شهرام وزیری
سلسله مراتب حضور باباجونها در این فوتبال کم نبوده و نیست ... . تا دلت بخواهد این فوتبال باباجون داشته و دارد. از بدنهاش بگیر تا بالابالاهایش. نه باباهایی ژنتیکی و واقعی که گروه خونشان با فوتبال بخواند. باباجونهایی از نوع سببی که البته به سبب گره خوردن به مراکز قدرت که تو دانی و من به بیخ ریش تیمداری این دیار چسبیده و کم هم ادعای باباخواندگی این فوتبال را نداشته و ندارند!
البته گروه خونی این باباهای تیمدار اگر از نظر ژنتیکی با خون این فوتبال نمیخواند اما گویی DNA مبارکشان در یک کارگاه باسمهای عین هم قالب خورده تا نتیجه کار و عملشان در تیمداری این دیار مو به مو مثل هم باشد. باباجونهایی که به هزار طریق جون میدهند برای نشستن پشت میز تیمداری!
از چنین باباهای تیمدار و تیمباز- همیشه بازنده - در بدنه این فوتبال که بگذریم، میرسیم به باباجونهایی عالیجاه در بالابالاها و بلندای این ورزش که گرچه به ظاهر از انگ خوردن علقه و علاقه به تیمی خاص تبری میکنند اما وقتی در عمل عشق و دلدادگی جنابشان در پس مدیریتی غلط و شبهه برانگیز گل میکند باید هم چنین که میرود سرریز دهانهای باز و زبانهای گزنده تیمهای فرصتطلب و بهانهجو شوند!
تو بخوان ... وقتی روزی آقازاده فلان بالانشین ورزش علقه و علاقهاش را به تیمی خاص ابراز میکند و علنا با برخورداری از رانت نام و سمت باباجونش برای جلب اسپانسرینگ تیمی خاص تلاش پشت تلاش و ... . وقتی فلان باباجون بالانشین این ورزش با انتصابهای سریالی بد از بدترش مدتها تیمی دیگر را زمینگیر میکند و در پس اعتراضات مکرر به روی مبارکش هم نمیآورد... . وقتی تیمی لنگ انتصاب مدیر عامل هفتهها در پس ماهها مدام خود را به در و دیوار میزند و دیوار خراب و در باز نمیشود .... تو بخوان وقتی فلان باباجون فنآور ارتباطات اما بیارتباط با فوتبال برای خودنمایی هرچه بیشتراتش بیار معرکه میان این تیم و آن تیم رنگی میشود و باید هم در این کج اندیشیهای مکرر مدیریتی واژه بابا مسعودها و بابا محمدجوادها در فرهنگ محاورهای و کوچه بازاری این فوتبال جا بیفتد و سر هر گذر و در دل هر میدان سرریز زبانها شود!
چرا که نه ... باید هم در دل این شهر آشوب فوتبال باباجونها مکرم به پاس چنین مدیریتهای حرف برانگیزشان محملی شوند برای بهانهجوییهای مکرر هر تیمدار رنگی و ایضا هر مربی و هر بازیکن و هر هوادار تا با فرار رو به جلویشان کم کاریها و ناکامیهای مدیریتی و فنی و قرض و قولهها و بدهکاریها خود را به این باباجونها گره بزنند!