گزینههای لاغر، آلترناتیوهای ضعیف و آقایان به ظاهر ستاره
آیسان سعیدی
روزنامهنگار ورزشی
هیچ اتفاقی رخ نداد. در حقیقت از ابتدا هم قرار نبود روی نیمکت تیم ملی اتفاق خاصی رخ دهد اما یک فضاسازی بیهوده و عجیب تنش و تشتت را حوالی تیم ملی به اوج رساند که پیامد آن انشقاق و دودستگی در اردوی تیم ملی و هرج و مرج و سردرگمی در فضای فوتبال بود.
شاید افکار عمومی و برخی از منتقدان پیشبینی میکردند تا تصمیمی به غیر از این گرفته شود و یک مربی دیگر را روی نیمکت تیم ملی ببینند اما با توجه به جمیع شرایط موجود، ابقای اسکوچیچ بهترین تصمیم ممکنه بود. این نه یک گزاره احساسی در حمایت از سرمربی کروات تیم ملی است که البته در طول مدت دوران حضورش در تیم ملی اشتباهات ریز و درشتی را داشته، بلکه یک تحلیل منطقی و واقعگرایانه است؛ بویژه وقتی به لیست لاغر گزینهها و آلترناتیوها مینگریم. با نظر کمیته فنی گزینههای جانشینی اسکوچیچ 3 نفر بودند؛ علی دایی، امیر قلعهنویی و جواد نکونام. سه گزینهای که با احترام به آنها هیچکدام صلاحیت نشستن روی نیمکت تیم ملی در جام جهانی را به هیچ وجه نداشتند.
از این جمع دو نفر امتحان خود را پیش از این پس دادهاند؛ دایی و قلعهنویی و البته کارنامهای مردود به جای گذاشتهاند و تنها جواد نکونام باقی میماند که با وجود همه شایستگیها و تواناییها از تجربه کافی و وافی برای هدایت تیم ملی در آوردگاه بزرگ جام جهانی برخوردار نیست و حضورش در قطر 2022 میتوانست یک سرمایه قابل اعتنای مربیگری فوتبال ایران را در ابتدای راه بسوزاند.
ابقای اسکوچیچ البته یک پیام آشکار دیگر هم دارد؛ اینکه با استوری چند بازیکن و مخالفت آشکار و نهان آنها برای تیم ملی تصمیم گرفته نمیشود. بازیکن هر اندازه بزرگ و هر اندازه نامدار نمیتواند برای تیم ملی تکلیف تعیین کند و برای خوشایند این و آن تیم ملی قربانی نخواهد شد.
بساط ملوکالطوایفی در تیم ملی را باید برچید. این تیم ملک شخصی هیچکس نیست؛ حتی شما آقای به ظاهر ستاره!
ZOOM
ابقای اسکوچیچ البته یک پیام آشکار دیگر هم دارد؛ اینکه با استوری چند بازیکن و مخالفت آشکار و نهان آنها برای تیم ملی تصمیم گرفته نمیشود. بازیکن هر اندازه بزرگ و هر اندازه نامدار نمیتواند برای تیم ملی تکلیف تعیین کند و برای خوشایند این و آن تیم ملی قربانی نخواهد شد