سرمقاله
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
پیش از آنکه AFC تصمیمش را پس از سالها مماشات با فدراسیون فوتبال و باشگاههای ایرانی اعلام کند و استقلال و پرسپولیس از لیگ قهرمانان آسیا حذف شوند، سختگیری برای اصلاح ساختار باشگاهداری را باید در وزارت ورزش و جوانان و وزارتخانههای دیگری میدیدیم که در اقدامی عجیب و ادامهدار باشگاهداری میکنند.
آنچه امروز AFC به آن استناد میکند و تصمیم به لغو مجوز حرفهای ۳ باشگاه از لیگ برتر ایران (استقلال، پرسپولیس، گلگهر) میگیرد، پرونده خاکخورده و کهنه در فوتبال ایران است که تمام زوایای آن برای همه آشناست.
باشگاهداری دولتی، مالکیت دولتی و مشترک بر استقلال و پرسپولیس، بدهیهای انباشته و مسائلی از این دست، تازگی ندارند و سالهای سال است که دربارهاش بحث شده اما نشنیده و ندیده گرفتهاند. باشگاه جدید لیگ برتر مثل گلگهر نیز اگرچه با ریخت و پاشهایش در نقل و انتقالات شهرت پیدا میکند اما در رعایت بدیهیات باشگاهداری از ثروت خود بهرهمند نیست.
وزارت ورزش و جوانان باید پیشروتر از هر نهاد ورزشی دیگر از سالها پیش تشخیص میداد که روش باشگاهداریاش سرانجام خوشی ندارد و باشگاهداری یک وزارتخانه در فوتبال حرفهای بیمعناست.
طی دهه اخیر بیش از صد بار درباره زمان خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس یا واگذاری و ورود به بورس از مقامات رسمی وزارت ورزش وعدههای رسمی شنیدهایم. هر بار تاریخ نهایی اعلام میشود اما هرگز قدمی واقعی برای پایان مالکیت دولتی و مشترک بر این دو باشگاه برداشته نشد. وزارت ورزش باید پیش از AFC تشخیص دهد که مالکیت مشترک و دولتی بر دو باشگاه چقدر از اصول مقدماتی و بدیهی فوتبال حرفهای دور است.
انباشت بدهیها با سوءمدیریت در استقلال و پرسپولیس، دو باشگاه بیتعهد را ساخته است که به قراردادهای خود پایبند نیستند، همواره بدهکارند و همواره بازنده پروندههای مالی. هر دو باشگاه بیش از توان اقتصادی خود هزینه میکنند و همیشه از دولت کمک میخواهند. اگرچه همه میدانیم که بزرگترین راه درآمدزایی استقلال و پرسپولیس از پخش تلویزیونی است، همانچه مسدود شده و با موضع صدا و سیما راهی برای دستیابی به آن پیدا نمیشود.
این حجم از پیچیدگی وضعیت، محصول تصمیمات و مواضع عجیبی است که با فوتبال حرفهای ناسازگارند.
سال پیش، وقتی فدراسیون فوتبال به دلیل صدور مجوز حرفهای برای باشگاهها با مستندات غیرواقعی، از سوی AFC جریمه شد، پیدا بود که نمیتواند به مماشات با باشگاهها ادامه دهد اما یک سال گذشت و حالا میخواهند در فرصتی چند روزه استقلال و پرسپولیس را از مخمصه حذف از آسیا نجات دهند.
مدیران این دو باشگاه همیشه سعی کردهاند دوره کوتاه مدیریت خود را -در ظاهر- به سلامت بگذرانند و اینکه در آینده چه اتفاقی برای باشگاه رخ میدهد، چندان اهمیتی ندارد. اینگونه است که حتی نظم مالی در استقلال و پرسپولیس ایجاد نمیشود و بدهیها از این مدیر به مدیر بعدی منتقل میشوند و هر کدام در انباشتن بدهی بیشتر تبحر خود را نشان میدهند.
حذف استقلال و پرسپولیس از لیگ قهرمانان آسیا حاوی پیامهای روشن است. روشهای پیشین باشگاهداری و اغلاط پرشمارش را باید فراموش کرد. فوتبال باید با اقتصاد فوتبال حیات داشته باشد و باشگاهداری کار کسانی باشد که با اقتصاد وابسته به فوتبال، این حرفه را انتخاب میکنند، نه دولتها و نه صنایع شبه دولتی.
حذف استقلال و پرسپولیس از آسیا نه یک محرومیت، بلکه فرصت برای بازبینی در سیاق باشگاهداری است.