printlogo


کد خبر: 264998تاریخ: 1401/11/3 00:00
نجات نفت مسجدسلیمان آن قدرها هم آسان نیست
زندگی پررنج در ته چاه ناامیدی


وصال روحانی
روزنامه نگار
نفت مسجدسلیمان بعد از کنار گذاشتن رضا مهاجری سرمربی ناموفقش و روی آوردن به ابراهیم اشکش هم که از تیم «لیگ یکی» استقلال ملاثانی به مسجد سلیمان نقل مکان کرد، تحولی در احوالات نامساعدش پدید نیامده و همچنان در قعر جدول لیگ برتر فوتبال کشور قرار دارد و سقوطش به دسته‌ای پایین‌تر یک احتمال قوی نشان می‌دهد و نجاتش آن قدرها هم آسان نخواهد بود. برخی دستاوردهای نفت مسجدسلیمان که پس از سپری شدن 16 هفته نخست لیگ بیست و دوم به ثبت رسیده، به لحاظ منفی بودن در تاریخ برپایی این مسابقات بی‌سابقه است و یکی از آنها 37 گل خورده در 16 بازی است که پیش‌تر توسط هیچ تیمی در این لیگ برجای نمانده بود. پذیرش 11 شکست در این تعداد مسابقه هم حدنصابی است که اگرچه بدون پیشینه نیست اما کمتر رؤیت شده و تفاضل گل «منهای 25» این تیم هم پدیده‌ای است که قبلاً هرگز در این لیگ شکل نگرفته بود. نفت با این بیلان و با اکتفا به دو برد و اندوختن فقط 9 امتیاز در قعر جدول جای گرفته و با این که فاصله‌اش با تیم‌های چهاردهم و پانزدهم جدول از دو تا پنج امتیاز فراتر نمی‌رود اما این تیم‌ها توش و توان بیشتر و پرسنل انسانی قوی‌تری دارند و به تبع آن از امکانات و شرایط بهتری برای ابقا در لیگ بهره می‌گیرند تا نفتی که از ضعف در پرسنل و ناکارآمدی در زمینه مسائل فنی هم رنج می‌برد.
 
اتهامات وارده؛ از صریح تا پنهان
پس از کنار گذاشته شدن رضا مهاجری که نفت در دوران سرمربیگری او کلکسیونی از شکست‌های مهیب و چهار، پنج گله را متحمل شد، سران این باشگاه امیدوار بودند که با آمدن «اشکش» راه نجاتی را بیابند اما تنها کاری که این مربی در سه دیدار آخر نفت در نیم فصل اول لیگ و در شروع نیم‌فصل دوم انجام داد، سبک‌تر کردن بار شکست‌ها و متحمل شدن باخت‌هایی خفیف‌تر و با گل‌هایی کمتر بود. البته اشکش هم در دیدار اولی که روی نیمکت مسجدسلیمانی‌ها نشست، یک باخت چهار گله را به چشم دید و در پی همان حادثه بود که با سه بازیکن تیمش قطع همکاری و سرنوشت آنها را به مدیریت باشگاهش تفویض کرد. او بواقع با انجام این کار بدون اعلام و بیان صریح موضوع مورد نظرش نشان داد که این سه نفر را محق و در خدمت باشگاه نمی‌داند و به گونه‌ای صریح و در عین حال پنهان، آنها را متهم به کم‌کاری عمدی در راستای سقوط باشگاه کرد. در دوره کار مهاجری هم چنین  قضیه‌ای و متهم شدن تعدادی از نفرات تیم نفت به کم‌کاری عمدی بارها مطرح شد اما این مربی سعی کرد بدون تأیید رسمی این فرضیه روی این نکته که اکثر گل‌های خورده این تیم روی اشتباهات فردی عجیب و غریب بازیکنان نفت به‌دست می‌آید و حاصل کارهای تاکتیکی رقبا نیست و از ضعف‌های تاکتیکی خود او برنمی‌خیزد، هم از حاصل کار خودش دفاع کند و هم این باور را بسط بدهد که اگر کم‌کاری عمدی یا سهوی‌ای در کار هست کار شاگردان اوست و آنها باید در این زمینه جواب پس بدهند و چنانچه استنطاقی در کار است، باید شامل حال آنها شود و او در همه حال بی‌تقصیر و بدون گناه است.
 
بقیه هم کم‌پول‌اند
مجموعه این اتفاقات و کنش‌ها و واکنش‌ها است که سبب شده در اوایل نیم فصل دوم لیگ امید چندانی به رستگاری نفت مسجدسلیمان وجود نداشته باشد و این تیم به سختی تنفس کند و اوضاع و اوصافش همچون زندگی در ته یک چاه عمیق باشد. در هر دو دوره‌ای که وصف آن آمد، یعنی چه در زمان مهاجری و چه در دوره اشکش بخش عمده‌ای از مشکلات و همت ناکافی و جانفشانی نکردن بازیکنان این تیم به کاستی‌های مالی فراوان باشگاه نسبت داده شد و این موضوع که چون پرداخت‌ها اندک و فاصله زمانی بین آنها زیاد است، دل و دماغی برای بازیکنان نمانده است و آنها دلیلی برای فدارکاری نمی‌بینند. بی‌گمان این ایراد در دلسرد شدن بازیکنان بی‌تأثیر نیست اما باشگاه‌های دیگر ما نیز کم یا بیش با این نقصان و عوارض برخاسته از آن درگیر هستند و رنج پرداخت‌های‌اندک و توأم با تأخیر را بارها و سال‌ها تجربه کرده‌اند اما هیچ‌یک مثل نفت مسجدسلیمان این‌گونه وا نداده و از هر جهت تسلیم نشده و رکوردهای خیره‌کننده و تازه‌ای را در  زمینه گل خوردن و ضعف‌های هولناک دفاعی برجای نگذاشته‌اند.
 
تا قبل از اینکه دیر شود
کلید حل مشکلات نفت مسجدسلیمان دست هر کس که باشد قطعاً دست مردم و سایر اهالی فوتبال و سران این ورزش نیست و این خود باشگاه نفت است که باید هرچه سریعتر برای خود تعیین تکلیف کند و از ورطه فعلی به‌درآید. مدیران این باشگاه باید ابتدا مقرری‌های مالی و کمک‌گیری‌های بودجه‌ای خود از وزارت نفت و سایر سرمایه‌گذاران احتمالی را وسیع‌تر و سرعت در دریافت و توزیع آن بین اعضای باشگاه را بیشتر کنند و از جانب دیگر سریعاً به این نتیجه برسند که آیا گروه مربیانی که به جای مهاجری آمدند و سرکردگی آنها با «اشکش» است، توان حل مشکلات فنی و کسب نتایج مورد نیاز را دارند یا خیر. اگر سران نفت برای فهمیدن این موضوع مثلاً تا هفته بیست و پنجم لیگ صبر کنند و فقط در آن تاریخ اقدام به آوردن مجدد مربیانی تازه کنند، برای نجات مس بسیار دیر خواهد بود و برای شکل‌گیری چنان نجاتی باید حداقل 10 هفته مهلت پیش‌ روی مربیان جدید باشد. بدون رعایت و اجرای این مسائل فرجام خوشی در انتظار این تیم خوزستانی نخواهد بود و این استان از این طریق حداقل یکی از 3 نماینده خود در لیگ برتر را از دست خواهد داد و مسجدسلیمان از چاه عمیق لیگ برتر به بیغوله‌های «لیگ یک» دیپورت خواهد شد.


Page Generated in 0.0060 sec