آیسان سعیدی - دور باطل جستوجو این بار در استقلال آغاز شده. دور باطلی که حدیث مکرر و همیشگی ورزش ایران است. یک روز تیم ملی فوتبال، روز دیگر کشتی، آن یکی روز بسکتبال و والیبال و یک روز دیگر وزنهبرداری؛ آنچه در ورزش ایران بدل به یک کلیشه شده که گویی از آن گریزی نیست. ما برای جانشینی و جایگزینی همیشه یک مشکل تاریخی به قدمت 4 دهه اخیر داریم. تفاوتی نمیکند که پروسه تغییر طی چه فرایندی رخ دهد؛ خداحافظی، برکناری، اخراج، استعفا و یا هر اتفاق دیگری. ما همیشه از حادثه عقبتریم و از رویدادها جا میمانیم. بویژه اگر این رویداد یک بحران خلقالساعه باشد. پروسه جانشینیابی در ورزش ایران البته خود یک بحران است. بحرانی که تقریباً در همه اوقات به یک فاجعه و یک سقوط آزاد ختم میشود. مصداق عینی این انگاره را باید در تیم ملی فوتبال رؤیت کرد. آنجا که کارلوس کیروش با هزار و یک حاشیه ریز و درشت سرانجام بعد از 8 سال از تیم ملی خداحافظی کرد اما بحران دقیقاً از خداحافظی مربی پرتغالی آغاز شد. آنجا که رئیس بیکفایت وقت فدراسیون 6 ماه آزگار را به بطالت گذراند و پس از بازی با نامهای ریز و درشت خارجی دست آخر مارک ویلموتس را بهعنوان تحفه 8 میلیون دلاری به تیم ملی قالب کرد تا یکی از ننگینترین قراردادهای تاریخ ورزش ایران با «ویلموتس چای» نضج بگیرد. امروز برای استقلال این بحران آغاز شده. خداحافظی ناگهانی فرهاد مجیدی سرمربی قهرمان با آن رکوردهای رشکبرانگیز استقلال را اسیر بحرانی کرده که ظاهراً به این زودیها پایانی ندارد. فقط کافیست به نامهایی بنگرید که این روزها پیرامون استقلال شنیده میشوند؛ از جواد نکونام که گزینه اصلی بود و نه گفت تا مذاکره با عنایتی و پیغام به سالکت الهامی و رحمتی تا گزینههای دهانپرکنی چون لوچسکیو و مورایس. سرانجام این جستوجو چه خواهد شد؟ کسی نمیداند!