سرمقاله
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
در تقویم ملی مثل شب یلدا، باید روزی را به نام جشن پرداخت بدهی در فوتبال ایران نام بگذاریم اما پرسپولیس و استقلال احتمالاً باید جدلی رسانهای راه بیندازند که روز پرداخت بدهی کالدرون انتخاب شود یا منتظر روز پرداخت بدهی استراماچونی بمانیم.
پرداخت طلب گابریل کالدرون، مربی سابق پرسپولیس و باز شدن پنجره نقل و انتقالات این باشگاه مثل یک خبر خوش به هواداران فوتبال تحویل شده است. نمونه نادر و غریبی است که باختن در یک پرونده مالی، پرداخت گزاف بدهی معوقه با کاهش ارزش ریال، پرداخت خسارت و وقت و انرژی بر باد رفته در یک باشگاه، مثل یک پیام شادباش اعلام شود.
اگر دنبال نمونه دیگری از این دست شادباشها هستید، میتوانید کمی منتظر بمانید تا جریانی مشابه را در پرونده آندرهآ استراماچونی و باشگاه استقلال پیگیری کنید. یا منتظر روزی بمانید که پرداخت مطالبات مارک ویلموتس، سرمربی سابق تیم ملی به عنوان خبری مسرتبخش اعلام شود.
در پرونده دو مربی پرسپولیس و استقلال، ما با سوءمدیریت حیرتآور در دو باشگاه مواجهیم. کالدرون و استراماچونی مربیان موفق پرسپولیس و استقلال بودند اما با بدعهدی مدیران باشگاه فرصت فسخ یکطرفه قرارداد را به دست آوردند.
باشگاه پرسپولیس نیم فصل از کالدرون استفاده کرد اما مبلغ قرارداد یک فصل را پرداخت کرد و سپس برای استخدام مربی بعدی نیز هم مبلغ گزافی را به یحیی گلمحمدی پرداخت و هم بدهی گزافتر به باشگاه شهرخودرو را (باشگاه مبدأ گلمحمدی) بجا گذاشت. چنین معاملهای نوبرانه است.
باشگاه استقلال هم بعد از جدایی استراماچونی هرگز به کیفیتی که مربی ایتالیایی برای استقلال به ارمغان آورده بود، نرسید. دستمزد محمود فکری و فرهاد مجیدی را پرداخت کرد و بدهکار شد و سرانجام باید مبلغ قرارداد استراماچونی را بپردازد و جشن پرداخت بدهی برگزار کند.
مدیران باشگاههای استقلال و پرسپولیس اغلب به شدت با مناسبات فوتبال حرفهای غریبهاند. حقوق ورزشی را نمیشناسند و جز بدهی و دردسر چیزی برای باشگاه تولید نمیکنند. سرانجام همیشه بازنده پروندهها هستند و بعد پرداخت بدهی را از افتخارات دوران مدیریت خود میدانند. عجیبتر اینکه بدهیها از محل بودجههای عمومی پرداخت میشوند اما افتخار پرداخت آن به نام مدیران ثبت میشود. هر کدام از مدیران مدعیاند که بدهیهای انباشته مدیر پیشین را پرداخت کردهاند و این بازی ادامه دارد.
مدیران با این عملکرد حیرتآور، هوادار اجارهای مجازی هم دارند. گاهی به شدت مورد حمایت هستند، در وصف عملکردشان قصهها ساخته میشود و گاهی با انبوهی از شائبه و شایعه و بدنامی و بدهی میروند و البته مدعی باقی میمانند. مدیران بعدی اغلب آنچنان عملکرد ضعیفتری دارند که گاه مدیران پیشین، خود را به عنوان نامزد همیشگی مدیرعاملی در پرسپولیس یا استقلال معرفی میکنند، در نقش کارشناس مدیریت ورزش اظهارنظر میکنند و به چهرههای شناختهشده در فوتبال تبدیل میشوند و در نقش منتقد ظاهر میشوند.
از همه اینها اما بگذریم. منتظر جنجال رسانهای استقلال و پرسپولیس برای انتخاب روز جشن پرداخت بدهی باشیم.