سرمقاله
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
استقلال پیش از دوره مدیریت جدید، مهمترین اختلافات بین دو مدیرعامل پیشین - احمد سعادتمند و احمد مددی- با فرهاد مجیدی را درباره موضوع نقل و انتقالات بازیکنان تجربه کرده بود، آنچنان که مجیدی در اوج اختلافاتش با سعادتمند گفته بود: «اگر استقلالی واقعی هستید، دفعه بعد لااقل حامی این دروغگوها نباشید. حمایت نادرست باعث شد که استقلال برای دومین سال متوالی توسط دلالها بسته شود و نه سرمربی.» و با احمد مددی نیز در نقل و انتقالات بازیکنان و حتی قرارداد دستیار ایتالیایی -گابریله پین- دچار بزرگترین اختلافنظرها شد.
در فصل جدید اما فرهاد مجیدی اختیار و فرصت داشت تا بدون دغدغهها و سنگاندازیهای گذشته، تیم جدیدش را بسازد. این موقعیت تازه هم فرصتی برای آزمون ایدههایش بود و هم مسئولیت فرهاد مجیدی را بیشتر میکرد.
سلیقه مربیان در تیم ساختن یکی از مهمترین بخشهای کاراکتر مربیگری آنهاست. همانچه سرنوشت آنها در یک فصل و تکلیف آنها را در بازار مربیگری تعیین میکند. مربیان البته طی سالها و با تجربه کردن انتخابهای خود به درک بهتری در انتخاب بازیکن میرسند و آنچه بلدند در بازی اجرا کنند با خریدهای خود هماهنگ میکنند. این ویژگی با هوش و تجربه به دست میآید.
فرهاد مجیدی با انتخابهایش در استقلال نشان داده است که برای انجام موفقیتآمیز پروژه انتخاب، به شناخت و تجربه بیشتر نیاز دارد. شاید او در انتخابهای بعدیاش مربی خوشسلیقهتری باشد یا دستکم ابزارهای اصلی برای اجرا را فراموش نکند.
وقتی آرش رضاوند در فصل نقل و انتقالات اولین بازیکنی بود که قراردادش را به میل فرهاد مجیدی تمدید کرد، آن تصمیم را نشانهای میدانستیم برای اینکه بدانیم استقلال جدید با چه کیفیت و سلیقهای شکل میگیرد. رضاوند میتوانست آخرین بازیکنی باشد که برای بازی در خط میانی استقلال قراردادش را تمدید میکند و شاید استقلال با خریدهای بهتر، حتی میتوانست از تمدید قرارداد با بازیکنانی مثل آرش رضاوند صرفنظر کند.
استقلال در فصل جاری تا روزی که وریا غفوری را در ترکیب داشت، بهترین بازیکنش وریا غفوری بود. وریا اما پیش از آغاز فصل تمامشده تصور شده بود و این موضوع القا شده بود که باید جانشین وریا را انتخاب کرد. کوین یامگا با همین پیشفرض به استقلال آمد اما وریا در پست خودش باکیفیتتر از یامگا بود و بازیکن خارجی استقلال به خط حمله منتقل شد.
استقلال تا روزی که وریا را در ترکیب داشت، فقط یک بازیکن برای جناح راست را در اختیار نداشت، بلکه وریا از پست خودش مثل یک پلیمیکر برای استقلال بازی میساخت، کاری سخت که وریا از پس آن برآمده بود.
استقلال اما هرگز نتوانست این بازی ساختن را در مرکز زمین اجرا کند. هافبکهای استقلال در قوارهای نیستند که ساخت بازی را در مرکز زمین با کیفیتی که در استقلال توقع میرود، انجام دهند. در استقلال هافبکهای دفاعی هم هر کدام میخواهند چنین مسئولیتی را بر عهده بگیرند و در ساخت بازی اگرچه همگی یک گام جلوتر از آرش رضاوند هستند اما گره استقلال را باز نمیکنند.
فرهاد مجیدی باید در نقل و انتقالات زمستانی برای دوبارهسازی تیمش خرید کند. او بازیکنان پرشماری را در تیمش دارد که حالا شاید بداند جدایی آنها به استقلال کمک میکند اما این تصمیم در نقل و انتقالات زمستانی پردردسر و پرهزینه است.