عناوین این صفحه
- تکرار فینال
- نگرانی بزرگ کره جنوبی زوج آزمون- طارمی
- پاشازاده: فعلا باید با اسکوچیچ بسازیم
- اگر حامد لک آسیب ببیند، تکلیف چیست؟
- استقلال در انتظار صدور حکم کنعانیزادگان
- فدراسیون نام سهراب مرادی را خط زد
- درخشش دانمارک فقط به خاطر ایست قلبی اریکسن نیست
- طارمی: همدلی تیم ملی در زمان کیروش را جایی ندیدهام
- سه امتیاز بادآورده از سایپا پس گرفته شد
- وزنهبرداری فقط ورزش تک ستارهها نیست
- شمارش معکوس برای خداحافظی با خارجیهای استقلال
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6801 /
۱۴۰۰ دوشنبه ۱۴ تير
|
برزیل-پرو؛ نیمهنهایی کوپا آمهریکا
تکرار فینال
بعد از غلبه بر شیلی در یک آزمون سخت 10 نفره، حالا برزیل خودش را برای سرشاخ شدن با یکی دیگر از سرسختهای آمریکای لاتین یعنی پرو در ورزشگاه نیلتون سانتوس شهر ریودوژانیرو آماده میکند تا برای دومین دوره متوالی به فینال کوپا آمهریکا برسد. پرو در مرحله یکچهارم نهایی رقابتها پاراگوئه را در ضربات پنالتی شکست داد و به جمع چهار تیم نهایی صعود کرد، در حالی که برزیل میزبان پیروزی یک بر صفر مقابل شیلی را ثبت کرد تا از حضور در مرحله نیمهنهایی مسابقات تابستان امسال اطمینان حاصل کند.
بازی برزیلیها در مرحله یکچهارم نهایی برابر شیلی برای مردان تیته یک محک بسیار جدی بود اما گل لوکاس پاکتا در ابتدای نیمه دوم، در نهایت برای میزبان کافی بود تا بتواند حضورش را در مرحله نیمهنهایی قطعی کند. در واقع تیم تیته در دقیقه 48 مهاجمش گابریل ژسوس را به خاطر ضربه وحشتناکی که با کف پا به صورت بازیکن حریف یعنی یوجنیو منا زد و در نتیجه آن کارت قرمز گرفت از دست داد و خوششانس بود که تیر افقی دروازهاش مانع از رسیدن شیلیاییها به گل تساوی شد. حالا سلسائو در کنار پرو، آرژانتین و کلمبیا در جمع چهار تیم پایانی قرار دارد و به دنبال دفاع از قهرمانیاش در سال 2019 است.
برزیل بین سالهای 2011 و 2016 در فتح کوپا آمهریکا ناکام بود و در حالی که در کوپای سال 2011 در مرحله یکچهارم نهایی حذف شد، در کوپا آمهریکای 2016 حتی از مرحله گروهی هم بالا نرفت. برزیلیها اما دو سال پیش در خانه با غلبه بر پرو در فینال رقابتها قهرمان شدند و حالا دو سال بعد یک مرحله زودتر با همان حریف روبهرو شدهاند.
قهرمان 5 دوره جام جهانی به آسانی از چهار مسابقه خود در مرحله گروهی 10 امتیاز گرفت و در آنها 10 بار گلزنی کرد و تنها دو گل خورد. پس مطمئناً تعجبآور خواهد بود اگر این تیم نتواند به فینال رقابتهای امسال صعود کند.
برزیلیها اما در همین تورنمنت هم موفق به شکست پرو شدهاند. آنها 28 خرداد در دور دوم بازیهای مرحله گروهی موفق شدند پرو را با نتیجه 4 بر صفر شکست دهند که آن بازی هم در همین شهر ریودوژانیرو و استادیوم المپیک این شهر بود. علاوه بر این برزیلیها در 49 مسابقه قبلی خود با رقبای آمریکای جنوبی تنها در پنج مسابقه شکست خوردهاند که این نشان از سختی کار تیم ریکاردو گارکا برای غلبه بر پرافتخارترین تیم آمریکای جنوبی دارد. پرو از سال 1975 در این مسابقات پیروز نشده است و این تیم برای غلبه بر میزبان و صعود به فینال در ورزشگاه ماراکانا، کار سختی پیش رو دارد.
برای این بازی برزیل قادر به استفاده از گابریل ژسوس نخواهد بود چون در بازی قبلی اخراج شد و به همین دلیل پاکتا در ترکیب اصلی قرار میگیرد اما به جز او انتظار میرود سایر نفرات تیم همان کسانی باشند که در مرحله قبل برابر شیلی به میدان رفتند.
در مورد پرو هم آندره کاریلو در پایان وقت عادی مقابل پاراگوئه از زمین اخراج شد و بنابراین از بازی برابر برزیل در ریودوژانیرو محروم خواهد بود.
منبع: اسپورتس مول
ترکیب احتمالی
برزیل: ادرسون، دانیلو، مارکینیوش، تیاگو سیلوا، لودی؛ کاسمیرو، فرد؛ پاکتا، فیرمینو، ریچارلیسون؛ نیمار
پرو: گالازی؛ کورسو، راموس، سانتاماریا، ترائوکو؛ اورمنو، پنا، تاپیا، یوتون، کوئوا؛ لاپادولا
آنالیز تیم ملی از سوی حریفان شروع شد
نگرانی بزرگ کره جنوبی زوج آزمون- طارمی
قرعهکشی مرحله نهایی جام جهانی برگزار شد و مثل دو دوره قبل اصلیترین رقیب ایران برای کسب عنوان صدرنشینی تیم فوتبال کرهجنوبی به شمار میرود که در مقدماتی جام جهانی 2014 و 2018 چهار دیدار سرنوشتساز را مقابل این تیم برگزار کردیم و موفق به کسب دو پیروزی و دو تساوی مقابل این تیم شدیم. در مقدماتی جام جهانی 2018 ایران با کسب 22 امتیاز و بالاتر از کرهجنوبی که رتبه دوم را کسب کرد و 15 امتیاز داشت، به روسیه رفت. این دو مسابقه البته حالا برای اهالی فوتبال در کرهجنوبی نگرانی بسیار بیشتری با توجه به نتایج این دیدار کلاسیک آسیایی طی سالهای اخیر ایجاد کرده است و آنها نگران تکرار نتایج چهار دیدار اخیر هستند.
پس از انجام قرعهکشی، یک سایت کرهای به بررسی خط هجومی تیم ملی ایران یعنی زوج مهدی طارمی و سردار آزمون پرداخته که در مرحله قبلی نیز دو ستاره تیم اسکوچیچ بودند. این سایت در ابتدای مطلب خود ضمن اشاره به اینکه سوم شدن در گروه میتواند کار صعود را برای تیم ملی فوتبال کشورشان بسیار سخت کند، تأکید کرده که رقیب اصلی آنها در گروه اول ایران خواهد بود. همچنین به این نکته اشاره شده که تیم ملی کرهجنوبی از سال 2011 که موفق شد در مرحله یک چهارم نهایی تیم ملی ایران را در 120 دقیقه شکست بدهد، قادر به تکرار این نتیجه نشده است.
در ادامه این گزارش که با خطاب قرار دادن بنتو، سرمربی تیم ملی کره نوشته شده، آمده است: «اگر ما نتایج شش مسابقه اخیر را لحاظ کنیم، چهار باخت و دو مساوی داریم. اگرچه شرایط در تیم ملی ایران مثل دوران کارلوس کیروش خوب نیست اما نباید نسبت به بازی با ایران که همیشه بد و دردسرساز بوده، بیتوجه باشیم. الان تمرکز باید روی سردار آزمون و مهدی طارمی باشد. دو بازیکنی که هسته اصلی خط هجومی ایران هستند و در لیگ برتر روسیه و لیگ پرتغال بازی میکنند. آزمون در سال 2013 لیگ ایران را ترک کرده و در روبینکازان بازی میکرد و پس از مدتی در سال 2019 به زنیت پیوست. او در فصل 2020-2019 در 28 بازی برای تیمش به میدان رفت و موفق به ثبت 17 گل شد.»
در ادامه این گزارش به تواناییهای آزمون پرداخته شده است: «توانایی اصلی سردار آزمون در قدرت تصمیمگیری او نهفته است. سرعت و تکنیک او به اندازه مهاجمان دیگر نیست اما تمرکز او در محوطه جریمه بسیار بالا است. بیشتر گلهای آزمون با نفوذ سریع در فاصلههایی است که میان مدافعان حریف ایجاد میشود و بلافاصله پاس را میگیرد و ضربه نهایی را وارد میکند. او فصل گذشته به تنهایی برای زنیت 19گل زد تا این تیم برای سومین سال پیاپی قهرمان لیگ روسیه شود.»
این سایت با توصیف طارمی به عنوان یک گلزن به مانند سردار آزمون ادامه داده است: «طارمی فعالیتهای بسیار گسترده و متنوعی در خط مقدم و خط دوم بخش هجومی تیم ملی ایران دارد و از مهارتهای فوقالعادهای نظیر موقعیتیابی و ارسال پاسهای کلیدی برخوردار است. این مهارتها در سطح اروپا هم نشان داده شده است. او در فصل 2020-2019 طی 30 مسابقه 18 گل برای ریوآوه به ثمر رساند و با این عملکرد به باشگاه معتبر پورتو پیوست و توانسته در 34 مسابقه 16 گل بزند و 15 بار پاس گل بدهد.»
در بخش بعدی این گزارش به عملکرد این دو بازیکن در تیم ملی ایران اشاره شده است: «همینطور که این دو بازیکن در باشگاههای خود بسیار مؤثر عمل میکنند، در تیم ملی ایران هم فعالند و سردار آزمون موفق به ثبت 34 گل در 52 مسابقه شده است و طارمی در 47 مسابقه 22 گل به ثمر رسانده. آمادگی جسمانی این دو بازیکن هم عالی است و در رقابتهای اروپایی هم حضور داشتهاند و با این وصف به نظر میرسد موانع اصلی موفقیت کرهجنوبی در دو بازی با ایران باشند.»
در پایان این گزارش نیز به اهمیت کنترل این دو بازیکن در دو بازی کرهجنوبی برابر ایران و اهمیت آن در راهیابی کرهایها به جام جهانی پرداخته شده است؛ دو دیداری که طبق برنامه اعلام شده از سوی AFC در تاریخهای 12 اکتبر 2021 (20 مهرماه 1400) برای کرهایها دور از خانه خواهد بود و دیدار برگشت 22 مارس 2022 (4 فروردین 1401) در خاک کرهجنوبی برگزار میشود. البته هنوز کنفدراسیون فوتبال آسیا به صورت رسمی مکان برگزاری بازیها را مشخص نکرده است.
مربی آلمانی یا ایتالیایی با این شرایط کنار نمیآید
پاشازاده: فعلا باید با اسکوچیچ بسازیم
مصاحبه
امیر اسدی
نتایج تیم ملی در بحرین، صعود به دور نهایی مقدماتی جام جهانی 2022 و همچنین قرعهکشی و همگروهی با کرهجنوبی، لبنان، سوریه، عراق و امارات اتفاقاتی است که برای فوتبال ایران در یک ماه اخیر رخ داده است. مهدی پاشازاده با سابقه بازی برای تیم ملی در مقدماتی جام جهانی 1998 معتقد است ایران در گروه مناسبی قرار گرفته و برای صعود همه چیز دست خودش خواهد بود. پاشازاده در این باره میگوید: «گروه ما نسبت به گروه دیگر خوب و مناسب است. حداقل در شرایطی که تمام اتفاقات منفی بود، این بار یک اتفاق مثبت و به سود تیم ملی رخ داد. تیم خوبی داریم و میتوانیم امیدوار به صعود باشیم. اگر همه بازیکنان در اوج باشند، از همین حالا میگویم که میتوانیم حتی به عنوان تیم اول راهی جام جهانی بشویم.»
مدافع سابق تیم ملی معتقد است ایران برای صعود شرایط بهتری نسبت به سایر تیمها دارد: «همه ما خوب میدانیم که حضور چند تیم عربی در یک گروه تا چه اندازه میتواند خطرساز باشد. بخصوص در روزها و هفتههای پایانی که برخی از آن تیمها موقعیت صعود را از دست دادهاند و برخیهایشان برای صعود میجنگند. آن وقت است که دیگر نمیشود نتایج را پیشبینی کرد. البته اگر خودمان درست عمل کنیم، به نتایج دیگر کاری نخواهیم داشت.»
تقابل با کرهجنوبی شاید حساسترین بازی تیم ملی در این رقابتها باشد. پاشازاده در این مورد هم صحبت میکند: «هنوز نمیدانیم بازیها چطور برگزار میشود و آیا رفت و برگشت است یا به صورت متمرکز در یک کشور. با این حال همه میدانیم که رقیب اصلی ما کرهجنوبی است، هرچند باقی رقبا را نباید دست کم بگیریم. برای بازی با کره هم از نظر روحی روانی برتر هستیم. چون طی 10 سال اخیر هرگز ما را شکست ندادهاند و در شش بازی آخر هم چهار بار به پیروزی رسیدهایم. البته اینها فقط از لحاظ روانی میتواند باعث برتری ایران باشد.»
پاشازاده درباره ستارههای تیم ملی در بحرین میگوید: «در تیم ملی ایران همه بازیکنان در سطح بالایی قرار دارند اما مهدی طارمی، سردار آزمون، علی قلیزاده و مهدی قایدی همه خوب بودند و البته بازیکنان دیگر هم درخشیدند. بازیکنان ما مستعد هستند اما تیم ملی بازی تدارکاتی هم میخواهد تا بیشتر به هماهنگی برسد. متأسفانه از حالا میشود پیشبینی کرد که از بازی تدارکاتی خبری نخواهد بود و این خیلی بد است.»
او موافق ادامه همکاری با اسکوچیچ هم هست، چرا که به اعتقاد پاشازاده در مقطع فعلی مربی جدید زمان نداشت تا بازیکنان و جو حاکم بر فوتبال ایران را بشناسد: «وقتی مربی را میآوریم و در شرایطی که همه میگفتند کار برای صعود سخت است، کار میکند و ما را با اقتدار به مرحله بعد میرساند، بیانصافی است او را کنار بگذاریم و سراغ گزینههای دیگر برویم. اگر میخواستیم مربی جدید بیاوریم، باید یک ماه مذاکره میکردیم و پول هنگفت هم میدادیم. پول که نداریم، بنابرین دوباره اتفاقات مارک ویلموتس رخ میداد. امکانات هم که نداریم و اگر یکی مثل کیروش هم میآمد دوباره ناراحتی و اعتراض به کمبودها آغاز میشد. همه اینها روی ادامه همکاری با اسکوچیچ تأثیر گذاشت و به نظرم انصاف و البته بخش حرفهای ماجرا اینگونه حکم میکرد که اسکوچیچ بماند. باید در این مقطع زمانی با او بسازیم و چشم به دیدارهای نهایی مقدماتی جام جهانی بدوزیم. ضمن اینکه کرواتها روحیهای دارند که با هر شرایطی میسازند و خودشان را وفق میدهند. شاید اگر مربی آلمانی یا ایتالیایی بود با کمبود امکانات کنار نمیآمد اما کرواتها حرفی نمیزنند و فقط کارشان را انجام میدهند.»
پاشازاده با سابقه سالها بازی و کاپیتانی در استقلال، درباره شرایط این تیم هم صحبت میکند: «استقلال نیاز به آرامش دارد. هر چه آرامش بیشتر باشد، تمرکز هم بالا میرود. استقلال بازیکنانی قوی دارد اما اختلافات داخلی به تیم ضربه میزند. امیدوارم با حضور اعضای جدید در هیأتمدیره، استقلال به دور از چالش، خود را آماده حضوری موفق در لیگ و جام حذفی بکند.»
یک سؤال مهم از سران «سرخ»
اگر حامد لک آسیب ببیند، تکلیف چیست؟
نگاه
وصال روحانی
در حالی که مشکل بوژیدار رادوشویچ هنوز حل نشده و نه مبالغ معوقه وی را داده و نه به خواستههای فصل جاری او توجه کردهآند، اگر حامد لک آسیب جدی ببیند و نتواند چند هفته بازی کند، تکلیف قرمزهای پایتخت در روزهای پایانی و بسیار حساس یک فصل طولانی چه خواهد شد؟
رادوشویچ از فرط کملطفیهای سران پرسپولیس به زاگرب بازگشته و از آنجا و فقط از طریق پیغام و پسغام با آنها در حال چانه زدن بر سر مبالغ درخواستی خود است. در چنین شرایطی اگر حامد لک که طی یک سال و اندی عضویتاش در تیم فوتبال پرسپولیس حضوری بسیار موفق را تجربه کرده و طوری ظاهر شده که کمتر کسی غیبت علیرضا بیرانوند (کوچ کرده به بلژیک) را حس کرده، در مسابقهها یا تمرینات سرخها به گونهای مصدوم شود که چارهای جز چند هفته حاشیه نشینی برایش نماند، آیا قرمزها دروازهبانی در اختیار دارند که بتواند جای لک را در پنج بازی باقیمانده لیگ و دیدار حساس یکچهارم نهایی جام حذفی مقابل رقیب بزرگ و قدیمی (استقلال) پر کند؟ سنگربان سوم پرسپولیس کم تجربهتر از آن است که بتوان از او چنین چیزی را خواست و اگر دروازهبان تیم امید پرسپولیس هم مشکل اداری و قراردادی برای حضور در دروازه تیم اصلی باشگاه نداشته باشد از نقصانی مشابه (کمی تجربه در این سطح بالا) رنج میبرد و بههمین سبب است که باید بسیار جدی پرسید تکلیف سرخها در صورتی که لک در هفتههای حساس پیشروی آسیب ببیند و دست و یا پایش وبال گردن او شود چه خواهد بود؟
اگر «لک» در میدان نبود
اینک که هر امتیاز کسب کرده یا هدر داده توسط پرسپولیس و سپاهان در صدر جدول لیگ سهم عظیمی در ترسیم سرنوشت نهایی آنها دارد، آیا سنگربانان جوان و کم تجربهای که جانشین لک در صورت مصدومیت وی میشوند، میتوانند گلیم خود و تیمشان را از آب بیرون بکشند و تیم را به ساحل نجات برسانند؟ درست است که پرسپولیس خط دفاع فوقالعادهای دارد و یکبار دیگر بهترین بیلان فصل را در این زمینه برجای نهاده اما همگان به چشم دیدهاند که چگونه لک در طول فصل با دهها «سیو» چشمگیر خود به نجات سرخها آمده و اگر کمکهای بزرگ او در این زمینه در کار نبود الان آنها در چنین جایگاه رفیعی قرار نداشتند. جایگاهی که مدعی جدی فتح دوباره لیگ هستند، به جام حذفی هم نگاهی امیدوارانه دارند و شهریورماه در صورت عبور از سد استقلال تاجیکستان یکی از 8 تیم حاضر در مرحله یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا تلقی خواهند شد.
بدون جوابی امیدساز
حتی اگر بر این باور باشیم که مدیران ارشد پرسپولیس به سبب کلاننگریهایشان و لزوم توجه به مسائل عظیمتر باشگاه از اهمیت مسأله دروازهبان کروات و توانا و متعصب تیمشان غافلاند، چنین چیزی را نمیتوان بهکادر فنی و «فوتبال فهم» پرسپولیس نسبت داد و قطعاً گلمحمدی، مطهری و دستیارانشان کاملاً واقفاند که چنانچه لک حتی برای دو هفته از صحنه خارج شود، شاید به قیمت از دست رفتن کل فصل برای این تیم تمام شود و هر دو جام داخلی از مشتشان بیرون بیفتد. در همین بازی اخیر پرسپولیس با گلگهر سیرجان که کش و قوس و حاشیههای زیادی داشت، در یکی دو باری که حامد لک در برخورد با حملهوران فیزیکی تیم سیرجانی رنجور شد و روی زمین افتاد و به سختی و پس از چند دقیقه مداوا از نو روی پای خود ایستاد این ترس طبیعی و بدیهی در دل قرمزها و هوادارانشان ریشه دواند که اگر قضیه او جدی باشد و بلند نشود و دو سه هفتهای قادر به بازی نشود، تکلیف چیست و سرخها باید از کدام گزینه آماده و قوی بهجای او استفاده و کدامین سنگربان را به طور عاجل جانشین وی کنند و طبعاً این پرسشی است که به سبب فقدان تجربه سطح بالا نزد دروازهبانان جوانتر پرسپولیس و در دسترس نبودن رادوشویچ پرتجربه جواب صریح و سریع و امیدسازی برای آن وجود ندارد.
این زنگ خطر پرطنین
اینجا و با جمعبندی همین موارد و مطرح شدن سؤالاتی از همین دست باید پرسید آیا مدیران و تصمیمگیرندهها در پرسپولیس برخورد اصولی و درستی با قضایای رادوشویچ داشته و او را به گونهای هدایت و قانع و در مسیر مناسب به پیشراندهاند که کار به نقطه بحرانی فعلی کشیده نشود و مصدومیت احتمالی یک نفر نتواند کل اندوختههای یک فصل را برباد بدهد؟ حتی اگر لک تا پایان فصل سالم بماند و مسابقهها را از دست ندهد و سرخها با کمک او به موفقیتهای تازهای برسند، بازهم سیاست عدم پرداخت دیون رادوشویچ و دلسرد کردن او تا حد و مرزی که تیم را رها کند و برود (و آنهم با توجه به علاقه و عشق مفرطی که به قرمزها دارد) یک بیسیاستی آشکار در جمع مدیران باشگاه سرخ به حساب میآید و یک نقطه منفی بزرگ برای آنها است و میتوان مربیان پرسپولیس را هم ملامت کرد زیرا نتوانستهاند اهمیت این موضوع را آنقدر به مدیران غیرفنی تفهیم و زنگ خطر را پرصدا و پرطنین کنند که آنها با دست برداشتن از روشهای قبلیشان بهگونهای اقدام کنند که رادوشویچ راضی شود و دوباره در تهران مستقر گردد و منتظر و آماده هر تحول مثبت یا رویداد منفی شود. در آن صورت اگر لک دچار حادثهای سوء شد رادوشویچ میتواند با کمترین فوت وقت و عارضه جای او را بگیرد و بهگونهای عمل کند که بعداً برای قرمزها این حسرت عمیق بهجای نماند که جامها و افتخارات را به سبب تجربه اندک جانشینان موقتی لک از دست دادهاند.
به ماجرای مدافع پرسپولیس رسیدگی میشود؟
استقلال در انتظار صدور حکم کنعانیزادگان
باشگاه استقلال شکایتی را به کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال برده که در آن به رفتار محمدحسین کنعانیزادگان که در فضای مجازی دست به دست شده اشاره کرده است. در فیلمی که از مدافع پرسپولیس منتشر شده این بازیکن لفظ بسیار زشتی را به یک هوادار استقلال نسبت داده که باعث ناراحتی بسیاری از هواداران باشگاه استقلال شده است.
در همین راستا مدیرعامل باشگاه استقلال توأمان به کمیته اخلاق، کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال و دادگاه فرهنگ رسانه شکایت کرده و خواستار رسیدگی به تخلف این بازیکن شده است.
از طرح شکایت باشگاه استقلال چند روزی میگذرد و با توجه به حجم انتقادهایی که از سوی هواداران و پیشکسوتان باشگاه استقلال نسبت به این ماجرا وجود دارد، انتظار است بهسرعت رأی کمیته اخلاق علیه این بازیکن صادر شود. در موارد مشابهی که برخی بازیکنان رفتارهایی از این دست را انجام دادهاند در مرحله اول حک تعلیق فعالیت صادر میشود که نمونههایی از آن در فوتبال ایران وجود داشته است اما تا به امروز کمیته اخلاق و کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال هیچ تصمیمی درباره رفتار نامناسب و دور از شأن یک ورزشکار را که از سوی کنعانیزادگان سر زده، اتخاذ نکردهاند. اوج فاجعه در ماجرای فحاشی مدافع پرسپولیس به یک هوادار استقلال آنجاست که همین کنعانیزادگان عضو باشگاه استقلال هم بود و مدتی هرچند کوتاه برای این تیم بازی کرد. حتی فیلمی از کنعانیزادگان وجود دارد که صراحتاً اعلام میکند از کودکی عاشق استقلال بوده و علاقه بسیاری به این باشگاه دارد. رفتار کنعانیزادگان با یک هوادار استقلال اما نشان میدهد او عمیقاً درگیر فضای کریخوانی شده و گذشته خود را که روزگاری برای به دست آوردن پیراهن استقلال نیز تلاش میکرد از یاد برده است. به هر حال اما اگر علایق این بازیکن را نادیده بگیریم و به انتخاب او احترام بگذاریم باید به باشگاه استقلال، هواداران و پیشکسوتانش حق بدهیم که انتظار رسیدگی سریع به تخلف این بازیکن را داشته باشند و خواستار محرومیت او شوند. دربی نزدیک است و کمترین انتظاری که استقلالیها دارند این است که به تخلف این بازیکن بهسرعت رسیدگی شود.
پنهانکاری بزرگ در مسیر معرفی وزنهبرداران المپیکی
فدراسیون نام سهراب مرادی را خط زد
گزارش
آزاده پیراکوه
اتفاقهای عجیب و غریب که منشاء آنها فدراسیون وزنهبرداری است، تمامی ندارد اما هیچکدام به این تصمیم فدراسیون نمیرسد. اتفاقی که مشخص نیست چه اسمی را میتوان روی آن گذاشت؟ یک پنهانکاری بزرگ که نمیتوان درک کرد چرا انجام شده و اصلاً فدراسیون چطور به این تصمیم رسیده است؟
از مدتها قبل سهراب مرادی یکی از چهرههای اصلی کاروان ایران برای حضور در المپیک توکیو بود. با اینکه سهمیهاش را قطعی نکرده بود اما حتی مسئولان کاروان، در حساب و کتاب تعداد سهمیه و مدال احتمالی کاروان، روی او حساب ویژهای باز میکردند. حتی وقتی در تمرین مصدوم شد، خیلی زود مسئولان کمیته ملی المپیک و فدراسیون پزشکی – ورزشی؛ دست به دست هم دادند و مرد طلایی المپیک ریو را به آلمان فرستادند تا خیلی زود مراحل درمانش طی شود. این اضطراب زمانی که کرونا شیوع پیدا کرد و المپیک یک سال به عقب افتاد، به امید تبدیل شد و باز همه سهراب را یکی از امیدهای کاروان دانستند. هزینه زیادی صرف شد تا سهراب بتواند به رقابتهای گزینشی المپیک برسد و یکی از اعضای کاروان ایران در توکیو باشد. با شروع رقابتها، سهراب مسابقاتش را ادامه داد تا اینکه در کلمبیا باز با مشکل قدیمی مصدومیت مواجه شد و همین کافی بود تا همه امیدها از دست برود اما یکی دو احتمال امید او و مسئولان کاروان را زنده نگه داشت. سهراب در جدول امتیازی وضعیت چندان خوبی نداشت اما حذف وزنهبردار چینی و احتمال کنار رفتن یکی دو چهره دیگر این وزن، امیدها را برای گرفتن سهمیه توسط سهراب مرادی زنده نگه داشت تا اینکه اطلاعیه فدراسیون شرایط را تغییر داد.
فدراسیون گفت فدراسیون جهانی وزنهبرداری، علی هاشمی و علی داوودی را حائز شرایط حضور در المپیک توکیو دانسته و دقیقاً اینجا است که فدراسیون خلاف واقعیت را گفته است. فدراسیون وزنهبرداری با استناد به این موضوع و تأکید بر اینکه فقط دو ورزشکار سهمیه گرفتهاند، نام علی داوودی و علی هاشمی را به کمیته ملی المپیک اعلام کرد در حالی که در نامه فدراسیون جهانی؛ نام سهراب مرادی هم بوده است اما فدراسیون وزنهبرداری این موضوع را پنهان کرده است.
استدلال فدراسیون این بوده که سهراب به دلیل مصدومیت نمیتواند در المپیک کاری از پیش ببرد و به همین خاطر روی حرفش پافشاری کرده؛ در حالی که همه میدانند، حضور سهراب چقدر میتوانست متفاوت با دو وزنهبردار دیگر باشد. حالا اینکه چطور مسئولان کمیته و وزارت ورزش با توجه به هزینهای که کردهاند، مقابل این تصمیم فدراسیون کوتاه آمدهاند، جای سؤال دارد اما مسأله مهمتر این است که هیچ کسی حتی این احتمال را هم نمیداد که سهراب سهمیه بگیرد اما یکی از دو وزنهبردار اعزامی به توکیو نباشد. سهراب مرادی در سالهای اخیر و در بزنگاهها، همیشه آنقدر خوب بوده که میشد برایش یک شانس در نظر گرفت آن هم در شرایطی که جانشینانش هم شانس زیادی ندارند.
فارغ از همه این موارد سؤالی که الان وجود دارد این است که چرا فدراسیون وزنهبرداری در مورد سهمیه سهراب حقیقت را نگفته است؟ اگر فدراسیون دلیل کافی برای قانع کردن سهراب و بقیه را داشت که حضور علی داوودی و علی هاشمی در توکیو مفیدتر از سهراب مرادی است؛ آیا نامه اصلی را پنهان میکرد؟ پس وقتی این اتفاق افتاده است؛ باید دنبال دلایل دیگری گشت که باعث شده نام سهراب از لیست حذف شود.
اگر علی مرادی روز اول اعلام میکرد که سهراب هم حائز شرایط حضور در المپیک شده است و نامش در فهرست فدراسیون جهانی بوده اما مثلاً کمیته فنی تصمیم به حذف او گرفته است؛ تا این حد شائبه و ابهام مطرح نمیشد اما حالا میتوان هر احتمالی را پشت این پنهانکاری در نظر گرفت؟
درخشش دانمارک فقط به خاطر ایست قلبی اریکسن نیست
رسول مجیدی @Rasoulmajidi
دانمارک پدیده یورو ۲۰۲۰ است و در این شکی وجود ندارد. آنها حالا در کنار ۳ غول سنتی فوتبال اروپا، ۴ تیم مرحله نیمهنهایی را تشکیل میدهند و در آرزوی تکرار قهرمانی معجزهوار ۱۹۹۲ هستند.
لابد شما هم در این چند هفته مدام این را شنیدهاید که «بعد از مصدومیت تراژیک اریکسن این تیم همدل شد، روحیه گرفت و حالا به این موفقیت رسیده است.» این جمله کلیشهای را فقط مفسران ایرانی نمیگویند. در کشورهای دیگر هم گفتن این حرف مد شده ولی واقعیت این است که کیفیت دانمارک بیشتر از الهام گرفتن از یک اتفاق است.
آنها در ۲ بازی گذشته –چه در بازی با چک و چه در بازی با ولز– نشان دادند واقعاً تیم خوبی هستند و مطمئناً فقط به خاطر اینکه احساسی شدهاند و برای اریکسن بازی میکنند ۸ گل در دو بازی با روسیه و ولز نزدند. اگر بحث احساسات است چرا در بازی دوم که ۴ روز بعد از ایست قلبی اریکسن بود از پس بلژیک برنیامدند؟
دانمارک در ۳۲ بازی گذشتهاش فقط ۴ باخت داشته که تازه ۳ تای آنها مقابل یک رقیب بوده؛ بلژیک تیم رنک یک فیفا. شکست دیگر هم که مقابل فنلاند بود. در بازی اولشان در یورو که همه چیز تحت تاثیر ایست قلبی اریکسن بود و خیلیها انتظار داشتند یوفا آن بازی را به تعویق بیندازد.
کاسپر هیولماند، سرمربی دانمارک به این ویژگی معروف است که سیستم تیمش را در طول بازی تغییر میدهد. مثلاً در بازی با ولز در مرحله یکهشتم نهایی او بعد از اینکه متوجه شد گرت بیل و آرون رمزی بیش از حد آزادی دارند، خیلی زود دستورات تاکتیکی به کریستینسن را تغییر داد.
دانمارک در میانه زمین زوجی مستحکم دارد که احتمالاً بهترین زوج میانی تورنمنت را تشکیل دادهاند؛ پیر امیل هویبرگ و توماس دلینی. شاید حتی اگر اریکسن هم بود نمیتوانست از بازی خیرهکننده آنها بکاهد.
دانمارک به خاطر یک اتفاق احساسی تبدیل به یک تیم خوب نشده. آنها دو بازی اول را باختند اما در همان ۲ بازی هم آمار بسیار خوبی داشتند. در بازی با فنلاند ۲۲ شوت زدند و تنها یک شوت از سوی فنلاند متحمل شدند اما بازی را ۱-صفر واگذار کردند. در بازی با بلژیک هم تعداد شوتهای دانمارک ۱۶ بود و تعداد شوتهای تیم
برنده ۶!
دانمارک از نظر آمار مربوط به امید گل تا قبل از بازی یکچهارم نهایی، در رده سوم قرار داشت. یعنی سومین تیمی که موقعیت جدی گلزنی ایجاد کرده.
آنها در خط دفاعی بازیکنان خوبی دارند. معروفترینشان شاید سیمون کیائر باشد که نقشش در تیم بیبدیل است. رهبری او در بازی اول و هنگام ایست قلبی اریکسن جهانی شد. درون دروازه کاسپر اشمایکل را دارند که آبدیده است و رویای پدر را در سر دارد؛ دادن دوباره قهرمانی به ملت دانمارک.
در خط حمله برایتویت هر چقدر در بارسلونا خوب نبود در دانمارک نقشی کلیدی دارد. دالبرگ از بازیکنانی بود که تا قبل از شروع جام کمتر در مورد او صحبت میشد اما حالا احتمال دارد به باشگاههای بزرگتر برود. آنها حتماً جلوی انگلیس هم حرفهایی برای گفتن خواهند داشت.
جداییام از پورتو بستگی به تیمی دارد که خواهان من باشد
طارمی: همدلی تیم ملی در زمان کیروش را جایی ندیدهام
مهدی طارمی، مهاجم آماده پورتو و تیم ملی که این روزها برای تعطیلات در زادگاهش به سر میبرد، مصاحبه مفصلی با شبکه بوشهر داشته و درباره موضوعات مختلفی صحبت کرده است. این بخشی از مصاحبه طارمی است که به صعود اخیر تیم ملی، مرحله بعد مقدماتی جام جهانی و تیم آیندهاش میپردازد.
دور رفت مقدماتی جام جهانی با حضور ویلموتس به بدترین شکل ممکن تمام شد. در خصوص دوران ویلموتس و دوران پسا کیروش که از بازی های درخشان با اسپانیا، به این وضعیت رسیدیم.
آن نظم، انضباط، دیسیپلین و همدلیای که بین بازیکنان در زمان کیروش وجود داشت را من جایی ندیدهام. جدا از درگیریهایی که بین فدراسیون و تیم ملی در زمان ویلموتس وجود داشت که قصد ورود به آن را ندارم چون به من مربوط نمیشود، آن همدلی تیمی که زمان کیروش وجود داشت را نداشتیم و هنوز هم نداریم. نمیدانم چه اتفاقاتی در فدراسیون یا بین مسئولان تصمیم گیرنده رخ میدهد ولی امیدوارم اتفاقات خوبی برای تیم ملی رخ بدهد و بتوانیم بدون دردسر به جام جهانی صعود کنیم. نمیخواهم بیشتر درباره کیروش حرف بزنم چون بعداً دردسر میشود.
با احترام زیاد به اسکوچیچ، گفته میشود تیم ملی به خاطر نبوغ بازیکنانی نظیر تو، سردار آزمون و سایرین توانست از مرحله دوم مقدماتی جام جهانی عبور کند. چه نظری داری؟
میتواند باشد (با خنده).
مدتی بحث بازگشت کارلوس کیروش به تیم ملی نیز مطرح شد. نظر تو چیست؟
بله من هم چیزهایی شنیدم ولی خب فدراسیون چند روز پیش با آقای اسکوچیچ قرارداد امضا کرده است و باید ببینیم که چه اتفاقاتی در مرحله بعدی رخ میدهد. حالا هر کسی مربی تیم ملی است یا هر کسی بازی میکند، انشاءالله بهترین اتفاقها برای تیم ملی رخ بدهد.
شاید بشود گفت تیم ملی فعلی، پرستارهترین تیم تاریخ ایران است. مهاجمان تعیین کنندهای در اروپا حضور دارند. بازیکنان داخلی نظیر قایدی، ترابی و امیری در آن حضور دارند و شاید بشود گفت بهتر بود یک مربی درجه یک خارجی بالای سر تیم باشد.
_ به هر حال شما نتیجه عملکرد این بازیکنان را دیدید. در 4 دیداری که خیلی سخت بود و در آن شرایط دمای هوا و گرمای بحرین که ما هر 4 روز یک بار به مصاف حریفان میرفتیم، موفق بودیم. به جز چند بازیکن، هیچکدام به بازی در آن گرما عادت نداشتند و فشار زیادی روی بازیکنان بود. بچههای تیم ملی تلاش کردند و غیرت به خرج دادند که توانستیم این مرحله را رد کنیم. انشاءالله در آینده نیز اتفاقات بهتری برای تیم ملی رخ بدهد. ما یک نسل را گذراندیم و اکنون بازیکنان با تجربهای داریم که در جام جهانی و جام ملتها بازی کردهاند و نسل جدید میتوانند در آینده به ما خیلی کمک کنند. انشاءالله این نسل طلایی بتواند اتفاقات طلایی را رقم بزند.
برسیم به بحث آیندهات. آیا این چالشها، رقم زدن اتفاقات و سوپرایزها برای فصل بعد ادامه خواهد داشت یا خیر؟
باید ببینیم چه اتفاقی رخ میدهد. تصمیمگیری در این خصوص با من نیست و من با پورتو قرارداد دارم و از بودن در آنجا خوشحال و راحت هستم. به هر حال فوتبال یک بیزینس است. ممکن است اتفاقاتی رخ دهد و باشگاه با وجود اینکه خیلی به شما نیاز داشته باشد، اما به دلیل بیزینس ممکن است شما را بفروشد.
تمایل خودت به جدایی و حضور در لیگ جزیره و پوشیدن لباس تیمهایی مانند تاتنهام است یا دوست داری در پورتو بمانی؟
خب به تیمی که خواهان جذب من است بستگی دارد و یا اینکه پورتو چه تفکراتی برای آیندهاش دارد و نمیتوان به صورت قطعی چیزی گفت. ولی باید دید در آینده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.
از میان بازی در لیگ جزیرهای که مخاطبان زیادی دارد و حضور در تاتنهامی که در لیگ قهرمانان نیست تا پورتویی که نگاه کمتری به سمت اوست اما در چمپیونز لیگ حضور دارد، کدام را انتخاب میکنی؟
لیگ انگلیس میتواند برای خودش یک نوع لیگ قهرمانان اروپا باشد چون 7، 8 تیم آن در سطح بالایی حضور دارند و در دنیا معروف هستند. لیگ جزیره میتواند یک لیگ قهرمانان کوچک باشد و میتوان به این پیشنهاد
فکر کرد.
کمیته استیناف رأی دیدار جنجالی را برگرداند
سه امتیاز بادآورده از سایپا پس گرفته شد
کمیته استیناف فدراسیون فوتبال سرانجام حکم جنجالی خود درباره بازی سایپا و پیکان را صادر کرد. بیش از یک ماه قبل بود که کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال با رسیدگی به پرونده شکایت سایپا از پیکان به خاطر استفاده از شش بازیکن تعویضی در جریان مسابقه دو تیم حکم سنگین 3 بر صفر را صادر کرد. آن زمان حکم کمیته انضباطی سر و صدای زیادی به پا کرد.
علاوه بر اعتراض تند نساجی و ذوبآهن به عنوان دو رقیب سایپا برای بقا در لیگ برتر، پیکان هم به طور رسمی اعتراض خود به حکم را نشان داد تا پرونده به کمیته استیناف برود. در نهایت و بعد از کش و قوسهای فراوان استیناف حکم خود را در این خصوص صادر و ضمن رد شکایت باشگاه سایپا نتیجه بازی را به همان پیروزی دو بر یک پیکان در مسابقه برگرداند.
در حکم استیناف دلایل کافی برای رد حکم کمیته انضباطی مبنی بر تغییر نتیجه ذکر شده و البته آمده برای خاطیان این اتفاق (تعویض ششم) تنبیهاتی در نظر گرفته خواهد شد. در بخشی از این حکم آمده: «اعمال تنبیه تیمی و نتیجه سه بر صفر که از سختگیرانهترین احکام انضباطی است هیچ مناسبت و تطابقی با نارسایی و نقص ایجاد شده در روند مسابقه نداشته و از این رو رأی مورد اعتراض آشکارا با اصل تناسب تخلف و تنبیه
principle of proportionality مغایرت دارد. در فرضی که بازیکن تعویضی در تعریف بازیکن فاقد صلاحیت قرار گیرد، اعمال ماده ۲۲ مقررات انضباطی فیفا مستلزم رعایت قیود و شرایطی است که در این سند مهم بینالمللی لحاظ شده است.
به ویژه که این بازیکن طی کمتر از دو دقیقه حضور هیچ تأثیر خاصی (اعم از زدن گل، گرفتن پنالتی، قطع حمله حریف، پاس گل، گرفتن موقعیت محرز گلزنی از حریف و...) در روند مسابقه نداشته است. حفظ جدول مسابقات و جایگاه تیمها در جریان کل مسابقات لیگ از الزامات قانونی و اخلاقی مراجع فوتبالی از جمله رکن قضایی است و حکم مورد اعتراض در مقام اجرا موجب لطمه جدی به اصل یکپارچگی و صیانت از موقعیت تیمهای حاضر در لیگ برتر شده و به حقوق اشخاص ثالث بدون مبنای صحیح ضرر فاحش وارد میسازد و همچنین رخداد ناخوشایند حاصل محصول بیتوجهی و سهلانگاری کادر مربیان و سرپرست تیم فوتبال پیکان و عوامل برگزاری مسابقه بوده که در این جمع نقش عوامل برگزاری مسابقه قویتر و غالب بر تخلف عوامل تیم پیکان بوده است و از این منظر نیز تنبیه سختگیرانه علیه تیم فوتبال پیکان ناعادلانه جلوه میکند بنابر مراتب و توجه به اصل قانونی بودن تخلفات و تنبیهات و استناد به ماده ۱۰۶ مقررات انضباطی فدراسیون فوتبال ضمن نقض حکم تجدیدنظرخواسته حکم به رد شکایت باشگاه سایپا از حیث تغییر نتیجه مسابقه و جریمه نقدی صادر و اعلام میشود این رأی قطعی است. از حیث (تعقیب و تنبیه عوامل اشخاص حقیقی) حصول این رخداد با توجه به مفتوح بودن پرونده پس از رسیدگی و اظهارنظر کمیته محترم انضباطی در مقام رسیدگی بعدی اتخاذ تصمیم خواهد شد.»
مدیرعامل ذوبآهن: رأی استیناف عادلانه است
مجتبی فریدونی مدیرعامل باشگاه ذوبآهن درباره تصمیم کمیته استیناف فدراسیون فوتبال برای برگرداندن رأی کمیته انضباطی در رابطه با بازی پیکان و سایپا میگوید: «همانطور که در رأی هم نوشته شده رأی صادره به سود سایپا تناسبی با آن تخلف نداشت و به هر حال یک رأی عادلانه صادر شد.»
پریسا جهانفکریان از تهدید و جراحی دست تا المپیک توکیو
وزنهبرداری فقط ورزش تک ستارهها نیست
سرمقاله
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
اولین وزنهبردار زن ایرانی که سهمیه المپیک به دست آورده است، ۴۸ ساعت پر حادثه، غمانگیز و پر از حرف و حدیث و تردید را پشت سر گذاشته است. پریسا جهانفکریان به جای آنکه در شوق حضور در المپیک توکیو باشد و از اهمیت تاریخی حضورش در المپیک به اوج خوشحالی برسد و دسترنج زحمات چندین سالهاش در ورزش او را سرشار از لذت کند، گرفتار تردیدها است.
ورزشکاران ورزش میکنند که از مسیر ورزش، خود و مخاطبان ورزش را به لذتی جمعی دعوت کنند، نه به خواندن حکایتهای سردردآور.
فدراسیون وزنهبرداری که بزرگترین وزنهبردارهای مرد خود مثل سهراب مرادی و کیانوش رستمی را ناموفق در راه المپیک توکیو دیده بود، باور نداشت سهمیهای به وزنهبردار زن ایران برسد اما با کنار کشیدن وزنهبردار اهل ساموآ، سهمیه به پریسا جهانفکریان رسید. بنابراین تهدید او به دلیل انتقاداتش از رفتارهای فدراسیون وزنهبرداری در مسائل وزنهبرداری زنان برای فدراسیون آسان بود و پس از آنکه پریسا جهانفکریان شانسی برای خود متصور نبود و حتی تهدید به محرومیت شده بود، دست خود را به جراح سپرد تا مصدومیت خود را درمان کند. این درمان به ادعای پریسا جهانفکریان میتوانست بعد از المپیک انجام شود اما حالا جهانفکریان باید با دستی که تازه جراحی شده به المپیک برود. پریسا جهانفکریان پس از شنیدن خبر سهمیه المپیک تصور میکرد که این فرصت را از دست داده است و حتی گفت هیچ شانسی برای درمان در فرصت کوتاه تا المپیک توکیو ندارد اما رئیس فدراسیون وزنهبرداری تصمیم دارد ورزشکار مصدوم را به المپیک بفرستد. پریسا جهانفکریان نیز خوشحال است که به توکیو میرود.
جهانفکریان در توکیو شاید با وزنه زدن سلامت خود را به خطر بیندازد یا دم آخر مجبور شود از بلند کردن وزنه سر باز بزند و یا وزنهای سبک را انتخاب کند. در این میان سلامت ورزشکار اهمیت بیشتری دارد و مهمتر از این است که افتخار حضور در المپیک نصیب کسی شود. فدراسیون وزنهبرداری و تیم پزشکی که درمان جهانفکریان را پیگیری میکنند باید سلامت ورزشکار را مهمتر از هر چیز دیگری از جمله خبرسازی و افتخار و رکورد بدانند.
در ۴۸ ساعت اخیر توجه چندانی به سلامت این ورزشکار نشده است و برای جبران آن اخبار مبنی بر تهدید به محرومیت پریسا جهانفکریان، همه از حضور او در المپیک حرف میزنند. اشتیاق پریسا طبیعی است اما دیگران باید موضوع حفظ سلامت او را به دقت بررسی کنند.
وزنهبرداری زنان با سابقهای کوتاه از فعالیت فرصتی در المپیک پیدا کرده است. المپیک عرصه فوقالعادهای برای ورزشکاری مثل جهانفکریان است اما کاش در فدراسیون وزنهبرداری کوششی دائمی برای حمایت از ورزشکاران وجود داشته باشد و فقط تک ستارههای وزنهبرداری از همه امکانات بهرهمند نباشند. همین پریسا جهانفکریان گفته بود که حتی فدراسیون حاضر به پرداخت هزینه جراحی او نشده است. ورزشکاری که شانس حضور در المپیک داشت، طبق ادعای خودش با هزینه شخصی دستش را جراحی کرده است، آن هم در ورزشی مثل وزنهبرداری که ورزشکارانی مثل جهانفکریان درآمد قابل توجهی از آن ندارند.
شمارش معکوس برای خداحافظی با خارجیهای استقلال
شمارش معکوس برای خداحافظی با خارجیهای استقلال
علی مغانی
لیگ برتر تا یک ماه دیگر ادامه دارد. جام حذفی باقی مانده و دو هفته دیگر دربی تهران در پیش است. فرهاد مجیدی امیدوار است لااقل تا پایان فصل همه مهرههای خود از جمله دیاباته و میلیچ را در اختیار داشته باشد، با این حال شمارش معکوس برای جدایی خارجیهای استقلال آغاز شده. با تفکری که این روزها بر باشگاه استقلال حکمفرماست، شیخ دیاباته و هروویه میلیچ بهزودی به جمع «مهرههای سابق» و «طلبکاران آینده» میپیوندند. این محتملترین سناریو برای بازیکنانی است که ماههاست حقوق نگرفتهاند.
گفته میشود دستمزد مدافع کروات آبیها قریب به یک سال است به تعویق افتاده و آقای گل فصل گذشته هم مبلغ قابل توجهی طلبکار است. میلیچ و دیاباته بر خلاف استراماچونی که در اولین فرصت ممکن سراغ بند فسخ قرارداد رفت و بهجای کار کردن ترجیح داد در خانه بماند و غرامت بگیرد، در طول این فصل با استقلال مدارا کردهاند. این دو میتوانستند خیلی زودتر از اینها از استقلال جدا شوند و بقیه مبلغ قراردادشان را از طریق شکایت به فیفا دریافت کنند ولی این روش را انتخاب نکردند و ماندند.
«شکایتی نبودن» نکته مثبتی در کارنامه این دو خارجی است. شاید یکی از دلایل محبوبیت آنها نزد هواداران همین موضوع باشد که میتوانستند باشگاه را با شکایتهای جدیدی به دردسر بیندازند ولی چنین نکردند. اما این پرسش را هم نمیتوان نادیده گرفت که «در فصل آینده دیاباته و میلیچ انتخابهای خوبی برای استقلال هستند یا نه؟» آیا آبیها باید همچنان به حفظ این دو مهره اصرار داشته باشند؟ برای پاسخ دادن به این پرسش ابتدا باید رقم دقیق قرارداد خارجیهای استقلال را دانست؛ چیزی که در مناسبات غیرشفاف فوتبال ایران عملاً غیرممکن است!
هیچکس بهدرستی نمیداند دیاباته چقدر از استقلال میگیرد و میلیچ با چه مبلغی جذب شده. گفته میشود دستمزد این دو نفر مجموعاً مبلغی حدود یکمیلیون دلار در سال است. اگر این ادعا درست باشد، این سؤال پیش میآید که آیا نمیتوان با چنین مبلغی مهرههای مؤثرتری جذب کرد؟ در فصل گذشته، قانون ناکارآمد ممنوعیت جذب بازیکن خارجی، شرایط خاصی را به وجود آورده بود که تیمها -از جمله استقلال- چارهای جز حفظ نفرات خود نداشتند، اما حالا که برای فصل آینده این قانون لغو میشود، لزومی به حفظ دیاباته و میلیچ «به هر قیمت» نیست. دیاباته و میلیچ در میان هواداران جایگاه ویژهای دارند و خاطرات خوشی را هم رقم زدهاند اما منافع بلندمدت استقلال از هر موضوعی مهمتر است.
از منظری دیگر، دیاباته بعد از فصل درخشانی که در لیگ نوزدهم گذراند، امسال عملاً هیچ کمکی به استقلال نکرده و آسیبدیدگیهای پیاپی، سفرهای گاهوبیگاه و ناآمادگی بدنی او را بهعنوان مهرهای کمتأثیر جلوه داده، ضمن اینکه از رفتارهای شیخ به نظر میرسد خود او هم تمایل چندانی به ادامه حضور در ایران ندارد. میلیچ هم با اینکه بازیکن بیحاشیه و زحمتکشی است، در لیگ بیستم برای استقلال مهرهای کلیدی نبوده و شاید بتوان بهجای او، بازیکن مؤثرتری (بهطور مثال در پست هافبک بازیساز) جذب کرد.
مسأله حفظ یا خداحافظی با دیاباته و میلیچ، موضوعی چندبعدی و تخصصی است که صرفاً از لابهلای بحثهای هواداری به نتیجه مطلوبی نمیرسد. البته دغدغه هواداران هم قابل درک است؛ چراکه نگران هستند این دو نفر از دست بروند و هیچ مهرهای جانشین آنها نشود.
استقلال بدهی دیاباته را میدهد؟
در روزهای اخیر صحبت از شکایت شیخ دیاباته از استقلال شده که این خبر صحت دارد. این بازیکن با اینکه به تمرینات بازگشته اما از طریق قانونی خواستار بازگشت حقوقش شده است. در واقع بازگشت دیاباته به ایران را نباید دلیلی بر پیگیر نشدن او برای دریافت مطالباتش دانست. دیاباته بهدنبال حقوقش خواهد بود و این ماجرا برای استقلال دردسرهایی در آینده نزدیک ایجاد خواهد کرد.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو