printlogo


کد خبر: 239308تاریخ: 1400/9/30 00:00
رضایی‌منش: چون زمان نداریم، بهتر است اسکوچیچ بماند
گفتند نصف قراردادت را بده و مربیگری کن!
تیم اول آسیا هستیم و با این بازیکنان باید اسم بزرگتری روی نیمکت تیم ملی بنشیند. از طرفی چون نزدیک جام‌جهانی هستیم، زمان داریم و اسکوچیچ هم خوب نتیجه گرفته، می‌توانیم او را حفظ کنیم

 
مصاحبه 
نیکادل اسدی     
 
قدیمی‌ترها که در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 فوتبال را پیگیری می‌کردند، قطعاً با نام رضا رضایی‌منش آشنایی دارند؛ مدافع راستی که در رده‌های جوانان، امید و بزرگسالان برای تیم ملی بازی کرد و حتی به بازوبند کاپیتانی تیم المپیک هم رسید. رضایی‌منش در رده باشگاهی هم پیراهن پاس و بهمن را به تن کرد و چند فصل هم به‌عنوان لژیونر راهی لیگ سنگاپور شد. او که تا آستانه حضور در جام‌جهانی 1998 هم پیش رفت و این تورنمنت مهم را به‌دلیل آسیب‌دیدگی از دست داد، مدت‌هاست از فوتبال دور شده و فعالیتی به‌عنوان مربی ندارد. همین دوری و بی‌خبری باعث شد تا سراغ رضایی‌منش برویم و برای دقایقی با او صحبت کنیم.
 
خیلی وقت است که از شما خبری در رسانه‌ها نیست. کجایید و چرا در فوتبال حضور ندارید؟
 ما هستیم و دوست داریم فعالیت کنیم اما فوتبال به ما راه نمی‌دهد. من تمام کلاس‌های مربیگری را گذرانده‌ام، آن هم با نمرات بسیار خوب. سال 2005 مدرک A آسیا را گرفتم و بعد B یوفا. مدرک FA انگلیس را هم دارم و فقط مانده پروفشنال که باید سر کار باشم و فعالیت مربیگری بکنم تا بتوانم در کلاس‌هایش حاضر شوم. چند سال ایران نبودم اما از وقتی برگشتم قسمت نشده در تیمی مربیگری کنم. البته یکی، دوبار به من پیشنهاد شد اما کنار آن مواردی بود که با مکتبی که در آن بزرگ شده بودم، همخوانی نداشت.
چه مواردی؟ توضیح می‌دهید؟
 دلال‌ها زنگ زدند و گفتند اگر می‌خواهی باشی باید نصف قراردادت را به ما بدهی. من هم گفتم اگر می‌خواستم با این راه‌ها باشم، تا 40سالگی بازی می‌کردم. نمی‌گویم فقط من خوبم، همه خوبند و من بد هستم. متأسفانه در مربیگری چرخه‌ای وجود دارد که چند مربی داخل هستند و مدام جابه‌جا می‌شوند. من نمی‌گویم چرا، چون خیلی‌های‌شان رزومه دارند و موفق هم هستند اما ما هم از فوتبال دور نشده‌ایم و به‌روز هستیم. مربی داشتیم که در 5 ماه روی نیمکت سه تیم نشست. مربیانی بودند که در 4 ماه، دو تیم یکجور و هم‌خانواده داشتند. معلوم است که چرخه‌ای وجود دارد و اگر باشی، هستی و اگر خلاف چرخه بچرخی، تو را بیرون می‌اندازند.
کمی به قبل برگردیم. شما بازی ملی زیادی هم داشتی اما چرا خیلی زود فراموش شدی؟
 من در رده‌های جوانان و امید برای ایران بازی کردم و اگر آنها را به بازی‌های تیم ملی بزرگسالان اضافه کنم، حدود 45تا می‌شود. تا قبل از جام‌جهانی 1998 هم عضو تیم ملی بودم اما به‌دلیل مصدومیت نتوانستم به فرانسه بروم.
یعنی در لیست نهایی هم حضور داشتید؟
 در لیست ایویچ بودم و در اردوی فرانسه برای بازی با نانت و مونت‌پولیه نیز حضور داشتم. آنجا زانویم آسیب دید، ایویچ گفت دوست دارم تو را به جام‌جهانی ببرم اما حیف که مصدوم هستی. بعد هم که ایویچ را اخراج کردند و دیگر قسمت نشد با او کار کنم.
بعد از این اتفاق خداحافظی کردید؟
 نه. به لیگ سنگارپور رفتم و تا سال 2000 میلادی آنجا بازی کردم. دیگر آسیب‌دیدگی اجازه نداد فوتبالم را ادامه بدهم. البته در همان بیمارستانی که لاله و لادن را عمل کردند، پای من هم جراحی شد اما چون غضروف را از یک‌جا برداشتند و جای دیگر گذاشتند، دیگر برایم دلچسب نبود که بازی کنم. دوست نداشتم با 60 درصد توانایی و به هر قیمتی در فوتبال باشم به همین دلیل در 29سالگی تصمیم گرفتم دیگر بازی نکنم.
شما مدافع راستی بودید که در سمت چپ هم توانایی بازی داشتید.
 من راست‌پا بودم و پست اصلی‌ام هم همین سمت از زمین بود اما چون پای چپم هم دست‌کمی از راست نداشت، بعضاً مربیان در این پست هم از من استفاده می‌کردند. البته برایم تفاوتی نداشت کجا بازی کنم. مهم‌ترین مسأله این بود که مثمرثمر باشم و به درد تیم بخورم.
قبول دارید که یکی از اشتباهات امثال شما این بود که پیراهن یکی از دو تیم مطرح استقلال و پرسپولیس را نپوشیدید؟
 دقیقاً همینطور است. سال 76 که به سنگاپور رفتم، هر دو تیم مرا می‌خواستند و پیشنهاد هم دادند اما جواب منفی دادم. یک‌بار هم زمان آقای پروین با پرسپولیس تمرین کردم اما پاس رضایت‌نامه نداد و مجبور شدم به این تیم برگردم. متأسفانه آن زمان مثل حالا نبود که تمام تیم‌ها زیر ذره‌بین باشند و بازیکنان‌شان مورد توجه قرار بگیرند. به‌عنوان نمونه زمان مربیگری کارلوس کی‌روش، او از همه تیم‌ها بازیکن دعوت می‌کرد. مثلاً میلاد محمدی عضو راه‌آهن بود که به تیم ملی دعوت شد و بعدها در جام‌جهانی هم بازی کرد. آن زمان اینطور نبود و اگر در استقلال و پرسپولیس بازی نمی‌کردی، باید خیلی خوب بودی که عضو تیم ملی می‌شدی چه برسد به اینکه بازی کنی.
یادم می‌آید برای بازی‌های آسیایی پکن از استقلال و پرسپولیس، هر کدام 9 بازیکن در تیم ملی حضور داشتند.
 درست می‌گویید اما الان شرایطی پیش آمده که همه بازیکنان در دید هستند و دیگر آنچنان حضور در استقلال و پرسپولیس اهمیت ندارد.
یک سؤال که من همیشه از پیشکسوتان می‌پرسم این است که چرا به نسل خودشان تعصب دارند و وقتی بحث مقایسه پیش می‌آید، بازیکنان فعلی یا مقاطع قبل را اصلاً قبول ندارند؟
 من اینطور نیستم. الان بازیکنانی نظیر سردار آزمون، مهدی طارمی، سعید عزت‌اللهی و خیلی‌های دیگر در تیم ملی حضور دارند که آدم کیف می‌کند بازی‌شان را می‌بیند. یا در دوره قبل‌تر جواد نکونام و مهدی مهدوی‌کیا. نکونام اگر خوب نبود که 11 سال در لالیگا بازی نمی‌کرد. یا مهدی مهدوی‌کیا اگر بازیکن مهمی نبود که آلمانی‌ها 12 سال او را در بوندس‌لیگا نگه نمی‌داشتند. الان کاپیتان تیم امید ما بد است؟ یاسین سلمانی را می‌گویم. فوتبال ما تا دل‌تان بخواهد از این استعدادها دارد اما وقتی هیچ‌چیز سر جای خودش نباشد، فقط باید افسوس بخوریم. به‌عنوان نمونه اسم فوتبال ما حرفه‌ای است اما هر سال باید دنبال تأییدیه کنفدراسیون فوتبال آسیا باشیم تا ببینیم آیا باشگاه‌های‌مان می‌توانند در لیگ قهرمانان آسیا شرکت کنند یا نه.
شما که اینقدر ریز و موشکافانه مسابقات را دنبال می‌کنید، آیا موافق ادامه حضور دراگان اسکوچیچ روی نیمکت تیم ملی هستید؟
 اول این را بگویم. خوش‌شانسی اسکوچیچ است که به چنین نسل فوق‌العاده‌ای از بازیکنان تیم ملی خورده. من خودم اما کی‌روش را دوست داشتم. نه او و نه اسکوچیچ با من ارتباطی ندارند که بخواهم این صحبت‌ها را انجام بدهم اما کی‌روش در تمام پست‌ها دو، سه بازیکن خوب تحویل تیم ملی داد و رفت. او میلاد محمدی را فیکس می‌گذاشت، باور کنید کسی جز او نمی‌توانست این کار را انجام بدهد. برای کی‌روش فقط قابلیت بازیکن مهم بود. او ایفمارک و مرکز ملی فوتبال را برای خودش می‌خواست؟ آیا آنها را با خودش به پرتغال برد؟ الان هم جواب سؤال شما را می‌توانم با بیان دو نکته بگویم. رو راست بگویم، تیم اول آسیا هستیم و با این بازیکنان باید اسم بزرگتری روی نیمکت تیم ملی بنشیند. از طرفی چون نزدیک جام‌جهانی هستیم، زمان داریم و اسکوچیچ هم خوب نتیجه گرفته، می‌توانیم او را حفظ کنیم. البته با همین اسکوچیچ در بازی‌هایی هم به در بسته خوردیم اما زمان کم و شناخت بالای او از تیم ملی می‌تواند منجر به ادامه همکاری‌اش شود.
یعنی اگر زمان لازم را داشتیم، بهتر بود مربی بزرگتری می‌آوردیم؟
دقیقاً. الان بازیکنانی داریم که در باشگاه‌های‌شان تعیین‌کننده هستند. اینها می‌توانند بهترین نتایج را هم رقم بزنند، به شرطی که ما اهداف‌مان را تعیین کنیم. اگر بخواهیم با همین کادر به مرحله دوم برویم، کارمان کمی سخت می‌شود. اگر هم بخواهیم مربی جدید بیاوریم، تا او بیاید و بازیکنان تیم ملی و لیگ را بشناسد، زمان زیادی را از دست می‌دهیم.
اگر الان بازی می‌کردید، چقدر قراردادمی‌بستید؟
 (می‌خندد) سخت است جواب بدهم اما قراردادم جزو خوب‌ها بود. اصلاً من یک سؤال از شما دارم که ارتباطی هم به فوتبال ندارد. چرا حسن یزدانی که گل سرسبد ورزشکاران ما محسوب می‌شود، باید دغدغه خانه داشته باشد؟ او در المپیک ریو رقیب روسی‌اش را برد اما آنها به او نشان افتخار دادند اما حسن یزدانی باید دنبال خانه برای سکونت باشد. ورزشکاران هرچقدر هم پول بگیرند، حق‌شان است چون هیچ‌کس نمی‌تواند شانسی ورزشکار شود و به موفقیت برسد.

Page Generated in 0.0053 sec