مازیار گیلکان
حذف استقلال و پرسپولیس از لیگ قهرمانان آسیا اتفاق ناگواری است که میتوانست در تمام سالهای اخیر رخ دهد اما همیشه منتظر میمانیم تا بدترین تصمیم گرفته شود و آنگاه راه فرار یا راه حل را پیدا کنیم. راه فرار در دقیقه ۹۰ همیشه پیدا نمیشود.
استقلال و پرسپولیس و بسیاری از باشگاههای دیگر در لیگ برتر و لیگهای دیگر، با بدهیهای انباشته سر میکنند، مشکلات مالکیتی دارند، بیتعهد در پرداخت بدهیها هستند و ساختار مالکیت و اداری و مالی خود را طی سالهای سال اصلاح نمیکنند. تصور میکنند فوتبال فقط بازی پیش رو است و باید آن را پشت سر بگذارند.
این سیاق باشگاهداری همیشه نمیتواند ادامه داشته باشد. امروز به جایی رسیدهایم که با روشهای پیشین نمیتوان ادامه داد و راهی جز اصلاح اساسی ساختار باشگاهداری پیدا نمیشود.
مسأله فوتبال ایران فقط حذف استقلال و پرسپولیس نیست. بسیاری از باشگاههای دیگر نیز مشکلاتی شبیه به استقلال و پرسپولیس دارند. هم بدهیهای انباشته و هم مالکیت دولتی یا شبهدولتی.
آنها نیز در خطر لغو مجوز حرفهای هستند اما چون به چشم نمیآیند، خبری از لغو مجوز آنها نیست.
در لیگ دسته اول و دسته دوم پرشمار باشگاههای بیتعهد داریم که مطالبات بازیکنان و مربیان خود را نمیپردازند اما همواره با این باشگاهها مماشات میشود تا بتوانند در لیگ حضور داشته باشند.
اصلاح ساختار باشگاهداری در ایران فقط نباید در استقلال و پرسپولیس اتفاق بیفتد. وقتی با فوتبال حرفهای در ایران مواجه میشویم که قوانین سختگیرانه برای همه باشگاهها، منجر به تغییر نگرش در باشگاهداری شود. نه فقط در دو تیم، بلکه در همه تیمها، در کوچکترین تیمها حتی در لیگ استانها.
وظیفه این سختگیری و اجرای قوانین بر عهده فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ است و البته کمیته انضباطی و استیناف باید در مورد پرونده شکایتهای مالی با باشگاهها سختگیرانه رفتار کنند.
این سختگیری باعث میشود ساختار مالی باشگاهها خود را اصلاح کنند و بدهی روی بدهی نگذارند.
باشگاه بدهکار یاد میگیرد که به اندازه توان مالی واقعی خود هزینه کند و میفهمد که اجازه ندارد برای آینده بدهی بیشتر به جا بگذارد.
تا روزی که این سختگیری همهگیر نباشد، بعید است قدمی واقعی و بنیادی برای تغییر در مسیر باشگاهداری برداشته شود.