سام ستارزاده
جدای از تمام رکوردهای کوچک و بزرگ، آبیهای پایتخت در فصل جاری یک سنتشکنی مهم انجام دادهاند. نخستین قهرمانی لیگ برتر بدون هدایت امیر قلعهنویی، آبیها را از زیر سایه ژنرال پرافتخار خود خارج ساخت. حال، آنان بهناچار وارد چالش خروج از زیر سایه هفت مجبوبشان شدهاند؛ مجیدیای که عملکردش در اردوگاه آبیها آنچنان خیرهکننده بوده که جانشینش فارغ از نام و نشانی که دارد، کوه سنگین توقعات بالای آبیها را روی دوشهایش حس خواهد کرد. همین مسیر اجباری، میتواند استقلال را در معرفی نسل جدید مربیان خارجی شاغل در فوتبالمان پیشگام سازد.
نیاز استقلال به سرمربی معتبر خارجی با بهانههایی نظیر «مربی خارجی پولش را نگیرد، میرود» و «مربی خارجی زمان میخواهد تا با محیط فوتبال کشور آشنا گردد» کتمانپذیر نیست. از لیگ بیستم و با جدایی مربیان خارجی نظیر استراماچونی، کالدرون، کریستهچویچ، رادولوویچ، پائولو سرجیو و دنیزلی، میانگین گل زده لیگ به میزان 42/0 گل در هر بازی کاهش یافته.
افت فنی و اخلاقی فوتبال ایران بدون رویارویی مربیان داخلی با همتایانی از آن سوی مرزها که به تفکر حرفهای و علم روز سرمربیگری و تاکتیکهای مدرن کشورهای اروپایی و امریکای جنوبی مجهزند، قابل لمس است. از همین رو، نهتنها استقلال، بلکه سپاهان، تراکتور، پرسپولیس پسا گلمحمدی و فولاد پسا نکونام نیز نیازمند چنین سرمربیانی هستند. واکنش هواداران این تیمها در فضای مجازی اثباتکرده که آنان کاملاً این نیاز را درک میکنند.
استقلال بهطور خاص، انتظار میرود در بازکردن پای چنین مربیانی به فوتبال ایران پیشگام باشد؛ چرا که آبیپوشان هم به حق انتقال اللهیار صیادمنش، درآمد اسپانسر ۵۰۰ میلیاردی خود و باقیمانده حق انتقال مهدی قایدی مجهزند و هم اثبات کردهاند که حتی در شرایط تحریم کنونی، توانایی پرداخت منظم دستمزد خارجیهایشان را دارند.
پس از یک هفته بازی رسانهای ناپسند با نامهایی نظیر لوچسکو، یووانوویچ، روی ویتوریا و استراماچونی که احتمال آمدنشان به فوتبال ایران روی کاغذ بسیار پایین است، حال نامدارترین گزینههای داخلی همچون نکونام، رحمتی و عنایتی نیز از دسترس استقلال خارج شدند. سردار آجورلو که شایعات نامزدیاش برای ریاست فدراسیون جدی است، میتواند شایستگی خود را برای این منصب با بازگرداندن خارجیهای معتبر به فوتبال ایران از دریچه استقلال ثابت کند؛ گزینهای که تنها راه پیش روی پسران آبی است.