عناوین این صفحه
- وقتشه، وقتشه رفتن!
- انگیزه مجیدی چه بود؛ پیشرفت یا فرار؟
- بهانه بیاور اما قهرمان شو!
- هفت، پیشگام نسل جدید سرمربیان ایرانی
- رفتنت مثل یک حادثه برام موندنیه!
- ماجرای تابستان داغ 2018
- آیا واقعاً رتبه دوم هیچ است؟
- گنبری و آلابا روی جلد GQ
- ماکرون: به امباپه نصیحت کردم در پاریس بماند!
- دومین میزبانی سون و یاران؟
- مجیدی بزرگترین ریسک زندگیاش را کرد
- پارتی: معشوقهام مرا به اسلام علاقهمند کرد
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 7049 /
۱۴۰۱ دوشنبه ۱۶ خرداد
|
وقتشه، وقتشه رفتن!
آیسان سعیدی – رفتن برای او یک واژه تکراریست. ستارهای که آبیها عادت کردهاند که رفیق نیمه راه باشد. او بارها و بارها همین سناریو را برای تیم محبوبش تکرار کرده و عجیب اینکه هنوز هم به آن وفادار است؛ یک جدایی ناگهانی و یکسویه درست در بزنگاه و نقطه عطف. این عادت مألوف شماره 7 از دوران بازیگری بود؛ چه آن روز که ناگهان هوس اروپا کرد و شبانه چمدانش را به مقصد وین بست تا تیم حجازی شاهمهره خود را از دست بدهد و چه آن روز که بابت چشمهای تیام آنقدر غصهدار بود که پیراهن آبی را به چشمهای سیاه فروخت و به امارات بازگشت. او حتی برای خداحافظی از فوتبال نیز همین مسیر را رفت؛ بدون آنکه برای سرمربی وقت تیمش تره خرد کند یا هوادارانی که همیشه خود را متعلق به آنها میداند و برایشان شعر میگوید را در جریان بگذارد، وسط یک روز سرد پاییزی ناگهان 4 گوشه زمین را بوسید و رفت.
در دوران مربیگری نیز فرهاد مجیدی این عادت را ترک نکرده و تا به امروز 3 بار نیمکت استقلال را رها کرده و رفته. حتی اگر دفعات پیش را به پای مدیرعامل وقت و سیاستهای غلط باشگاه بگذاریم، این بار دیگر هیچ بهانهای نبود. او بهدنبال ماجراجویی جدید به امارات رفت؛ سرزمینی که برای فرهاد بدل به خانه او شده. او برای یک چالش جدید و جاهطلبی بیشتر استقلال را ترک کرد؛ همانند یک ابرقهرمان. قهرمانی که البته میتوانست سناریو جدایی را متفاوتتر از همیشه بنویسد.
وفاداری در فوتبال ایران را جدی نگیرید
انگیزه مجیدی چه بود؛ پیشرفت یا فرار؟
آرمن ساروخانیان
کمتر از 72 ساعت بعد از جشن قهرمانی، فرهاد مجیدی اعلام کرد که از استقلال جدا میشود؛ خبری که برای هواداران تلخ ولی غیرمنتظره نبود. از مدتها قبل شنیده میشد که مجیدی فصل آینده به لیگ امارات میرود و سرانجام این شایعه با پست اینستاگرام فرهاد رنگ واقعیت گرفت.
انتشار عکس مجیدی با پیراهن اتحاد الکلبا با واکنشهای متفاوت هواداران استقلال روبهرو شد. گروهی با یادآوری جداییهای قبلی مجیدی معتقد بودند که او یک بار دیگر بیوفایی کرد و تیم را تنها گذاشت. آنها تأکید دارند که ادامه همکاری با استقلال جذابتر از نشستن روی نیمکت یک تیم میانهجدولی لیگ امارات است و این انتخاب از نظر ورزشی هم منطق محکمی ندارد.
گروه دیگری اما معتقدند که قرارداد سه ساله با شرط توافق دوجانبه اعتبار چندانی ندارد و باشگاه راه جدایی سرمربیاش را باز گذاشته. به باور آنها اگر باشگاه قرارداد محکمی با مجیدی میبست، میتوانست مانع جداییاش شود یا حداقل بابت این جدایی غرامت میگرفت.
وفاداری در فوتبال از آن مفاهیمی است که میتوان دربارهاش ساعتها بحث کرد. آیا یک مربی باید به خاطر نام باشگاه پای آن بایستد یا پروژه بلندمدت باشگاه است که نظر مربی را برای ادامه همکاری جلب میکند؟ مربیانی مثل گواردیولا و کلوپ که پیشنهادات پرشماری دارند، باشگاهی را انتخاب میکنند که شرایط و تضمینهای بهتری برای همکاری ارائه دهد و احتمال پیادهسازی برنامهها و رسیدن به موفقیت بیشتر باشد.
فوتبال ایران جزیرهای مجزا از فوتبال دنیاست و قواعد خاص خودش را دارد. در فوتبال ایرانی که مدیریت و شرایط باشگاهها دائماً در حال تغییر است، به ندرت میتوان برنامه بلندمدتی تعریف کرد. این موضوعی است که مدیران و مربیان هم به خوبی میدانند. تنها 6 سرمربی لیگ برتری (گلمحمدی، مجیدی، قلعهنویی، نویدکیا، عنایتی و ربیعی) فصل قبل هم روی نیمکت تیمشان بودند و لیگ بیست و یکم را با همان تیم تمام کردند. ده تیم دیگر در این مدت کوتاه حداقل یک بار سرمربیشان را تغییر دادند. بیثباتی فقط به نیمکتها برنمیگردد و تعدادی از تیمها برای بازیهای خانگی در شهرهای مختلف سرگردان بودند. برای همین مربیان به ندرت برنامههای بلندمدت را جدی میگیرند، چرا که حتی اگر خودشان پای تیم بایستند، احتمالاً عوامل جانبی در خدمت این پروژه نباشد و آن را نیمهکاره بگذارد.
با همه اینها طرفداران مجیدی که همیشه از رفتار و تصمیماتش دفاع کردهاند، حق دارند که از این رفتار دلسرد شوند و از قهرمانشان گلایه کنند. در نگاه احساسی به فوتبال، وفاداری بالاتر از مفاهیمی مثل پیشرفت حرفهای یا پروژههای بلندمدت قرار میگیرد. همین علاقه بیقید و شرط طرفداران مجیدی بود که در پیچهای سخت لیگ به کمک او آمد. مجیدی ممکن است روزی بخواهد دوباره به نیمکت استقلال برگردد، ولی احتمالاً دیگر از این علاقه افراطی خبری نباشد و باید خودش را برای دیدن روی دیگر این هواداران آماده کند.
بهانه بیاور اما قهرمان شو!
یونس علیزاده
فرهاد مجیدی رفت در لیست مربیان قهرمان این مملکت. او جوانترین سرمربی است که یک تیم لیگ برتری را قهرمان کرده و باید این آمار را به جمع رکوردهایش اضافه کرد. فرهاد هم اهل بهانه بود. منصف باشیم و اعتراف کنیم که تیمش زیبا بازی نمیکرد ولی توانایی کسب پیروزی را داشت. استقلال هر چقدر هم بد و پر از ایراد بود اما یک فصل کامل، به هیچ تیمی نباخت و با کلی رکورد جذاب، قهرمان شد. حالا با پرسپولیس مقایسه کنید. یحیی گلمحمدی راننده یک کامیون پر از بهانه بود. او ابتدای فصل، احمد نوراللهی و محمدحسین کنعانیزادگان را از دست داد و دو پنجره نقل و انتقالاتی فرصت داشت تا جای این دو را پر کند اما خریدهایش را ببینید؛ دو مدافع تاجیکستانی و یک مهاجم ازبک! فرهاد اما در بحرانیترین شرایط ممکن، در خطرناکترین پیچ لیگ، دو مدافع ثابت استقلال را از دست داد و هرگز شکایتی نکرد. یک لحظه تصور کنید یحیی مربی استقلال بود و ابتدای فصل، هروویه میلیچ، محمد نادری، مهدی قایدی و شیخ دیاباته را از چنگ او درمیآوردند؛ آن زمان احتمالاً نمیشد گلمحمدی را کنترل کرد. تصور کنید در میانه فصل، وقتی بازیکنان در پستهای خود جا افتادهاند، دو مدافع اصلی پرسپولیس سرباز میشدند و تنها یک جای خالی برای انتخاب جانشین وجود داشت؛ آن روز، یحیی چه کار میکرد؟ حتماً با بولدزر از روی فدراسیون و دفتر باشگاه پرسپولیس رد میشد!
یحیی بعد از گلی که مقابل استقلال دریافت کرد، فرصت کافی برای جبران و بازگشت به بازی داشت اما در آن دقایق دعوا به پا کرد و همه چیز را بهم ریخت. در نهایت، خودش گفت که اگر دربی را میبرد، حتماً پرسپولیس قهرمان میشد. یحیی فقط بهانه آورد و سر و صدا به راه انداخت. او با این کار، تمرکزش را از دست داد و فرهاد را به سمت سکوی قهرمانی هدایت کرد. فرهاد هم اهل بهانه آوردن بود ولی تلاش کرد تا این بهانهها باعث پیشرفت تیمش شود نه اینکه برای استقلال، حاشیهای به وجود بیاورد. این مدل رفتاری، تفاوت مربیان را نشان میدهد. شما میتوانید بهانه بیاورید اما تیمتان را قهرمان کنید.
واقعاً تصور واکنش گلمحمدی به تکرار مشکلات استقلال برای پرسپولیس، کار مشکلی است. هواداران پرسپولیس، سه سال پشت گلمحمدی بودند و با بالاترین درجه تعصب از او و کادرفنی دفاع کردند اما در پایان فصل، حمید مطهری اعلام کرد کسانی که از گلمحمدی ایراد میگیرند، یکسری بچه 15 ساله هستند! این تفکرات بود که پرسپولیس را از قهرمانی دور کرد.
هفت، پیشگام نسل جدید سرمربیان ایرانی
سام ستارزاده
خان هفتم از جدایی شماره هفت، با ثبت خاطرههایی شیرین و بهیادماندنی همراه بود. آرامگرفتن دوباره جام قهرمانی لیگ برتر در دستان فرهاد مجیدی پس از ۹ سال، یک فصل شکستناپذیری پسران آبی و جابهجایی طوماری از رکوردهای فوتبال باشگاهی ایران، یادگارهای مجیدی در نخستین فصلی بود که استقلال را خودش از ابتدا بست و آنگونه که مدنظرش بود، سروشکل داد. جدایی ناگهانی، یکی از خصلتهای 7 آبی است که استقلالیها سالهاست با آن خو گرفتهاند. این جدایی شاید برای آبیدلان آنچنان خوشآیند نبود و آنان را با کولهباری از ابهام و نگرانی بابت آینده تیمشان باقیگذاشت؛ اما برای مجیدی، دستآوردی بود کمسابقه در میان سرمربیان ایرانی تاریخ.
صرفنظر از دورگههایی همچون افشین قطبی و الکساندر نوری، لژیونر شدن همواره یکی از آرزوهای دستنیافتنی سرمربیان ایرانی بوده که در طول تاریخ، تعداد انگشتشماری از این دسته به آن رسیدهاند. جلال طالبی که از ۳۸ سالگی بهمدت 6 فصل روی نیمکت الخلیج امارات (خور فکان کنونی) نشست، بزرگترین تجربه سرمربیگری در آنسوی مرزهای ایران را در اختیار داشت؛ اما پس از گذشت ۳۶ سال، فوتبال امارات دوباره به یک سرمربی ایرانی روی آورد.
الاتحاد کلبا بیشک چالش شیرین و البته دشواری برای فرهاد مجیدی خواهد بود؛ بهعنوان شرکتکننده لیگی که قهرمان آن مربی دهه باشگاه فرانسواروش مجارستان (سرخی ربروف) را در کارنامه خود دارد و سرمربیان 5 تیم برتر آن سابقه فتح جام در اوکراین، پرتغال، رومانی، چین و کشورهای خاورمیانه و نایبقهرمانی آسیا را در کارنامه خود دارند.
فرهاد مجیدی در دوران جدید کاری خود، نماینده نسل جدیدی از سرمربیان ایرانی خواهد بود که بسیاری از آنان از دو فصل قبل، نیمکتهای لیگبرتری را از چرخه نامهای تکراری و پابهسنگذاشته قدیمی فوتبال ایران خارج کردند. محرم نویدکیا، جواد نکونام، سیدمهدی رحمتی، محمدعلی ربیعی و رضا عنایتی، چشم به موفقیت هفت مقدس آبیهای پایتخت در خاک امارات دوختهاند؛ موفقیتی که اگر حاصل شود، چهبسا نهتنها سکوی پرتاب مجیدی به نیمکتهای اروپایی شود، بلکه راه لژیونر شدن را برای سرمربیان خوشآتیه دیگر لیگ برتر نیز هموار میسازد.
رفتنت مثل یک حادثه برام موندنیه!
مازیار فیروزی
فرهاد مجیدی رفت؛ نه خیلی غیرمنتظره و نه خیلی غیر قابل پیشبینی. هر اظهار نظری در این مورد شود، انگشت اتهام رنگی بودن به سمت آدم نشانه میرود، به همین دلیل بسنده میکنم به تعدادی از پیامهایی که هواداران استقلال در فضای مجازی منتشر کردهاند، بخوانید:
*رفتی و میدانستم میروی، اگر نمیرفتی باید شک میکردیم.
*یک بار تیام، یک بار مشکلات شخصی و... اصلاً هم به خاطر پول نبود.
*نباید میرفتی آقا فرهاد؛ باید میموندی تا خودت رو ثابت میکردی.
*اگر به خاطر پول نرفتی توضیح بده که دلیل رفتنت چی بود.
*باهوش مثل فرهاد مجیدی؛ میدانست با ماندش در تیم امسال نه قهرمان میشود و نه چیزی. رفت تا در یادها بماند.
*سایه سنگین فرهاد مجیدی تا سالها بالای سر استقلال سنگینی میکند.
*رفت تا سالها سال بعد اون آخرین سرمربی باشد که همه رکوردها را شکست و استقلال را قهرمان کرد.
*اگر گابریل پین نبود...
*ساختار دفاعی استقلال دلیل اصلی قهرمانی این تیم بود. اگر گابریل پین نبود هیچ اتفاقی نمیافتاد. در دفاع خوب بودیم اما در حمله ضعیف.
*این رفتن مثل یک حادثه تا سالها سال بعد بر پیکر هواداران استقلال زخم خواهد گذاشت. آقا فرهاد رفتی! موفق باشی اما دیگر به تیم برنگرد.
*استقلال شده سکوی پرتاب. این استقلال نیست که به شما نیاز داره، شما هستید که به استقلال نیاز دارید. این قطار در حال حرکت است و استقلال دوباره قهرمان خواهد شد.
سه خرید رئال مادرید که باعث قهرمانی شدند
ماجرای تابستان داغ 2018
فصل 2022-2021 در فوتبال باشگاهی اروپا به پایان رسید و رئال مادرید توانست در این فصل قهرمان رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا شود و پس از 4 سال دوباره به این عنوان دست پیدا کند. از چند روز پیش عکسی در فضای مجازی دست به دست میشود که نشان میدهد پیریزی این قهرمانی در تابستان سال 2018 ریخته شده است. جایی که سه بازیکن کلیدی فینال امسال به مادرید پیوستند.
رئال مادرید در فصل 2018-2017 قهرمان رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا شد و پس از آن کریستیانو رونالدو از رئال مادرید جدا شد و با توجه به نقش پررنگ رونالدو در قهرمانیهای رئال مادرید در لیگ قهرمانان اروپا، کمتر کسی فکرش را میکرد که رئال مادرید دوباره به این زودیها بتواند قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شود. اکنون پس از 4 سال این اتفاق برای رئال مادرید افتاده است.
در تابستان 2018 که رونالدو از رئال مادرید رفت، مادریدیها سه خرید همزمان داشتند. آنها تیبو کورتوا را از چلسی خریداری کردند، فدریکو والورده را که به طور قرضی به دپورتیوو لاکرونیا فرستاده بودند، برگرداندند. همچنین وینی جونیور را هم که به تازگی خریداری کرده بودند، از تیم دوم رئال مادرید به تیم اصلی انتقال دادند و بدین ترتیب سه بازیکن جدید به ترکیب مادریدیها اضافه شد.
اکنون پس از 4 سال، آن سه بازیکنی که در سال 2018 به ترکیب اصلی رئال مادرید، پس از جدایی رونالدو اضافه شده بودند، توانستند رئال مادرید را قهرمان لیگ قهرمانان اروپا کنند. کورتوا بهترین بازیکن فینال بود، والورده پاس گل تکگل فینال را داد و وینی جونیور هم تک گل فینال را به ثمر رساند.
فوتبال فقط در قهرمانی خلاصه نمیشود
آیا واقعاً رتبه دوم هیچ است؟
رسول مجیدی
بیل شنکلی، اسطوره لیورپول جملات قصار جالبی داشت. معروفترینش را احتمالاً شنیدهاید: «بعضی از مردم فکر میکنند فوتبال مسأله مرگ و زندگی است. من از چنین طرز فکری ناامید میشوم. میتوانم به شما اطمینان بدهم که فوتبال مسأله خیلی خیلی مهمتری است.»
جمله بحثبرانگیزی است. آیا واقعاً در زندگی هیچ چیز مهمتر از فوتبال وجود ندارد؟ خود فوتبالیستها که مدام میگویند سلامتی و خانوادهشان از فوتبال مهمتر است. در همین دوران پاندمی کرونا بارها این جملات از زبان مربیان و بازیکنان شنیده شد. شنکلی البته جمله دیگری دارد که به همین اندازه قابل بحث و مخالفت است: «رتبه اول، اول است و رتبه دوم هیچ.»
بسیاری از طرفداران ورزش، مخصوصاً نسل جوان همه چیز را در پیروزی و قهرمانی میجویند. همه چیز را با آن میسنجند. تیمی که قهرمان میشود خوب است و تیمهایی که به قهرمانی نمیرسند ناکام. با این متر و معیار در یک لیگ 20 تیمی 19 تیم ناکامند. در جام جهانی 31 تیم ناکامند. اما آیا واقعاً ماجرا اینگونه است؟
مثلاً لیورپول این فصل را در نظر بگیرید. آخرین تصاویری که از این تیم در ذهن مخاطبان به جا مانده، ناکامیشان در فینال لیگ قهرمانان است. حسرت و بغض بازیکنان در پایان بازی پاریس دیدنی بود و تبدیل شد به جلد بسیاری از روزنامهها. یک هفته قبل هم آنها چنین صحنههایی در آنفیلد خلق کرده بودند. ولوز را بردند ولی سیتی هم در بازی همزمان پیروز شد تا جام به سیتی برسد. اما آیا لیورپول این فصل ناکام بود؟ تنها تیمی که امسال شانس بردن 3 گانه و حتی 4گانه داشت، تیم ناکامی بود؟ آیا بهترین تیم امسال اروپا «رئال مادرید» است؟ یا به قول مسی «رئال مادرید بهترین تیم نبود اما با این حال همه تیمها را شکست داد.»
جو موران، استاد تاریخ فرهنگی انگلستان در آخرین کتاب خودش «گریزی از شکست نیست» که به تازگی با همت نشر ترجمان به فارسی هم منتشر شده است، مینویسند: «در ورزش هم مانند زندگی عادی، همه اسیر دست شانس هستیم. برنده باید شانس بیاورد. بخصوص در ورزش بیوقفه و روان و پرخطایی مثل فوتبال که تعداد گلها کم است و کمانهکردن توپ یا خطای کوچکی از دروازهبان میتواند نتیجه بازی را تغییر دهد. فرقی ندارد چقدر تمرین کرده باشید. ذهنیتتان چقدر مثبت باشد و فناوری چقدر هوشمند؛ گاهی (اکثر مواقع) ناکام میمانید.
به قول او «ورزش را چنان معطوف به پیروزی کردهاند که نکته اصلیاش را از یاد بردهایم؛ بازی»
اگر دقت کنید اکثر بازیکنان هنگام زدن گل خیلی بیشتر از زمان پایان بازی و نهایی شدن پیروزیشان شادی میکنند.
خیلی از بازیکنان برای شادی بعد از گلشان برنامه دارند اما شادی بعد از مشخص شدن پیروزی یا حتی قهرمانی آنقدر به چشم نمیآید -یا شاید حتی آنقدر مهم نیست- که برایش نقشه بریزند. درواقع شاید بهترین لحظات بازی در دل آن نهفته باشد. نتیجه و قهرمانیها مهمند. همه آنهایی که میتوانند در حد قهرمانی ظاهر شوند، برای رفتن روی سکوی اول تلاش میکنند اما برای طرفداران حقیقی همه چیز در آن خلاصه نمیشود. اگر شک دارید استقبال هواداران لیورپول از این تیم را بعد از شکست در فینال پاریس مشاهده کنید.
گنبری و آلابا روی جلد GQ
مجله جیکیو که مجلهای برای آقایان است در شماره آلمانی خودش عکسهای جالبی از ستارههای فعلی و سابق بایرن مونیخ منتشر کرده. آنها ظاهرا تبدیل به مدلهای جدید آدیداس و گوچی شدهاند. دو برندی که در همکاری با هم لباسهایی لاکچری در حوزه ورزش تولید کردهاندو حالامورد توجه قرار گرفتهاند. عذرخواهی رئیسجمهور فرانسه بابت اتفاقات فینال لیگ قهرمانان
ماکرون: به امباپه نصیحت کردم در پاریس بماند!
رسانههایی که اخبار پاریسنژرمن را پوشش میدهند در چند ماه اخیر همیشه از نقش احتمالی رئیسجمهور فرانسه برای نگه داشتن امباپه در فرانسه میگفتند. حالا خود مانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه اعتراف کرد که قبل از گرفتن تصمیم نهایی کیلیان امباپه مبنی بر پیوستن به رئال مادرید و یا ماندن در پاریسنژرمن با این بازیکن صحبت کرده تا قراردادش را با پیاسجی تمدید کند: «بله، این موضوع حقیقت دارد و من قبل از این که راجع به آیندهاش تصمیمی بگیرد، با او صحبت کردم. در آن جلسه، من او را بهصورت کاملاً غیررسمی به ماندن در فرانسه نصیحت کردم. ایمان دارم که بهعنوان یک رئیس جمهور، وظیفهام دفاع از کشور است.»
ماکرون همچنین در ادامه درباره اتفاقات فینال لیگ قهرمانان در پاریس و ماجرای زدن اسپری فلفل به هواداران هم گفته: «من با تمام کسانی که با وجود داشتن بلیت نتوانستند در جایگاه خود بنشینند، ابراز همدردی میکنم. من از دولت خواستم که خیلی سریع به این موضوع رسیدگی کند.»
رئیسجمهور کره جنوبی خواستار میزبانی جام ملتهای آسیا ۲۰۲۳ شد
دومین میزبانی سون و یاران؟
جام ملتهای آسیا 2023 هنوز میزبان مشخصی ندارد. بعد از اینکه چین بهدلیل شرایط کرونایی از میزبانی انصراف داد، فعلاً کسی برگزاری این رویداد را گردن نگرفته اما اول هفته رئیسجمهور کره جنوبی از اعلام آمادگی این کشور برای میزبانی جام ملتهای آسیا خبر داده است.
بر اساس گزارشها، یون سوک یول رئیسجمهور کره به وزیر ورزش خود دستور داد تا با بازیکنان فوتبال و مسئولان کرهای دیدار کند و تضمین حاصل شود که این کشور توان میزبانی در سال ۲۰۲۳ را دارد.
چین در اواسط ماه مه بهدلیل وضعیت کووید-۱۹ در این کشور از میزبانی فینال جام ملتهای آسیا ۲۰۲۳ انصراف داد. کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام کرد کشورهایی که خواستار میزبانی این رقابت بزرگ هستند تا ۳۰ ژوئن (۹تیر) ۲۰۲۲ فرصت دارند که درخواست میزبانی خود را اعلام کنند و بعد از آن کشور جایگزین چین برای میزبانی جام ملتهای آسیا ۲۰۲۳ انتخاب خواهد شد.
فدراسیون فوتبال ژاپن ماه گذشته اعلام کرد که به طور غیررسمی با سران کنفدراسیون فوتبال آسیا درباره امکان جایگزینی چین بهعنوان میزبان صحبت کرده است. کوزو تاشیما رئیس فدراسیون فوتبال ژاپن گفت: اگر ژاپن بتواند میزبانی کند، شکی نیست که بسیار هیجانانگیز خواهد بود. ژاپن زیرساختهای لازم برای برگزاری مسابقات در سال آینده را دارد. این کشور قبلاً میزبانی مشترک جام جهانی در سال ۲۰۰۲، جام جهانی راگبی در سال ۲۰۱۹ و بازیهای المپیک در سال گذشته را بر عهده داشته است. کره جنوبی از زمانی که برای اولین بار در سال ۱۹۶۰ این رقابتها را میزبانی کرد، میزبان جام ملتهای آسیا نبوده است. قطر که اواخر امسال میزبان جام جهانی خواهد بود و عربستان سعودی به خاطر گرمای زیاد شاید نتواند میزبانی را بر عهده بگیرد در حالی که استرالیا میزبان مشترک جام جهانی زنان در جولای و آگوست ۲۰۲۳ است و به همین خاطر ممکن است گزینه غیرمحتمل برای میزبانی جام ملتها باشد.
پیشبینی مفسر دبی اسپورت:
مجیدی بزرگترین ریسک زندگیاش را کرد
بازگشت فرهاد مجیدی به سطح اول فوتبال امارات در میان رسانههای این کشور هم بازتاب زیادی داشته است. در همین رابطه مفسر شبکه دبی اسپورت یکشنبه شب با اشاره به سابقه خوبی که اهالی فوتبال امارات از فرهاد مجیدی تحت عنوان بازیکن در کشور خودشان به یاد دارند، مدعی شد فرهاد بویژه هنگامی که برای الوصل بازی میکرد یکی از بازیکنان محبوب لیگ امارات بود اما حالا در شرایط کاملاً متفاوت بازگشت و خودش بهتر از هرکسی میداند کار کردن بهعنوان سرمربی با حضور در لباس بازیکن کاملاً متفاوت است.
این مفسر ادامه داد: فوتبال امارات مربیان بزرگ و صاحبنامی همچون روی هاجسون، والری لوبانوفسکی، برونو متسو، آلبرتو زاکهرونی و حتی دیهگو مارادونا را به چشم دیده است و فرهاد مجیدی باید بداند بزرگترین ریسک زندگی ورزشی خود را انجام میدهد چون شرایط او در فوتبال ایران پس از قهرمان کردن استقلال تهران فوقالعاده مطلوب بود و براحتی میتوانست در همان استقلال یا تیمهای بزرگ دیگر کشورش مربیگری کند اما ترجیح داد به امارات بازگردد و دوره جدیدی را برای خودش رقم بزند. دورهای که باید حواسش در آن فوقالعاده جمع باشد و اشتباه مرتکب نشود چون داستان مربیگری با دوران بازیگری کاملاً متفاوت است.
ماجرای مسلمان شدن هافبک آرسنال
پارتی: معشوقهام مرا به اسلام علاقهمند کرد
آخرین روز سال 1400 بود که رسانههای عربی گزارش جالبی از توماس پارتی، هافبک ۲۸ ساله غنایی باشگاه آرسنال انگلیس منتشر کردند. آنها نوشتند: «پارتی با حضور در یکی از مساجد شهر لندن به دین مبین اسلام ایمان آورده است.»
سایت میدل ایست نیوز که برای بار اول این خبر را منتشر کرده بود، نوشت: «پارتی در یکی از مساجد به اسلام گرویده و به همراه شیخ محمد الازهری امام و خطیب مسجد و پژوهشگر شریعت اسلامی مقیم انگلیس دیده شده است.»
چند ساعت بعد هم یکی از حسابهای ویژه اخبار ورزشکاران در اینستاگرام تصویری از پارتی را که اسلام آوردن او را تأیید میکند، منتشر کرد. در این عکس توماس پارتی در حالی که یک جلد کلاما... مجید در دست داشت، در کنار شیخ الازهری دیده میشد.
با این حال خود پارتی تا روز گذشته به این اطلاعات واکنشی نشان نداده بود اما حالا میگوید یک داستان عاشقانه موجب رو آوردنش به اسلام شده است.
پارتی گفته است که سارا بلا، معشوقه مراکشیاش باعث تغییر دین او شده است. او در جریان یک مصاحبه ویدیویی گفت: «من عاشق دختری هستم. میدانم نزدیکانم مرا ترک خواهند کرد ولی مشکلی از این بابت وجود ندارد… من در کنار مسلمانها بزرگ شدم، پس شرایط چندان عوض نشده است.»
پارتی سپس از ازدواج خود با بلا پرده برداشت و گفت: «من ازدواج کردهام و اسم من بهعنوان یک مسلمان، یاکوبو (یعقوب) تعیین شده است.)
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو