راز پرورش مهاجمان پرتغالی از زبان کیروش:
آنها را تشویق میکنیم که در زمین تصمیم بگیرند
گزارش
آرمن ساروخانیان
بازی شب گذشته پرتغال و بلژیک در یک هشتم نهایی یورو 2020 یک فینال زودرس محسوب میشد و جدال این دو مدعی جدی قهرمانی تمام نگاهها را متوجه شهر سویل کرده بود.
حتی پیش از شروع تورنمنت کارشناسان معتقد بودند که پرتغال با حضور رونالدو، دیهگو ژوتا، برناردو سیلوا، برونو فرناندز و ... یکی از زهردارترین خطوط حمله تورنمنت را در اختیار دارد. به همین خاطر روزنامه اکیپ روز گذشته سراغ کارلوس کیروش و چند چهره مشهور دیگر فوتبال این کشور رفت تا از راز پرورش استعدادها پرده بردارد. نکاتی که کیروش و سایر مربیان پرتغالی به آن اشاره میکنند، ایدههای خوبی میدهد که چطور میتوان با برنامه بلندمدت پرورش بازیکن فوتبال یک کشور را متحول کرد و باشگاهها را در مسیر درآمدزایی قرار داد.
***
چگونه کشوری که تعداد بازیکنان رسمیاش یک دهم فرانسه است، توانسته خط حمله بزرگترین باشگاههای دنیا را تغذیه کند؟ پائولو فوتره، مهاجم سابق تیم ملی پرتغال که در سال 1987 با پورتو قهرمان اروپا شد، با خنده میگوید: «صادقانه بگویم این برای من هم یک راز است. حس من این است هر سنگی را که برمیداریم، یک استعداد فوتبال زیر آن قرار دارد.»
پاسخ کیروش به این سؤال دقیقتر است. او تقریباً 30 سال قبل در حضور 127 هزار تماشاگر ورزشگاه لوز توانست با شکست دادن برزیل قهرمان زیر 20 سالههای جهان شود. مردی که در سالهای 1989 و 1991 با زیر 20 سالههای پرتغال دو بار قهرمان جهان شد، میگوید: «معمولاً سادهتر است که تصور کنیم دستاوردها با یک راه حل جادویی به دست میآید. من هم ترجیح میدادم که به شما بگویم در «آلنتاژو» یک انبار بازیکن پیدا کردهایم، انگار در این منطقه یک چاه نفت کشف شده باشد، ولی اینطور نیست. موج بازیکنان پرتغالی میوه یک کار بزرگ و ثمره پروژهای است که از دهه 1980 شروع شد.»
معمار این پروژه خودش بوده و اشاره میکند که برای این کار از مربیانی مثل ژرژ بولونی، فرانسیسکو فیلیو، هنری میشل و آندره مرل الهام گرفته است. او به خاطر میآورد که این پروژه تمام ابعاد فوتبال از جمله زیرساختهای فوتبال پایه را هم در بر میگرفت: «ما این برنامه را شروع کردیم و بعد از پانزده، بیست سال باشگاهها هم آن را باور کردند و پذیرفتند. حالا فدراسیون فوتبال پرتغال و باشگاهها شانه به شانه یکدیگر فعالیت میکنند و لکوموتیوهای زیادی برای کشیدن این قطار وجود دارند. ولی این کار شبیه یک دوی ماراتن بوده است.» در همان سال 1991 هم قدرت تهاجمی نسل طلایی فوتبال پرتغال (فیگو، روی کاستا، ژائو پینتو) بود که چشمها را خیره کرد. پرتغال بازیکنانی تهاجمی با ویژگیهای منحصر به فرد تولید میکرد. آنها مهاجمان نوک نبودند، بلکه گوشهای دریبلزن (فیگو)، هافبکهای خلاق (روی کاستا) و مهاجمان چندکاره (ژائو پینتو) بودند. این ویژگی همچنان حفظ شده است.
کیروش میگوید: «ما همیشه روی خلاقیت و توانایی بردن دوئلهای یک در برابر یک تأکید داشتیم. بازیکنان پرتغالی سبک ویژهای دارند و ما آن را پرورش دادیم. ما این کار را بدون تقلید از سایر کشورها انجام دادیم و هویت خودمان را خلق کردیم.»
پرتغال در سالهای اول این پروژه از نظر زیرساختها شرایط مناسبی نداشت. رونالدو در شروع کارش در تیمهای پایه اسپورتینگ لیسبون در یکی از اتاقهای ورزشگاه «ژوزه آلوالاده» اقامت داشت و تیم آنها برای تمرین به زمینهای مختلفی در حومه لیسبون میرفت. در سالهای دهه 2000 تمام باشگاههای پرتغالی حتی براگا و ویتوریو گیمارش مراکزی برای تیمهای پایه ساختند.
سرمربی سابق تیم ملی ایران درباره روش پرورش بازیکنان تهاجمی در فوتبال پرتغال ادامه میدهد: «مدل تمرینات ما با هدف افزایش ظرفیت تکنیکی و تاکتیکی طراحی میشد، با این ایده که تکیه بر خلاقیت بازیکنان باشد. تمرینات به فوتبال بازیکنان ساختار میبخشد، ولی آزادی عمل را از آنها نمیگیرد. ما بازیکنان را به تصمیم گرفتن در جریان بازی تشویق میکنیم. این موضوع تازهای نیست. ما پیش از این هم بازیکنانی مثل فوتره، چالانا و کنسیسائو داشتیم. موضوعی که تغییر کرده کیفیت تمرینات و تطبیقپذیری با بالاترین سطح فوتبال است.» در کیفیت بازیکنان پرتغالی، فوتبال خیابانی و البته فوتسال که خیلی پیشرفته است، تأثیر بسیار زیادی دارد.
در حال حاضر پیدا کردن و صیقل دادن بازیکنان جوان به چالشی برای باشگاهها تبدیل شده است. در سالهای اخیر تعداد زیادی از این استعدادها (فابیو سیلوا، ترینکائو، ...) حتی قبل از اینکه در لیگ پرتغال مدت زیادی بازی کنند به خارج منتقل شدند. فعلاً بازیکنان پرتغالی روی بورس هستند.
در باشگاههای پرتغالی پستهای تهاجمی مثل سابق در اختیار بازیکنان خارجی، بهویژه برزیلی نیست. آلکساندر سانتوز، مربی سابق ردههای پایه اسپورتینگ میگوید: «باشگاهها متوجه شدند که با پرورش بازیکنان جوان خودشان میتوانند به منابع مالی جدید دست پیدا کنند. در اسپورتینگ این یک سنت قدیمی محسوب میشد، ولی بنفیکا و پورتو هم در این مسیر قرار گرفتهاند.»
صدور اجازه حضور تیمهای دوم باشگاهها در دسته دوم و همچنین راهاندازی لیگ امیدها (زیر 23 سال) فرصت بازی جدیدی برای بازیکنان جوان بوجود آورده است.
سانتوز ادامه میدهد: «در 12-10 سال گذشته تیمهای پایه باشگاههای بزرگ تأکید زیادی روی خلاقیت دارند، چون اکثر زمان بازی حمله میکنند. در این مورد مورینیو تأثیر چشمگیری داشته. او تمرینات «تاکتیکی دورهای» را باب کرد که روی خلاقیت و تصمیمگیری بازیکن تأکید زیادی دارد. در کشورهای دیگر اروپایی تمرینات خیلی روباتیزه است. یک دلیل دیگر تأکید روی خلاقیت هم این است که ما در خط حمله بازیکنان خیلی درشت و قلدری نداریم و باید روی سایر ویژگیها کار کنیم.» البته رونالدو در این مورد یک استثنا است.