عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 7009 /
۱۴۰۱ دوشنبه ۲۲ فروردين
|
خانمحمدی: ذهن پرسپولیسیها درگیر است
برانکو کنترل بالایی روی ذهن خود داشت
ناصر قراگزلو
حسن خانمحمدی پیشکسوت کمحاشیه پرسپولیس در خصوص شرایط این تیم و فاصله گرفتن از صدر جدول که شاید باعث کم شدن شانس قهرمانی این تیم در لیگ شود، با ما به صحبت پرداخت که میخوانید:
فکر میکنید شانس قهرمانی پرسپولیس کمتر شده است؟
با توجه به فاصله شش امتیازی تا صدر جدول و اینکه تنها شش هفته تا پایان فصل، زمان باقی مانده، شرایط به گونهای شده که شانس پرسپولیس برای کسب ششمین قهرمانی متوالی کمتر شده اما باید امیدوار بود و با همه توان در بازیهای باقیمانده به میدان رفت.
این طور به نظر میرسد که مشکل اصلی پرسپولیس، از دست رفتن تمرکز است. قبول دارید؟
من معتقدم ذهن بازیکنان و کادرفنی پرسپولیس بهدلیل بعضی از مشکلاتی که وجود دارد، درگیر شده و این موضوع، حاشیهساز است. به همین دلیل است که شاهدیم سرمربی پرسپولیس در دربی عصبانی میشود. در واقع درگیر بودن ذهن و کنترل تمرکز، مسألهای مهم در فوتبال روز دنیاست که اگر کسی قادر به مدیریت آن نباشد، مشکل ساز میشود.
در تیم رقیب هم شاید مسائلی مشابه پرسپولیس وجود داشته اما آنها در صدر با حاشیه امنیت خوبی تکیه زدهاند!
شاید به سرمربی تیم رقیب بعضی از مسائل را یاد میدهند و او را کنترل میکنند و ذهنشان را به سمت کسب برد سوق میدهند. این موارد، مسائلی ریز در دنیای فوتبال است که روی مربیان تیم حریف تأثیر میگذارد. نمونهاش هم مواجه نشدن مجیدی و منصوریان در بازی استقلال و صنعت نفت بود که ناخواسته روی روح و روان تیم آبادانی تأثیر گذاشته بود. اینگونه موارد را شاید در مربیانی مانند مورینیو و کیروش هم شاهد بودیم که از لحاظ روانی، رویه خاصی داشتند و رفتار خاصی را در قبال تیمهای رقیب از آنها شاهد بودیم.
جدا از این موارد ما شاهدیم که مهاجمانی مانند تمیروف و خریدهای پرسپولیس هم موفق ظاهر نشدهاند.
بله این یک حقیقت است که خریدهای پرسپولیس ضعیف بودهاند و در بُعد فنی، نتوانستهاند انتظارات کادر فنی را برآورده سازند.
قبول دارید آن تشنگی و انگیزه بالا برای قهرمانی مانند سالهای قبل نزد بازیکنان پرسپولیس وجود ندارد یا حداقل کمتر شده است؟
ذهن همه بازیکنان درگیر قهرمانی است اما موارد حاشیهای ذهنها را پراکنده کرده است. این مسأله البته موضوع خیلی پیچیدهای است که من در بین مربیان ایرانی با تمام احترامی که برای آنها قائل هستم کمتر میبینم. برانکو تنها مربیای بود که با مربیان داخلی تفاوت داشت. او هیچ وقت ذهن خودش را درگیر مسائل جانبی نمیکرد. بهخاطر همین، شاید در زمانی که در فوتبال ایران کار میکرد، از همه مربیان عملکرد بهتری داشت و به نوعی یک مربی قهرمان بود که همیشه ذهن خودش را کنترل میکرد تا وارد مسائل حاشیهای نشود.
فوتبال بالا و پایین دارد اما این پرسپولیس سر حال نیست
یوسفی: حکمی که برای یحیی صادر کردند مغرضانه بود
امیرمحمد قراگزلو
رحیم یوسفی هافبک سابق پرسپولیس رک و راست حرف می زند، بدون تعارف. او می گوید: «پرسپولیس شانس کمی برای قهرمانی دارد ولی میشود جنگید و به قهرمانی فکر کرد.» او از مشکلاتی که پرسپولیس امسال تجربه کرده حرف میزند و بر این باور است که بازیکنان نباید روحیه خودشان را از دست بدهند.
به نظر شما مشکل پرسپولیس این فصل چه بود؟
بازیکنان پرسپولیس خوب بازی نمیکنند و در این بین بازیکن خارجی این تیم مثل تمیروف که کادر فنی پرسپولیس برای حل شدن مشکل گلزنی تیم روی او حساب خاصی باز کرده بود در عمل نتوانست کار خاصی برای تیم انجام بدهد. در همه تیمها بازیکن خارجی با این نیت جذب میشود که بتواند مشکل تیم را حل کند و به لحاظ فنی چیزی فراتر از سایر بازیکنان در چنته داشته باشد اما تمیروف اصلاً آن بازیکنی نبود که روی او حساب شده بود و در عمل هم نتوانست باری از روی دوش تیم بردارد. گلزنی وظیفه اصلی یک مهاجم است که او تا اینجا این کار را انجام نداده است.
پرسپولیس قادر است امتیازات عقب افتادهاش با رقیب سنتی در جنگ قهرمانی را جبران کند؟
فوتبال که بالا و پایین زیاد دارد و هر اتفاقی ممکن است در آن رخ بدهد اما این برای زمانی است که یک تیم سرحال باشد و بتواند به نوعی جبران کند.
به همین دلیل با توجه به شرایطی که پرسپولیس دارد عملاً کار برای جبران سخت است. پرسپولیس جاندار بازی نمیکند. مثلا در بازی مقابل تیمی مثل هوادار هم بعد از آنکه بازیکنان پرسپولیس چند فرصت خوب گلزنی را در اوایل بازی از دست دادند عملاً در دقایقی از بازی خصوصاً در دقایق پایانی حتی احتمال گل خوردنشان هم وجود داشت. بازیکنان پرسپولیس استرس دارند به همین دلیل نمیتوانند به آن شکلی که انتظار میرود در بازیهایشان نتیجه بگیرند.
در رابطه با حکم محرومیتی که برای یحیی در نظر گرفته شده چه نظری دارید؟
حکم محرومیتی که برای سرمربی پرسپولیس در نظر گرفته شده واقعاً سختگیرانه است. به نظرم در فوتبال ایران مسئولان فوتبال دلبخواهی تصمیم میگیرند و در حکمهایشان نگاه مساوی و برابری به افراد ندارند از همین رو من شخصاً حکمی که در مورد سرمربی پرسپولیس گرفته شده را مغرضانه میدانم و شدیداً روی این حرفم تأکید دارم که اگر قرار است حکمی داده شود باید قضاوت درستی انجام شود.
تمرین آخر پرسپولیس در هتل
بازیکنان پرسپولیس که از شنبه شب به اردوی پیش از بازی رفته بودند دیروز از ساعت 11:30 به انجام تمرینات سبک و کششی در محوطه هتل محل اقامت خود پرداختند. همچنین یک جلسه فنی در ساعت 13:30 دقیقه با حضور کلیه بازیکنان و مربیان برگزار شد تا یحیی گلمحمدی آخرین توصیههای فنی خود را برای بازی با آلومینیوم در اختیار بازیکنانش قرار دهد. اتوبوس سرخپوشان ساعت 18:30 دقیقه از هتل راهی ورزشگاه آزادی شد.
انگلیسیها میگفتند ساوتگیت مربی آیندهداری است
عبدی: به هاجســون گفتــم بهترین گزینه هدایت انگلیس هستــی
مصاحبه
محمدقراگزلو
حسین عبدی 7 سال تلاش کرد تا مدرک پرولایسنس مربیگری در فوتبال انگلیس را دریافت کند. مدرکی که بواسطه دریافت آن میتواند در لیگ برتر انگلیس مربیگری کند و از این حیث او یک نمونه خاص در فوتبال ایران به حساب میآید. عبدی از سال 2005 وارد دوره پرولایسنس شد و سال سوم در این دروه حضور نیافت اما سال 2008 در این دوره شرکت کرد و لایسنس A را دریافت کرد. دوباره سال 2009 در حضورش در فوتبال انگلیس وقفه افتاد اما بعد از دو سال دوباره در دورههای رفرش منت شرکت کرد و بالاخره سال 2012 موفق شد این مدرک را دریافت کند.
عبدی در این دوره همکلاسیهای مهم و نامداری مثل اولهگونار سولشائر سرمربی سابق منچستریونایتد، جانفرانکو زولا و ساندی اولیسه داشت و نفراتی مثل فابیو کاپلو و روی هاجسون سرمربیان سابق تیم ملی انگلیس و گرت ساوتگیت سرمربی فعلی سه شیرها در کلاسهایشان شرکت کرده و تجربیاتشان را در اختیار اعضا گذاشتند.
به بهانه همگروهی تیم ملی با انگلیس در جام جهانی قطر و شناختی که عبدی از فوتبال انگلیس طی آن دوره پرولایسنس به دست آورد با یکی از سه بازیکن باسابقه تاریخ باشگاه پرسپولیس گفتوگو کردیم که میخوانید.
از دوره پرولایسنس و شرکتتان در آن برایمان بگویید.
خب من آبزرور و Case study بودم و از نزدیک در این دورهها شرکت کردم. خب این دوره مصادف شد با زمانی که مجبور شدم برگردم ایران و در خدمت پرسپولیس باشم و به همین خاطر یکی دو بار در آن وقفه افتاد اما بالاخره سال 2012 نهایی شد.
ظاهرا شما آن دوره یکی دو هفته در تمرینات تیم زیر 18 سال انگلیس هم شرکت کردید.
بله. البته انگلیسیها در آن مقطع 4 تا تیم زیر 18 سال داشتند و سرمربیشان جان پیکاک بود.
گرت ساوتگیت چطور؟
فکر میکنم آن مقطع بعد از استوارت پیرس که به تیم ملی بزرگسالان رفته بود در تیم زیر 23 سال کار میکرد و میگفتند مربی آیندهداری است. از او حمایت میکردند. آنجا همه یک مدل هستند و دیدگاههای متفاوت با اصول مشترک شامل تمرین و فلسفه مربیگری یکسان دارند.
خیلیها میگویند انگلیس از مربی سنتی امثال روی هاجسون عبور کرده و به مربی جوانتر با افکار به روزتری مثل ساوت گیت رو آورده که موفق شده.
ببینید مربی سنتی وجود ندارد. اصلاً آنجا این بحث وجود ندارد که سنت چیز بدی است و متجدد بودن حتماً خوب است. آنجا باید سالها تجربه داشته باشی که لایسنس بگیری و کلاس بروی. مگر الکس فرگوسن لایسنس داشت اما مثل یک تئوریسین بزرگ سالها موفق عمل کرد. شما همین الان اگر بازیهای انگلیس را تماشا کنید محکم، مستقیم و با سانترهای زیاد هست یعنی همان فوتبال سنتیشان را دارند اما یک چیزهایی به آن اضافه کردهاند. با وجود این هر 10 سال یک گروهی دارند که آنجا کار میکنند و هد کوارتر عوض میشود. یعنی ایدههای جدید مطرح کرده و در فلسفه بازیشان بازنگری میکنند که چه چیزهایی خوب بوده و چه چیزهایی بد.
چه ویژگی در کار انگلیسها وجود داشت؟
یک نکته را بگویم. شما دیدهاید اسکوچیچ چطوری تیم ملی را تمرین میدهد؟ یا دیده بودید ویلموتس چه تمرینی میداد؟ میدانید کارهای او در سیستم دفاعی چطور بود؟ اما در انگلیس همه چیز و تمام تمرینات فیلمبرداری میشود و بعد از بازیها کلاس آموزشی میگذارند و برای آنها که الیت هستند همه چیز را میگویند. همه چیز را بدون ترس مطرح میکنند و میگویند فلان مشکلات فنی را داشتیم و به این دلایل باختیم. اگر خاطرتان باشد در جام جهانی 2010 آن توپی که لمپارد زد و از خط دروازه آلمان رد شد و داور گل نگرفت اگر VAR بود شرایط فرق میکرد. انگلیسها میگفتند اگر VAR بود صعود میکردند به همین خاطر آمدند گفتند باید فیلمها را کنترل کنیم. آن زمان میآمدند و خودشان را با آلمان و اسپانیا مقایسه میکردند. میگفتند آلمان با فلان ساعت تمرین و بازیهای دوستانه موفق شده و آن وقت نفرات مختلف خودشان را نگاه میکردند و شروع به آنالیز میکردند. تأکید میکنم سنت بد نیست. اینها تفاوت رفتارها و روشهاست. تجربیات سالهای گذشته خودش تبدیل به فرهنگ میشود و هر کسی رو به کارهای سنتی بیاورد دلیل بر بد بودنش نیست اما باید همه چیز آپدیت شود تا به بهترین نحو از ایدههای فنی استفاده کرد. اینکه در طی بازی بروی کنارهها و سانتر نکنی متجدد بودن نیست. اگر بلدی این را خوب انجام بدهی باید انجام بدهی. خود کاپلو صحبت میکرد و میگفت یکی از ایراداتی که به ما گرفتند این بود که چرا فلان بازیکن که خوب سانتر میکند را دعوت نمیکنید که ما این بازیکن را دعوت کردیم و دو سه تا سانتر خوب کرد و گل هم زدیم اما تغییرات در نهایت به ضرر ما شد تا اینکه به نفعمان تمام شود. ما الان همچنان در فوتبال ایران از سیستم 1-3-2-4 استفاه میکنیم. من این سیستم را در سال 2008 در تیم ویند امارات استفاده کردم که خیلیها نمیدانستند اما الان سالها گذشته و هنوز این سیستم با شکلهای پیشرفتهتر آن استفاده میشود. اما اهمیت کارهای سبک ما که خیلیها چیزهای کمی درباره آن میدانند باز شدن دفاعها تا لب خط 18 قدم بود که آن موقع این کار را غلط میدانستند اما الان هم اصول اولیهاش را مربیان ما نمیدانند و کمتر دیدم کسی پیگیر باشد. یعنی شاید بهصورت فشن و اینکه مد شده آن را انجام میدهند اما نکات ظریفش را نمیدانند.
برگردیم به بحث تغییر فلسفه مربیگری در انگلیس.
ببینید اینها هر ده سال یک بار هد کوارتر کوچینگ فلسفه خود را عوض کرده و نقشه راه دیگری انتخاب میکنند. اینها میآیند در کنار کارهای فنی خوب قبلیشان با خلاقیت و ابزار متفاوت کار دیگری انجام میدهند اما Game planeشان تقریباً یکی است. شما در لیگ برتر انگلیس میبینید که محکم بازی کردن توی خونشان است و اگر اجازه بدهی تکلهای بدی هم میزنند. یا اگر اجازه بدهی از جناحین سانترهای زیادی هم انجام خواهند داد. آنها با آوردن یک مربی ایتالیایی بزرگ سیستم دفاعیشان را درست کردند اما مدام پوستاندازی میکنند و میخواهند به بالاترین سطح برسند. آنها ادعا دارند فوتبال را اختراع کردهاند و میگویند ما باید قهرمان جام جهانی شویم. حالا اگر قهرمان نشدند به مربی نمیگویند برو کنار و با یک قرارداد بلند مدت آن فلسفه را با خلاقیتهای بیشتر ادامه میدهند تا در پیک دوره به موفقیت برسند.
شما فکر میکنید موفقیتهای اخیر تیم ملی انگلیس در دو تورنمنت گذشته که به نیمهنهایی جام جهانی 2018 و فینال یورو 2020 رسید به خاطر تغییرات مربیگری بود یا ادامه همین فلسفه؟
قطعاً در ادامه تکامل فوتبال و همان فلسفه بوده. همه آنها یعنی تیمهای ملی مختلف انگلیس نوع تمرینات، مکان تمرینات، فلسفه بازیشان یکی است. ما میدیدیم که در تیمهای ملی پایه بعد از بازی چه باخت بود چه برد بازیکنان دوش میگرفتند، کت و شلوار میپوشیدند در طبقه VIP کنار خانوادههایشان در میهمانی شرکت میکردند، کنار هم غذا میخوردند و آنجا ارتباط بین مربیان و خانوادهها شکل میگرفت. برای من این نکته جالب بود که چطور این بچهها را آموزش میدادند. در نهایت همینها خیلیهایشان به تیم اصلی میرسند و آنجاست که میدانند چطور رفتار کنند و فرهنگ فوتبالشان اینطوری شکل میگیرد.
در دوره پرولایسنس شما با چهرههای مطرح و شناخته شدهای همدوره بودید.
بله اتفاقاً تمام عکسهایش را دارم. فیلمها و عکسهای زیادی از آن دورهها دارم. همان طور که گفتم مربیانی مثل کاپلو، هاجسون و ساوت گیت میآمدند و تجربیاتشان را انتقال میدادند. در کنار ما جانفرانکو زولا، اولهگونار سولشائر و ساندی اولیسه حضور داشتند. اینها معروفترین نفرات بودند. هایمر سرمربی تیم ملی ایسلند هم بود. آن زمان مربی یک تیم کوچک در ایسلند بود. بعد دستیار لاگربک در تیم ملی سوئد شد و سپس به مربیگری و بعد سرمربیگری تیم ملی کشورش رسید.
از آن دوره غیر از سولشائر کدام نفرات در لیگ برتر سرمربیگری کردند؟
ببینید این یک پروسه است. اینطور نیست که یک شبه مربی متولد شود و فردا صبح در بازی به میدان برود و در لیگ برتر کار کند. مثل اینجا نیست که فقط به خاطر تجربه خوب در دوران بازیگری مربی را انتخاب کنند. این قابل تحسین است ولی کافی نیست.
آنجا برای ارتباط بین فوتبال ایران و انگلیس تلاش کردید؟
اتفاقاً چرا، آنها در میانه جنگل و حوالی بیرمنگام در یکی از املاک بزرگ ملکه الیزابت کمپ بسیار مجهز و بزرگی درست کردند که زمینهای چمن متعدد و اتاقهای پذیرایی فوقالعادهای داشت با هتلینگ بسیار عالی. هیلتون آمده بود و اسپانسرشان شده بود و بعداً هتلینگ را هم کامل در اختیار داشت. واقعاً با دیدن این امکانات حسرت میخوردم که چرا چنین چیزی در ایران وجود ندارد یا استادیوم آزادی خودمان که کلی زمین چمن داشت چطور زمینهایش از بین رفت. اسم این کمپ سنت جورج پارک بود و من مصر بودم تیمهای ملی ما و پرسپولیس از امکانات آنجا برای اردو و بازی دوستانه استفاده کنند که وقتی مطرح کردم خیلی هم استقبال کردند اما گفتند ما مشکلی نداریم اما باید از یک سال جلوتر بگویید. آنجا 12 تا زمین تمرین داشت و همه زمینها شکل هم و مخملی بود. تازه همان سال درست شده بود. یک زمین اصلی هم داشتند با چند جایگاه تماشاگر اما مخصوص حضور مربیان بود و اینطور نبود که کسی بیاید و تشویق کند. یک زمین چمن سرپوشیده هم بود که میخواستم یکی از آنها را در ایران احداث کنیم که هزینهاش خیلی بالا میشد. یک جایگاه بزرگ برای بدنسازی و اتاق مربیان هر کدام به اسمشان که البته اینجا در کمپ تیمهای ملی خودمان هم چنین کاری انجام داده بودند. میگفتند برای آنجا 120 میلیون پوند هزینه کرده بودند تا تیمهای ملیشان از وسط شهر به یک جای دنج منتقل شوند و فضای خوبی در اختیار داشته باشند.
چرا تیم زیر 18 سالهشان 4 تا بود؟
به خاطر اینکه در این مقطع سنی تلورانس فنی بازیکنان زیاد است و معلوم نیست فلان بازیکنی که در 16 سالگی خوب بوده یک سال بعد هم همان قدر عالی باشد. جان پیکاک میگفت دستیارانش هر کدام یکی از این تیمها را هدایت میکنند و در تورنمنتهای مختلف شرکت میکنند. آن وقت از بین 100 بازیکن خوب یک تیم بهتر بیرون میآید. ما همین کار را تقریباً در تیم نوجوانان خودمان انجام دادیم و من دو تیم درست کردم که هر کدام به یک تورنمنت در چین و تاجیکستان رفت و در نهایت تیمی که از دل آن بیرون آمد نتایج بسیار خوبی گرفت.
تیم ملی با انگلیس و امریکا چه خواهد کرد؟
الان باید میرشاد ماجدی در رأس فدراسیون خلاقیت به خرج بدهد و گروههای فنی مختلف با آنالیز و ایدههای مناسب حریفان را بررسی کنند. سرمربی و کادرش حتماً این کار را میکنند اما کافی نیست. تیم ملی باید از تمام اطلاعات و امکانات استفاده کند. باید از امریکا از کسانی که آنجا کار کردهاند و همین الان حضور دارند اطلاعات بگیرند. باید بدانیم آنها با چه سبکهایی بازی میکنند. الان هدف کوتاه مدت ما صعود به دور دوم جام جهانی است اما با چه استراتژی و با چه Game planeای؟ با چه آدم و چه فلسفهای؟چه تمرینات و چه بازیهای دوستانهای؟ الان تدارک بازیهای دوستانه از نان شب برای تیم ملی واجبتر است همان طور که آنالیز مهم است. متأسفانه هزینههایی میشود اما سودی ندارد. مثلاً بازی تدارکاتی میگذارند با سوریه. سوریه را از این جهت گفتم چون این سالها زیاد با این تیم بازی کردهایم. اینکه نشد. بازی با سوریه برای ما چه دستاوردی میتواند داشته باشد. ما باید با تیمهایی بازی کنیم که تیم ما را تحت فشار بگذارند و اجازه ندهند از زمینمان بیرون بیاییم. باید اینها لحاظ شود و از همین الان هم شبانهروزی کار کنیم باز هم دیر است.
شما با مربیان تیم ملی انگلیس مثل هاجسون برخوردی داشتید؟
بله با ایشان صحبت کردم. آن زمان بحث حضور ایشان در تیم ملی انگلیس مطرح بود. به ایشان گفتم شما بهترین گزینه هستید. البته بحث حضور سم آلاردایس در این پست هم مطرح شده بود. یک میهمانی برای اعضای دوره پرولایسنس گرفته بودند و ایشان هم بود. به هاجسون گفتم با توجه به تجربه و کاراکترتان و اقبال انگلیسیها، شما از نظر من که یک خارجی هستم بهترین گزینه هستید که هاجسون جواب داد خب فقط این مسأله مطرح نیست که شما بهترین باشی و خیلی چیزها در انتخاب سرمربی تیم ملی دخیل است. چندی بعد وقتی آلاردایس انتخاب شد اما دوره سرمربیگری او به خاطر اتفاقاتی که برایش افتاد و یادم نیست به دو هفته هم نکشید و هاجسون انتخاب شد. دفعه بعد که هاجسون را دیدم به صحبتی که با هم داشتیم اشاره کردم و آن صحبت یادش مانده بود و خندید و یک شوخی هم کرد.
علاقه حسین عبدی به حضور در تیم ملی
حسین عبدی یکی از مهمترین چهرههای فوتبال این مملکت است. او فردی تحصیلکرده، خوشصحبت، با کارنامه جذاب است که در دوران فوتبال، سالها بازوبند کاپیتانی سرخپوشان را بر بازو بست و حالا یکی از معتبرترین مدارک مربیگری دنیا را در اختیار دارد. مدرکی که خیلیها میگویند بالاترین درجه مربیگری است که یک ایرانی آن را به دست آورده است. او تمام مدت، مشغول تحصیل در انگلیس بود و با چهرههای مهم دنیا، در یک گروه تحصیلی قرار داشت. حالا از آن گروه، تعداد زیادی وارد بازار کار شدهاند، مثل گرت ساوتگیت که هدایت تیم ملی انگلیس را برعهده گرفته است. حالا که تیم ملی در جام جهانی، با قرعه حضور در گروه دوم و همچنین بازی با انگلیس مواجه شده، اتفاق جالبی است که عبدی هم بتواند تجربیات و دانش خود را در اختیار دراگان اسکوچیچ سرمربی کروات کشورمان قرار بدهد. عبدی با طرز فکر و مدل تاکتیکی مربیان انگلیسی آشنایی کامل دارد و تحصیلاتش در کانالی رقم خورده که فضای فکری و تاکتیکی تیم ملی انگلیس را تبلیغ میکند. اتفاقاً عبدی هم علاقه زیادی به همکاری با تیم ملی دارد اما باید دید در این شرایط، پل ارتباطی ایجاد میشود و عبدی را در کنار تیم ملی میبینیم یا اتفاقات تکراری رقم میخورد.
نگرانی پرسپولیسیها در مورد وحید امیری
دو هفته بعد یا اوایل اردیبهشت؟
وحید امیری یکی از سه بازیکن برتر پرسپولیس در این فصل بوده و تنها مهره ثابت سرخها در ترکیب اصلی به میدان رفته است اما مصدومیت او در همین دو بازی اخیر تیم یحیی مشهود بوده است. حالا اما اخبار متفاوتی درباره زمان بازگشت امیری از مصدومیت به گوش میرسد.
در شرایطی که تیم پزشکی و باشگاه پرسپولیس طی دو هفته گذشته هیچ خبری درباره نوع مصدومیت و زمان بازگشت وحید امیری به تمرین اعلام نکردهاند، دیروز خبری منتشر شد که مدعی شده بود وحید امیری دو هفته دیگر میرسد. با اعلام این خبر هافبک ملیپوش پرسپولیس که بعد از دیدار تیمهای ملی ایران و کره جنوبی دچار مصدومیت شده بود و یک ماه نیاز به استراحت داشته که از این مدت دو هفته آن سپری شده و وی از حدود دو هفته دیگر در اختیار کادر فنی سرخها قرار خواهد گرفت. با در نظر گرفتن این خبر امیری به جز بازی با آلومینیوم اراک، در صورت صعود احتمالی پرسپولیس به مراحل بالاتر، بازی نیمه نهایی را هم از دست خواهد داد و حضور وی در دیدار فینال جام حذفی نیز در هالهای از ابهام خواهد بود.
خبرگزاری مهر اما نوشته از قرار معلوم مشکل مهرههای کمر امیری جدیتر از همیشه بوده و این بازیکن به طور قطع تا پایان اردیبهشتماه نمیتواند برای پرسپولیس بازی کند. در این خبر آمده در صورتی که او در تستهای بعدی پرسپولیس نیز احساس درد شدید داشته باشد، همچنان به استراحت خود ادامه خواهد داد تا احتمال حضورش در هفتههای پایانی لیگ برتر نیز کمتر از همیشه شود.
مصدومیت امیری از ناحیه مهرههای کمر قدیمی بوده اما این بازیکن ترجیح داد با توجه به بازیهای فشرده تیم ملی و پرسپولیس بازی کند اما پس از قطعی شدن صعود تیم به جام جهانی و درد بیش از حد معمول در آخرین اردوی تیم ملی تصمیم به درمان خود گرفت.
خبر
واکنش درویش به شایعه برکناری یحیی
همچنان شایعه کنار گذاشتن یحیی گلمحمدی از کادر فنی پرسپولیس در پایان فصل جاری به گوش میرسد که البته تماماً در فضای مجازی و بعضاً توسط هواداران تیم رقیب جهت حاشیهسازی مطرح میشود. با این حال مدیرعامل پرسپولیس که بعد از بازی با هوادار در این خصوص جواب قاطعی داده بود، دوباره در این باره صحبت کرده و واکنش نشان داده است.
احمدرضا درویش که در گفتوگوی قبلی خود با خبرنگار مهر نیز این موضوع را کذب محض خوانده، دیروز هم در گفتوگوی مجدد با این خبرگزاری در پاسخ به این موضوع گفت: «بهترین مربی آسیا را داریم آن وقت چه دلیلی دارد به شایعاتی که قصدی جز حاشیهسازی ندارند توجه کنم!؟»
درویش افزود: «بهترینها را روی چشمان خود نگه میداریم و هیچ اهمیتی هم به این حرفها نمیدهیم.»
بلیت 500 هزار تومانی!
قیمت برخی بلیتها برای بازی دیشب پرسپولیس و آلومینیوم در چهارچوب جام حذفی 300 الی 400 هزار تومان بوده و قیمت VIP تا 500 هزار تومان بوده است. ظاهراً از زمانی که حضور هواداران در استادیومها از سر گرفته شده قیمتهایی که برای خریداری بلیت توسط باشگاهها اعلام میشود بسیار گران و سرسام آور شده است.
درحالی که پیش از این هم صدای هواداران دو تیم استقلال و پرسپولیس در آمده بود اما هیچ مسئولی نسبت به این اعتراض واکنشی نشان نداده و به نظر برای کسی از تصمیمگیران مهم نیست که تماشاگران که از آنها بهعنوان سرمایههای فوتبال یاد میشود بهدلیل قیمتهای سنگین دیگر نمیتوانند براحتی وارد ورزشگاه شوند و قید این تفریح مهیج و سالم را میزنند.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو