printlogo


کد خبر: 239313تاریخ: 1400/9/30 00:00
در مذمت شادی گل‌های کلیشه‌ای و باسمه‌ای
اگر خلاق نیستید، حداقل اورجینال باشید!

محمد قراگزلو
 
اگر شادی گل مارکو تاردلی بعد از باز کردن دروازه آلمان غربی در فینال جام‌جهانی 1982 ماندگار شد و مردم جهان میلیون‌هابار آن را تماشا کردند و در ذهن‌شان نقش بست به‌خاطر غلیان لحظه‌ای یک حس عجیب و غیر قابل وصف از درون او بود. این حس یک تصویر خلاقانه و بدیع، هیجان‌انگیز و اورجینال ساخت که با هربار دیدنش می‌توان تمام این ویژگی‌ها را در آن پیدا کرد و روی خاص بودنش صحه گذاشت.
اینجا اما شادی گل‌های بازیکنان لیگ برتر فوتبال ایران کاملاً تکراری، عذاب‌آور و خسته‌کننده شده است. نمی‌دانم دقیقاً این ماجرا از کجا شروع شد اما تصور می‌کنم نقطه آغازش از اوایل فصل قبل بود و احتمالاً در یکی از همین تیم‌های بزرگ باب شد. قبل از آن هرگز اینطور نشده بود که برای چیزی حدود دو فصل تمام شادی گل‌های بازیکنان لیگ برتری یا حداقل بخش عمده‌ای از آنها شبیه هم باشد اما حالا این اتفاق تبدیل به موضوعی نگران‌کننده در حوزه بصری رسانه‌های ورزشی و البته آنچه از قاب تلویزیون به‌عنوان مخاطب فوتبال‌دوست می‌بینیم، شده است.
شادی گل یک اتفاق ویژه و منحصربه‌فرد در هر مسابقه فوتبال است که شاید در طول 90 دقیقه یک‌بار اتفاق بیفتد. همه ما فوتبال نگاه می‌کنیم تا گل ببینیم و حتماً آنچه بعد از گل جلوی چشم‌مان می‌آید بسیار مورد توجه قرار می‌گیرد و برای ثبت آن در حافظه فوتبالی‌مان اهمیت دارد، اما همگی دوست داریم این صحنه بدیع، هیجان‌انگیز و اورجینال باشد، نه یک حرکت از قبل هماهنگ‌شده و تکراری.
هیچ‌کس دنبال شادی گل تقلبی و تکراری نیست و حتی تقلید از بهترین شادی گل‌های بزرگترین ستارگان فوتبال جهان هم از سوی بیننده حرفه‌ای فوتبال پذیرفته و مقبول نیست. مخاطب مسابقه فوتبال آن هم در بالاترین سطح اهمیت و هیجان پای تلویزیون می‌نشیند تا از گل لذت ببرد و با شادی گل بازیکن تیم محبوبش به اوج لذت برسد اما اینجا در لیگ برتر فوتبال ایران انگار تمام بازیکنان همه تیم‌ها دست به دست هم داده‌اند تا بیننده تلویزیون و مخاطب فوتبال را دچار آشفتگی بصری و مواجهه با تصاویری تکراری کنند که حالا دیگر بیشتر از یک شادی گل تکراری آزارمان می‌دهد.
حالا نزدیک دو سال است که مد شده بازیکنان تیم‌های لیگ برتری بعد از گلزنی جایی حوالی نزدیک نقطه کرنر دست در گردن هم‌تیمی‌های‌شان رو به دوربین فریاد یا لبخند می‌زنند و بعضاً بدن عضلانی‌شان را هم به رخ می‌کشند. این شادی گل تکراری گاهی بعد از شادی گل اصلی و انفرادی گلزن مسابقه به‌صورت گروهی و در گروه‌های چهار، پنج نفره یا حتی بیشتر و کمتر توسط دوربین‌های عکاسان ورزشی ثبت و ضبط می‌شود، اما فردای مسابقه آنچه روی جلد روزنامه‌های ورزشی نقش می‌بندد یا همان شب مسابقه در اسلایدشو سایت‌ها و خبرگزاری‌ها دیده می‌شود همان شادی کلیشه‌ای و تصنعی است که دیگر معنی اتحاد و همدلی در تیم را نمی‌دهد. شاید می‌شد برای یکی، دوبار در یکی، دو تیم خاص و بزرگ این شادی را به موارد مهمی مثل اتحاد و همدلی بازیکنان ارتباط داد اما مدت‌هاست کارکردش را به‌کلی از دست داده و تکراری شدن تصاویر اصلی جلد روزنامه‌های ورزشی آزاردهنده و تلخ شده تا جایی که ایستادن مقابل کیوسک مطبوعات فردای مسابقات مهم، مخاطب روزنامه‌خوان را با این پرسش مواجه می‌کند که نکند تمام روزنامه‌های ورزشی فقط یک عکاس در ورزشگاه داشته‌اند؟!
نمی‌دانم این شادی کلیشه‌ای را اول‌بار دوستان عزیز عکاس به بازیکنان تعلیم دادند تا خروجی خوبی برای رسانه‌های‌شان داشته باشند یا یک حرکت از قبل هماهنگ‌شده از سوی بازیکنان بود که به‌زعم خودشان گرفت و مد شد و ماند، اما کار هرکسی باشد دیگر بس است و باید در یک عزم همگانی -حالا چه با درخواست همکاران عکاس باشد چه حرکتی از سوی خود بازیکنان- بساط این شادی‌های تصنعی برچیده شود، چراکه دیگر نشانی از اصیل بودن، بداعت و زیبایی در آن دیده نمی‌شود. برای بازیکنان فوتبال‌مان که دیگر خلاقیتی در شادی گل‌های‌شان دیده نمی‌شود یک پیام داریم که اگر دیگر خلاقیتی در شادی گل‌های‌تان ندارید حداقل سعی کنید اورجینال و اصیل باشید تا خودتان بمانید و فوتبال را با تمام جذابیت‌های از دست رفته‌اش بیش از این تصنعی نکنید!

Page Generated in 0.0062 sec