printlogo


کد خبر: 247730تاریخ: 1401/3/11 00:00
رامین رضاییان؛ مردی که کمتر نشانی از گذشته‌اش دارد
«خرید» شکست خورده

‌وصال روحانی
 
 وقتی رامین رضاییان در نیم فصل دوم لیگ بیست و یکم به پرسپولیس بازگشت و به دوری پنج ساله‌اش از این تیم پایان داد، توقعات از او بسیار بالا بود، اما حدود پنج ماه پس از آن انتقال می‌توان خریداری او را اقدامی کاملاً شکست خورده تلقی کرد. رضاییان در دوره اول حضورش در جمع قرمزهای تهرانی که با انتقال او از راه‌آ‌هن شکل گرفت، بازی‌های موفقی را به نمایش گذاشت و یک مدافع راست توانا جلوه کرد و با اینکه در کارهای دفاعی که وظیفه اصلی هر بازیکن خط دفاعی است، چندان موفق نشان نداد اما به جبران آن در امور تهاجمی و پایه‌گذاری حملات پرسپولیس توفیق زیادی داشت و بسیاری از سانترهایش رقبا را به مخاطره می‌انداخت و پایه‌گذار گل برای این تیم می‌شد. اعتباری که از این طریق نصیب رضاییان شد و نمونه‌های اولیه آن در راه‌آهن هم به وضوح مشاهده شده بود، به آرامی وی را به سوی لژیونر شدن سوق داد و او در پنج سالی که دور از وطن گذراند در لیگ بلژیک و لیگ قطر روزهای متفاوتی را گذراند. وی زمان‌هایی موفق و خبرساز بود و در مقاطعی هم کم فروغ و فاقد استمرار در کارش و البته گاهی مصدومیت‌ها هم باعث کمرنگ شدن و دور ماندن وی از میدان‌ها می‌شد.
 
ناکام مثل تاجیک‌ها
با چنین پس زمینه‌ای بود که وقتی پرسپولیس بعد از سه فصل مماشات با مهدی شیری تصمیم به قطع همکاری با وی گرفت، گزینه بازگرداندن رضاییان به پرسپولیس عمده‌تر شد و خود وی نیز که از حضورش در لیگ قطر و کوچ چندباره بین تیم‌های این لیگ ناراضی بود از این امر استقبال کرد و آینده‌‌ای بهتر را از طریق رجعت به پرسپولیس برای خود متصور دید. با این حال 33 ساله شدن و نزول نسبی کیفیات برتر رضاییان و عوض شدن زمانه و دشواری‌های وفق یافتن با ترکیب و نفرات جدید قرمزها که بیش از 90 درصد با آرایش مقطع اول عضویت رضاییان در پرسپولیس تفاوت دارند، اثر خود را گذاشت و از رضاییان در لیگ رو به اتمام بازیکنی را ساخته که کمتر نشانی از گذشته درخشانش دارد. او نه همان سانترهای ویرانگر سابق را به نمایش گذاشته و نه در کار دفاعی به درجاتی رسیده که نشانگر پیشرفت و ارتقای او در این زمینه باشد. رضاییان نیم فصل دوم در لیگ برتر امسال فوتبال کشور بازیکنی نشان داده که اگرچه کوشش فراوانی صورت داده و سعی در حضور در هر صحنه مهمی در منطقه بازی‌اش داشته اما تأثیرگذاری‌اش در تیم یحیی گل‌محمدی و روال بازی آن اندک بوده و به هیچ روی به سطحی نرسیده که گمان آن می‌رفت و توقع آن نزد هواداران سرخ‌ها وجود داشته است. گل‌محمدی که در زمان جذب دو مدافع تاجیکستانی تیمش در پاییز سال پیش هنوز گزینه بازگرداندن رضاییان را به جمع نفرات سرخپوش پیش روی خود نمی‌دید، در عمل نه از عملکرد هنانوف و صفروف احساس رضایت کرده و نه رضاییان را در سطحی دیده که از بازیکنی با اعتبار و سابقه وی توقع آن می‌رفته است.
 
«او» دردسرساز است
موقعی که برانکو ایوانکوویچ با وجود تلاش همه جانبه رضاییان برای ابقا در پرسپولیس او را نخواست و جدایی وی را از جمع قرمزها تحقق بخشید و این پیستون راست مجبور به سفر به خارج از کشور و بازی در اروپا شد، «حاشیه»ها و دردسرهای جانبی زیادی که از وی و نحوه حضورش برمی‌خاست، پایه‌گذار آن رویداد شد. سرمربی کروات وقت پرسپولیس ابتدا با صادق محرمی جوان و سپس مهدی شیری که از پیکان آمد، جای خالی رضاییان را پر کرد و در یک مقطع هم که رضاییان به‌شدت کوشید دوباره پرسپولیسی شود، ایوانکوویچ مقابل آن موج ایستادگی کرد و راه چنان رجعتی را مسدود نگه داشت. پیشینه منفی رضاییان در کوچ کوتاه مدت و توأم با ناکامی‌اش به تیم ریزه اسپور ترکیه و تبعات آن از دلایل اصلی ناامید شدن برانکو از این بازیکن بود و هرچند مهدی طارمی همراه و همسفر رضاییان در آن مسافرت نافرجام لطمات بسیار بیشتری را به سرخ‌ها وارد کرد اما ایوانکوویچ با ادامه یافتن حاشیه‌های رضاییان پس از بازگشت به تهران و برخی دردسرسازی‌های او متوجه شد او از آن دست بازیکنانی نیست که بتوان در یک نظام عاری از بی‌نظمی و فاقد حاشیه‌ها از وی سود جست و به بهره‌های بزرگی رسید.
 
مردی که در «گذشته» زندگی می‌کند
به میل خود و براساس پیشنهادات و شرایطی که داشت، لژیونر شد و به قطر (و سپس پرتغال) رفت، رضاییان وادار به این جدایی شد و بین این دو مورد تفاوت زیادی وجود داشته و هنوز هم دارد و حتی در ماجرای بازگشت اخیر رضاییان به جمع قرمزهای تهرانی هم اصرارها و تلاش‌های او سهم به غایت بیشتری از رویکرد گل‌محمدی و همراهانش به وی داشت. اینک در پایان یک فصل طولانی بر هواداران پرسپولیس و البته مربیان این تیم بیش از پیش روشن و ثابت شده است که رضاییان همان بازیکن کارآمد گذشته نیست و بسیاری از قابلیت‌هایش رنگ باخته و اگر هم او را حفظ کنند، شاید ناچاری‌ها و عدم جذب بازیکنی با کیفیت برتر سبب‌ساز این قضیه شود. در غیر این صورت چه گل‌محمدی سرمربی سرخ‌ها بماند و چه فرد دیگری جای او را بگیرد، یکی از مسائلی که درباره آن تفکر و تصمیم‌گیری خواهد شد، آوردن پیستون راستی خواهد بود که برخلاف رضاییان در «گذشته» زندگی نکند و «امروز» او بهتر از «دیروز»ش باشد.
 
حذفی که موجه شد
پس از دیدن نمایش‌های این فصل رضاییان طبعاً این سؤال مهم نیز به وجود می‌آید که چطور می‌توان در راستای اظهارات کسانی که مکرراً می‌گویند حذف رضاییان از لیست‌های تیم ملی طی دو سه سال اخیر دلایل فنی نداشته و از مسائلی غیر ورزشی نشأت می‌گرفته، این واقعه را ناصواب شمرد و تأکید ورزید که او حتماً به اردوی ملی فراخوان مجدد و از قابلیت‌های وی استفاده شود. حتی اگر حذف رضاییان از تیم ملی در وهله اول و در گام نخست به‌دلیل مسائل حاشیه‌ای و خارج از حیطه‌های فوتبالی بوده باشد، اینک و با دیدن بازی‌های او در لیگ بیست و یکم وجاهت فنی هم پیدا کرده است. او اینک از باب مسائل ورزشی و از نظر فنی صلاحیت دعوت شدن به تیم ملی را ندارد «و» در این اندازه‌ها نیست و نمی‌تواند چیز زیادی را به بازی این تیم بیفزاید. حتی این بهانه که سایر مدافعان راست دعوت شده (شامل صادق محرمی و دانیال اسماعیلی‌فرها) هم آش دهان‌سوزی نیستند، دعوت وی را توجیه نمی‌کند و این کار را عقلایی جلوه نمی‌دهد و برعکس، حذف او را موجه‌تر از هر زمانی می‌سازد. رضاییان دوشنبه شب 9 خردادماه در مصاحبه‌ای تلویزیونی مدعی شد که با گذشت و فداکاری فراوانی به جمع سرخ‌ها بازگشته و از مبالغ کلانی در این راه گذشته و با این انتقال پول فراوانی را که السیلیه قطر دریافت می‌کرد از دست داده اما با بازی‌های ضعیفی که از او در این فصل دیدیم، می‌توان با اطمینان گفت پرسپولیس به تنها چیزی که هیچ احتیاجی به آن نداشته، همین فداکاری و از خودگذشتگی وی بوده است و ای کاش او در همان تیم قطری می‌ماند و پول‌هایش را می‌گرفت و دست به این فداکاری عظیم (!) نمی‌زد.
 

Page Generated in 0.0046 sec