عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6936 /
۱۴۰۰ سه شنبه ۷ دي
|
سختگیری برای همه نه فقط استقلال و پرسپولیس
مازیار گیلکان
حذف استقلال و پرسپولیس از لیگ قهرمانان آسیا اتفاق ناگواری است که میتوانست در تمام سالهای اخیر رخ دهد اما همیشه منتظر میمانیم تا بدترین تصمیم گرفته شود و آنگاه راه فرار یا راه حل را پیدا کنیم. راه فرار در دقیقه ۹۰ همیشه پیدا نمیشود.
استقلال و پرسپولیس و بسیاری از باشگاههای دیگر در لیگ برتر و لیگهای دیگر، با بدهیهای انباشته سر میکنند، مشکلات مالکیتی دارند، بیتعهد در پرداخت بدهیها هستند و ساختار مالکیت و اداری و مالی خود را طی سالهای سال اصلاح نمیکنند. تصور میکنند فوتبال فقط بازی پیش رو است و باید آن را پشت سر بگذارند.
این سیاق باشگاهداری همیشه نمیتواند ادامه داشته باشد. امروز به جایی رسیدهایم که با روشهای پیشین نمیتوان ادامه داد و راهی جز اصلاح اساسی ساختار باشگاهداری پیدا نمیشود.
مسأله فوتبال ایران فقط حذف استقلال و پرسپولیس نیست. بسیاری از باشگاههای دیگر نیز مشکلاتی شبیه به استقلال و پرسپولیس دارند. هم بدهیهای انباشته و هم مالکیت دولتی یا شبهدولتی.
آنها نیز در خطر لغو مجوز حرفهای هستند اما چون به چشم نمیآیند، خبری از لغو مجوز آنها نیست.
در لیگ دسته اول و دسته دوم پرشمار باشگاههای بیتعهد داریم که مطالبات بازیکنان و مربیان خود را نمیپردازند اما همواره با این باشگاهها مماشات میشود تا بتوانند در لیگ حضور داشته باشند.
اصلاح ساختار باشگاهداری در ایران فقط نباید در استقلال و پرسپولیس اتفاق بیفتد. وقتی با فوتبال حرفهای در ایران مواجه میشویم که قوانین سختگیرانه برای همه باشگاهها، منجر به تغییر نگرش در باشگاهداری شود. نه فقط در دو تیم، بلکه در همه تیمها، در کوچکترین تیمها حتی در لیگ استانها.
وظیفه این سختگیری و اجرای قوانین بر عهده فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ است و البته کمیته انضباطی و استیناف باید در مورد پرونده شکایتهای مالی با باشگاهها سختگیرانه رفتار کنند.
این سختگیری باعث میشود ساختار مالی باشگاهها خود را اصلاح کنند و بدهی روی بدهی نگذارند.
باشگاه بدهکار یاد میگیرد که به اندازه توان مالی واقعی خود هزینه کند و میفهمد که اجازه ندارد برای آینده بدهی بیشتر به جا بگذارد.
تا روزی که این سختگیری همهگیر نباشد، بعید است قدمی واقعی و بنیادی برای تغییر در مسیر باشگاهداری برداشته شود.
در چنین روزی
مجتبی رفیعی
هفت سال پیش در چنین روزی روزنامه ایران ورزشی تیتر نخست خود را به کسب مدال طلای رضا یزدانی نماینده ایران در وزن 97 کیلوگرم برای کاروان کشتی ایران اختصاص داده بود: «هتتریک!» یزدانی در بازیهای 2006 دوحه و 2010 گوانگ ژو دو مدال طلا از این بازیها کسب کرده بود و طبیعی بود که در این بازیها به دنبال سومین مدال طلای خود باشد تا تبدیل به یکی از برترینها در این بازیها شود. در مطلبی به قلم محسن وظیفه میخوانیم: «یزدانی با یک ناکامی بزرگ و عجیب از مسابقات جهانی ازبکستان راهی اینچئون شده بود و به نظر میرسید که نتواند همانند همیشه کشتی بگیرد. او برای اولین بار بود که در یک دوره از مسابقات جهانی حاضر میشد و با یک ناکامی بزرگ آوردگاه جهانی را ترک میکرد و به همین دلیل به لحاظ روحی و روانی در شرایط ایدهآلی قرار نداشت.» برای خواندن این مطلب به آرشیو روزنامه ایران ورزشی مراجعه کنید.
سختگیری به امید اصلاح
نهنگی کف اقیانوس
سامان موحدی راد
خبر ناامیدکننده حذف دو تیم شاخص ایرانی از لیگ قهرمانان، اواخر هفته گذشته به ایران رسید و اگرچه هنوز به صورت رسمی اعلام نشده اما از نظر بسیاری کار از دست خارج شده و پایان کار همان است که پیشبینی میشد. درباره اینکه چرا چنین شده، حرفها بسیار است اما حالا که در میانه میدان و وسط معرکه هستیم، دیگر فرصت نگاه به عقب نیست. چرا که اگر قرار بود نگاه به عقب و جوریدن گذشته به ما کمک کند، تاکنون از آن درسها گرفته بودیم و وضعیتمان این نبود اما اکنون کار از کار گذشته و دو راه بیشتر پیشرو نداریم. روش اول کاری است که دههها قبل باید میکردیم. دو تیم را از دستگاه تنفس مصنوعی دولتی جدا کنیم و به بازار واقعی فوتبال بفرستیم. تیمها خودشان برای خودشان درآمدزایی کنند و از آن پولی که از فوتبال درمیآورند برای خودشان خرج کنند. از این رو بسیاری معتقدند اگرچه این تصمیمگیری سخت و این جراحی دردناک است اما بهتر است هرچه زودتر صورت بگیرد و تیمهای ایرانی را از وضعیت فعلی خارج کند. البته اگر بخواهیم با هم صادق باشیم، باید بدانیم که تیمها زمانی میتوانند واقعاً مستقل شوند و دولتی به حساب نیایند که همه سازوکارهای فوتبالی ما تغییر کند. یعنی تیمها حق پخش واقعی دریافت کنند. سهمشان از تبلیغات محیطی به درستی پرداخت شود و عدد واقعی را دریافت کنند و اینکه راههای درآمدزایی واقعی برای آنها باز شود. چیزی که شبیه یک زلزله بزرگ در فوتبال ایران است. تاکنون که فوتبال ایران روش اول برخورد با این مسأله را پیش نگرفته و به سراغ روش دوم رفته. یعنی شبیه نهنگی که از کف اقیانوس هر از چندی به سطح آمده و نفسی گرفته و باز به کف اقیانوس رفته و به کار خودش مشغول شده!
پروژه عادیسازی یک حذف
خزان در زمستان
میعاد نیک
ترس و لرزی که همه ساله در موسم تأیید مجوز حرفهای باشگاههای ایرانی برای شرکت در لیگ قهرمانان آسیا به پیکره مجموعه فوتبال ایران اعم از فدراسیون، سازمان لیگ، کمیتههای بهاصطلاح مستقل و باشگاهها میافتاد و البته که پس از چند روز پرتنش و استرسزا به خیر و خوشی پایان مییافت، بالاخره روی سنگی و یخیاش را به فوتبال تماماً آماتور ایران نشان داد تا سرخابیها در خطر جدی حذف قرار بگیرند. پروسهای که مدتها در حال انجام بود و مانند گوشتی به پوست آویزان مانده بود، بالاخره به انتها رسید و کنده شد تا رویه غیرحرفهای فوتبال ایران در قاره کهن هم نمود پیدا کند.
شاید اینجا از همان نقاطی باشد که فقط باید به دنبال مقصرین باشیم تا با شناسایی آنها، مجالی برای ورود خدمتگونهشان به هر نقطه از فوتبال ایران باقی نماند. از مدیران عامل پیشین و فعلی سرخابیها که توانایی تغییر شرایط را نداشته و نمیتوانستند جلوی دهانشان را بگیرند گرفته تا رؤسای سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال و در پایان هم اعضای دائمالمسئول کمیتههای بدوی و استیناف صدور مجوز حرفهای. شاید حالا بهتر بتوان از داریوش مصطفوی پرسید که مگر AFC نبود که چشمبسته امضای شما را قبول داشت؟ مگر کنفدراسیونیها روی حرف شما حساب نمیکردند؟ پس این قسم حضرت عباس را باور کنیم یا دم خروسی که بیشتر از حد ممکن بیرون زده؟ اگر نگوییم مقصر اصلی، یکی از اصلیترین مقصران همین افرادی هستند که سالها در فوتبال ایران باقی ماندهاند و در این رسوب شومشان، مشغول باز کردن تشتک نوشابه برای مدیران قبلی و فعلی فدراسیون فوتبال هستند تا حتی یک روز بیشتر با نظرات ضدونقیضشان بر سپهر تیره فوتبال مملکت ابقا شوند. در عین چارهجویی برای حل مشکل و ایرادیابی، این بار وقتش رسیده که مقصرین را برای همیشه به چاه دوری از فوتبال منتقل کنیم تا لااقل هوا عوض شود؛ البته اگر ارادهای موجود باشد.
سلاطین پنالتی در لیگ برتر
جورجینیو با گل کردن دهمین پنالتیاش در سال 2021 در لیگ برتر از این نظر در تاریخ سطح اول فوتبال جزیره رکورددار شد. به عبارت بهتر در تاریخ لیگ برتر انگلیس هیچ بازیکنی در یک سال میلادی نتوانسته به اندازه جورجینیو (10 پنالتی) ضربه پنالتی را به تور دروازه رقبا بچسباند. او فعلا زیر سایه این لیست 10 نفره برترین پنالتیزنان تاریخ لیگ برتر قرار دارد. گزارش فوتبال 360 را بخوانید:
آلن شیرر (56)
بهترین گلزن تاریخ لیگ برتر انگلیس با گل کردن 56 پنالتی از 67 پنالتی زده شده، میانگین گل کردن 6/83 درصد پنالتیهایش در لیگ برتر را رقم زده و از این نظر رکورددار است.
فرانک لمپارد (43)
اسطوره چلسی تنها 7 پنالتی از مجموع 50 پنالتیاش را از دست داد و در کسوت بهترین گلزن تاریخ باشگاهش، 86 درصد پنالتیهایش را به تور دروازه رقبا چسباند.
استیون جرارد (32)
جرارد سالها کاپیتان و پنالتیزن اول تیمش بود و گل کردن32 پنالتی از مجموع 41 پنالتی، میانگین گل کردن 78 درصد پنالتیها را برایش به ارمغان آورد.
متیو لیتیسیه (25)
اسطوره ساوتهمپتون تنها به خاطر تعداد کمتر پنالتیها نسبت به 3 نفر بالاتر از خودش در جایگاه چهارم این لیست قرار دارد و گرنه در زمینه میانگین پنالتی موفق بدون هیچ تردیدی با اختلاف در رده اول است چون 26 بار پشت پنالتی ایستاد و 25 بار ضربهاش را به گل تبدیل کرد. این یعنی میانگین باورنکردنی گل کردن 2/96 درصد پنالتیها!
سرخیو آگوئرو (24)
خالق تراژیکترین لحظه تاریخ لیگ برتر انگلیس، چند سال پنالتیزن اول تیمش بود و در این مدت 24 پنالتی از 28 پنالتیاش را به تور چسباند. میانگین او عدد 85 درصد بود.
وین رونی (23)
بهترین گلزن تاریخ تیم ملی انگلیس در اورتون و منچستریونایتد 31 بار پشت پنالتی ایستاد و 23 بار موفق بود. این یعنی میانگین 1/74 درصد پنالتی موفق!
تیری آنری (23)
اسطوره آرسنال فقط 2 بار در گل کردن پنالتی ناکام ماند و 23 بار از روی نقطه پنالتی، هواداران تیمش را شاد کرد. یکی از تنها 2 پنالتی از دست رفته او، همان پنالتی دوضرب معروف با پیرس است!
مارک نوبل (22)
کاپیتان وستهام از زمان انجام اولین بازی برای تیمش در سال 2005، پنالتیزن اول لندنیها نام دارد و تا به حال 22 بار از طریق این ضربه چکشها را به گل رسانده است.
دیوید آنسورث (22)
مدافع سابق وستهام، استونویلا و اورتون، 22 پنالتی از مجموع 26 پنالتی دوران حضورش در لیگ برتر را به تور دروازه چسباند و میانگین 6/84 درصد پنالتی موفق را از خودش به جا گذاشت.
لیتون بینس (20)
لیتون بینس 22 بار از فاصله 12 یاردی پشت ضربه ایستاد و 20 گل از این طریق به ثمر رساند؛ میانگین 09/90 پنالتی موفق.
طنزیم
اینتگریتی و اونتگریتی
هومن جعفری
بوی حذف از آسیا همه جا را گرفته! استقلال و پرسپولیس از آسیا حذف میشوند و همه مدیران این دو باشگاه در سالهای قبل یا آدمهایی که در فدراسیون فوتبال یا سازمان لیگ در سالهای اخیر فرصت داشتند تا مشکلات و موانع را حل کنند و نکردند، در این قصه شریکند! کاش دقیقه نود فرجی بشود اما اصل قصه اینجاست که باید باور کنیم نمیشود!
پریروز: قرارداد اسکوچیچ ریالی است!
دیروز: قرارداد اسکوچیچ ریالی است!
فردا: قرارداد اسکوچیچ ریالی است!
پس فردا: قرارداد اسکوچیچ ریالی است!
ماه بعد: قرارداد اسکوچیچ ریالی است!
سال بعد: قرارداد اسکوچیچ ریالی است!
فیفا بعد از شکایت اسکوچیچ: ایران باید ده میلیون دلار غرامت بدهد!
نتیجه اخلاقی: دیدیم که میگیم!
این چند سطر روایت کنفرانس مطبوعاتی منصوریان را بخوانید: «علیرضا منصوریان بحث را سپس به سمت مجادلهاش با داور چهارم در کنار خط برد و جملات جالبی را در این زمینه مطرح کرد؛ او گفت در لحظهای از بازی به بازیکن تیمش که توپی را از دست داده به او گفته است «بیشعور». منصوریان گفت: «من در واکنش به حرکت بازیکن خودم کلمه بیشعور را به زبان آوردم و دیدم که کمکداور بلافاصله به داور اصلی بیسیم زد و گفت این به بازیکنش توهین کرده و بیایید او را جریمه کنید. من خواهش دوستانه و برادرانهام از کمیته داوران این است که داوران چهارم را توجیه کند، آدمهایی هستند که انگار میخواهند در کادر قرار بگیرند و با این کارها مطرح شوند.»
متوجه شدید؟ مربی ما حتی نمیتواند به بازیکن خودش بگوید بیشعور! بابا این سوسول بازیها چیست؟ علیآقا پروین تصمیم بگیرد به فوتبال برگردد که به قول آقای نصیرزاده اینتگریتی و اونتگریتی و یکپارچگی جدول به هم میخورد که!
سیتی، صدرنشینی جزیره و تحقیر لستر
آیا گواردیولا بهترین مربیجهان است؟
۱۰ سال از آخرین قهرمانی اروپایی گواردیولا گذشته و برای جواب دادن به این سؤال تنها یک راه وجود دارد؛ پپ در کنار قهرمانی احتمالی جزیره، باید ثابت کند که بدون مسی، ژاوی و اینیستا هم قادر به فتح UCL هست!
علی بابازاده
برای درهم شکستنِ لسترِ راجرز تنها به ۲۵ دقیقه زمان نیاز بود؛ این بردِ ۶ بر ۳ سیتیزنها را با ۴۷ امتیاز در صدر جدول لیگ برتر انگلستان نگه داشت و باز این سؤال را بوجود آورد که آیا پپ گواردیولا بهترین مربی حال حاضر جهان است؟
«هدف ما ساخت یک هویتِ همیشگی برای باشگاه است. انتخاب او یک اتفاق کلیدی برای سیتی بود زیرا ما معلم «سبک نوینِ فوتبال» را به خدمت گرفتیم.
سیتی در آینده یادگارهای زیادی از پپ خواهد داشت و نمیتوان او را فقط با جامهایش قضاوت کرد!»
صحبتهای برایان ماروود مدیر اجرایی باشگاه منچسترسیتی نشان از آن دارد که سیتیزنها بدون توجه به شایعات کماکان مربی سابق بارسلونا و بایرن مونیخ را بهترین گزینه برای رسیدن به اهدافشان میدانند.چینشهـــا و تاکتیکهای متفاوت گواردیولا شاید در بعضی از موارد آن طور که باید موفق به حساب نیامده اما در کارنامه مربیگری او تصمیمهای دیگری نیز وجود دارند که در بین اهالی فوتبال «معرکه» خطاب شدهاند. پپ در مونیخ از یاشوا کیمیش و داوید آلابا به عنوان مدافعان وسط و یا هافبک تدافعی استفاده میکرد و این همان تصمیمی بود که هانسی فلیک را هم به تقلید از آن وا داشت. انتقال فیلیپ لام از خط دفاع به خط میانی نشان داد که پپ سنت شکنی را به خوبی فرا گرفته و بعدها چنین تصمیمی را در جمع سیتیزنها نیز تکرار کرد. تصورات بر این بود که استفاده از فرناندینیو در قلب خط دفاعی یک ایده از پیش شکست خورده باشد اما اینگونه نبود؛ هافبک برزیلی در پست جدید خود درخشید و فضا را برای روی کارآمدن گوندوگان، برناردو سیلوا و ریاض محرز فراهم کرد.
سیتی با مانوئل پیگرینی و روبرتو مانچینی مجدداً پا در جمع بزرگان گذاشت و این مهم جز با خرید بازیکنان رانده شده سایر غولها امکانپذیر نبود؛ گائل کلیچی، روبینیو، پابلو زابالتا، استفان آیرلند، شون رایت فیلیپس، الانو و کریگ بلیمی تنها بخشی از نفراتی بودند که نوع نگاهشان به منچسترسیتی، همچون نگاه بازیکنان پا به سن گذاشته امروزی به لیگ MLS بود! منچسترسیتی تحت سلطه پپ از این دوران عبور کرده و حتی رفتن گواردیولا نیز مانع پیشرفت بازیکنان جوان سیتیزنها نخواهد شد؛ روبن دیاز، رودری و الکساندر زینچنکو از شاخصترین بازیکنان جوان لیگ برتر انگلیس به حساب میآیند و فیل فودن، پا را از این هم فراتر گذاشته و مشتریانی به مانند رئال مادرید دارد.
با این همه وجهه منفی میراث پپ نیز قابل بحث است. او سرمربی آمادهترین بارسلونای ۲۰ سال اخیر بود و چگونه میتوان نقش ژاوی، مسی، اینیستا، داوید ویا و پویول را در کسب ۳ گانه و جامهای مختلف انکار کرد؟ پیشتر در منچستر سیتی برای جذب ادرسون و کلودیو براوو باشگاه بیشتر از ۵۰ میلیون یورو هزینه کرد و مدافعان گرانقیمت حال حاضر جهان در اختیار پپ هستند؛ از بنجامین مندی بازداشت شده تا کایل واکر، ناتان آکه و جان استونز!
گواردیولا از انتقادات بیخبر نیست و ولخرجیهای سالیان گذشته هم راه را برای انتقادهای بیشتر باز کرده.
او برای قهرمان کردن بایرن مونیخ در اروپا به آلمان رفت که در این امر ناکام ماند و کیست که نداند قهرمانی در بوندسلیگا خواسته اصلی مدیران مونیخی نبود.
انتظارات از مرد اسپانیایی به طرز شگفتآوری بالا رفته و هواداران تیم آبیپوش شهر منچستر تنها خواهان فتح لیگ قهرمانان هستند.
معیار موفقیت بر اساس تصاحب چمپیونز لیگ است پس آیا کار پپ گواردیولا به عنوان یک مربی موفق به پایان رسیده؟
۱۰ سال از آخرین قهرمانی اروپایی گواردیولا گذشته و برای جواب دادن به این سؤال تنها یک راه وجود دارد؛ پپ در کنار قهرمانی احتمالی جزیره، باید ثابت کند که بدون مسی، ژاوی و اینیستا هم قادر به فتح UCL هست!
سرخابیها روی لبه تیغ
کارد به بیخ گلو رسیده. مثل یک محکوم به مرگ که ساعات پایانی زندگی را میگذراند و تنها برای نوشتن یک وصیتنامه و حلالیت طلبیدن فرصت دارد. اما در این ساعات نحس و تلخ، محکوم کماکان امیدوار است تا با عفو زندگی دوباره پیدا کند. پرسپولیس و استقلال دو باشگاه سنتی و ریشهدار ایران حالا در این برزخ به سر میبرند؛ برزخی میان مرگ و زندگی که البته احتمال مرگ در آن بسیار بیشتر است. عدم صدور مجوز حرفهای دو باشگاه بواسطه مشکلات متعدد و ریشهای حالا سرخابیها را به یک قدمی حذف از آسیا رسانده. کوه مشکلاتی که به اندازهای ریشهای و بزرگ است که برای حل آن شاید ماهها و حتی سالها فرصت نیاز باشد. مشکلاتی نظیر مالکیت، بحرانهای مالی، بدهیها و نواقص زیرساختی باشگاهها نهتنها احتمالاً در یک سال قابل حل نباشند، بلکه اراده قاطعی نیز برای رفع آنها دیده نمیشود. پرونده امروز به این سوژه میپردازد.
بحران در لیگ
آتش زیر خاکستر
سام ستارزاده
حذف سرخابیهای پایتخت از لیگ قهرمانان آسیا، یک رویداد غیرمنتظره که ما را با بهت و ناباوری مواجه کند، نبود؛ بلکه مانند آتشی که زیر خاکستر پنهان شده و تقدیر فوتبالی بود که سالهاست پاککردن صورت مسأله را به حلوفصل آن ترجیح داده. مسئولیت آنی پیشآمد نیز صرفاً با یک فدراسیون، یک کمیته، یا دو هیأتمدیره که از روی کار آمدن آنان یک سال هم نمیگذرد، نیست. مدیران پرشماری که تا روز آخر حضورشان در هر یک از سازمانهای مرجع فوتبال ایران سیلاب انتقادات را به جان خریدند و سپس به باد فراموشی سپرده شدهاند، بیش از میهمانان کنونی برنامههای ورزشی رسانهها در حفظ ساختار فوتبال باشگاهی کشور که به صراحت مغایر با معیارهای کنفدراسیون AFC است، کوشیدند.
ما سالهاست از مدیران عالیرتبه ورزشی کشور میشنویم که «ساختار فوتبال ما غلط است و نیاز به اصلاح دارد» اما پاسخی به این پرسش دریافت نمیکنیم که ساختار صحیح باشگاهداری در فوتبال چگونه است و چه المانهایی دارد. ایراداتی که AFC از مدارک ارسالی استقلال و پرسپولیس گرفته، بخشی از این پاسخ را دربر میگیرد: تدوین چارت مدیریتی برای باشگاه، پیشبینی راههای متنوع برای درآمدزایی، محاسبه دخل و خرج سالانه و ثبت تراز مالی مثبت، در اختیار داشتن ورزشگاه و زمین تمرین اختصاصی و آکادمیهای پویا و سازمانیافته پرورش بازیکن که در سطوح گوناگون پایه مشغول به فعالیت هستند.
بحثهای کوچک و پیش پا افتاده که برای توجیه حذفی احتمالی سرخابیها از لیگ قهرمانان ۲۰۲۲ در فضای مجازی مطرح میشوند، سرپوش بزرگی بر نقصانهایی است که در اغلب نمایندگان لیگ برتر دیده میشوند. بحث، تنها بحث استقلال، پرسپولیس و گلگهر نیست. ۷ باشگاه لیگ برتری دیگر حتی برای کسب مجوز حرفهای از سوی کنفدراسیون AFC اقدام نکردهاند. از میان ۶ باشگاه دیگر، تنها 3 باشگاه (از جمله سپاهان و فولاد) موفق به دریافت این مجوز شدهاند. این یعنی، بحرانی که وجهه بینالمللی استقلال و پرسپولیس را خدشهدار کرده، نه بحرانی مختص به این دو باشگاه، بلکه بحرانی متعلق به بیش از ۶۰ درصد تیمهای لیگ است.
موانع سر راه بسیاری از باشگاههای لیگ برتری اگر قرار باشد در کمال صداقت رفع گردند، به بیش از یک سال زمان نیاز دارند. بسیاری از باشگاههای لیگ مالک ورزشگاه اختصاصی نیستند و حتی برخی از آنان (نظیر نساجی و مس رفسنجان) در طول فصل جاری بهدلیل نبود ورزشگاه آماده در شهر خود، ناچار شدند از برخی از رقبایشان در شهرستان ثالث میزبانی کنند. در همین هفته جاری، پنجره نقلوانتقالاتی باشگاههای تراکتور و ذوبآهن بهعلت شکایت خارجیها بسته شده است.
به نظر میرسد مشکلات مالکیت، بحرانهای مالی و نواقص زیرساختی باشگاهها نهتنها احتمالاً در یک سال قابل حل نباشند، بلکه اراده قاطعی نیز برای رفع آنان دیده نمیشود. به عنوان نمونه، جذابترین واکنش مدیران ورزشی به حذف جنجالی سرخابیها، وعده واگذاری بخشی از سهام دو باشگاه محبوب در بورس تا بهمنماه بود؛ وعدهای که از ابتدای سال گذشته مکرراً به فوتبالدوستان داده میشود. حتی اگر معجزهای صورت گیرد و قرمزها و آبیهای تهران را در لیگ قهرمانان فصل پیش رو ببینیم، این سؤال بیپاسخ باقی میماند که آیا سران فدراسیون، مدیران باشگاهها و سایر مدیران مربوطه بهقدری به بحث دریافت مجوز حرفهای اهمیت نشان میدهند که از همین فردا برای اصلاح کاستیهای باشگاهها بکوشند؟ آیا به عقیده شما مدیران فوتبال به اندازهای قابل اعتماد هستند که پاسخ این پرسش مثبت باشد؟
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو