وصال روحانی
پرسپولیس براساس آنچه در این فصل رؤیت شده، نیازهای فراوانی در راه پیشرفت دارد اما نیاز نخست این تیم اضافه کردن بازیکنانی به ترکیب تیم است که خلاقیت فردی بیشتر و هوش شخصی بالاتری داشته باشند و از غریزه قویتر و فزونتری بهره گیرند.
اهمیت اینگونه بازیکنان در ترکیب تیم فوتبال پرسپولیس به این سبب است که این تیم بر اثر جدایی تدریجی ستارهها و نفرات خلاقش طی دو سه فصل اخیر، دچار فقر شدید و کاستی محسوس در پرورش و اجرای بازیهای دلخواهش شده و کسانی را ندارد که بتوانند گره از کارهای پیچ خورده تیم بگشایند. درست است که وحید امیری و مهدی ترابی بازیکنانی از همان تبار گشایندهها و کار راهاندازها هستند و با فن و هوش شخصیشان میتوانند گرههای بازی را باز کرده و با خلاقیتهای فردی خویش راه را برای گلزنی هموار کنند اما آنها تحت فشار مسابقات سنگین و بر اثر فرایندهایی مانند محرومیت و مصدومیت و گاهی هم داشتن روحیهای بد نتوانستهاند در پارهای هفتهها به داد تیمشان برسند. تیمی که بیش از حد خشک و فاقد انعطاف بازی میکند و امسال خالی و عاری از خلاقیت والا نشان داده و به تبع آن حملاتش اغلب کور و احساسی بوده و کمثمر مانده است. پرسپولیس در معدود روزهای خوب و شادابش در لیگ بیست و یکم البته برخی نتایج خوب هم گرفته اما در اکثر روزها دچار مخمصه فنیای بوده که وصف آن رفت و کمبود شادابی و خلاقیت و انجام بازیهایی خشک و فاقد طراوت و دل بستن به حرکات تکراری و یک بازی ماشینی دمار از روزگار سرخها درآورده است.
چرخهای پنچر شده
امید عالیشاه و احسان پهلوان نیز کم و بیش از تکنیک و خلاقیتی بهره میبرند که وصف آن را آوردیم و فقدان آن در اکثر بازیهای فصل جاری پرسپولیس، چرخ این تیم را پنچر کرده است. با این حال، انواع بلایا و اتفاقات منفی و بداقبالیها، دامان این دو بازیکن را هم گرفته است. عالیشاه در طول فصل چند بار مصدوم شده و هفتهها از میدان دور بوده و روند طولانی درمان او به گونهای بوده که در نیم فصل دوم لیگ بیست و یکم یا اصلاً به میدان نیامده و یا وقتی در زمین ظاهر شده، از کارآیی لازم و سطح بالا و مورد نظر دور مانده است. احسان پهلوان هم چند فقره آسیبدیدگی داشته ولی مشخص نیست چرا در بعضی هفتهها که از مصدومیت رنج نمیبرد و آماده حضور در میادین است، یحیی گلمحمدی از او بهره نمیگیرد. این در حالی است که سرمربی پرسپولیس از زمان حضورش در ذوب آهن به پهلوان علاقه و ارادت داشته و او از بازیکنان محبوب یحیی است و پیرو همین علاقه بود که وی را دو سال و اندی پیش از اصفهان به تهران آورد و پیراهن سرخها را بر تن وی کرد.
اگر بیاعتنایی شود
کارآیی فردی و هوش شخصی و خلاقیت انفرادی و کارهای تکنیکیای که یک بازیکن در گرماگرم یک مسابقه به طور غریزی انجام میدهد، در سیامک نعمتی، کمال کامیابینیا و علی شجاعی هم کمی تا قسمتی مشاهده میشود ولی این میزان خلاقیت برای تیمی در اندازههای پرسپولیس با خواستههای عظیمی که خیل هوادارانش دارند، اندک است و همچون یک حلقه گمشده مینماید و پرسپولیس باید برای فصل بعد در این زمینهها خود را هر چه بیشتر تقویت کند. هر چیزی بجز این و اضافه نکردن خلاقیتهای فردی و مهارتهای فنی و عدم جذب بازیکنان دارای این خصلتها، بیاعتنایی به یک نیاز بزرگ و حیاتی و همانند خودزنی و به تبع آن پایهگذاری ناکامیهای تازه و متعدد برای این تیم در آینده و دیدارهای بعدی و فصلهای پیش رو است.