printlogo


کد خبر: 248055تاریخ: 1401/3/19 00:00
دوران سید جلال هنوز تمام نشده است
استاد خویشتنداری در روزهای سخت

نگاه
‌ وصال روحانی    
 
حتی حالا که گفته می‌شود پیوستن مرتضی پورعلی گنجی به پرسپولیس قطعی شده، مسأله سید جلال حسینی و ابقای او در این تیم و یا جدایی احتمالی‌اش از جمع سرخ‌های تهرانی از اهمیت بسزایی برخوردار است.
یحیی گل‌محمدی سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس با تأکید بر اینکه خود سید جلال باید درباره آینده‌اش تصمیم‌گیری کند، عملاً توپ را به زمین این بازیکن استثنایی و دیرپا انداخته و رضا درویش مدیرعامل سرخ‌ها هم با پذیرش این احتمال که شاید حسینی از خیر ادامه بازیگری‌اش بگذرد، گفته است جایگاه و پست دیگری را در ساختار پرسپولیس برای او تدارک خواهد دید. این در حالی است که حسینی از ناملایمات و برخی نیمکت‌نشینی‌های خود در هفته‌های پایانی لیگ بیست و یکم دل پری دارد و وعده صحبت در این خصوص در پایان فصل را داده اما با شناختی که از او در دست است و با تجربه زیادی که در امور مختلف زندگی ورزشی‌اش کسب کرده، حالا هم که چند روزی از پایان لیگ بیست و یکم می‌گذرد، بعید است او حرف‌هایی بزند که هم به شرایط خودش به عنوان یک کاپیتان صبور لطمه بزند و هم کینه‌ای را از جانب او نسبت به اعضای کادر فنی تیم گواهی بدهد و او را باید استاد خویشتنداری در روزهای سخت لقب داد.
ادعاهایی که ثابت نشده است
مهم‌ترین نقصانی که طبق باور عمومی و براساس اعتقادات رایج به سید جلال وارد می‌دانند، سن بالای اوست و این اعتقاد وجود دارد که او با رسیدن به 41 سال سن، دیگر شرایط و ملزومات حضور در بالاترین سطح فوتبال کشور و در دشوارترین لیگ ایران را ندارد و در نتیجه به نفع اوست که خودش اعلام بازنشستگی کند و یا به کادر فنی قرمزها بپیوندد و یا پست دیگری در تشکیلات پرسپولیس برای او تعریف و اجرایی شود. با این حال تردیدی وجود ندارد که سن و سال و این جور اعداد و حرف‌ها و مبنا قرار دادن شناسنامه برای تعیین میزان کارآیی ورزشکاران سیاست درستی نیست و تعداد فوتبالیست‌هایی که بعد از 40 ساله شدن هم در صحنه مانده و کارشان را به درستی انجام داده‌اند، آنقدرها هم کم نبوده است، این امر بخصوص برای سیدجلال صدق می‌کند که در تمامی این سال‌ها به رغم بالا رفتن دائمی سنش هر موقع که از وی استفاده شده، جواب داده و اسباب ناامیدی نشده و برعکس اسباب غرور همتاهای خود و سایر تک بازیکنان مسنی شده که هنوز در سطحی بالا قرار دارند و انجام وظیفه می‌کنند و می‌کوشند که با شرایط سخت کنونی انطباق یابند و نسبت به جوان‌ها کم نیاورند و سید جلال همواره منش بالایی هم داشته و حتی وقتی گل‌محمدی در برخی بازی‌ها فقط در دقایق آخر (و گاه از دقیقه 90 و فقط برای وقت تلف کردن) از او استفاده کرده، هرگز خم به ابرو نیاورده و منافع گروهی را بر سود شخصی‌اش ارجح دانسته و به واقع خودش را فدای تیم کرده است. به لحاظ فنی هم هرگز این نکته به اثبات نرسیده که سید جلال به دلیل پیر شدن و تضعیف رفلکس‌های بدنی‌اش از برخی مهاجمان جوان تیم‌های رقیب جا می‌ماند و نمی‌تواند پابه‌پای آنها پیش برود و همیشه یکی دو قدم از آنها عقب می‌ماند. با اینکه این ادعا حتی از زبان بعضی اعضای کادر فنی پرسپولیس در توجیه نیمکت‌نشینی‌های او بیان شده، اما به نظر نمی‌رسد که این عارضه به همان شدتی باشد که گویندگان این نظریه می‌گویند و ضایعات حاصله از آن نیز هیچگاه چندان زیاد نشان نداده است.
فرشاد فرجی می‌رود؟
با توجه به اینکه نه خبری از رجعت شجاع خلیل‌زاده به پرسپولیس است و نه این تیم از احتمال جذب مجدد محمدحسین کنعانی‌زادگان استقبال کرده است، شاید دفاع مرکزی این باشگاه «ورودی» بزرگ دیگری بجز پورعلی گنجی نداشته باشد و شواهد نشان می‌دهد که کادر فنی قرمزها خیال جواب گفتن سایر مدافعان وسط خود در فصل تازه پایان یافته لیگ برتر را ندارند. این بدان معنا است که مربیان پرسپولیس برای فصل فوتبالی 1402-1401 که به دلیل عدم برگزاری لیگ قهرمانان آسیا فقط دو جام داخلی (لیگ و جام حذفی ایران) را برای سرخ‌ها و سایر تیم‌های لیگ برتر در بردارد، اضافه بر گزینه‌های پورعلی گنجی و سید جلال، علی نعمتی، علیرضا ابراهیمی و فرشاد فرجی را هم در دسترس خواهند داشت و برای شناخت زوج دفاع مرکزی خود در هر یک از دیدارهای‌شان باید دو نفر از این جمع 5 نفره را انتخاب کنند. علی نعمتی نه لزوماً به دلیل توانایی‌های دفاعی‌اش بلکه به سبب بعضی گل‌های حساس و مهم که در لیگ بیست و یکم به سود قرمزپوشان پایتخت به ثمر رساند، ظاهراً مجوز ابقا در جمع آنان را گرفته است و شاید دو سه بازی بالنسبه متقاعد کننده ابراهیمی در هفته‌های پایانی لیگ یحیی را مجاب به حفظ او کرده باشد. در نقطه مقابل هستند کسانی که می‌گویند به رغم فراخوانی فرشاد فرجی به یکی از اردوهای اخیر تیم ملی او طی دو فصل اخیر آنقدر پراشتباه و کم‌ثبات ظاهر شده که قطع همکاری با او ارجح بر حفظ وی است و بخصوص حالا که پورعلی گنجی آمده، می‌توان هر نیروی اضافی و ناکامی را کنار گذاشت و بار تیم را سبک کرد.
 
«او» جور دیگران را می‌کشد
با این حال چه فرجی بماند و چه برود و چه یک مدافع ششم که فعلاً نام و اوصافش را نمی‌دانیم در مسیر صید پرسپولیس قرار بگیرد و چه خیر، سید جلال از آن مهره‌های قوی و غنی و غیرقابل فراموشی است و در شرایط کنونی هم که به نظر می‌آید دست قرمزها در این زمینه باز باشد و بعد از فقر نسبی در این منطقه و نداشتن نیروهای متعدد و کارآمد به یک نقطه تقریباً امن رسیده باشند. 
باز هم سید جلال مهره‌ای است که می‌تواند در کنار خط و همین‌طور داخل زمین یک مهره سازمان دهنده و مدیر و مدبر برای قرمزها باشد.
 او می‌تواند یک کمک فکری و عامل روحیه‌بخش به مدافعان و کل نفرات تیم در طول فصل باشد و در مواقع لزوم و حضور در میدان هم قوی و مؤثر و کارساز ظاهر شود و نه تنها دیگران جور او را نکشند بلکه وی پوشش‌دهنده اشتباهات دیگران باشد. چنین خدمات دیرپا و ارزشمندی فقط از بازیکنان بزرگی مانند حسینی برمی‌آید ولاغیر.

 


Page Generated in 0.0056 sec