نگاه
وصال روحانی
یکی از بازیکنان سابق تیم فوتبال پرسپولیس در مصاحبهای گفته است سعید آقایی به هیچ وجه انتظار موجود از وی را برآورده نکرده و افزوده است که او اصلاً در سطح و کلاس بازی در این تیم نیست. مبنای گفتههای او طبعاً بر نمایشهای نه چندان درخشان و پر فراز و فرود آقایی طی یک سال و هفت ماهی استوار بوده است که از انتقال او از سپاهان به جمع قرمزهای تهرانی میگذرد. آقایی چه در سپاهان و چه زمانی که در تراکتور بازی میکرد، استمرار و درخشش بیشتری داشت و تا به آن حد پیش رفته بود که حتی کارلوس کیروش سختگیر هم در مقاطعی از زمامداری 8 سالهاش در تیم ملی ایران او را به این تیم فراخواند و برای روزهای مبادا روی او حساب میکرد.
با اینکه این اظهار نظر که «آقایی اصلاً در سطح بازی در پرسپولیس نیست» محل مناقشه و تردید است، اما شکی نیست که وی بهرغم داشتن فرصت کافی و امکانهای متعدد و بازیهای پرتعدادی که پیش رویش قرار داشته، حتی نتوانسته است بهگونهای ظاهر شود که لااقل به نفر ثابت پست تخصصیاش تبدیل شود. به همین سبب یحیی گلمحمدی در هر فرصت ممکن از نفرات دیگری در پست مدافع چپ نفوذی که به گمان وی بهتر و بیشتر میتوانستهاند خواستههای تاکتیکی وی را برآورده کنند، بهرهگرفته و امیری که پیشتر هم وصف او آمد و علی شجاعی از این قبیل بودهاند و در نهایت این باور بیش از پیش جا افتاده که آقایی بر خلاف تصورات اولیه و حساب و کتابهایی که سبب شد او در اوایل تابستان 1399قرمزپوش شود، متاعی نبوده که بر هر عامل منفی و تردیدی فایق آید و بهگونهای ظاهر شود که برای مربیان چارهای جز استفاده دائمی از او وجود نداشته باشد.
آنچه باید اینجا به آن پرداخت تأثیر بعضی عوامل جنبی مثل مصدومیتها و کسالتها در فیکس نشدن آقایی در پرسپولیس است و او حتی یکبار به سبب مثبت شدن تست کرونایش از همراهی بموقع قرمزها در جام باشگاههای آسیا هم باز ماند ولی سببهای اصلیتر و نکات مهمتر در ناکامی وی و نرسیدنش به سطوح مورد انتظار دوری آشکار وی از سطح کیفی و روال و کلاسی است که از آقایی در فصول قبلی رؤیت شده بود و او به وضوح در پرسپولیس تکرارکننده نمایشهایی نبوده که در تبریز و اصفهان از وی مشاهده شده بود.
شاید گفته شود که دلیل فروغ آقایی در آن تیمها این بوده که سطح کیفی و کلاس فنی آن تیمها به پرسپولیس نمیرسیده و او در جمع نفراتی درخشیده بود که بعضاً پایینتر از «همپستی»های خود در پرسپولیس بودهاند و وقتی به سطح بالاتری از بازی و به جمع نخبهتری گام نهاده، طبعاً نتوانسته است در همان حدی ظاهر شود که قبلاً از او مشاهده شده بود و برای هماهنگی با بازیکنان پرسپولیس به آن نیاز است. این در حالی است که شایان مصلح و همین طور محمد نادری، اسلاف آقایی که پیش از حضور او پیستون چپهای پرسپولیس بودند، بلافاصله بعد از کوچ از سپیدرود رشت و کورترای بلژیک خود را با شرایط فنی قرمزها وفق دادند و در همان سطحی ظاهر شدند که برای بازی در ترکیب اصلی پرسپولیس و نمره قبولی گرفتن در این تیم بدان نیاز است و حضور و میزان تلاش و کلاس بازی آنها بسرعت به همان حدی رسید که کم و بیش با سایر نفرات این تیم برابری کرد.
در یک جمعبندی کلی باید گفت او با به نمایش گذاشتن بازیهایی فاقد تداوم و سهم نداشتن در اتفاقات سرنوشتساز این تیم و با نوسانهای همیشگیاش کاری کرده که هم اعتماد عمومی از او سلب شود و هم خودش چنان بد روحیه شود که انرژی و شور و شوق لازم به قصد جبران مافات و رسیدن به سطوح مورد نظر را نداشته باشد. اگر چه آقایی هنوز بازیکن خوبی است و بعضی سانترهای دوار او با ضربات کات پای چپ گاه گرههای کار پرسپولیس را گشوده و برای آنها گلساز شده اما مادام که صاحب استمرار لازم نشود و محکمتر و پر تداومتر عمل نکند، بیش از پیش این ایده را خواهد پراکند که مربیان قرمزها دلایل چندانی را برای حفظ وی در پایان فصل جاری نیابند و آیندهای بدون او را آنقدرها هم تلخ نینگارند و در نهایت لیگ بیستودوم را بدون او شروع کنند.