عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6791 /
۱۴۰۰ چهارشنبه ۲ تير
|
در چنین روزی ۲ تیر ۱۳۸۰
بازتاب انتقال «علی کریمی» به تیم الاهلی امارات در نشریه فوتبال چین
انتقال «علی کریمی» بازیکن ملیپوش تیم فوتبال پیروزی ایران به الاهلی امارات عربی متحده در تازهترین شماره نشریه «فوتبال» چین بازتاب داشت.
این نشریه چینی زبان که هفتهای دوبار منتشر میشود، در این شماره خـود نوشت: «کریمی که همواره مورد توجه تیم اتلتیکو مادرید اسپانیا قرار داشت، روز پنجشنبه اعلام کرد که با مبلغ یک میلیون و سیصد هزار دلار به باشگاه الاهلی امارات پیوسته است.»
به نوشته این نشریه، علت اینکه زمان انتقال کریمی به اتلتیکو مادرید طولانی شد، این بود که وی منتظر صعود این تیم به رقابتهای دسته اول باشگاههای اسپانیا بود اما هنگامی که روز یکشنبه گذشته، این امر صورت نگرفت و اتلتیکو موفق به صعود نشد، کریمی بهطور قطعی از انتقال به این تیم چشم پوشید.
این نشریه افزود: «وکیل کریمی گفته است که وی به دلیل شرایط بهتر و قیمت مناسبتری که الاهلی پیشنهاد کرد، انتقال به این تیم را پذیرفت و با این تیم قرارداد یکساله بست ضمن اینکه چنانچه تیم اتلتیکو سال آینده موفق به صعود به دسته اول شود، او بازهم فرصت پیوستن به این باشگاه اسپانیایی را خواهد داشت.»
کریمی درباره حضور در تیم ملی ایران برای شرکت در رقابتهای مقدماتی جام جهانی 2002 گفت که به ایران بازمیگردد تا در خدمت تیم ملی کشورش باشد.
آزادی خاموش، محل فریاد آبیها
بغض ۵ ساله!
میعاد نیک
بغضی که پس از پیروزی ۲ بر صفر شاگردان فرهاد مجیدی مقابل تیم فوتبال پدیده شکست، پیشدرآمد بهوقوع پیوستناش را دقایقی پیش از اتمام مسابقه با خاموشی محض استادیوم آزادی حین برگزاری بازی مشاهده کردیم. نبرد کاپیتانهای محبوب سکوهای آبی که این روزها در کسوت مربیگری به رقابت خود ادامه میدهند، ساعتها پیش از بهصدا درآمدن سوت آغاز مسابقهشان به حاشیه کشیده شده بود. عدم تمکین تیم مدیریتی باشگاه استقلال از پذیرش تبلیغات محیطی استادیوم آزادی که به تهدید ترک ورزشگاه و عدم شرکت آبیپوشان در دیدار مقابل پدیده هم رسید، موجی از هرجومرج را بهسمت کمیته مسابقات و البته بازاریابی سازمان لیگ فوتبال روانه ساخت. نخستین گام صحیح کادرفنی و اجرایی تیم فوتبال استقلال در غروبِ دوشنبه از همین تصمیم صحیح پایهگذاری شد تا این روند، سرآغازی برای تمام تیمهای لیگ برتری شود که از تبلیغات محیطی سازمان لیگ هیچگونه درآمدی ندارند و حقوق قانونیشان که کم هم نیست، توسط برخی افراد معدود به یغما برده میشود.
ماجرا اما به همینجا ختم نشد. فرهاد مجیدی که تیمش حتی در بدترین شرایط روحی-روانی هم توانسته بود به ۳ امتیاز خانگی برسد و جایگاهاش را در رده سوم جدول ردهبندی لیگ بیستم مستحکمتر کند، بادی را که معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزشوجوانان کاشته بود را با گردبادی تندرگونه به ساختمان خیابان سئول بازگرداند تا تیشه به ریشه اختلافات عمیق در باشگاه استقلال زده باشد. در حالی که اکثریت قریب به اتفاق هواداران چندآتشه استقلالی هنوز هم بهدنبال ساختن شعارهایی معترضانه با هدف پرسپولیسی نشان دادن وزیر ورزشوجوانان هستند، سرمربی جوان آبیها بیرق مبارزه با ناکارآمدی و سوءمدیریت سیستماتیک را یک تنه در دست گرفته و سیبل اصلی را به آبیها نشان میدهد. در شبی که استادیوم آزادی بهدلیل آنچه فرسودگی امکانات نامیده شد به خاموشی مطلق گرایید، فرهاد مجیدی مشتهای محکمش را بر میز کنفرانس خبری میکوبید و خاطره آن نشست رسانهای آندرهآ استراماچونی را برای هواداران استقلالی زنده میکرد که عصبانیت سرمربی خوشپوش ایتالیایی، او را به مرز جنون رساند.
پیروزی حواشی بر متن در شب جنجالی هفته بیستویکم لیگ بیستم حتی به محل برگزاری کنفرانس خبری هم ختم نشد و کار در میکسدزون ورزشگاه آزادی ادامه یافت. همان بغضی که آبیپوشان مدعی فروخوردن متوالیاش برای ۵ سال بودند، دیشب معترضانه شکست تا شدیدترین حملات به سمت دروازه وزارت ورزشوجوانان گسیل شود. مسعود سلطانیفر که ریاست مجمع دو باشگاه سرخابی پایتخت را برعهده دارد اما از شواهد و قرائن پیداست که سکان اداره امور حساس مذکور را در ید مهدی علینژاد قرار داده و مدیریت بیش از یک ساله او بر باشگاههای استقلال و پرسپولیس، زمینهساز خرابیهایی اینچنین گردیده. تئوری تخریب وزیر که مدتها بر سکوهای مجازی و حقیقی طرفداری ادامه داشت، اکنون به تغییر مسیر رسیده و در عین بلوغ بهدنبال راه چاره است. واپسین نفسهای سومین دوره وزارت ورزشوجوانان تاریخ دولتهای پس از انقلاب زودتر از ۱۲ مردادماه به شماره افتاده و حاشیه برمیانگیزد. دولت جدید مسئولیتی بس سنگین در اداره امور وامانده سرخابیها خواهد داشت و از همین حالا باید در ایران مدل ۱۴۰۰ بهدنبال تغییر بود.
از رجبی و روشن تا منصوریان و سامره
آکادمی یا مسلخ بزرگان استقلال
علی خلف
تنش بین هیأت مدیره و مدیرعامل استقلال جایی به اوج خود رسید که احمد مددی از اجرای مصوبه هیأت مدیره مبنی بر برکناری ناصر فریاد شیران رئیس هیأت مدیره استقلال خودداری کرد. سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان و استعفای دسته جمعی اعضای هیأت مدیره، مدیرعامل علیرغم عدم میل باطنی دست به این کار زد تا فردی دیگر با ناکامی از آکادمی استقلال کنار برود.
آکادمی استقلال سالهاست دچار حاشیه شده و میتوان آن را به مسلخی برای بزرگان تاریخ این باشگاه تشبیه کرد؛ جایی که میتواند برای خیلیها ایستگاه پایانی باشد.
در همه سالهای اخیر کم نبودند بزرگان تاریخ باشگاه استقلال که به عنوان مدیر و مربی از یک درب این مجموعه وارد شده و با انبوهی از تهمت از درب دیگر آن خارج شدهاند.
سعید مراغهچیان آخرین بازمانده از نسل بزرگان استقلال بود که به مسلخ آکادمی استقلال رفت و نقش قربانی را آنجا بازی کرد و هیچ تضمینی نیست که مراغهچیان آخرین قربانی این قتلگاه باشد.
زندهیاد غلامحسین مظلومی با کوهی از سوابق درخشان ملی و باشگاهی که میتوان او را یکی از اسطورههای این باشگاه دانست، در دهه هفتاد و زمان مدیریت علی فتحاللهزاده مسئولیت آکادمی استقلال را برعهده گرفت و میتوان او را به عنوان یکی از آخرین مدیران موفق در آکادمی این باشگاه دانست.
در آن مقطع باشگاه استقلال به اوج سازندگی در آکادمی رسید و بازیکنانی مثل امیر حسین صادقی، خسرو حیدری، پیروزی قربانی، مجتبی جباری، آندرانیک تیموریان و… از تیمهای پایه به بزرگسالان تزریق شدند.
مظلومی را شاید بتوان آخرین فرد از بزرگان استقلال دانست که دوران مدیریتیاش در آکادمی را در حالی به پایان رساند که هیچ تهمت و افترایی پشت او نبود.
پس از آن و در همه این سالها خیلی از بزرگان استقلال مدیریت این آکادمی را بر عهده گرفتند و با اینکه اندک خروجیهایی هم برای تیم بزرگسالان داشتند اما خروج آنها از باشگاه با مشکلاتی مواجه بود.
رضا رجبی، حسن روشن، علیرضا منصوریان، صادق ورمزیار، اصغر حاجیلو، محمد مؤمنی و سعید مراغهچیان از جمله بزرگان استقلال بودند که هر کدام در مقاطعی مدیریت بر آکادمی را تجربه کردند و با حاشیههایی از آن جدا شدند.
حتی بارها این بزرگان استقلال به صورت رسمی از یکدیگر شکایت کرده و پای هم را به دادگاه باز کردند که از جمله شاخصترین آنها شکایتها متقابل حسن روشن و رضا رجبی از یکدیگر و شکایت حسن روشن از علی سامره بود. اینها به جز مصاحبهها و جنجالهای فراوانی بود که دیده شد.
استفاده از دستگاه کارتخوان، کسب مبالغ قابل توجه از بازیکنان، بهکارگیری مربیان فاقد وجاهت، استفاده از سرپرستان متفرقه، بازی با تیمهای بانوان و… از جمله حاشیههای مهمی بود که در این سالها برای آکادمی آبی پوشان اتفاق افتاد.
حال و بعد از برکناری ناصر فریاد شیران از مدیریت آکادمی استقلال، این مجموعه فاقد مدیر است و در همین مقطع نیز حاشیههای دیگری از جمله فسخ قرارداد بازیکنان جوان بر این مجموعه در جریان
است.
یکی از راهکارهایی که هیأت مدیره استقلال برای حل این مشکل مد نظر دارد، تعیین یک هیأت امنا متشکل از چند پیشکسوت، یک عضو هیأت مدیره و یک عضو از کادرفنی بزرگسالان است که مدیر آن مجموعه یکی از همین نفرات و زیر نظر کامل هیأت امنا فعالیت خود را ادامه دهد.
باید صبر کرد و دید که آیا هیأت مدیره باشگاه استقلال میتواند بعد از سالها معضلات آکادمی این باشگاه را حل کند یا خیر.
(این مطلب پیشتر در خبرگزاری مهر منتشر شده است)
طنزیم
تاواریش
هومن جعفری
خبر رسیده که قرار است در مجمع باشگاه استقلال، مددی ابقا بشود یا حتی عضو هیأت مدیره شود! یعنی ای بخندم به ریش این هیأت مدیره کودتاگری که سعادتمند را بیرون کرد تا مددی را بگذارد جایش! آن روز قرار بود مددی پسر خوبی باشد که هرچه بگویید، بگوید چشم! الان همهتان را بیرون میکند!
*
به سلامتی و مبارکی تیم روسیه با خفتوخواری هرچه تمامتر از یورو حذف شد. تنها چیزی که در این مسابقات برای عرضه کردن داشتند، صحنه باز کردن در کوکاکولا با یک کوکای دیگر توسط سرمربی این تیم در کنفرانس مطبوعاتی بود که انصافاً در خطیهای شوش- جوانمرد قصاب هم دیگر منسوخ شده.
رفیقمان، سرمربی تیم ملی روسیه، یک تاواریش قدیمی سرد و گرم چشیده است که هیچ وقت دلش با نوشابههای قوطی یکی
نمیشود.
نوشابه یعنی شیشهای، هر وقت گیر کردی خودش میشود وسیله دفاعی! مناسب برای پکاندن پس کله مزاحم میز بغلی! خواستی میتوانی درش را بگذاری روی لبه دیوار و با مشت بزنی رویش و بپرانی و بعد هم تقدیم کنی به همراهت که دهانش از تعجب باز مانده! نوشابهای که درش را بخواهی با درب بازکن باز کنی، نوشابه نیست. شربت مرگ
است.
مرد باید مشت بزند روی پیاز، مشت بزند روی در نوشابه، بعد هم مشت بزند توی صورت رقیب عشقی و پیاز و نوشابه و عروس خانم را یکجا مال خود کند. مرد هم مردهای قدیم!
مرد روزهای بحران
پاییــــز پدرســـالار
سام ستارزاده
برای هواداران آبیدلی که هشت سال اخیر را بهجای جشن قهرمانی، در حسرت یک مدیریت معمولی و اندکی دلسوز سر کردند، دلچسبتر از یک پیروزی دو گله که با اندکی چاشنی بخت و اقبال به دست آمد و فاصله استقلال با صدر جدول لیگ بیستم را چندان نیز کاهش نداد، کنفرانس مطبوعاتی فرهاد مجیدی پس از این پیروزی بود؛ صحبتها و واکنشهایی که در مجموع یک دقیقه بیشتر طول نکشیدند اما ساعتها حرف ناگفته در آنها نهفته بود.
«هر کاری بکنید، تیم من میبرد.» این مهمترین جملهای بود که از مرد روزهای پاییزی استقلال شنیده شد؛ آن هم در پاییزی که اهالی ساختمان سئول و سعادتآباد بیتوجه به طوفان مشکلاتی که بازیکنان استقلال حتی با معیارهای فوتبال فقیر ایران آن را «بیسابقه» توصیف میکنند، به جرم انتقاد به وضع موجود به مجیدی تاختند و حتی وی را به اخراج از سمتش نیز تهدید کردند. در نتیجه بیتوجهی همین مدیران به بحرانی که اردوی آبیهای پایتخت را فرا گرفته، استقلال بدون چهار ستاره تأثیرگذار فصل خود به مصاف پدیده رفت؛ شیخ دیاباته، هروویه میلیچ، فرشید اسماعیلی و رشید مظاهری که شایعه نارضایتی و جدایی قریبالوقوع هر چهار نفرشان نیز جدی است.
شاید لازم بود که مجیدی میدان مبارزه با همبازی سابقش در استقلال را با برد ترک کند. در غیر این صورت، اعتراض محکم و زیبای وی میتوانست بیمعنا باشد اما با استعفای جسورانهاش در انتهای فصل گذشته و آنچه در دوره سوم خود در استقلال از خود نشان داده، هفت مقدس آبیها هم به هواداران تیم محبوبش اثبات کرده که جز برای خیر و صلاح استقلال دلسوزی نمیکند و هم نشان داده که ترجیحش بر این است که حرفهایش را بهجای رسانهها و کنفرانسهای مطبوعاتی، در میدان عمل بزند.
کادرفنی نیمفصل نخست استقلال و فرهاد مجیدی در همین نقطه از یکدیگر متمایز میشوند. مجیدی هیچگاه به قیمت حفظ نیمکتش از مدیریت باشگاه حمایت نمیکند و در دوراهی هوادار و دیگران، به هوادار پشت نمیکند؛ بلکه از جیب خود پاداش پیروزی شاگردانش را میپردازد و زمانی که در اقدامی بیسابقه مأموران انتظامی با حکم جلب محمدحسین مرادمند به اردوی استقلال میآیند، شخصاً وساطت کرده و برای پرداخت بدهی بازیکنش پیشگام میشود. مجیدی در روز شکست از تئوری توطئه افراد نامرئی علیه خود سخن نمیراند؛ بلکه در میدان عمل برای پیروزی میجنگد تا در پس آن، حقایق تلخی که بر استقلال میگذرند را صادقانه برای طرفداران آن بازگو کند.
شب دوشنبه، بازیکنان استقلال با جزییات مشکلاتی را که مدتهاست در حال تحمل آنها هستند، بر زبان آوردند. این مشکلات تلخ و مدید که همگی در یک مشت مجیدی خلاصه شدند، زمانی که به یاد بیاوریم رقیب پسران آبی در لیگ قهرمانان آسیا به خرید موسی مارگا از پورتو و استخدام لئوناردو ژاردیم (سرمربی موناکو) بسنده نکرده و برای جذب لوکاس مورا نیز خیز برداشته، نه برای استقلال، بلکه برای لیگی که استقلال یکی از پرهوادارترین تیمها و یکی از قطبهای آن است، توهینآمیز پنداشته میشوند. مسئولینی که در قبال استقلال مسئولیتی دارند، اگر با عرق ملی در پست خود فعالیت میکنند و حقیقتاً دلسوز باشگاه هستند، بهجای مؤاخذه تنها تکیهگاه استقلال در روزهای پاییزی کنونیاش، بهتر است به فکر مؤاخذه و تعیین تکلیف مدیرانی باشند که با اهمال خود بحرانهای فعلی را رقم زدهاند.
برد خوب زیر سایه اختلافات
آرامش، گمشده استقلال
بیژن طاهری – مربی و بازیکن سابق استقلال
بازی استقلال – پدیده در نیمه اول کیفیت فنی نداشت اما با شروع نیمه دوم بهتر و جذابتر شد. استقلال با حضور بازیکنان باتجربه و آمدن مهدی قائدی به زمین با توجه به خلاقیت وی توانست یک گل به ثمر برساند. پس از آن گل پدیده فشار زیادی تحمیل کرد و استقلال شانس آورد گل نخورد زیرا دو توپ به تیر دروازه این تیم اصابت کرد. پس از یک وقفه طولانی در لیگ برتر، بازی اول همه تیمها مثل شروع فصل است و با توجه به تعطیلی لیگ، استقلال هم تا حدی افت کرده بود. البته مهم کسب سه امتیاز بازی با پدیده است که به آن رسید.
این تیم به هرحال سهمیه آسیا را به دست میآورد. در فوتبال احتمال دارد هر نوع اتفاقی بیفتد و این مسائل هم کمک کند تا استقلال بالاتر بیاید و به کورس قهرمانی نزدیک شود اما خوب شد مقابل پدیده سه امتیاز را کسب کرد. استقلال جام حذفی را هم پیش رو دارد و امیدوارم سهمیه را بگیرد و سال آینده هم در آسیا باشد.
با این وجود برد خوب استقلال زیر سایه اختلافات ایجاد شده بین بازیکنان و کادرفنی با مدیریت باشگاه قرار گرفت. این مسائل اولین بار نیست که اتفاق افتاده و آخرین بار هم نخواهد بود. از این اتفاقات در باشگاه استقلال زیاد دیدهایم و تمام هم نمیشود. شاید مدیرعامل و سرمربی عوض شوند اما باز هم این حواشی در تیم است و در آینده هم تکرار میشود. فرقی ندارد چه کسی مدیرعامل باشد یا سرمربی. سالها است در استقلال رنگ آرامش نمیبینیم و اتفاقات رخ داده به ضرر تیم، باشگاه و هوادار است. طرفدار استقلال چندین سال است منتظر قهرمانی نشسته اما نه تنها شاهد این موضوع نیست بلکه چنین اختلافاتی را هم میبیند. طرفداران استقلال دلسرد و نگران هستند. امیدوارم این اختلافات هرچه سریعتر حل شود تا تیم رنگ آرامش ببیند.
بازیکنان باید سعه صدر داشته، باهوش باشند و در این چند مسابقه هم به مسائلی که وجود دارد، اهمیت ندهند تا تیم امسال نتیجه خوبی به دست آورد و پس از آن ببینیم در آینده چه اتفاقی میافتد.
فرهاد علیه ناکارآمدی
ایستاده با مشت
سامان موحدی راد
استقلال دور جدید لیگ را با پیروزی آغاز کرد. در حالی که این تیم مثل چند وقت اخیرش درگیر بحرانهای زیادی است اما فرهاد مجیدی توانست تیماش را در رقابت با شاگردان مهدی رحمتی به پیروزی برساند و خودش را به هشت امتیازی دو تیم صدر جدول برساند. استقلال در این بازی اگرچه نمایش فوقالعاده درخشانی نداشت اما توانست یک پیروزی با دو گل را کسب کند. دوری طولانی مدت از بازیهای باشگاهی به دلیل نمایش تیم ملی در انتخابی جام جهانی فرصت مناسبی بود تا فرهاد مجیدی تیمش را آماده کند. اگرچه حواشی مثل همیشه سایه سنگینی روی این تیم انداخته بود. پیروزیای که به مهاجمان جوان این تیم هم روحیه و انگیزه داد و گلهای مهدی قائدی و آرمان رمضانی علاوه بر تیم برای خط آتش آنها هم روحیه بخش بود. حفظ روحیه همان چالش بزرگی است که فرهاد مجیدی تلاش میکند تا بر آن فائق آید. تیمی که چند ساعت قبل از بازی مأمور نیروی انتظامی برای جلب بازیکن فیکسش به تمرین آن سر میزند و بازیکن مصدومش از نبود روغن ماساژ خبر میدهد، باید هم برای حفظ روحیهاش تلاش کند.
استقلال این روزها در حد و اندازههای تیم سوم جدول تدارکات ندارد. تیم با بحرانهایی مواجه است که بسیار خطرناک است. آن هم در حالی که رقیب معروف قدرتمند این تیم در دور بعدی لیگ قهرمانان آسیا همچنان در حال درو کردن بازارهای اروپایی است. به نظر میرسد ایرادهای کار استقلال مثل روز روشن است و آنها میدانند از کجا در حال ضربه خوردن هستند اما اینکه چرا برای رفع آن تلاش نمیکنند، سؤالی است که باید جواب آن را جایی خارج از تیم یافت.
فرهاد مجیدی با تجربه سه بار حضور کوتاه مدت روی نیمکت استقلال به خوبی دریافته که برای ماندن در این تیم و رسیدن به موفقیت باید چه کرد. او دیگر اهل قهر کردن، غر زدن و بهانه آوردن نیست. او حالا با مشتهای گره کرده در برابر هر کسی که بخواهد استقلالش را نابود کند، میایستد و در این راه چیزی قرار نیست ناامیدش کند. تجربه یحیی گل محمدی در برابر مدیری چون رسولپناه و حمایت همهجانبه از یحیی برای بیرون راندن چهره غیرموجهای از پرسپولیس حالا پیشروی فرهاد مجیدی است. او یکبار در برابر امیرحسین فتحی خودش را کنار کشید و نتیجه آن از دست رفتن یک جام و ضربه به تیمش بود. حالا و در سومین فصلی که او از میانه راه به استقلال اضافه شده، میخواهد به همه نشان دهد که اهل جا زدن نیست. او و تیمش در زمین نمایش قدرتمندانهای دارند و نتایج قابل قبولی کسب میکنند. او تلاش میکند که در نبردهای بیرون زمین هم پیروز شود تا استقلال تنها مانده این سالها سرانجام به دروازههای خوشبختی برسد. امیدواریم فرهاد مجیدی در این راه ناامید نشود.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو