما تیم باور داشت که میتوانیم این کار را انجام دهیم. برای اینکه چنین معجزههایی روی دهد باید باور داشته باشید.» بازی فینال مقابل تاتنهام – که آنها هم بازگشتی خیرهکننده مقابل آژاکس داشتند – جذابیت بسیار کمتری داشت. محمد صلاح و دیووک اوریگی گلزنی کردند و لیورپول برنده شد. آلیسون میگوید: «ببینید، شاید عجیب به نظر برسد اما در هیچ مسابقهای در عمرم به اندازه آن بازی لذت نبردهام. خندهدار است، نمیخواستم بازی تمام شود، هرچند که داشتیم قهرمان میشدیم. من از زندگی در لحظه خیلی خوشحال بودم. البته وقتی وارد زمین میشوید تا فینال لیگ قهرمانان را برگزار کنید، دلتان پرآشوب است و آدرنالین در بالاترین حد ممکن است اما من در وضعیت آرامی بودم. چند ساعت پیش از فینال، وقتی که در اتاق هتلم احساس اضطراب به سراغم آمد، دعا کردم. من فقط میخواستم از بازی لذت ببرم، چون میدانستم که بازی در چنین مسابقهای امتیاز به شمار میرود. نتیجه هم که کار را بهتر کرد. پس از بازی، ناتالیا، همسرم، با من تماس تصویری گرفت. متأسفانه او به دلیل اینکه در اواخر بارداریاش بود نمیتوانست شخصاً سفر کند و پیش من باشد. ما نمیتوانستیم زیاد حرف بزنیم؛ چون ورزشگاه پر از همهمه بود. من فقط گفتم: انجامش دادیم! انجامش دادیم! انجامش دادیم! ماتئو، پسر ما، دو هفته بعدتر به دنیا آمد و برزیل هم بعد از آن فاتح کوپا آمهریکا شد.» آلیسون در آن رقابتها تا فینال گلی دریافت نکرد و برزیل در دیدار نهایی هم پرو را سه بر یک برد. دیگر کسی از نمایشهای آلیسون شگفتزده نمیشد. لیورپول شهری با تاریخی غنی از موسیقی است. آلیسون گیتاریستی مشتاق است، ولی انتظار نداشته باشید بهزودی گروه موسیقیاش را راه بیندازد. او میگوید: «در همان اوایل حضورم در لیورپول، بازیکنان جدید باید یک آهنگ را میخواندند. زمان کارائوکه بود و آنها به نحوی فهمیده بودند که دوست دارم گیتار بزنم. نمیدانم چطور شد اما در نهایت برایشان گیتار زدم. بهتر است انتظار نداشته باشید که «بیتلز جدید» از تیم ما بیرون بیاید. من میدانم که بابی فیرمینو کلاس پیانو رفته و او میتواند پیانیست ما باشد. خیلی مطمئن نیستم اما آیا مربی درامز نمیزند؟ فکر کنم میزند اما ما موزیسین کم داریم! بهتر است به جای ساز، به ما توپ بدهید...»
منبع: FourFourTwo