printlogo


کد خبر: 251066تاریخ: 1401/5/3 00:00
دراگون نامرئی


سام ستارزاده
روزنامه‌نگار ورزشی
در چند فصل گذشته، فوتبال باشگاهی ما شاهد مربیان بسیاری بوده که هر یک توانسته‌اند به شیوه‌ خاص خود مجموعه تحت نظارت خود را روی محور نظم و اتحاد تحت سلطه و فرمان خود نگاه ‌دارند. وینفرد شفر و گابریل کالدرون میان خودش و اعضای تیمش رابطه صمیمانه برقرار می‌ساختند؛ برانکو ایوانکوویچ نظم قوانین و تمرینات سختگیرانه و عدم مماشات در برخوردهای انضباطی را در پیش گرفت؛ و آندره‌آ استراماچونی جدیت و هدفمندی مثال‌زدنی را بر اردوی آبی‌ها حاکم ساخت.
مقایسه اتمسفر کنونی تیم‌ملی نه‌تنها با تیمی که کارلوس کی‌روش ساخته‌بود، بلکه حتی با استقلال‌ها و پرسپولیس‌های لیگ‌های هفدهم تا نوزدهم به‌خوبی نشان می‌دهد که بعد کاریزماتیک شخصیتی دراگان اسکوچیچ در قیاس با بسیاری از همتایان خارجی موفق خود در فوتبال ایران، از تسلط و کنترل بر بازیکنان برجسته کشورمان عاجز است. اسکوچیچ در مصاحبه‌ای اشاره‌داشته که ملی‌پوشان با دراگون درونش به‌خوبی آشنا هستند؛ اما حقیقت اردوی تیم‌ملی به‌وضوح ناقض این ادعا است. حقیقت تیم‌ملی جنگ بیانیه علنی بازیکنان آن در اینستاگرام و بر سر خود اسکوچیچ است. این حقیقت تیره را دورهمی‌ها و شب‌زنده‌داری‌های ملی‌پوشان به‌صرف بازی مافیا، روشن ساخته‌اند. نتیجه نفس‌های آتشین اژدهای نامرئی اسکوچیچ، این بود که سردار آزمون از تمرین پیش از بازی با لبنان خودداری می‌کرد، کریم باقری حضور در کنسرت رضا صادقی در دبی را به انجام وظیفه در اردوی تیم‌ملی ترجیح می‌داد، مهدی طارمی با خیالی آسوده در فضای مجازی علیه خود اسکوچیچ توئیت می‌کرد و اتوبوس تیم‌ملی نیز نام هوس به خود گرفته‌بود.
می‌دانیم تیم‌ملی محکوم به گزینه‌ای بهتر از ادامه‌دادن با کوچ اسکوچیچ نیست. جانشین‌های احتمالی اسکوچیچ حلال مشکلات کنونی تیم نمی‌توانند باشند؛ و گزینه‌های خارجی را نیز فدراسیون عاجز است به ایران بیاورد. برای برون‌رفت از بحران آشتفگی تیم‌ملی، بهترین پرسشی که می‌توان مطرح‌ساخت این است: «چرا اسکوچیچ به‌دنبال تقویت کادر فنی خود با دستیاری که بتواند دلسوزانه و مدبرانه آرامش را به اردوی تیم‌ملی تزریق‌کند، نمی‌گردد؟» فردی نه از جنس کریم باقری تیم‌ملی، بلکه از جنس کریم باقری پرسپولیس، می‌تواند بهترین مرهم در دسترس تیم‌ملی در شرایط کنونی باشد.


Page Generated in 0.0047 sec