عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6721 /
۱۳۹۹ دوشنبه ۲۵ اسفند
|
در چنین روزی ۲۵ اسفند ۱۳۸۳
دلیل خداحافظی باتیستوتا
«گابریل باتیسوتا» رکورددار گلزنان تیم ملی فوتبال آرژانتین، نداشتن شور و اشتیاق را علت تصمیم خود برای اعلام بازنشستگی از فوتبال در سن 36 سالگی دانست.
به گزارش روز سهشنبه خبرگزاری رویترز از بوینس آیرس، مهاجم اسبق تیمهای فیورنتینا و آاس رم ایتالیا که طی 78 حضور در تیم ملی فوتبال آرژانتین 56 گل از جمله 10 گل در مسابقات جام جهانی به ثمر رسانده است، روز یکشنبه از دنیای فوتبال خداحافظی کرد.
وی از اوت سال 2003 در عضویت باشگاه العربیه قطر قرار داشت.
باتیستوتا در گفت وگو با تلویزیون آرژانتین اظهار داشت: «هرچیزی پایانی دارد. برای من تمرین کردن دیگر مانند گذشته نیست و شور و اشتیاق خود را از دست دادهام. بنابراین زمان خداحافظی از فوتبال فرا رسیده است و آماده ورود به چالشهای دیگر زندگی هستم.»
وی افزود: «با باشگاهم در مورد اینکه دیگر انگیزه گذشته را ندارم صحبت کردم و با هم به توافق رسیدیم.»
باتیستوتا تجربه حضور در جامهای جهانی 1994، 1998 و 2002 را دارد. وی در سالهای 1991 و 1993 نیز به همراه تیم ملی آرژانتین به قهرمانی مسابقات کوپا آمریکا رسید.
او طی یک دهه حضور خود در فیورنتینا چندین بار موفق به شکست رکورد گلزنی در ایتالیا شد.
در سال 2001 نیز به همراه تیم رم به عنوان قهرمانی رقابتهای سری آ نایل گشت.
میزبانی از دسترفته فرصتی برای انتقاد از خود
مازیار گیلکان
مسأله از دست رفتن میزبانی تیم ملی در بازیهای حساس مسیر جام جهانی و میزبانی تیمهای ایرانی در مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا، باید هشدار جانانه و جدی برای ورزش ایران باشد.
فارغ از این ذهنیت که با مذاکره باکیفیت، میتوانستیم میزبانیهایی را به دست بیاوریم، باید به این فکر کنیم که بر وضعیت ورزشگاههای ایران چه میگذرد و در تشریفات ورزشی چه جایگاهی داریم. بگذریم از اینکه شرایط ویژه پراکنش کرونا، ماجرای میزبانی را پیچیده کرده است.
کیفیت ورزشگاهها در ایران باید بحث همیشگی ورزش ایران باشد، موضوعی که همیشه از آن چشمپوشی میشود یا افتتاحیهها و چند ورزشگاه نوساز ماجرا را به سمت دیگری میبرد.
موضوع حضور زنان در ورزشگاهها که قرار بود در بازیهای بعدی تیم ملی در راه جام جهانی آزاد باشد، با تعویق زمان بازیها به پروندهای خاک خورده تبدیل شد. در لیگ برتر نیز قرار بود زنان به ورزشگاهها راه پیدا کنند که کرونا ورزشگاهها را خالی از تماشاگر کرد و نمیدانیم در شرایط طبیعی همه چیز برای حضور زنان تماشاگر در لیگ فوتبال مهیا میشد یا همچنان بحثها ادامه داشت.
حق پخش تلویزیونی نیز همچنان مسأله حلنشده در فوتبال ایران است. به هر روی، آنچه در فوتبال ایران جریان دارد، میزبانی تیمهای ایرانی را در رقابتهای قارهای دشوار میکند و این قابل کتمان نیست، حتی اگر تصور کنیم که لابی قوی و مذاکرات جدی مسئولان فدراسیون فوتبال در یک سال اخیر میتوانست فرصت میزبانی را برای ما مهیا کند و حتی اگر با این نگاه که توطئهای در فوتبال آسیا رخ داده، همراه باشید.
فوتبال ایران اگر میخواهد در آینده نگران میزبانیها نباشد، باید بیش از هر چیز انتقاد از وضعیت خود را شروع کند و بر آنچه به عنوان واقعیت پیش رو دارد، مسلط باشد. آینده اگر برای ما اهمیت دارد، راهی نداریم جز اینکه درباره وضعیت خود سختپسند و سختگیر باشیم.
پشیمانی انصاریان و بازگشت کنعانیزادگان
رمضانی در مسیری طلسم شده
تا قبل از انتقال هاشمینسب به استقلال، پیوستن مستقیم از پرسپولیس به رقیب سنتی یک تابو محسوب میشد. هاشمینسب در جنجالیترین انتقال تاریخ فوتبال ایران، این مسیر را رفت و پیراهن قرمز را با آبی عوض کرد. او در استقلال، به اندازه پرسپولیس ندرخشید اما هم در دربی گل زد، هم ملیپوش ماند و هم به قهرمانی لیگ و جام حذفی رسید. پس از هاشمینسب اما، انگار مسیر جنجالی او هم طلسم شد. بازیکنان زیادی مثل فرزاد آشوبی، محمد محمدی و پژمان نوری، پس از انتقال غیر مستقیم از پرسپولیس به استقلال توانستند موفق باشند اما طی کردن مسیر مشابه هاشمینسب، برای هیچکس خوش یمن نبود.
پکیج ناموفق
مهمترین انتقال لیگ ششم، پیوستن علیرضا نیکبخت از استقلال به پرسپولیس بود. ستارهای که بعد از قهرمانی با استقلال، به خاطر اختلافاتی که داشت از این باشگاه جدا شد و مسیری برعکس هاشمینسب را رفت. استقلال برای جبران این انتقال، علی انصاریان و علی علیزاده را همزمان از پرسپولیس خرید. انصاریان لیگ پنجم با وجود بازی در پست مدافع، بهترین گلزن پرسپولیس بود و علیزاده هم با اوتهای معروفش، نقش زیادی در گلهای پرسپولیس داشت. هیچکدام از این دو نفر، خریدهای موفقی برای استقلال نبودند. انصاریان که خیلی زود پشیمان شد، یک سال بعد به استیل آذین رفت. علیزاده هم فصل اول اوتهای مهمی برای استقلال انداخت اما به مرور، به نیمکت رفت و از باشگاه جدا شد. معروفترین صحنه او با پیراهن آبی، هندی بود که دقایق آخر دربی مقابل پرسپولیس انجام داد و برد را از استقلال گرفت.
تعویق یکساله
لیگ دوازدهم استقلال، تلاش زیادی برای خرید یک نفر از بین محمد قاضی و کریم انصاریفرد انجام داد. دو بازیکنی که آن زمان، مهاجمان محبوب کیروش در تیم ملی محسوب میشدند. با این حال پرسپولیس رویانیان، هر دوی آنها را با قراردادهایی گرانقیمت خرید. هر دوی آنها هم بعد از یک سال نه چندان موفق، از این تیم جدا شدند. انصاریفرد به تبریز رفت و قاضی، انتقال ناتمام یک سال قبل را به سرانجام رساند و پیراهن استقلال را پوشید. شروع موفق قاضی در استقلال، طرفداران این تیم را به داشتن یک مهاجم بزرگ امیدوار کرد. شروعی که طولانی نشد و قاضی، به مرور با افتی فاحش روبهرو شد. یک سال و نیم بعد از پیوستن به استقلال، قاضی به فولاد رفت.
حسین رفت و برگشت
حضور کنعانیزادگان در این لیست، جای بحث دارد. کنعانیزادگان زمانی که به استقلال پیوست، بازیکن رسمی پرسپولیس محسوب میشد. با این حال تیم قبلی او پیش از استقلال، ملوان بود. مدافع جوان تیم ملی که برای سربازی به انزلی رفته بود، پس از پایان خدمت زیر بار قرارداد ارزانقیمت با پرسپولیس نرفت. او پس از جلسهای کوتاه، تصمیم گرفت با پرسپولیس فسخ کند و پیراهن استقلال را بپوشد. کنعانیزادگان هفته اول روی گلی که استقلال خورد مقصر بود و هفته دوم، مصدوم شد و تا آخر فصل در خانه نشست. او جدایی تلخی از استقلال داشت و حالا دوباره به پرسپولیس برگشته و مدافع ثابت تیم ملی شده است.
انتقام بیوفایی
گادوین منشا مثل محمد قاضی، زمانی که به پرسپولیس رفت یکی از اهداف استقلال محسوب میشد. با این حال او ترجیح داد به جای منصوریان، به برانکو جواب مثبت بدهد. منشا شروع خوبی در پرسپولیس نداشت ولی محرومیت طارمی و بسته شده پنجره نقل و انتقالات، باعث شد به بازیکن ثابت سرخپوشان تبدیل شود و با این تیم، تا فینال لیگ قهرمانان جلو برود. پرسپولیسیها بلافاصله بعد از باز شدن پنجره، منشا را کنار گذاشتند. او هم برای انتقام از این بیوفایی، مستقیم از پرسپولیس به استقلال رفت. منشا هفتههای ابتدایی با پیراهن آبی درخشید و خیلی زود خاموش شد. در پایان فصل او استقلال را با حاشیهها و نقل قولهای عجیب درباره زندگی شخصیاش، ترک کرد.
پرحاشیه و کمسود
آخرین دربی فصل گذشته پرسپولیس و استقلال، در جام حذفی انجام شد. بازی که محمد نادری نیمه دوم به زمین رفت، با یک پاس زیبا پایهگذار گل مساوی پرسپولیس شد و سپس به خاطر مصدومیت، بازی را ترک کرد. همین درخشش، باعث شد استقلالیها در پایان فصل به او پیشنهاد حضور در این تیم را بدهند. بخصوص که با پیوستن آقایی به پرسپولیس، نادری میدانست فرصت کمتری برای بازی دارد. نادری هم در انتقالی پر سر و صدا، پیراهن استقلال را پوشید. رقم سنگین رضایتنامه نادری، باعث فشار زیادی روی مدیران استقلال شد و در اولین دربی با اشتباهاتش، زیر تیغ انتقادات قرار گرفت. با بازگشت میلیچ، احتمالاً او دوباره به نیمکت منتقل میشود.
علامت سؤال
نکته مشترک همه خریدهای قبلی، عملکرد خوب پیش از حضور در استقلال است. موضوعی که درباره آرمان رمضانی، انتقال جدید بین دو تیم صدق نمیکند. رمضانی فصل پیش در سایپا، بازیکن موفقی نبود. این فصل در پرسپولیس، عملکردی فاجعهبار داشت. او گل نزد، به لحاظ نمرات متریکا بدترین بازیکن پرسپولیس بین همه بازیکنان تیم محسوب میشد و در تمام دقایقی که به میدان رفت، فقط توانست یک شوت داخل چارچوب بزند! مجیدی امیدوار است گذشته متفاوت رمضانی، آینده او در استقلال را هم متفاوت کند و بر خلاف سایر انتقالهای مستقیم در سالهای اخیر، با پیراهن آبی موفق باشد. مهاجمی که در لیگ هجدهم و در بهترین فصل فوتبالیاش هم، نتوانست بیشتر از 5 گل بزند.
(این مطلب پیشتر در سایت فوتبال ۳۶۰ کار شده)
آرزوهای محال، توطئههای خودساخته
جعبهسیاه بازنشده معمای میزبانی
سام ستارزاده
فدراسیون فوتبال ایران، معیار مناسبی برای سنجش فاصله میان حرف و عمل است. زمانی که بحث میزبانی از مسابقات بینالمللی به میان میآید، هفت کلیپ سطح بالا و دهانپرکن از فدراسیون منتشر میشود؛ آن هم تنها به بهانه نامزدی ایران برای میزبانی جام ملتهای آسیای 2027 اما حقیقت ماجرا، سلب حق بدیهی ایران در میزبانی از حریفانش در مقدماتی جامجهانی و لیگ قهرمانان آسیا است؛ تصمیمی که حتی چند ماه پیش از جهانگیری ویروس کرونا، درباره کشورمان گرفته شد و هیچگاه ملغی نگشت.
در مورد سلب میزبانی از باشگاههایمان و تیم ملی، ما با یک جبعه سیاه غیرشفاف مواجهیم. برخی ادعاها حاکی از آنند که نامه سلب میزبانی از سوی کنفدراسیون AFC برای فدراسیون ما ارسال شده اما پرسش اصلی اینجاست که متن چنین نامهای چرا منتشر نمیشود. در رسانهها، دلیل محرومیت فوتبالمان از بدیهیترین حق بینالمللیاش به اختصار «تحریمهای ظالمانه» عنوان شده؛ در حالی که ما حتی در اوج همین تحریمها، بدون هیچ مشکل قابلتوجهی از رقبایمان پذیرایی به عمل آوردهایم.
اینکه فوتبال ما کورس میزبانی روی صندلیهای تصمیمگیرنده AFC را به کشورهایی نظیر هند و بحرین هم ببازد، معادله آسانی نیست که بخواهد با چند کلیدواژه ساده نظیر «تحریم» یا «کرونا» برای ما حالوفصل گردد. رقمخوردن چنین فاجعهای برای کشوری که تا همین چند سال قبل میزبان بازیهای دوستانه عراق و سوریه در تورنمنتهای گوناگون بود، به معنای سقوط اعتبار در مجامع مدیریتی و اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیاست؛ مسائلی که شاید حتی تماماً به این ورزش محبوب مرتبط نباشند.
چهرهای تحریمپذیر از فوتبال کشورمان، دقیقاً آنچیزی است که ما در خودمان بدون نیاز به کمک دیگران ترسیم کردهایم. مگر ما نبودیم که فینال لیگ قهرمانان سال 2018 را با وجود تحریمها برگزار کردهایم و سران فیفا و AFC را نیز بهشایستگی پذیرایی کردیم؟ این خود ما بودیم که قانون ممنوعیت جذب خارجیها را امضا و اجرا کردیم تا فضای کشورمان را برای دیگر بازیکنان این رقابت ناامن جلوه دهند. حال که چنین اتفاقی افتاده و کار از کار گذشته نیز، نژاد بحرینی رئیس AFC یا لابیهای قدرتمند کشورهای عربی در این کنفدراسیون را که داشتن آنها برای ما به آرزو بدل شده را بهانه میکنیم.
واقعیت ماجرا میتواند به سادگی اهمال فدراسیون در ارسال درخواست میزبانی برای تورنمنتهای پیش رو باشد؛ یا شاید هم به پیچیدگی بزرگی که صرفاً با تصمیمات فوتبالی قابل حل نباشد اما برای حل ماجرا، گام نخست صداقت با رسانهها و مردم است در بازگویی عوامل حقیقی این سلب میزبانی. زمان برای فوتبال ما به سرعت برق و باد میگذرد. طرح دعوای حقوقی در دادگاههایی از جمله CAS میتواند مطمئنترین راه پیش روی فدراسیونی باشد که چشمش روی توطئه دیگران علیه خود بستهتر بود تا انتخابات سرنوشتساز خودش. با این حال، بدون اتحاد و یکرنگی در ساختمان شیخبهایی، برداشتن این مانع تا حدودی خودساخته میسر نخواهد بود.
نتیجه شکست راهبردهای سیاسی در فوتبال
یک جو دیپلماسی
میعاد نیک
دلایل شکست مفتضحانه دیپلماسی ورزشی ایران در راهروهای مقر کنفدراسیون فوتبال آسیا هر چه که باشد، درختی است که ریشههای آن را مسائل سیاسی تشکیل داده تا شاخوبرگهایش به چنین اشکالی نمو پیدا کنند. مشکلاتی مانند ضعف در زیرساختهای ورزشی، شیوع افسارگسیخته ویروس کرونا در ایران و مسائلی از این قسم که شاید بتوانند در مسیر کسب میزبانی از تورنمنتهای بینالمللی خلل بهوجود بیاورند اما هرگز نمیتوانند امتیاز قانونی و حق طبیعی کشورمان را نقض و سلب کنند.
با اعطای میزبانی از رقابتهای گروه E لیگ قهرمانان آسیا به شهر گوای هندوستان، استاندارد دوگانه دعاوی AFC در سلب امتیاز میزبانی باشگاه پرسپولیس مشخص شد. تهران هر چه مشکل داشته باشد و هر قدر که با کاستی مواجه باشد، قطعاً از یک شهر کوچک در کشور نهچندان بهداشتی هندوستان شرایط بهتری خواهد داشت. از این تصمیم میتوان به نکات مهمی دست پیدا کرد؛ زمانی که قطعات پازل سلب حق میزبانی از ایران را طی چند سال اخیر با دقت نظاره میکنیم، کمترین دلایل آن به مسائل فوتبالی بازمیگردد. بوی تند سیاستزدگی مدتی است که از راهروهای مقر AFC در کوالالامپور به مشام رسیده و کرسیهای ناکارآمد ایران در محافل آسیایی هرگز از کفایت لازم برای احقاق حقوق بدیهی ملت برخوردار نبودهاند.
دیپلماسی مؤثر ورزشی، یکی از هزاران حلقه مفقوده مدیریت راهبردی ورزش در سطح کلان کشور ماست که آنطور که باید به آن پرداخته نمیشود. تمام تصور مدیران ورزش ایران از سیاستهای خارجی، چند ساعت دورهمی با رئیس فدراسیون فلان کشور است که هیچ آوردهای برای ورزش ما نداشته و نخواهد داشت. زمانی که غایت آرزوی یک عضو ایرانی در هیأترئیسه AFC به صرف ضیافت ناهار با رؤسا منتهی است و اصلاً در تشکیل روابط حسنه هیچ محلی از اعراب ندارد، قطعاً وضعیت پذیرفته شدن کشور ما در محافل ورزشی از این هم بدتر خواهد بود. به بیان سادهتر اینکه تا وقتی چنین سیاست نخنما شدهای بر مسند قدرت حاکم است و تا وقتی در مجامع سیاسی بینالمللی نگاه مثبتی به ایران نباشد؛ میزبانی که هیچ، حتی مجوز حضور را هم با اکراه به ایران اعطا میکنند.
دست از مظلوم نمایی بردارید
توهم همیشگی توطئه
سامان موحدی راد
در یک هفته کنفدراسیون فوتبال آسیا تصمیم گرفت تا شانس همه میزبانیهای ایران در رقابتهای ملی و باشگاهی را به صفر برساند و به این ترتیب تیمهای ایرانی باید در عربستان، امارات، هند و بحرین به میدان بروند. تصمیم مهم در این بخش این است که بالاخره مثل اینکه کنفدراسیون فوتبال آسیا در مسأله تقابلهای فوتبالی ایران و عربستان به نتیجه رسیده و دیگر خبری از بازی در زمین ثالث نیست اما با این حال خبری از میزبانی از تیمهای عربستانی برای ایران نیست و تیمهای ایران باید در عربستان به میدان بروند. مسألهای که در ابتدا با واکنش تند وزیر ورزش ایران همراه بود ولی وقتی با تصمیم قاطع کنفدراسیون فوتبال آسیا و احتمال جریمه شدنهای سنگینش مواجه شدند از آن عقب نشینی کردند. تصمیم به بازی تیم ملی ایران در بحرین هم از آن دست موضوعاتی است که با اعتراض ایران همراه است. اسکوچیچ که حتی پا را فراتر گذاشته و این تصمیم را احتمالاً دلیلی بر ناکامی احتمالی تیم ملی هم دانسته و با تأکید بر این نکته که «تمام تصمیمات از قبل گرفته شده» راه را برای فرار باز گذاشته است. در مجموع واکنشهایی که این چند روز به اتفاقات در خصوص میزبانی تیمهای ایرانی در مسابقات آسیایی داده شده، نشان از یک خامی بزرگ در واکنشهای بینالمللی دیده میشود.
تهدید به کنارهگیری از رقابتها در حالی است که برگزاری حرفهای این رقابتها در سالهای حرفهای شدن فوتبال در آسیا دیگر امکان چنین تصمیماتی را نمیدهد یا اگر کشور یا تیمی تصمیم به چنین کاری بگیرد باید هزینه سنگین جریمهها را هم بپردازد. اگرچه ما در رقابتهای لیگ و حذفی خودمان بارها شاهد تغییر نام تیمها یا کنار کشیدن تیمها از رقابتهایی مثل جام حذفی هستیم اما باید بدانیم که عرصه آسیا سالهاست که رخت و لباس عوض کرده و دیگر مثل فوتبال داخلی ما نیست و گرفتن چنین تصمیمات خلقالساعه میتواند ضربههای سنگینی به حیثیت فوتبالیمان بزند. موضوع دیگر این است که این روزها مدام از توطئه علیه فوتبال ما سخن گفته شده است؛ اینکه این تصمیمات یکجور دست به یکی کردن برای ضربه زدن به فوتبال ماست. توهم توطئهای که سالهاست گریبانگیر فوتبال ماست. نخست اینکه فوتبال ایران سالهاست هیچ جامی در آسیا نبرده که حالا دشمنانی فرضی داشته باشد که بخواهند آن را به زیر بکشند و دیگر اینکه باید پذیرفت هر نمایندهای در هیأت حاکمه کنفدراسیون فوتبال آسیا تلاش میکند تا منافع کشور خود را تأمین کند. اگر میزبانی به امارات و بحرین و عربستان رسیده به این معنی است که نمایندگان آنها بهتر از منافع مردمشان دفاع کردهاند تا نمایندگان ما. به این اضافه کنید مشکلات ساختاری فوتبال ما که از نظر کنفدراسیون فوتبال آسیا فاقد چند ورزشگاه آبرومند برای برگزاری متمرکز رقابتهایی در این سطح است. البته هر از گاهی ایران خودش را نامزد خودخوانده میزبانی جام ملتهای آسیا میکند اما معلوم شد که عیار آن از نظر زیرساختی در آسیا در چه حدی است.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو