آرمن ساروخانیان
این بار قهرمان لیگ یک نامی آشنا بود و ملوان توانست بعد از6 سال به لیگ برتر برگردد. تلاش ملوانیها در سالهای گذشته برای بازگشت به لیگ برتر بینتیجه مانده بود و به نظر میرسید که نتوانند به این زودی رنگ لیگ برتر را ببینند، ولی این بار با تیم متفاوت و مقتدری وارد مسابقات شدند. ملوان لیگ یک را قدرتمندانه شروع کرد و از هفته دهم که به صدر جدول رسید، تنها چهار هفته این رتبه را از دست داد و فقط سه شکست داشت.
تحول ملوان از دو سال قبل شروع شد، وقتی زوج پژمان نوری – مازیار زارع بهعنوان مدیرعامل و سرمربی پروژه تازهای را کلید زدند. آنها باشگاه را در حالی تحویل گرفتند که بدهی سنگینی به پاشنکو داشت و پانزدهم شده بود. ملوان کارش را با تیم جوانی شروع کرد که در پایان فصل یازدهم شد، ولی باشگاه ناامید نشد و با تقویت همان مجموعه توانست تیمی مدعی بسازد که بدون مشکل زیادی به لیگ برتر صعود کرد. البته این نتایج به راحتی به دست نیامد و کادر فنی ملوان وسواس زیادی روی ارتقای کیفیت تیمش و آنالیز حریفان داشت و چنین نگاه نوگرایانهای را به ندرت در تیمهای لیگ یکی دیده بودیم.
تحول ملوان اما فقط در زمین چمن نبود. این باشگاه قدیمی و پرطرفدار متوجه شد که در بخش مدیریت هم نیاز به بازنگری دارد و باید تن به نیازهای فوتبال مدرن بدهد. ملوان که تیمی پرطرفدار است، از پتانسیل اسپانسرینگ استفاده کرد و بخشی از نیاز مالیاش را با جذب حامی مالی برطرف کرد. آنها سراغ حق رشد بازیکنی مثل صادق محرمی هم رفتند تا همه راههای درآمدزایی را طی کرده باشند. ملوان به زیرساختها هم توجه ویژهای داشت و ورزشگاه سیروس قایقران پس از مدتها صاحب چمن باکیفیتی شد که حتی اکثر تیمهای لیگ برتری هم در اختیار ندارند. ملوان به رسانهها و شبکههای اجتماعی هم توجه ویژهای داشت و با خلاقیتی که در این حوزه داشت، حتی توانست از باشگاههای لیگ برتری هم سبقت بگیرد.
دوران 6 ساله حضور در لیگ یک هرچند برای هواداران ملوان تلخ بود، ولی باشگاه را وادار کرد که در سبک مدیریت و نگاه فنیاش تجدید نظر کند و رویکرد مدرنی در پیش بگیرد. تحولی که ملوان داشته این امیدواری را نزد هوادارانش بهوجود میآورد که مثل فجر سپاسی آسانسور نشود و در لیگ برتر هم عملکرد شایستهای داشته باشد.
ملوان با حفظ این انسجام مدیریتی و فنی میتواند در لیگی که پر از تیمهای بحرانزده است، موقعیت خوبی پیدا کند و بتدریج به همان حریف سرسخت برای مدعیان تبدیل شود. البته موفقیت در فوتبال ایران بدون بودجه میسر نیست و اگر حمایت کافی نشود و دوباره بیپولی سراغ این باشگاه قدیمی بیاید، تمام این برنامهها به بنبست میرسد.