کد خبر: 247707تاریخ: 1401/3/11 00:00
رسم جوانمردی در چهار پرده
یونس علیزاده
پرده اول) علی دایی ترک است، ترک اردبیل اما در چند شهر کردنشین کشور، او را میپرستند. دایی کسی بود که بعد از زلزله مهیب سال 96، آستینها را بالا زد و وارد معرکه شد تا برای بازسازی مناطق زلزلهزده کمک جمع کند. همه دایی را دیدند اما آنهایی که در تهران، این حرکت شهریار فوتبال ایران را تبلیغ میکردند تا پول بیشتری جمع شود، ندیدند. روزگاری که فوتبال بیش از همیشه بیتاب بود و اهالی فوتبال، به پر شدن حساب دایی برای کمک به زلزلهزدگان دست یاری رساندند. بهتر که دایی دیده شد؛ او یک نماد بود. پرده دوم) مقابل ورزشگاه محل تمرین پرسپولیس، خانمی با یک دختر خردسال دیده میشد. چند بازیکن خارج شدند تا اینکه علی کریمی از در ورزشگاه بیرون آمد. مقابل کمپ درفشیفر غوغا شد. خانم و دخترش کمی عقب ایستادند تا عکس یادگاری ثبت شود. کریمی چند متر ماشین را از ورزشگاه دور کرد و منتظر مادر و دختر شد. یکی از بازیکنان دیگر که ماجرا را با چشمانش دنبال میکرد، نزدیک من بود؛ با صدایی ضعیف گفت: «علی امروز برای این خانم و دخترش کار بزرگی کرد. همسر این بنده خدا به خاطر 10 میلیون تومان در زندان است. علی پول را جور کرد؛ حتی با یکی، دو نفر از طلبکاران هم حرف زد و انشاءا... تا فردا، همسر این خانم آزاد میشود.» پرده سوم) خبرنگار بوشهری، بیش از 10 سال رفیق نزدیک مهدی طارمی بود. با اینکه خودش هنوز مستأجر است اما با کلی تعارف با طارمی در پرتغال تماس گرفت و گفت: «کلیه دوم همسایه قدیمیتان هم از کار افتاد. حالا با دیالیز زنده است. نه خانهای دارد و نه شغلی و...» حتی مهدی نگذاشته بود حرفش تمام شود. هماهنگ کرد تا به حساب آن فرد پول واریز شود. طارمی فقط یک جمله به خبرنگار بوشهری گفته بود: «این همه بیماری دارد، نباید درد بیپولی بکشد.» پرده آخر) انسان باشیم؛ فرقی نمیکند فوتبالیست باشیم یا در حرفهای دیگری هستیم، انسان بودن تنها کاری است که در این دنیا میتوان انجام داد. درود بر سردار آزمون که بهعنوان یک چهره شاخص، بار دیگر «انسان بودن» را تبلیغ کرد.