عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6904 /
۱۴۰۰ يکشنبه ۳۰ آبان
|
بحران تازه فوتبال آلمان
بازی بزرگ لیگ قهرمانان بدون تماشاگر شد!
رکوردزنی ثبت موارد جدید ابتلا به ویروس کرونا در آلمان، به سرعت تأثیر خود را بر فوتبال این کشور نیز گذاشت و مسابقه تیمهای بایرنمونیخ و بارسلونا در هفته پایانی مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا، چهارشنبه 18 آذر و بدون حضور تماشاگران در آلیانز آرنا برگزار خواهد شد.
ثبت بیش از 65 هزار مبتلای جدید در یک شبانهروز (پنجشنبه) که رکورد جدیدی از موارد ابتلا در آلمان از آغاز همهگیری کرونا بود، مقامات هر 16 ایالت این کشور را وادار به تشکیل جلسه و اعمال محدودیتهای جدید کرد. براین اساس و در مناطقی که نرخ بستری مبتلایان بیش از 3 نفر در هر 100 هزار نفر باشد، افراد واکسینه نشده حق حضور در مکانهای عمومی نظیر ورزشگاهها، رستورانها و اماکن فرهنگی را نخواهند داشت. اکنون به جز 4 ایالت (از جمله هامبورگ) سایر ایالتها نرخی بالاتر از 3 بستری در هر 100 هزار بیمار را در یک هفته گذشته ثبت کردهاند.
قوانین جدید که در آلمان به 2G معروف شده و البته نام آن به دلیل نزدیکی به فناوری اینترنتی به سوژهای در آلمان تبدیل شده، افراد را تنها پس از واکسینه شدن و ارائه تست منفی مجاز به حضور در اماکن عمومی کرده است؛ البته این قانون هم تنها مختص به مناطقی با نرخ بستری حداکثر 6 نفر در هر 100 هزار نفر است و در مناطقی با نرخ بالاتر، محدودیتهایی از نظر فاصلهگذاری و برقراری ارتباطات نیز لحاظ خواهد شد.
در ایالت باواریا، ورزشگاهها تا روز 15 دسامبر (24 آذر) تنها مجاز به استفاده از 25 درصد از ظرفیت خود هستند و افزون بر آن، مقررات منع تردد از ساعت 10 شب نیز وضع شده است؛ بازی بایرن مونیخ در مقابل بارسلونا نیز به همین دلیل (ساعت آغاز بازی) بدون تماشاگر خواهد بود.
تیمهای بوندسلیگایی از ابتدای فصل 22-2021، تا سقف 50 درصد از ظرفیت یا 25 هزار تماشاگر (هر کدام کمتر بود) مجاز به پذیرش تماشاگر بودند و با پیشروی فصل و کاهش نرخ ابتلا، محدودیتها به تدریج برداشته شد؛ به طوری که بایرن در آخرین بازی خود قبل از تعطیلات بازیهای ملی نوامبر (مقابل فرایبورگ) برای اولین بار پس از حدود 20 ماه با ظرفیت 100 درصدی آلیانز آرنا میزبان تماشاگران شده بود اما اکنون و با اعمال محدودیتهای جدید (که از روز دوشنبه اجرایی میشود) آلیانز آرنا دوباره برای مدتی، خلوتتر میشود.
بحران دیگری که آلمان با آن دست و پنجه نرم میکند، پایین بودن نرخ تزریق واکسن بوده است. پس از آمار بالای فصل بهار، واکسیناسیون روندی نزولی گرفت و اکنون تنها حدود 70 درصد از جمعیت هدف، به طور کامل واکسینه شدهاند. در این میان، ستارهای مانند یوشوا کیمیش نیز یکی از مهمترین حامیان پروژه «واکسیناسیون انتخابی، نه اجباری» بوده و با تصمیم به عدم دریافت واکسن، صدای دولتمردان را بالا برده است؛ سیاسیونی که درخواست کردهاند ورزشکاران نیز مشمول قانون 2G شوند. سرژ گنبری و جمال موسیالا نیز دیگر بازیکنان بایرن هستند که عدم تزریق واکسن را انتخاب کردهاند.
کیمیش به خاطر ارتباط با فردی مبتلا به کرونا، تمرین پنجشنبه و در نهایت بازی جمعهشب بایرن برابر آگسبورگ را از دست داد و حضور او در بازی روز سهشنبه برابر دیناموکیف نیز با علامت سؤال مواجه است. در حقیقت، کیمیش ممکن است حتی بازی دو هفته بعد بایرن برابر دورتموند را هم از دست بدهد، افراد واکسینه نشده پس از ارتباط با فرد مبتلا ملزم به گذراندن دوره قرنطینه طولانیتری هستند.
کیمیش پس از مثبت شدن تست کرونای نیکلاس سوله، بازیهای نهایی آلمان در مقدماتی جامجهانی برابر لیختناشتاین و ارمنستان را هم از دست داده بود. بایرن در کنار سوله، از حضور جوزیپ استانیشیچ هم به همین علت محروم شده است. ایدههای کیمیش واکنشهای فراوانی را در بالاترین سطوح برانگیخت و حتی آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان نیز در این خصوص خطاب به کیمیش اعلام کرد میتوان شواهد و مستندات علمی مناسبی را برای پاسخ به سؤالات و شبهات این افراد در نظر گرفت. یولین ناگلزمن نیز که با وجود واکسینه شدن به علت ابتلا به کرونا 4 بازی بایرن را از دست داد، گفته این افراد برای او تفاوتی با سایرین ندارند اما بازیکنان باید در نظر بگیرند در چنین شرایطی، با خطر از دست دادن جلسات تمرینی و مسابقات بیشتری مواجه خواهند بود؛ سخنانی که آشکارا خطاب به کیمیش گفته شده و میتواند بر جایگاه او در تفکرات ناگلزمن نیز نقش مهمی بازی کند.
طنزیم
شت کوین کتف کلاغ و لیگ برتر ایران
هومن جعفری
اگر از علاقهمندان بازار«کریپتوکارنسی» یا بازار رمزارزهای دیجیتال باشید، قطعاً میدانید که دقیقاً عین هر بازار مدرن و رو به پیشرفتی، اینجا سنت به سنت همه حسابها مشخص است! یعنی شما میدانید ارزهای بیارزش و سرکاری بازار که دوزار هم نمیارزند و پشتوانهای ندارند، دقیقاً قیمتشان چقدر است، میزان عرضهشان چقدر است، در تمام سالهای حیات خود چقدر فروختهاند، در کدام صرافیها به فروش میرسند، چقدر در طول مدت عرضه خود پیشرفت یا سقوط کردهاند و قیمتشان دقیقاً در هر لحظهای که اراده کنید بدانید، چقدر بوده!این تازه ارزهای بیاهمیت است. حالا شما تحقیق کن ببین روند صعود و نزول ارزهای معتبر چطوری بوده. بیت کوین و بقیه شرکا از چند سنت شروع کردهاند و به چقدر رسیدهاند. نمودار سقوط و صعودشان چطوری بوده. در دسامبر چه وضعی داشتهاند! در نوامبر کجای کار بودهاند. احتمالاً سال بعد چه میشوند!حالا همه اینها را بگذارید کنار و به این سؤالها فکر کنید.
الف: میزان ظرفیت ورزشگاههای حاضر در لیگ برتر و لیگهای پایینتر دقیقاً چقدر است؟
ب: میزان ارزش تبلیغات دور زمین در لیگ برتر ایران در سالهای اخیر چقدر بوده و چقدرش به باشگاهها و نهادهای دیگر رسیده است؟ همچنین چقدر از این پولها پرداخت نشده؟!
ج. میزان بلیت فروشی در فوتبال ایران چقدر است؟ در هر لیگ چقدر بلیت میفروشیم؟ چقدر به باشگاهها حق بلیت فروشی پرداخت کردهایم؟
همین سه سؤال را جواب بدهید. هزار سؤال دیگر سر جای خودش میماند.
نتیجه اخلاقی: تا زمانی که ما، برای لیگ ملی خودمان به اندازه شت کوین کتف کلاغ ارزش قائل نیستیم، نتیجهاش همین چیزی میشود که میبینید!
پرسپولیس امسال، یادآور پرسپولیس کالدرون
مازیار گیلکان
پرسپولیس بیش از همه باید از خودش شکایت داشته باشد که چرا در پایان هفته پنجم در کورس بالای جدول نیست، جایگاه پیشین خود -صدر جدول- را به آلومینیوم اراک باخته و با ۸ امتیاز، تیم هفتم جدول لیگ برتر است اما فراموش نکنیم که در هفته پنجم، جدول چندان معنایی ندارد و فاصله پرسپولیس تا استقلال ۳ امتیاز و تا صدرنشین جدول -آلومینیوم- نیز ۳ امتیاز است. فاصله ۲ امتیازی تا سپاهان نیز نشان میدهد که پرسپولیس آنچنان که همه دچار تصورش شدهاند، بحرانزده نیست و چه بسا خیلی زود خود را به جمع رقیبان برگرداند. پرسپولیس با گابریل کالدرون که مربی موفقی در پرسپولیس بود و بعد از برانکو ایوانکوویچ توانست پرسپولیس را به پای قهرمانی برساند و نیمفصل به دلیل بدعهدی باشگاه در پرداخت دستمزد از پرسپولیس جدا شد، در هفته ششم، تیم هفتم جدول بود. آن پرسپولیس کالدرون البته با مدعیان قهرمانی در هفتههای آغازین بازی کرده بود و پرسپولیس فصل جاری با یحیی گلمحمدی از جمع مدعیان اصلی هنوز رویارویی سختی نداشته است. (البته اگر گلگهر و آلومینیوم را مدعیان واقعی فصل ندانیم.) پرسپولیس میتواند خیلی زود امتیازات بر باد رفته را جبران کند و در جمع مدعیان اصلی باشد اما به شرط آنکه یحیی نیز مثل کالدرون ساختن تیمش را دقیق و مرتب پی بگیرد و در بازسازی توان تیمش کوتاهی و اشتباه نداشته باشد. کالدرون خیلی زود مشکلات تیمش را شناخت و سعی کرد تیمش را بسازد و به صدر جدول برساند. پرسپولیس نیروی انسانی قابل اعتنایی دارد، بازیکنانی که هر کدام میتوانند در تیم آثاری بزرگ داشته باشند. تیم جدید پرسپولیس اما هنوز تیم نشده است و برای ساخته شدن به زمان نیاز دارد. مسأله اما این است که این زمان نباید طولانی شود. یحیی گلمحمدی و همکارانش باید به کار ساختن تیم سرعت بدهند، وگرنه فاصله بیشتر میشود و جبران سختتر. تیم کالدرون در وضعیتی بدتر فصل را شروع کرده بود و ۵ امتیاز از صدر عقب افتاد، پرسپولیس امسال اما فاصله کمتری با صدر دارد و هنوز برای جبران کارش پیچیده نیست. پرسپولیس از خط دفاع تا خط حمله نیاز به ایدههای بهتری دارد. گل خوردن نباید به عادت در بازیها تبدیل شود چون همیشه جبرانش آسان نیست و همیشه نمیتوان از شکست فرار کرد. کیفیت دروازهبانهای پرسپولیس میدانیم چقدر عالی است اما کیفیت امروز آنها باید در اندازهای باشد که پرسپولیس خود را با کلینشیت نجات دهد.
خلأ جانشینی
سلام به روزهای سخت
سامان موحدی راد
حالا بعد از سومین بازی پیاپی همراه با از دست دادن امتیاز باید پذیرفت که پرسپولیس وارد روزهای بحرانی شده.
از دست دادن امتیاز برابر آلومینیوم، گلگهر و مس رفسنجان که حداقل دوتای آنها در لیست بازیهای آسان فصل پرسپولیس به شمار میرفتند، نشان میدهد که تیم یحیی گلمحمدی به روزهای سختش سلام کرده است. مهمترین مشکل پرسپولیس در حال حاضر از دست دادن بازیکنانی است که نتوانسته برای آنها جایگزین مناسب پیدا کند.
اگرچه سرخها در فصل نقل و انتقالات خوب عمل کردند و بازیکنان زیادی را به خدمت گرفتند اما گویا بازیکنان به خدمت گرفته شده، آن کیفیت لازم برای آنها را نداشتهاند.
یحیی گلمحمدی البته در کنفرانس خبری بعد از بازی، بار دیگر بهانهجویی کرده و بسته بودن پنجره را عامل این نتایج ضعیف دانسته اما نباید فراموش کنیم که خودش هم در شکلگیری چنین وضعیتی در پرسپولیس بیتأثیر نبوده. معمولیترین بازیکنان در پرسپولیس یک دهه اخیر به سوپر استارهای فوتبالی تبدیل میشدند و این هنر مربی بود که از سادهترین بازیکنان هم بازیهای درخشانی در حد تیمش میگرفت.
فراموش نکنیم که کنعانیزادگانی که حالا رفتنش برای پرسپولیس به یک بحران تبدیل شده، یکی از ضعیفترین چهرههای لیگ ایران بود. مدافعی نامطمئن با اشتباهات فراوان که وقتی به پرسپولیس آمد، دوباره احیا شد و حالا شانس اول بازی کردن در قلب خط دفاعی در جامجهانی است.
اینکه احمد نوراللهی بهترین هافبک لیگ ایران در چند سال اخیر بود، چشمپوشیدنی نیست ولی اینکه شما نتوانید از بازیکنی در کلاس رضا اسدی هم بازی خوب و درخشانی بگیرید، ضعف شماست. به هر حال پرسپولیس دیگر برای تیمهای ایرانی دست یافتنی شده. تیم مقتدر پنج سال گذشته حالا در سه هفته 7 امتیاز از دست داده است.
شاید بتوان بخشی از این بحران را پشت جنجالهایی چون بسته بودن پنجره، از دست دادن ستارهها در بازار نقل و انتقالات و عوامل پشتپرده نسبت داد اما نمیتوان تا ابد پشت این مسائل پنهان شد. پرسپولیس برای ادامه سلطه خود بر فوتبال ایران باید هرچه زودتر به فلسفه اصلی خود بازگردد.
فلسفهای که برانکو در این تیم جا انداخته بود؛ تیمی مقتدر که پیش از حضور در زمین به صورت ذهنی برنده میدانها بوده و به دنبال بهانه جویی نبود.
دلتنگی قرمزها برای زوج دفاعی تیمملی
بیگانــــه با همیشــــه
شاید بتوان بخشی از این بحران را پشت جنجالهایی چون بسته بودن پنجره، از دست دادن ستارهها در بازار نقل و انتقالات و عوامل پشتپرده نسبت داد اما نمیتوان تا ابد پشت این مسائل پنهان شد
سام ستارزاده
شاید تابستان سال گذشته نمیشد تصور کرد که واژههای «پرسپولیس» و «کلینشیت» با چنین سرعتی با یکدیگر بیگانه شوند. پس از گذشته پنج هفته، قرمزهای پایتختنشین تنها تیم لیگ بیستویکم هستند که در ۵ دیدار نخستشان از هر تیمی گل دریافت کردند. چه با سیستم چهار دفاعه یا سه دفاعه، چه با بوژیدار رادوشویچ و حامد لک.
در ورزشگاه شهید زینعلی نیز سوپرگل تکرارنشدنی عقیل کعبی در حالی به ثبت رسید که پیش از آن، تیرک دروازه سرخپوشان دو مرتبه مانع رسیدن مس رفسنجان به گل برتری شده بود و یک بار نیز رادوشویچ کروات با یک مهار جانانه پرسپولیس را روی پا نگاه داشته بود.
تغییر آرایش از سیستم متداول سالهای اخیر به آرایش ۳-۴-۳، تصمیمی بود که قرار بود شوک فنی به تیم وارد کند اما تاکنون نتیجه عکس داشته. عدم آشنایی بازیکنان به شیوه بازی سه دفاعه، موجب شد تا در سرچشمه کانالهای کناری زمین مطلقاً در اختیار تیم میزبان باشند و بارها دروازه پرسپولیس با طرح موقعیت از این مناطق در معرض آسیب قرار بگیرد.
دو سال قبل، آندرهآ استراماچونی که این دفاع را در سطح نخست فوتبال جهان هم پیاده ساخته بود، شش هفته زمان صرف جا انداختن این شیوه دفاع و رساندن پسران آبی به اوج هماهنگی در این آرایش کرد. برای گلمحمدی و کادری که این شیوه بازی برای خودشان نیز جدید محسوب میشود و در لیگ فشرده امسال، این تغییر آرایش میتواند پرهزینهتر هم باشد.
تفاوت میان دفاع متزلزل امسال قرمزها و دفاع رسوخناپذیر پارسال آنها را جایی از قلب خط دفاع تیمملی نمیتوان یافت. نمایشهای زوج شجاع و کنعانی در دور مقدماتی جام جهانی که جنگندگی بالا، هوش محیطی، تجربه غنی و حتی قدرت فرماندهی این زوج را بهخوبی نشان میدهد و حاصل آن نیز ۴ کلینشیت و تنها ۲ گل خورده در ۶ بازی اخیر یوزهای پارسی بود، نشان میدهد که دل سرخها بیش از هر مهرهای باید برای این دو نفر تنگ شده باشد؛ بهویژه آن که آسیبپذیری روی توپهای هوایی، فصل مشترک تمام پرسپولیسهایی بود که یحیی گلمحمدی در فصل جاری آماده ساخت.
با باز شدن پنجره نقلوانتقالاتی سرخها، وحدت خنانوف شاید بتواند بهعنوان یک مدافع باهوش برای پرسپولیس نقطه ضعف این تیم را اندکی ترمیم کند اما دیگر برای سرخها واضح است که بدون پیدا کردن دستکم یک جانشین برای الماسهای خط دفاعشان، بازگشت صلابت گذشته به خط دفاعشان میتواند فرآیندی بهشدت زمانبر باشد.
در چنین روزی
مجتبی رفیعی
هفت سال پیش در چنین روزی روزنامه ایران ورزشی تیتر نخست خود را به فوت غلامحسین مظلومی بازیکن و ستاره اسبق استقلال اختصاص داده بود. در مطلبی به قلم حمیدرضا عرب در این باره میخوانیم: «غلامحسین مظلومی را تا وقتی زنده بود بهعنوان بازماندهای از نسل طلایی فوتبال ایران میشناختیم؛ مردی که با گلهایش بارها علاقهمندان به فوتبال ملی و باشگاه استقلال را سر شوق آورد و روزگاری نیز در لباس مربی به فوتبال ایران خدمت کرد. غلامحسین مظلومی که پروازهایش در زمین فوتبال هرگز از یاد و خاطر علاقهمندان به فوتبال نمیرود، آخرین پروازش را عصر دیروز روی پرده نمایش درآورد، پرواز به جایگاه ابدی. مظلومی از آن جمله چهرههای بهیادماندنی فوتبال ایران است که هرگز نمیتوان کتاب تاریخ فوتبال ایران را به رشته تحریر درآورد و نامی از او نیاورد.» برای خواندن این مطلب میتوانید به آرشیو روزنامه ایران ورزشی مراجعه کنید.
چالش واقعی برای یحیی
سیاهچاله سرخ
میعاد نیک
با تماشای بازیهای تیم فوتبال پرسپولیس در لیگ برتر بیستویکم به راحتی میتوان میزان بالای آشفتگی و سردرگمی سرخها را احساس کرد. تیمی که طی 5 فصل اخیر به قدرت بلامنازع فوتبال ایران تبدیل شده بود و حتی از پس بحران خروج برانکو ایوانکوویچ و گابریل کالدرون هم برآمد، حالا به تیمی شبیه شده که در هر بازی هیچ چیز جدیدی برای ارائه ندارد و تنها برای نباختن پا به زمین چمن میگذارد، نه بردن. یحیی گلمحمدی که سومین فصل حضور پیاپی خود در اردوگاه سرخ فوتبال پایتخت را تجربه میکند، به صخرهای سخت برخورد کرده و در این بین مشکلات فنی قرمزها بیش از مسائل مدیریتی نمود دارد. پرسپولیسیها در همه خطوط ضعف دارند و این حقیقت از کسی پوشیده نیست. یکی از مستحکمترین خطوط دفاعی فوتبال ایران به پاشنه آشیل لیگ بدل شده و در هر بازی گل دریافت میکند. خلأ شجاع خلیلزاده و محمدحسین کنعانیزادگان با خریدهایی نظیر فرشاد فرجی، علی نعمتی و علیرضا ابراهیمی به هیچ وجه پر نشده و خط هافبک سرخها هم دست کمی از کمربند دفاعی ندارد. کمر تیم فوتبال پرسپولیس با ترانسفر احمد نوراللهی شکسته و رضا اسدی در حدی نیست که بتواند نقش همهکاره را در میانههای میدان بازی کند. در پیکان هم همه ستارهها از روزهای پرفروغ خود فاصله گرفتهاند و از صاعقههای مهدی عبدی یا عیسی آلکثیر خبری نیست. تک ستاره کمرمق سرخها هم که مهدی ترابی باشد، در تیم ملی جایی نداشته و این نشان از افت کیفی او دارد. یحیی گلمحمدی حالا با چالشی واقعی مواجه شده؛ چالشی به مکندگی یک سیاهچاله فضایی. پرسپولیس که در این فضا گیر کرده، نخستین قربانیاش را به زودی خواهد گرفت و ممکن است این امر با نتیجه شهرآورد تهران رقم بخورد. تداوم این روند و ناتوانی کادرفنی فعلی در تغییر شرایط، به صدمات جبرانناپذیری بدل خواهد شد که فرا رسیدن آن هم چندان دیر نیست.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو