ستارههای فوتبال و به طور کلی ورزش خواسته یا ناخواسته با انتظارات متفاوتی روبهرو هستند. شهرت، موقعیت اجتماعی و دستمزد بالای این بازیکنان دلایلی است که مردم عادی، دوستان، آشنایان و حتی رهگذران در روزهای سختی سراغ آنها بروند.
پاسخ آنها به این درخواستها معمولاً مثبت است، حتی اگر بازتاب زیادی نداشته باشد یا خبرش به رسانهها و شبکههای اجتماعی درز نکند. اگر به تمرین تیمهای مطرح بروید، معمولاً گرفتارانی هستند که برای حل مشکلشان منتظر خروج بازیکنان میایستند. در رختکن استقلال و پرسپولیس معمولاً یک نفر مسئول هماهنگی در این موارد است و دوستانش را در صورت نیاز به خط میکند.
بازیکنان چه بهصورت جمعی چه بهصورت انفرادی از کمک به دیگران دریغ نمیکنند و از این بابت شایسته تقدیر هستند، ولی آنچه میتواند این کمکها را فراگیرتر کند، استفاده از شهرت این بازیکنان برای تبلیغ پروژههای خیریه وسیعتر است.
این روزها شبکههای اجتماعی قابلیت بزرگی برای مشاهیر است که چنین برنامههایی را به اطلاع عموم برسانند. قدرت موجی که فضای مجازی میسازد بارها بزرگتر از تأثیر کارت بانکی آنها است. همزمان با اتفاقات ویژهای مثل زلزله، ستارگان دنیای ورزش فوراً کمپینهایی را برای کمک به آسیبدیدگان کلید میزنند، ولی میتوان چنین حرکاتی را به یک برنامه دائمی تبدیل کرد و بخشی از جامعه را تحت پوشش قرار داد.
در دوران کرونا که مدارس بریتانیا بهدلیل قرنطینه عمومی تعطیل شد، مارکوس رشفورد کمپینی را شروع کرد تا ناهار دانشآموزان نیازمندی که در خانه میمانند را تأمین کند. هرچند دولت در ابتدا با این ایده همکاری نکرد، ولی با استقبال شدید مردم و سایر بازیکنان فراگیر شد و کمک کرد که گرهای باز شود.
ستارگان فوتبال و ورزش پتانسیل بالایی دارند که عموماً پنهان میماند، ولی آزاد کردن آن میتواند بخشی از مشکلات جامعه را حل کند و از آنها قهرمانانی در میدان نوعدوستی بسازد.