استقلال را با وجود کاستیهایی که در تیمهای پایه خود داشته همواره به عنوان یکی از باشگاههای بازیکنساز میشناسند. باشگاهی که در همین 20 سال اخیر بازیکنان متعددی را پرورش داده که تیم ملی نیز از وجود آنها منتفع شده است. مجتبی جباری، وحید طالبلو، آندرانیک تیموریان، امیرحسین صادقی، پیروز قربانی، خسرو حیدری، بهشاد یاورزاده، سعید بیگی، مجتبی محبوب مجاز و در سالهای اخیر بازیکنانی مانند محسن کریمی، سیدمجید حسینی، سیدحسین حسینی، عرشیا بابازاده، امید نورافکن و عظیم گوگ از جمله مردانی بودند که از تیمهای پایه استقلال مدارج بالا را طی کردند و حتی برخی به مرتبههای رفیعی در فوتبال دست یافتند. این حجم از سرمایههای قابل ذکر هرگز محصول سلسله اقدامات آکادمیک و مستمر نبوده و بسیاری از این بازیکنان از میان انبوهی از کمبودها و اندک امکانات به جایگاه بلندی در فوتبال ایران رسیدهاند.
حال تصور کنید اگر آکادمی باشگاه استقلال سر و شکل بهتری به خود بگیرد و همچون آکادمیهای تیمهای بزرگ جهان اداره شود، به گونهای که برای چند سال مدیر و مربیان خود را بشناسند و از سوی مدیرعامل باشگاه نیز به طور جدی حمایت شود، تردیدی نیست نتیجه حاصل بسیار پربارتر از آن چیزی خواهد بود که در سالهای اخیر دیدهایم و باشگاه استقلال تبدیل به یک کارخانه بازیکنساز خواهد شد که حتی ظرفیت صدور هرچه بیشتر سرمایههای خود را به دیگر تیمها خواهد داشت. در واقع نه تنها تیم بزرگسالان استقلال از این مزیت بهرهمند خواهد شد بلکه باشگاههای دیگر نیز میتوانند بازیکنان مستعد در آکادمی استقلال را جذب کنند و از آنها سود و فایده ببرند.
چنین شرایطی مستلزم یک کار بنیادی است و باشگاه استقلال که به تازگی مربیان پایه خود را معرفی ساخته باید برنامه خود را برای تیمهای نوجوانان، جوانان و امیدها نیز اعلام کند. در حقیقت لازم است که مسائل مربوط به این ردههای سنی جدیتر گرفته شود و باشگاه استقلال در رده پایه برنامه 10 ساله خود را بداند و در مسیری حرکت کنند که علاوه بر استعدادیابی صحیح، آموزش نیز به عالیترین شکل ممکن به بازیکنان داده شود.
وقتی پای آموزش به میان میآید این سؤال نقشی کلیدی و حساس به خود میگیرد که مردانی که اخیراً به عنوان مربی برگزیده شدهاند آیا از دانش کافی برای کار با تیمهای پایه برخوردارند؟ آیا آرش برهانی، سیاوش اکبرپور، سبو شهبازیان و امین منوچهری قادرند چنین مسئولیت بزرگی را به عالیترین شکل ممکن به سرانجام برسانند؟
سالهای پیش مربیانی همچون مرفاوی و مرحوم احدی مردان بزرگی را از میان بازیکنان نوجوان و جوانان استقلال رشد و پرورش دادند و به مدارج عالی رساندند. آنچه موجب شد نام این مربیان همواره در تاریخ تیمهای باشگاه استقلال به عنوان مربیانی بازیکنساز به یادگار بماند، عشق و علاقهای بود که در محیط کارشان خرج میکردند و با همه وجود هر آنچه آموخته بودند را در اختیار بازیکنان تشنه یادگیری قرار میدادند.
لازم است که مربیان جدید آکادمی استقلال از این ویژگی و خصیصه بهرهمند باشند و در کنار آن نیز مدیرعامل باشگاه استقلال باید بودجه مکفی را در اختیار تیمهای پایه قرار دهد و صرفاً توجه به این قبیل تیمها رسانهای کردن نام مربیانش نباشد.
شاید شنیدن این خبر که نامهایی که دیروز در قامت بازیکن برای استقلال ایفای نقش میکردند، به عنوان مربیان تیمهای پایه برگزیده شدهاند جذاب باشد و کشش رسانهای به سمت این نامها ایجاد کند (کما اینکه دیدیم در روزهای گذشته بارها با این مردان مصاحبه شد) اما در عمل لازم است نتیجه و برآیند اقدامات این مربیان نیز در باشگاه استقلال مشخص شود و روشن شود که در آینده این چهرهها چند بازیکن با استعداد و بزرگ را به باشگاه استقلال معرفی خواهند کرد؟! آیا آرش برهانی قادر است یکی مثل خودش برای استقلال بسازد؟ سیاوش اکبرپور چطور؟ آیا او بازیکنی همچون خودش را برای استقلال پدید خواهد آورد؟ از سبو شهبازیان و امین منوچهری نیز انتظاری جز این نیست. با طیف جدیدی از مربیان پایه مواجهیم که حقیقتاً انتظاراتمان را در مواجهه با تیمهای پایه استقلال بالا بردهاند، وقتی میبینیم باشگاهنشینها نیز حضور آنها را طور دیگری بازتاب دادهاند.
تیم امید آرش برهانی، مربی: حمید عزیززاده
تیم جوانان سیاوش اکبرپور
تیم نوجوانان سبو شهبازیان
تیم نونهالان امین منوچهری