printlogo


کد خبر: 247984تاریخ: 1401/3/18 00:00
قمار وزنه‌برداری پای رویای عبث
آدم برفی در آفتاب تموز

یادداشت
سعید آقایی  @SaeedAghaee56
 
او را باید مصداق عینی یک مدیر ورشکسته دانست. مردی که در پنجمین دوره ریاستش بر فدراسیون وزنه‌برداری این رشته موفق و پرمدال را به چاه ویلی سوق داده که انتهای آن ناپیداست. او که روزگاری با ادعاهای دهان پرکن و آرزوهای بزرگ به فدراسیون وزنه‌برداری بازگشت اما آن ادعاها همچون یک گلوله برف در آفتاب تموز سوءمدیریت و بی‌تدبیری آب شدند تا از وزنه‌برداری دیگر چیزی باقی نماند. رشته‌ای که قدمتی قریب به یک قرن در ورزش ایران دارد، در دهه 20 فدراسیون آن تأسیس شده، در طول قریب به یک قرن کرور کرور مدال و اعتبار برای ورزش ایران از میادین بزرگ جهانی و المپیک به ارمغان آورده، حالا به جایی رسیده که ترجیع‌بند آن اعتصاب، پناهندگی، شورش و ناکامی باشد. آنچه محصول مدیریت مشعشع و بازنشسته علی مرادی است. رئیسی که مدت‌هاست سر نخواستنش دعواست اما او همه تمناها را پای امیال شخصی‌اش ذبح کرده تا از وزنه‌برداری چیزی باقی نماند.
حکم بازنشستگی برای علی مرادی در نخستین ماه زمستان سال گذشته صادر شد تا بلکه او با حکم قانون صندلی ریاست را ترک کند اما رئیس بازنشسته به جای تمکین از قانون به سراغ مسیر دوربرگردان رفت تا با تمسک به فشار از بالا و چانه‌زنی از پایین صندلی ریاست را به هر قیمتی حفظ کند. قیمتی که البته برای وزنه‌برداری بسیار گزاف و گران تمام شد. پناهندگی نخستین مدال‌آور تاریخ وزنه‌برداری و جلای وطن یا بهتر بگوییم فرار از وطن نخستین المپیکی وزنه‌برداری زنان ایران مهم‌ترین دستاوردهای این بقا به هر قیمت بودند تا دو استعداد ناب پای هوا و هوس آقای بازنشسته تلف شوند. تاخت هوس کرسی جهانی با فرار سرمایه‌ها؛ یک معامله دو سر باخت برای وزنه‌برداری ایران که کارگزارش شخص علی مرادی بود. مردی که سودای ریاست بر فدراسیون جهانی وزنه‌برداری به اندازه‌ای چشمانش را پر کرده که حاضر است از تاک و تاکستان وزنه‌برداری چیزی باقی نماند اما او بماند تا بلکه رویای خام جهانی‌اش تعبیر شود. رؤیایی که البته تنها یک سودای عبث و پوچ است. اعتصاب وزنه‌بردار، برکناری سرمربی تیم ملی، کنار گذاشتن همه سرمایه‌ها و عصاره‌های وزنه‌برداری و حالا زبان ارعاب و تهدید علیه منتقدان و رسانه‌ها با چوب سفرخواهی از مردی که خود روی مارکوپولو را در سیر و سیاحت سپید کرده، نشان می‌دهد که علی مرادی مدت‌هاست به انتهای خط رسیده و از اداره یک فدراسیون که نه، یک کمیته هم ناتوان است. مردی که با این رزومه طلایی در انتخابات IWF بدل به سوژه استهزای رقبا خواهد شد.
آفتاب عمر مدیریت آقای رئیس مدت‌هاست غروب کرده و رویاهایش جملگی کابوس شده‌اند؛ همچون یک آدم برفی در آفتاب تموز. پایان آرزوهای آدم برفی نزدیک است؛ نزدیک‌تر از رگ گردن.
 

Page Generated in 0.0057 sec