عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6934 /
۱۴۰۰ يکشنبه ۵ دي
|
ماهشمار 2021 منحوس راموس
سال سقوط
اول ژانویه 2021 همه چیز برای سرخیو راموس زیبا و سال پیش رو برای او مملو از موفقیت به نظر میرسید. تمدید قراردادش با رئال مادرید بیش از پیش نزدیک و حمله او به جایگاه پر افتخارترین بازیکن تاریخ باشگاه قابل پیشبینی بود.
اکنون در روزهای پایانی سال 2021 قرار داریم. سرخیو راموس دیگر بازیکن رئال مادرید نیست. جام ملتهای اروپا بدون حضور او در ترکیب لاروخا پشت سر گذاشته شد. زندگی شخصی او به پاریس منتقل شده است.
ژانویه؛ مصدومیت
سال 2021 از ابتدا برای راموس بد آغاز شد. طوفان «فیلومِنا» سفر رئال مادرید به پامپلونا را به دشواری انداخت. تیم زیدان در زمین تقریبا یخ زده به مصاف اوساسونا رفت و بدون گل متوقف شد. راموس که اولین بازی سال برابر سلتاویگو را از دست داده بود، 90 دقیقه در ترکیب تیم حضور داشت. 5 روز بعد، 14 ژانویه در دیدار سوپرجام اسپانیا مقابل سویا اولین چراغ قرمز برای راموس روشن شد. در حالی که نگاهها به سمت واران بود، کسی که قرار بود جای خود را به میلیتائو بدهد، کاپیتان راموس بود که دچار مصدومیت از ناحیه زانو چپ شد.
فوریه؛ اتاق عمل
وضعیت زانو پای چپ راموس خوب نبود اما خودش تصور داشت پس از عمل میتواند به زودی در شرایط مناسب قرار گرفته و حتی در بازیهای تیم ملی اسپانیا در ماه مارس هم حضور داشته باشد. این در حالی بود که پزشکان اعتقاد داشتند با سن و سال راموس، روزهای خوبی در انتظار کاپیتان رئال مادرید و تیم ملی اسپانیا نخواهد بود. 6 فوریه راموس به اتاق عمل منتقل شد و اخبار رسمی حکایت از دوری 6 تا 8 هفتهای او از میادین داشت.
مارس؛ خداحافظی با تیم ملی اسپانیا
تیم ملی اسپانیا از ماه مارس بازیهای خود برای انتخابی جام جهانی قطر 2022 را آغاز کرد. سرخیو راموس با رساندن خود به بازی برابر الچه به دنبال حضور دوباره در ترکیب ماتادورها بود. بالاخره در لیست لوئیس انریکه برای بازی مقابل یونان قرار گرفت. بعد از یک نیمه کم فروغ، توسط انریکه تعویض شد و از همان لحظه شمارش معکوس برای دوری راموس از تیم ملی اسپانیا آغاز شد. راموس برابر گرجستان روی نیمکت قرار گرفت و مقابل کوزوو تنها در 5 دقیقه پایانی به میدان رفت. هرچند لوئیس انریکه در صحبتهای خود پس از بازی برابر کوزوو علت کم بازی دادن به راموس را دلایل فنی مطرح کرد اما پس از آن بازی دیگر نام راموس در لیست تیم ملی اسپانیا به چشم نخورد. یک روز قبل از آن بازی، راموس تولد 35 سالگی خود را جشن گرفته بود.
آوریل؛ بدون حتی یک بازی
مصدومیت راموس نه تنها بهبود پیدا نکرد که سرسختتر از گذشته گریبان او را گرفت؛ در حالی که رئالمادرید با زوج میلیتائو و ناچو، غیبت کاپیتان خود را حس نکرده و خود را در جنگ قهرمانی حفظ کرده بود. سرخیو راموس ماه آوریل را بدون حتی یک دقیقه پا به توپ شدن پشت سر گذاشت و این اولین بار از سال 2013 بود که راموس طی یک ماه کامل، حتی یک بازی برای کهکشانیها انجام نداد.
مه؛ لندن و جا ماندن قطعی
زمان به پایان رسید، راموس به شرایط خوب خود برنگشت و جام ملتهای اروپا را از دست داد. 5 مه، دیدار نیمهنهایی لیگ قهرمانان برابر چلسی در لندن. زیدان تمام تلاش خود برای بازی دادن به راموس را انجام داد اما کهکشانیها در نهایت حذف شدند و عملکرد راموس ثابت کرد زیدان در تصمیم خود برای بازی دادن به او اشتباه کرده است. آن شب تعداد بازیهای سرخیو راموس در عدد 671 و تعداد جامهایش در عدد 23 و تنها یکی کمتر از پاکو خنتو، برای همیشه در تاریخ رئال مادرید ثابت ماند. 24 مه، لیست نهایی لوئیس انریکه برای جام ملتهای اروپا اعلام شد و نام سرخیو راموس در آن به چشم نمیخورد. انریکه در مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد شب گذشته تلفنی با کاپیتان لاروخا صحبت کرده و او را از این تصمیم فنی آگاه کرده است.
ژوئن؛ خداحافظی با رئال مادرید
17 ژوئن 2021 یک روز تاریخی برای رئال مادرید است. سرخیو راموس با به زبان آوردن این جمله که «هرگز نمیخواستم رئال مادرید را ترک کنم» با چشمانی اشک بار و با بیاطلاعی از اینکه پیشنهاد تمدید قرارداد از سوی باشگاه دارای تاریخ انقضا بوده است، برای همیشه با کهکشانیها خداحافظی کرد.
ژوئیه؛ پیوستن به پاریسنژرمن
8 جولای و پس از چند هفته سرگردانی در نهایت پاریسنژرمن، رسما خبر از به خدمت گرفتن سرخیو راموس داد. راموس که به عنوان بازیکن آزاد به جمع یاران مسی پیوست از اینکه با یک مبارزه جدید روبهرو شده ابراز خرسندی کرد و وعده داد با تمام وجود برای کسب جامهای متعدد تلاش خواهد کرد.
اوت؛ بدون بازی
بازیهای پاریسنژرمن رسما آغاز شده اما خبری از سرخیو راموس نبود. پاریسیها طی اطلاعیهای اعلام کردند فوقستاره اسپانیایی دچار مصدومیت جدید شده و هواداران باید برای دیدن او در زمین همچنان صبر کنند. در انتهای این اطلاعیه تاریخ دقیق و یا حدودی برای بازگشت راموس به میادین اعلام نشد.
سپتامبر؛ شک و تردید
همچنان هیچ خبر قطعی در مورد زمان حضور راموس در ترکیب اصلی پاریسیها وجود نداشت. اخبار تأیید نشده حاکی از روند مناسب بهبودی راموس داشت اما مصدومیت مزمن و طولانی مدت در ناحیه زانو و تاندون برای فوتبالیستی که به سمت 36 سالگی میرود، هرگز خبر خوبی نیست.
اکتبر؛ بدون بازی
تعطیلات به پایان رسید. اسپانیا در رقابتی جدید برای فتح لیگ ملتهای اروپا قرار گرفت و خبری از بازگشت راموس به میادین نشد. تنها خبر تکراری آن روزها، بهبود شرایط کاپیتان سابق رئال مادرید و نزدیک شدن او به حضور در ترکیب ثابت پاریسیها بود.
نوامبر؛ بازی پس از 207 روز
سرانجام 9 نوامبر سرخیو راموس به تمرینات گروهی پاریسنژرمن بازگشت اما تا 28 نوامبر خبری از حضور در زمین نبود. سناتین اولین رقیب راموس در پیراهن جدید لقب گرفت اما این آغاز هم برای سرخیو راموس خوش یمن نبود و او دوباره به لیست مصدومان بازگشت.
دسامبر؛ کارت قرمز و پایان وحشتناک
بدترین هدیه سال 2021 به راموس میتوانست قرعه لیگ قهرمانان اروپا برای مرحله یکهشتمنهایی و رقیب شدن با تیم سابق، رئال مادرید باشد اما از این بدتر در انتظار او بود. پس از 4 هفته دوری مجدد از میادین، راموس در جام حذفی فرانسه یک نیمه به میدان رفت. سومین بازی راموس برای پاریسیها، پایانی مناسب برای 2021 نحس بود. چهارشنبه 22 دسامبر راموس به عنوان یار جایگزین برابر لوریان به زمین آمد و با دریافت 2 کارت زرد در دقایق 81 و 86 از زمین مسابقه اخراج شد تا پایانی کاملا هماهنگ با این 2021 نحس داشته باشد. پس از ورود رسمی به سال جدید، احتمالاً راموس یکی از خوشحالترین انسانهای روی زمین برای فرار از 2021 خواهد بود!
(این مطلب پیشتر در سایت فوتبال 360 منتشر شده)
باباجونهای این فوتبال!
شهرام وزیری
سلسله مراتب حضور باباجونها در این فوتبال کم نبوده و نیست ... . تا دلت بخواهد این فوتبال باباجون داشته و دارد. از بدنهاش بگیر تا بالابالاهایش. نه باباهایی ژنتیکی و واقعی که گروه خونشان با فوتبال بخواند. باباجونهایی از نوع سببی که البته به سبب گره خوردن به مراکز قدرت که تو دانی و من به بیخ ریش تیمداری این دیار چسبیده و کم هم ادعای باباخواندگی این فوتبال را نداشته و ندارند!
البته گروه خونی این باباهای تیمدار اگر از نظر ژنتیکی با خون این فوتبال نمیخواند اما گویی DNA مبارکشان در یک کارگاه باسمهای عین هم قالب خورده تا نتیجه کار و عملشان در تیمداری این دیار مو به مو مثل هم باشد. باباجونهایی که به هزار طریق جون میدهند برای نشستن پشت میز تیمداری!
از چنین باباهای تیمدار و تیمباز- همیشه بازنده - در بدنه این فوتبال که بگذریم، میرسیم به باباجونهایی عالیجاه در بالابالاها و بلندای این ورزش که گرچه به ظاهر از انگ خوردن علقه و علاقه به تیمی خاص تبری میکنند اما وقتی در عمل عشق و دلدادگی جنابشان در پس مدیریتی غلط و شبهه برانگیز گل میکند باید هم چنین که میرود سرریز دهانهای باز و زبانهای گزنده تیمهای فرصتطلب و بهانهجو شوند!
تو بخوان ... وقتی روزی آقازاده فلان بالانشین ورزش علقه و علاقهاش را به تیمی خاص ابراز میکند و علنا با برخورداری از رانت نام و سمت باباجونش برای جلب اسپانسرینگ تیمی خاص تلاش پشت تلاش و ... . وقتی فلان باباجون بالانشین این ورزش با انتصابهای سریالی بد از بدترش مدتها تیمی دیگر را زمینگیر میکند و در پس اعتراضات مکرر به روی مبارکش هم نمیآورد... . وقتی تیمی لنگ انتصاب مدیر عامل هفتهها در پس ماهها مدام خود را به در و دیوار میزند و دیوار خراب و در باز نمیشود .... تو بخوان وقتی فلان باباجون فنآور ارتباطات اما بیارتباط با فوتبال برای خودنمایی هرچه بیشتراتش بیار معرکه میان این تیم و آن تیم رنگی میشود و باید هم در این کج اندیشیهای مکرر مدیریتی واژه بابا مسعودها و بابا محمدجوادها در فرهنگ محاورهای و کوچه بازاری این فوتبال جا بیفتد و سر هر گذر و در دل هر میدان سرریز زبانها شود!
چرا که نه ... باید هم در دل این شهر آشوب فوتبال باباجونها مکرم به پاس چنین مدیریتهای حرف برانگیزشان محملی شوند برای بهانهجوییهای مکرر هر تیمدار رنگی و ایضا هر مربی و هر بازیکن و هر هوادار تا با فرار رو به جلویشان کم کاریها و ناکامیهای مدیریتی و فنی و قرض و قولهها و بدهکاریها خود را به این باباجونها گره بزنند!
استقلال بَرنده بُرنده
پایان دغدغهها در خط آتش
امیر فروزش
استقلال یک پیروزی پرگل در برابر پدیده بحرانزده به دست آورد تا با یک برد خارج خانه ضمن تکیه بر صدر جدول با انگیزه و روحیه بیشتری در هفتههای آینده به مصاف سایر مدعیان برود. استقلال در این دیدار به یک گل زودهنگام دست یافت تا در ادامه مسابقه کار را برای خود راحتتر کرده باشد. گل اول و دوم استقلال روی حملات سریع به دست آمد و استقلالیها در این دیدار در این زمینه بسیار خوب کار کردند.
آنها در زمین پدیده بعد از ازدست دادن توپ با توپگیری سریع فشار را بر روی این تیم حفظ میکردند. هرچند که تیم پدیده نیز در فاز دفاع به حمله روز خوبی را سپری نکرد. در این دیدار روز درخشش پیستونهای راست و چپ تیم استقلال بود و کوین یامگا و جعفر سلمانی هر دو بسیار خوب کار کردند و با نفوذهای خود در حملات تیم استقلال نقش پررنگی را ایفا کردند. یامگا کاملا در ترکیب تیم استقلال جا افتاده و توانسته به خوبی جای خالی کاپیتان وریا غفوری را پر کند. مهدی مهدیپور در سمت راست و امیرحسین حسینزاده هافبک میانی تیم استقلال وظیفه اضافه شدن به جناحین را بر عهده داشتند تا ضمن ایجاد برتری عددی در حملات، در صورت از دست رفتن توپ نیز بتوانند در بازپسگیری مجدد توپ به پیستونهای خود کمک کنند.
نکته قابل توجه گلزنی هر دو مهاجم تیم استقلال در دیدار روز جمعه بود زیرا تا به اینجای رقابتهای لیگ برتر در این فصل جای خالی یک مهاجم تمامکننده در تیم استقلال کاملا مشهود بود و با گلزنی ژستد و رمضانی کمی نگرانیهای مجیدی در این خصوص کاهش یافت و هواداران این تیم نیز به آینده امیدوارتر شدند.
مهدیپور، قلب تپنده در استقلال
سرشکستـــه سربلنــد
مهدیپور بهنوعی قلب تپنده استقلال در 3 دیدار گذشتهاش بود. شماره ۹ محبوب آبیها تنها در کنترل ریتم بازی و خلق موقعیت مؤثر ظاهر نشد؛ بلکه در فاز دفاعی نیز با ۸ بازپسگیری توپ، یکی از شاخصترین چهرههای میدان بود
سام ستارزاده
شاید به یاد داشته باشیم که مهدی مهدیپور در ابتدای فصل گذشته برای جانشینی علی کریمی به جمع آبیپوشان پایتخت اضافه شد تا استقلالیها که در بازیهای پایانی لیگ نوزدهم بهشدت به مهارت بازیگردانی و خلاقیت علی کریمی کوچک وابسته شده بودند، پس از پیوستن هافبک محبوبشان به القطر خلأ وی را حس نکنند. با این حال، آبیها یک سال و اندی به انتظار نشستند تا همان مهدی مهدیپور جنگنده و هوشمند ذوبآهن و سرباز غیرقابل مهار تراکتور را در پیراهن شماره ۹ تیمشان ببینند؛ هافبکی که درست سر بزنگاه از گرد راه میرسد تا با یک پاس کلیدی غافلگیرکننده، یک ارسال دقیق و مهندسی شده، یا حتی با یک شوت از راه دور سرکش، گره از کار خط آتش تیمش باز کند.
البته برای هافبک اصفهانی استقلال، مشهد همیشه شهر خوشیمنی بوده. مهدیپور در لیگ هفدهم نیز نخستین گل و نخستین پاسگلش با پیراهن پرشورهای تبریز را ثبت کرد و در روز پیروزی 3 بر صفر تراکتور مقابل پدیده، روی تمام گلهای گرگها تأثیرگذار بود. سال گذشته نیز وی اولین گلش برای پسران آبی را در مشهد و برای محمد دانشگر ساخت. تقدیر این بود که مشهد، امسال نیز میدان درخشش مهدیپور باشد، این بار در استقلالی که خط میانیاش را پاشنه آشیل تیم میدانند.
مهدیپور البته این مرتبه یک تجربه تلخ نیز در ورزشگاه امام رضا(ع) داشت؛ برخورد با همبازی سابقش در تراکتور، علی طاهران که موجب خونریزی سرش شد اما وی پیش از سرشکستگی، سربلندی را تجربه کرد. پاس عرضی بینظیر وی که 5 مدافع میزبان مشهدی را حذف کرد و جعفر سلمانی را در موقعیت بهثمر رساندن گل اول آبیها قرار داد، یکی از ۶ پاس کلیدی مهدیپور بود که آگاهی محیطی سرشار و البته، دقت بالای وی در پاسکاری تحت فشار را نشان میدهد.
پاس گل دوم مهدیپور نیز از روی نقطه کرنر به آرمان رمضانی اهدا شد. استقلال برای سومین مرتبه در 3 دیدار اخیر، روی ضربات ایستگاهی موفق به گشودن دروازه رقبایش شد؛ آن هم در حالی که پیش از آن، یکی از پررنگترین انتقادات به شاگردان مجیدی، عدم توانایی آنان در بهرهوری از ضربات خطا و کرنر بود. جدایی هروویه میلیچ، فرشید اسماعیلی و مهدی قایدی و البته مصدومیت وریا غفوری، دست آبیها را هفتهها از یک ایستگاهیزن قهار خالی گذاشته بود. با این حال، دیگر زمانی که استقلال صاحب ضربه آزاد یا کرنر میشود و مهدیپور پشت توپ قرار میگیرد، دل کسی چندان برای ضربات آزاد بازیکنان فصل قبلشان تنگ نمیشود.
مهدیپور بهنوعی قلب تپنده استقلال در 3 دیدار گذشتهاش بود. شماره ۹ محبوب آبیها تنها در کنترل ریتم بازی و خلق موقعیت مؤثر ظاهر نشد؛ بلکه در فاز دفاعی نیز با ۸ بازپسگیری توپ، یکی از شاخصترین چهرههای میدان بود. با جایافتادن زیبر نیکنفس در خط میانی، زوج او و مهدیپور میتواند یکی از ترسناکترین زوجهای خط میانی لیگ بیستویکم لقبگیرد. تداوم روند مهدیپور میتواند خط میانی استقلال مجیدی را به گونهای متحول کند که حتی صرفنظر از عملکرد هافبک خارجی جدیدی که وعده جذب آن در نیمفصل داده شده، هواداران استقلال نمایشهای ضعیف رضاوند و سعید مهری در ابتدای فصل را به باد فراموشی بسپارند.
بازگشت هافبک همه کاره
آقای شماره ۹
سامان موحدی راد
استقلال با یک پیروزی 3 گله دیگر به تنهایی خودش را به صدر جدول رساند. بازی استقلال برابر پدیده قعرنشین همه چیز را برای استقلالیها داشت. هم مهاجمهای این تیم به گل رسیدند، هم یک کلین شیت دیگر ثبت شد. شکستناپذیری استقلال در لیگ بیست و یکم ادامه پیدا کرد و از هفته یازدهم هم رد شد و سه امتیاز به حساب این تیم واریز شد. به علاوه همه اینها، استقلالیها به مهره اصلی و گرداننده میانه میدانشان هم رسیدند. بعد از چند آزمون و خطا و بازیهای کجدار و مریز نهایتا این مهدی مهدیپور بود که با بازی خوبش در این دیدار و کسب عنوان بهترین بازیکن زمین توانست خودش را به عنوان تأثیرگذارترین بازیکن زمین معرفی کند. کسی که احتمالاً مهره کلیدی استقلال در بازیهای آینده هم خواهد بود.
استقلال این بازی را با یک تغییر در خط حمله آغاز کرد. جایی که آرمان رمضانی در کنار رودی ژستد قرار گرفت تا خط حمله بلند بالای استقلال را تشکیل دهند و از قضا هر دو هم گلزنی کردند. ژستد که در هفتههای گذشته فشار زیادی را بابت گل نزدنهایش تحمل میکرد، بعد از پاس گل هفته قبل در این هفته پایش به گلزنی هم باز شد تا استقلالیها به بازیهای پرگلتر در هفتههای آتی امیدوار شوند. استقلال تا اینجای فصل اگرچه بدون شکست بود ولی در یک سوم اول نیمفصل نخست در گلزنی مشکلات فراوانی داشت و در اغلب بازیها یا یک گل میزد یا با گلزنی در جریان بازی بیگانه بود اما در سه بازی اخیر آنها هفت گل به ثمر رساندهاند که نشان میدهد در حال رشد هستند. ژستد به جز گلزنی بازیکن مؤثری هم در این بازی بود و در نبردهای هوایی هم موفق بود. به جز ژستد، جعفر سلمانی هم در سمت چپ استقلال بار دیگر حضور مؤثری داشت. زننده گل 3 امتیازی استقلال برابر سپاهان یک بار دیگر برای استقلال گلزنی کرد تا بابک مرادی کار سختی برای ثابت شدن در سمت چپ استقلال داشته باشد.
اما مهمترین کاراکتر بازی استقلال مهدی مهدیپور بود. بازیکن شماره ۹ استقلال که نشان داد چهره مهمی در ترکیب استقلال هم هست. او دو پاس گل داد، چند پاس کلیدی در این بازی ارسال کرد و به جز آن در نبردهای تک به تک هم در میانه میدان موفق بود. بیاغراق میتوان گفت که موتور استقلال در این بازی وقتی روشن میشد که مهدیپور اراده میکرد. با این توصیف استقلالیها باید به روزهای آینده امیدوارتر باشند و دعا کنند هافبکشان را از دست ندهند.
۳ گل و ۳ امتیاز؛ باز هم تردید
ضعیفکشی در سرما
میعاد نیک
پیشبینی پیروزی تیم فوتبال استقلال مقابل تیم قعرنشین جدول ردهبندی لیگ برتر در هفته یازدهم احتمالاً به اندازه پیشگویی روشن بودن روز و یا تاریک بودن آسمان در شب آسان بود. تیم قبراق و سرحال فرهاد مجیدی که تا هفته دهم توانسته بود با تکیه زدن به رده دوم جدول لیگ خودش را در قامت یک مدعی طی یکسوم ابتدایی رقابتها نشان دهد، برای ترمیم برخی نقاط ضعف و کسب راحت ۳ امتیاز ارزشمند خارج از خانه به مشهد رفت و مقابل مجموعه بحرانزده پدیده -شهرخودرو- به برتری با افزایش تفاضل گل دست یافت تا اندوختهای گرانبها برای روزهای سخت آتی به غنیمت بگیرد.
اما آنچه در ورزشگاه ثامن از آبیپوشان طی ۲ نیمه دیده شد، نمایشی زمین تا آسمان متفاوت بود. استقلالیها در نیمه نخست هر چه در توان داشتند، برای نزدیک شدن به دروازه رقیب عنابیپوش به منصه اجرا گذاشتند و با شایستگی هر چه تمامتر هم توانستند ۳ گل مهم و حیاتی را وارد دروازه تیم فوتبال پدیده کنند اما چیزی که در نیمه پایانی از اردوگاه آبی نشان داده شد، چندان چنگی به دل نمیزد. شاید کادرفنی تیم فوتبال استقلال در نیمه اول به تمام چیزهایی که میخواست، رسیده بود و قصدی برای تجربه یک ریسک یا چالشهای جدید نداشت اما همین امر اگر با چاشنی خوششانسی همراه نمیشد، شاید فرهاد مجیدی و شاگردانش نمیتوانستند با کلینشیت و یک پیروزی بیاسترس به تهران برگردند.
مهمترین نکته این بازی در پیکان آتش آبیها نهفته بود؛ جایی که هم آرمان رمضانی و هم رودی ژستد توانستند در لیگ بیستویکم گلزنی کنند و تا حد زیادی از زیر فشارهای طاقتفرسای انتقادات رسانهها و طیف هواداری بگریزند. فرهاد مجیدی پیش از کسب حداکثر امتیاز میبایست بابت به ثمر رسیدن ۲ گل توسط مهاجمانی که در روزهای نامناسبی به سر میبردند، خوشحال باشد و سپس هم به تداوم روند خوب جعفر سلمانی ببالد که در روزهای نخست تنها نقد میشد و مورد هجمههای جدی قرار داشت. استقلال در مشهد هم به سیستم مبتنی بر ۳ مدافع پایبند ماند و فرهاد مجیدی نشان داد که میتواند به مهره قابل اتکایی نظیر عارف آقاسی اعتماد کند. نیمکتنشین شدن محمد دانشگر در اوج آمادگی و یا نرسیدن بازی به امیرارسلان مطهری و بابک مرادی در این شرایط، پیامی روشن از سمت کادرفنی آبیها به ستارههاست که در صورت بهبود نمایش فنیشان، قطعاً به ترکیب اصلی خواهند رسید. نهایتاً شاید بتوان این پرسش را مطرح کرد که چرا بین ۲ نیمه، این قدر تفاوت در اکثر بازیهای استقلال دیده شده و آبیها برخلاف رقیب سنتی، عموماً در نیمه مربیان در موضع ضعف بودهاند. فرهاد مجیدی برای بقا در این کورس جذاب باید تعدادی ایراد باقیمانده را برطرف کند و این گپ نمایشی، یکی از مهمترین آنهاست.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو