عناوین این صفحه
- جامعه به چند «کمپین کرمانشاه» نیاز دارد!
- آزمون: هدف من خوشبختی آن زوج بود
- کارهای خیر را باید فریاد زد اجـازه بدهیــم فرهنــگ شـــود
- رسم جوانمردی در چهار پرده
- میلان آمریکایی باقی خواهد ماند
- شبکههای اجتماعی، مؤثرتر از کارت بانکی
- بوستون سلتیکس یا گلدن استیت
- اسکاتلند آماده پذیرایی از اوکراین جنگزده
- کار و کاردان
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 7047 /
۱۴۰۱ چهارشنبه ۱۱ خرداد
|
جامعه به چند «کمپین کرمانشاه» نیاز دارد!
سام ستارزاده
زمستان سال ۹۶، هرچند که در غرب کشور شروعی معادل با بحران و ویرانی داشت، اما لابهلای اندوه سنگین یک ایران خاطرهای زیبا و ستودنی بر جای گذاشت؛ خاطرهای که به دست علی دایی نوشته شد تا الگویی باشد برای افراد مشهوری که در جامعه ورزش یا هنر، با نیت خیر و نه به قصد شهرت و محبوبیت، دست به اقدامی برای گرهگشایی از زندگی مردم نیازمند کمک میزنند؛ اقدامی عملی و متفاوت با پستها و استوریهای زیبا و بیعمل اینستاگرام.
علی دایی پس از زلزله کرمانشاه خود را در خط مقدم یاریرسانی به زلزلهزدگان قرار داد و دو شماره بانکی، شامل شماره یکی از حسابهای شخصیاش را، بههمراه مبلغی که از سوی خود در حساب قرار گرفته، به جمعآوری کمکهای مردمی اختصاص داد؛ و با این مبالغ اقدام به جمعآوری محموله سنگینی کرد که خود وی شخصاً خودروی حامل آن را به مناطق آسیبدیده برد. پس از این اقدام علی دایی، بزرگانی نظیر فرهاد مجیدی و جواد خیابانی نیز به پا خاستند تا در کنار رکورددار سابق گل ملی، در کنار مردم بایستند.
یاد کردن از این پویش تحسینبرانگیز در این روزها خالی از لطف نیست؛ روزهایی که شکاف میان مردم و شخصیتهای حقیقی محبوبشان بهقدری افزایش یافته که برای پر کردن آن، به انتشار مطالبی برآمده از دل مردم در فضای مجازی بسنده میکردند. این روزها، نهتنها غرب کشور، بلکه مناطق محروم جنوب شرقی، جنوب و مناطق دیگر کشور و بهطور خاص، آبادان و اهواز بیهوا، به کمکی عملی نیاز دارند که بهمراتب بیش از یک اعلام همدردی ساده باشد.
جشن قهرمانی پرشمار آبیهای پایتخت در لیگ و بازگشت هواداران به ورزشگاهها، فرصت مغتنمی برای ارتباط نزدیک فوتبالیستهای دلسوز و دغدغهمند کشورمان با اقشار گوناگون مردم است؛ برای اینکه آنان وظیفه اجتماعی خود را بهنحو احسن انجام داده باشند. این روزها، بهجای کمپین تشویق مردم به نخریدن و استفاده نکردن، کمپینهایی از جنس کمپین کرمانشاه علی دایی نیاز است؛ پویشهایی برای تشویق مردم به ایستادن کنار هم و یاری رساندن به یکدیگر، که سلبریتیها خود در خط مقدم آن باشند.
ادامه کارهای خیرخواهانه مهاجم تیم ملی؛ مراسم عروسی با هزینه سردار
آزمون: هدف من خوشبختی آن زوج بود
امیر اسدی
آنهایی که سردار آزمون را از دور میشناسند، شاید فقط نمایشهای درخشان او را در زمین مسابقه تماشا میکنند و با گلزنیهای او در سطح باشگاهی و ملی لذت میبرند. برای افرادی که با سردار از نزدیک ارتباط دارند و بیشتر از فوتبالدوستان معمولی از اخلاق و رفتار او باخبر هستند، منش آزمون میتواند مانند یک الگوی ویژه برای بازیکنان جوان و در ابعادی وسیعتر جامعه باشد.
فعالیتهای خیرخواهانه آزمون، از وقتی که به یک فوتبالیست مشهور تبدیل شده، هیچگاه متوقف نشده. تنها دلیل رسانهای نشدن آنها هم برمیگردد به خود سردار که علاقهای ندارد کارهایش به اطلاع عموم برسد. گاهی اوقات هم البته اخبار از طرق مختلف وارد صفحات فضای مجازی میشود. بهعنوان نمونه فعالیتهایی که سردار در زادگاهش انجام میدهد را شاید سلبریتی دیگری انجام ندهد.
آزمون در گنبد باشگاه والیبالی تشکیل داده که بعد از موفقیت در لیگ یک، حالا راهی لیگ برتر شده است. او استعدادهای بومی استانش را دور هم جمع کرده، به آنها حقوق داده تا ورزش کنند و از این راه شناخته شوند. پرداخت هزینههای این تیم شامل قرارداد بازیکنان و همچنین پاداشهای متنوع، راهکار سردار برای موفقیت والیبالیستهایی است که شاید اگر تیم والیبال سریک گنبد نبود، هرگز وارد ورزش حرفهای نمیشدند و بالطبع استعدادشان هم به شکوفایی نمیرسید.
سردار با تشکیل تیم والیبال، چندین شغل برای جوانها ایجاد کرده تا آنها از راه ورزش امرار معاش کنند و البته بهعنوان چهرههایی مستعد حتی به تیم ملی برسند و به موفقیت ورزش ایران کمک کنند. به جز تیم والیبال، چند روز قبل ویدیویی در فضای مجازی منتشر شد که مراسم ازدواج یک زوج از جامعه کوتاهقامتان ایران را به تصویر میکشید.
در ویدیوی منتشر شده، مجری مراسم تأکید کرد که هزینه این جشن را ستاره تیم ملی و باشگاه بایر لورکوزن آلمان تقبل کرده و همچنین با سردار آزمون تماس تصویری نیز برقرار شد. آزمون به این زوج جوان تبریک گفت و آنها هم بابت رفتار خیرخواهانه سردار از او قدردانی کردند. به همین دلیل با سردار تماس گرفتیم. او که علاقهای نداشت درباره این ماجرا صحبت کند، خیلی کوتاه به ایران ورزشی گفت: «کلاً دوست ندارم کاری که میکنم، رسانهای شود اما چه کنیم که فضای مجازی این اجازه را نمیدهد. خانم لیلا بلوکات با من تماس گرفت و گفت که زوجی از جامعه کوتاهقامتان هزینه برگزاری مراسم ازدواج خود را ندارند. من هم وقتی پی به اصل ماجرا بردم، فردای آن روز مبلغی را به حسابشان واریز کردم تا بدون دغدغه کارهای عروسی خود را انجام بدهند. امیدوارم توانسته باشم آنها را خوشحال کنم و قدمی برای خوشبختیشان بردارم.»
کارهای خیر را باید فریاد زد اجـازه بدهیــم فرهنــگ شـــود
مرتضی رضایی
خرابش نکنیم؛ بیاییم اگر یک کار خوبی اتفاق میافتد در بوق و کرنایش کنیم تا فراگیر شود. چند روز پیش خبری منتشر شد که آدم را در فکر فرو میبرد؛ کاهش اهدای عضو در ایران! آن هم بهدلیل پخش یک برنامه در ماه مبارک رمضان. در آن برنامه خیلیها عنوان کرده بودند که از کما دوباره به زندگی برگشتهاند و حالا میتوانند خیلی عادی روزگار بگذرانند. برنامهای که باعث شد تا عموم مردم مرگ مغزی را با رفتن به کما اشتباه بگیرند و آمار رضایت خانوادهها برای اهدای عضو افت شدیدی داشته باشد. برای همین است که میگویم کار خوب را باید فریاد زد. خیلیها هستند مثل علی دایی، فرهاد مجیدی، خداداد عزیزی، مهدی طارمی، سردار آزمون و...که دستشان به کار خیر است. اینها را گفتم تا به اینجا برسم. فیلم عروسی یکی از کوتاه قامتان در فضای مجازی را دیدید؟ چند نفرتان پس از انتشار آن میدانستید که کل خرج این عروسی به 50 میلیون تومان نرسیده و همه هزینههای آن را سردار آزمون داده است؟
تازه اینها چهرههای مردمی هستند و وقتی کار خیری میکنند و به گوش یکی از دوستانشان میرسد، به سرعت نور رسانهای میشود. در همین ماجرای فروریختن متروپل آبادان؛ دیدید هر که هر چه داشت در طبق اخلاص میگذاشت؟ یکی ساندویچ درست کرده بود و با موتور خودش بین نیروهای امدادی پخش میکرد، دیگری سگهای زنده یابش را آورده بود، یکی آب معدنی پخش میکرد و کارهایی از این شکل که گره باز میکند از کار خلقالله. این مسئولیتهای اجتماعی فقط نباید روی دوش چهرهها باشد. خیلیها هستند که شاید مادی نتوانند کمکی کنند اما همین که دست روی شانه هموطن خودشان میگذارند و میگویند: «غصه نخور ما هستیم.» به دنیا میارزد. کارهای خوب را باید فریاد زد، باید گفت و گفت تا به یک فرهنگ تبدیل شود که هر جا صدایی برای کمک بلند شد، باشند کسانی که بدون هیچ چشمداشتی بگویند: «حساب این آقا، حساب این خانم و حساب فلانی با من.»
رسم جوانمردی در چهار پرده
یونس علیزاده
پرده اول) علی دایی ترک است، ترک اردبیل اما در چند شهر کردنشین کشور، او را میپرستند. دایی کسی بود که بعد از زلزله مهیب سال 96، آستینها را بالا زد و وارد معرکه شد تا برای بازسازی مناطق زلزلهزده کمک جمع کند. همه دایی را دیدند اما آنهایی که در تهران، این حرکت شهریار فوتبال ایران را تبلیغ میکردند تا پول بیشتری جمع شود، ندیدند. روزگاری که فوتبال بیش از همیشه بیتاب بود و اهالی فوتبال، به پر شدن حساب دایی برای کمک به زلزلهزدگان دست یاری رساندند. بهتر که دایی دیده شد؛ او یک نماد بود. پرده دوم) مقابل ورزشگاه محل تمرین پرسپولیس، خانمی با یک دختر خردسال دیده میشد. چند بازیکن خارج شدند تا اینکه علی کریمی از در ورزشگاه بیرون آمد. مقابل کمپ درفشیفر غوغا شد. خانم و دخترش کمی عقب ایستادند تا عکس یادگاری ثبت شود. کریمی چند متر ماشین را از ورزشگاه دور کرد و منتظر مادر و دختر شد. یکی از بازیکنان دیگر که ماجرا را با چشمانش دنبال میکرد، نزدیک من بود؛ با صدایی ضعیف گفت: «علی امروز برای این خانم و دخترش کار بزرگی کرد. همسر این بنده خدا به خاطر 10 میلیون تومان در زندان است. علی پول را جور کرد؛ حتی با یکی، دو نفر از طلبکاران هم حرف زد و انشاءا... تا فردا، همسر این خانم آزاد میشود.» پرده سوم) خبرنگار بوشهری، بیش از 10 سال رفیق نزدیک مهدی طارمی بود. با اینکه خودش هنوز مستأجر است اما با کلی تعارف با طارمی در پرتغال تماس گرفت و گفت: «کلیه دوم همسایه قدیمیتان هم از کار افتاد. حالا با دیالیز زنده است. نه خانهای دارد و نه شغلی و...» حتی مهدی نگذاشته بود حرفش تمام شود. هماهنگ کرد تا به حساب آن فرد پول واریز شود. طارمی فقط یک جمله به خبرنگار بوشهری گفته بود: «این همه بیماری دارد، نباید درد بیپولی بکشد.» پرده آخر) انسان باشیم؛ فرقی نمیکند فوتبالیست باشیم یا در حرفهای دیگری هستیم، انسان بودن تنها کاری است که در این دنیا میتوان انجام داد. درود بر سردار آزمون که بهعنوان یک چهره شاخص، بار دیگر «انسان بودن» را تبلیغ کرد.
ردبرد کپیتال، روسونری را خرید
میلان آمریکایی باقی خواهد ماند
مالک باشگاه میلان بالاخره تغییر کرد و البته برخلاف شایعات خبری از گروه بحرینی نبود. مالکیت روسونری که این فصل بعد از 11 سال دوباره قهرمانی سری آ شد، بازهم قرار است تحت مالکیت یک شرکت امریکایی باقی بماند: این بار گروه «ردبرد کپیتال». این خبر را روز گذشته روزنامه گاتزتا دلواسپورت داد.
مالک قبلی باشگاه گروه الیوت بود که از سال 2018 مالکیت باشگاه میلان را به دست گرفتند. تحت مالکیت این شرکت، وضعیت مالی باشگاه تثبیت شد. این باشگاه توانست برای اولین بار بعد از فصل 2018-2017 دوباره به جدول رتبهبندی مالی باشگاههای اروپایی بازگردد و در فصل 2021-2020 در رتبه نوزدهم قرار بگیرد. در شرایط فعلی تکرار موفقیتهای ملی و اروپایی باشگاه در دوران برلوسکونی، دور از ذهن نیست هرچند که این امر کار سختی به نظر میرسد. آخرین قهرمانی باشگاه در لیگ قهرمانان اروپا به سال 2007 برمیگردد ولی در نهایت امسال به 11 سال دوری از اسکودتو پایان دادند و بالاتر از اینتر
قهرمان سری آ شدند.
در هفتههای اخیر اخبار زیادی در مورد انتقال مالکیت میلان شنیده شده است. پیشتر شرکت بحرینی اینوستکورپ در آستانه خرید باشگاه میلان قرار داشت اما شرکت امریکایی ردبرد کپیتال با پیشنهادی بهتر، صندوق الیوت را راضی کرد تا میلان را به آنها بفروشد.
شرکت «ردبرد کپیتال» به یکی از فعالترین سرمایهگذاران جهان در زمینه ورزش و تکنولوژی فناوری تبدیل شده است. این شرکت در هند مالک پلتفرم «دریم اسپورت» است که رقابتهای اینترنتی کریکت را برای میلیونها هندی برگزار میکند. در زمینه فوتبال، مالکیت 85 درصد سهام باشگاه تولوز فرانسه را از سال 2020 برعهده دارند. در حال حاضر تولوز در لیگ 2 فرانسه بازی میکند، قبل از پایان بازیها اما جواز حضور در لیگ یک را برای فصل 2023-2022 به دست آورده است.
این شرکت سال گذشته 10 درصد از سهام «گروه فنوی اسپرت»، مالک باشگاه لیورپول را به مبلغ 750 میلیون یورو خریداری کرد و حالا طبق ادعای گاتزتا دلو اسپورت، مالک جدید میلان شده و فردا رسماً این خبر اعلام میشود.
جری کاردیناله، مؤسس ردبرد امروز در شهر میلان حاضر میشود تا کارهای مربوط به امضای قرارداد را انجام دهد. انتظار میرود سیاستهای ردبرد همچون مدیریت الیوت باشد و پایداری مالی، اولین گام این شرکت امریکایی خواهد بود.
ردبرد با پرداخت 3/1 میلیارد یورو به صندوق الیوت، باشگاه میلان را خریداری میکند. صندوق الیوت با وجود فروش باشگاه میلان به ردبرد، همچنان سهامدار جزء روسونری میماند.
ستارههای ورزش چگونه میتوانند در امور خیریه جریانساز شوند؟
شبکههای اجتماعی، مؤثرتر از کارت بانکی
ستارههای فوتبال و به طور کلی ورزش خواسته یا ناخواسته با انتظارات متفاوتی روبهرو هستند. شهرت، موقعیت اجتماعی و دستمزد بالای این بازیکنان دلایلی است که مردم عادی، دوستان، آشنایان و حتی رهگذران در روزهای سختی سراغ آنها بروند.
پاسخ آنها به این درخواستها معمولاً مثبت است، حتی اگر بازتاب زیادی نداشته باشد یا خبرش به رسانهها و شبکههای اجتماعی درز نکند. اگر به تمرین تیمهای مطرح بروید، معمولاً گرفتارانی هستند که برای حل مشکلشان منتظر خروج بازیکنان میایستند. در رختکن استقلال و پرسپولیس معمولاً یک نفر مسئول هماهنگی در این موارد است و دوستانش را در صورت نیاز به خط میکند.
بازیکنان چه بهصورت جمعی چه بهصورت انفرادی از کمک به دیگران دریغ نمیکنند و از این بابت شایسته تقدیر هستند، ولی آنچه میتواند این کمکها را فراگیرتر کند، استفاده از شهرت این بازیکنان برای تبلیغ پروژههای خیریه وسیعتر است.
این روزها شبکههای اجتماعی قابلیت بزرگی برای مشاهیر است که چنین برنامههایی را به اطلاع عموم برسانند. قدرت موجی که فضای مجازی میسازد بارها بزرگتر از تأثیر کارت بانکی آنها است. همزمان با اتفاقات ویژهای مثل زلزله، ستارگان دنیای ورزش فوراً کمپینهایی را برای کمک به آسیبدیدگان کلید میزنند، ولی میتوان چنین حرکاتی را به یک برنامه دائمی تبدیل کرد و بخشی از جامعه را تحت پوشش قرار داد.
در دوران کرونا که مدارس بریتانیا بهدلیل قرنطینه عمومی تعطیل شد، مارکوس رشفورد کمپینی را شروع کرد تا ناهار دانشآموزان نیازمندی که در خانه میمانند را تأمین کند. هرچند دولت در ابتدا با این ایده همکاری نکرد، ولی با استقبال شدید مردم و سایر بازیکنان فراگیر شد و کمک کرد که گرهای باز شود.
ستارگان فوتبال و ورزش پتانسیل بالایی دارند که عموماً پنهان میماند، ولی آزاد کردن آن میتواند بخشی از مشکلات جامعه را حل کند و از آنها قهرمانانی در میدان نوعدوستی بسازد.
چه تیمی قهرمان NBA میشود؟
بوستون سلتیکس یا گلدن استیت
علی رضایی
این هفته تیم بسکتبال سلتیکس با شکست دادن تیم پرآوازه میامی هیت قهرمان کنفرانس شرق شد و به فینال لیگ NBA راه یافت. حالا سؤال این است که تیم بوستون قهرمان میشود یا گلدن؟ پرسشی که تا اندازهای برای اکثر کارشناسان بسکتبال مجهول است! تیم بوستون در این فصل با کادرفنی جوان و همان ستارههای با انگیزه فصل گذشته، در لیگ جاری حضور یافتند. این تیم دو فصل پیش با کایری اروینگ و کمبا واکر ستارههای نامدار آل استار در لیگ NBA به مصاف دیگر تیمهای حریف میرفت؛ ولی در پایان هر فصل نتایج آن به دل هواداران نمینشست. با رفتن این دو بازیکن، بازیکنان با انگیزه و جوان به این تیم ملحق شدند و تیم به مراتب قوی و قویتر شد. این بازیکنان مقابل دیگر تیمها با تمام قدرت ظاهر میشدند. آنها به مرحله پلی آف رسیدند؛ ابتدا بروکلین نتس که کوین دورانت مشهور و کایری اروینگ برای این تیم بازی میکنند را شکست دادند و نیمه نهایی هم به مصاف میلواکی باکس رفتند. پس از شکست گوزنها در فینال نیز به دیدار میامی هیت رفتند و با شکست دادن هیتیهای قدرتمند قهرمان کنفرانس شرق شدند.
تیم بوستون در حالی به مصاف تیم گلدن میرود که در شروع سری بازیهای فینال کنفرانس شرق با شکست دادن هیت با نتیجه 4 بر 3 به خانه برگشت. اکثر کارشناسان معتقد بودند که هیت به فینال میرسد حتی میگفتند مگر میشود جیمی باتلر و آدابایو یا اینکه کایل لاوری در فینال NBA نباشند! ولی زمانی که در بازی هفتم سرمربی تیم بوستون یعنی ایم اودوکا توانست در بازی هفتم از همان ابتدا بازی را در دست بگیرد، جو پیشبینیها تاحدودی آرام شد. رقابت هفتم دو تیم، دیدار حساس و سرنوشتساز بود. چرا که بازنده بایستی خداحافظی میکرد. در بازی هفتم جیسون تیتام، جیلیان برون، ال هارفورد و مارکوس اسمارت ارزش منتالیتی خودشان را نشان دادند. آنها هر لحظه که تیم هیت میخواست در کسب امتیازات پیشی بگیرد، با پرتاب شوتهای منطقهای جبران میکردند و اجازه پیشروی این تیم را میگرفتند. اما بازی هفتم بازی مرگ و زندگی برای هر دو تیم بود بهدلیل اینکه 6 بار در برابر هم پیروز و شکست خورده بودند کمااینکه این بازی هم در میامی از ایلات فلوریدا برگزار شد. و هیتیها میتوانستند از امتیاز میزبانی بازی آخر استفاده کنند اما چه فایده که سرانجام در این رقابت قافیه را باختند و از رسیدن به فینال NBA ناکام ماندند. حال باید منتظر ماند که با حذف تیم هیت آیا تیم بوستون میتواند با کسب قهرمانی در فینال NBA، قهرمانیهای سالهای گذشتهاش را تکرار کند؟
و اما تیم گلدن استیت چگونه به این مرحله (فینال NBA) رسید؟ تیمی با نسل طلایی از بازیکنان NBA قهرمان کنفرانس غرب شده است. برخلاف تیم بوستون که دومین تیم صدرنشین کنفرانس شرق به فینال NBA راه یافته است اما تیم گلدن سومین تیم صدرنشین کنفرانس غرب است که به این مرحله آمده تا بازهم قهرمانیهایش را تکرار کند. شروع فصل برای این تیم خوب نبود. گلدنیها در ابتدای فصل به خاطر آسیبدیدگی یکی، دوتا از بازیکنان اصلی چندتا بازی را از دست دادند. اما در ادامه خودشان را جمع و جور کردند و با قدرت در پلی آف ظاهر شدند. گلدنیها ابتدا دنور را از پیش رو برداشتند، بعد در نیمه نهایی با حذف ممفیس به فینال رسیدند. در فینال هم با شکست تیم دالاس ماوریکس قهرمان کنفرانس غرب شدند. این تیم زودتر از تیم بوستون به فینال NBA راه یافته یعنی روزهای استراحت بازیکنان این تیم به مراتب بیشتر از ریکاوری بازیکنان بوستون است. سری بازیهای دو تیم بسیار جذاب و دیدنی میشود بخصوص زمانی که دو ستاره نامدار این تیمها یعنی جیسون تیتام برای بوستو و استفن کاری برای گلدن استیت رودرروی هم قرار بگیرند. اما به شرط اینکه بازیکنان هر دو تیم گرفتار آفت آسیبدیدگی نشوند.
امشب تا حدودی گره گروه ایران در جام جهانی باز میشود
اسکاتلند آماده پذیرایی از اوکراین جنگزده
173 روز دیگر جام جهانی در قطر شروع میشود و تیم ملی ایران درست در همان روز نخست باید به مصاف انگلیس برود. البته تکلیف تیم چهارم گروه ما تا این لحظه مشخص نیست و از بین اوکراین، اسکاتلند یا ولز یکی همگروه ایران، انگلیس و امریکا خواهد شد.
امشب تیمهای اوکراین و اسکاتلند در ورزشگاه همپتون پارک گلاسکو به مصاف هم میروند تا برندهشان یکشنبه هفته بعد با ولز مصاف دهد. این بازی قرار بود در هفته اول سال 1401 برگزار شود اما بهدلیل بحران اوکراین، مسابقات عقب افتاد و حالا در همین چند روز تکلیف 3 تیم باقیمانده جام جهانی مشخص میشود. خیلیها گمان میکردند شاید تا خرداد ماجرای اوکراین به پایان برسد اما فعلاً هیچکس آینده این بحران را نمیداند و هنوز احساسات اروپاییها جریحهدار به نظر میرسد. به طور مثال گریم سونس، اسطوره فوتبال اسکاتلند اظهار نظر جالبی در رابطه با این مسابقه انجام داده است. این کارشناس اسکای اسپورتس ابراز امیدواری کرده که اوکراین با شکست اسکاتلند و بعد ولز راهی جام جهانی شود! «در خلوتم به این بازی فکر میکردم. در حقیقت به این فکر میکردم که چطور با این موضوع کنار بیایم. من خودم را در شرایط بسیار سختی خواهم دید و احساساتی میشوم. من فقط نمیخواهم که اوکراین برابر اسکاتلند پیروز شود بلکه دوست دارم این تیم جواز حضور در قطر را کسب کند و قهرمان مسابقات شود. تا کجا باید سرت را در شنها فرو کنی تا متوجه وضعیت جهان در حال حاضر نباشی؟
من نمیخواهم یکی از بازیکنان اسکاتلندی باشم که در آن شب بازی میکند. نمیدانم احساساتم چگونه خواهد بود. احساسات من وقتی عمیقاً به آن فکر میکنم این است که مهمتر از فوتبال ارسال پیامی مبنی بر غیرقابل قبول بودن رفتار روسیه است. جهان باید متحد شود و به آنها بگوید که شما میتوانید احساسات را در صدای من بشنوید. این احساس اصلی من در موقعیت کنونی است. من برای این بازی کارشناس تلویزیون هستم و مطمئن نیستم که چگونه با آن کنار بیایم. میدانم که اکثر هواداران ما که به آنجا میروند، همین احساس را خواهند داشت. این شب واقعاً عجیبی خواهد بود.» اما به نظر میرسد احساسات بازیکنان فعلی اسکاتلند چیز دیگری میگوید. آنها مثل هر فوتبالیست دیگری دوست دارند در جام جهانی حاضر باشند. اندرو رابتسون، کاپیتان اسکاتلند که در تیم لیورپول بازی میکند، احساسش درباره این بازی را اینطور شرح میدهد: «ما با مردم اوکراین همدردی زیادی داریم، البته که داریم. من فکر میکنم منصفانه است که بگویم همه در اتحادیه فوتبال اسکاتلند از ابتدا پشت سر آنها ایستادهاند. آنچه در آنجا مشاهده میشود وحشتناک است ولی برای 90 دقیقه یا 120 دقیقه، باید افکارمان را از هم جدا کنیم. ما میخواهیم به جام جهانی صعود کنیم، باید برای چالش و احساسات اوکراین آماده باشیم.» این بازی از ساعت 23:15 دقیقه به وقت تهران شروع میشود و از طریق برنامه لذت فوتبال شبکه ورزش روی آنتن میرود.
طنزیم
کار و کاردان
هومن جعفری
رومینیگه در مصاحبه با بیلد و در مورد آلابا گفت: «از این بابت بسیار عذر میخواهم و انتقادات را میپذیرم. آلابا رهبر خط دفاعی ما بود و در قهرمانی سال 2020 چمپیونزلیگ زیر نظر هانسی فلیک بینظیر کار کرد. جای خالی داوید شدیداً به چشم میآید و جانشینان او خوب کار نکردهاند. صادقانه بگویم که به خاطر آلابا متأسفم.»
متوجه شدید قصه چیست؟ سال قبل منیجر آلابا به رومینیگه میگوید که: حاجی بیا تمدید!
رومینیگه هم میگوید: تمدید؟ شیب؟ بام؟ ما تمدید نمیکنیم! یک چیزی بدهید نگهش داریم.
بعد منیجر آلابا میگوید: وات د فاز! بابا این بازیکن آزاده! تازه قهرمان اروپا شده! به جان بچم مشتری نشسته پاش! اصلاً به این قیمت بدم خودم نمیتونم دوباره بخرم!
رومینیگه میگوید: داداش راه نداره! ما بایرن مونیخیم و حالا حالاها قهرمانیم! بازیکن میاد اینجا باید از اول باشگاه یه چیزی بسلفه تا برسه به میز من! اونجا کیفش رو خالی کنه، ساعت اصلش رو هم با سوییچ ماشین بذاره و بره! عوضش رزومه میشه!
منیجر آلابا هم که دید قصه اینطوری است طرف را برد رئال! حالا استاد به خنسی بازیکن خورده، ناچار است عذرخواهی کند!
نتیجه اخلاقی: آقای رومینیگه! این کاره نیستی! این کارها را واگذار کن به آنهایی که تخصصاش را دارند!
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو