printlogo


کد خبر: 239243تاریخ: 1400/9/29 00:00
وقتی دروازه‌بان پرسپولیس به رفتارهای سابقش رجعت می‌کند
مدلی رنگ و رو رفته از «لک»

نگاه
‌ وصال روحانی    
 
مهم‌ترین سؤالی که بسیاری از هواداران پرسپولیس و هر ناظر فوتبالی این روزها مطرح می‌کند، این است که چرا حامد لک بعد از کارنامه درخشانی که فصل پیش بر جای نهاد، امسال این همه لرزان ظاهر شده و هیچ نشانی از اقتدار آن ایام ندارد.
لک فصل پیش فقط 14 گل خورد و در 29 بازی از 30 مسابقه لیگی سرخ‌ها درون دروازه ایستاد. کلین‌شیت کردن در 17 مسابقه که برابر با رکورد قبلی لیگ در این زمینه بود (و آن مورد را نیز پرسپولیس البته در دوره حضور علیرضا بیرانوند به ثبت رسانده بود) سبب شد پرسپولیس در رقابت پایاپای خود با سپاهان در صدر جدول لیگ برتر فوتبال کشور، یک بار دیگر به قهرمانی برسد و اگر لک آن نمایش‌های فوق‌العاده را نداشت و به روند پولادین شدن خط دفاعی تیمش شدت بیشتری نمی‌بخشید، بعید بود که سرخ‌ها پنجمین عنوان اولی متوالی‌شان را دشت کنند و سپاهان را از نقطه نخست دور نگه دارند. شدت این گمانه‌زنی و صحت آن زمانی بیشتر جلوه می‌کند که در نظر بگیریم طلایی‌های اصفهان در فصل گذشته 65 امتیاز اندوختند که در هر فصل دیگری می‌توانست برای تصاحب کاپ قهرمانی کفایت کند اما نه در آن فصل خاص که قرمزها با همت فراوان مدافعان و مساعی لک 67 پوئن اندوختند.
 
خاطرهای مشوش
حامد لک اما امسال فرد دیگری است. او به لحاظ فنی در دو سه دیدار اول از لیگ بیست و یکم طوری لرزید که مربیان ترجیح دادند در دو دیدار متوالی بوژیدار رادوشویچ کروات را که همیشه با قرمزها مشکل مالی داشته است، درون دروازه بگذارند. کار وقتی خراب‌تر شد که عده‌ای گفتند دلیل بیرون ماندن لک از آن مسابقه‌ها فقط فنی نبوده است و به این ترتیب مشخص شد که وی حرف‌شنوی فصل پیش‌اش را هم که بانی یک تحول بزرگ رفتاری در وی بود، از دست داده و یک بار دیگر مانند دوران قبل از قرمزپوش شدنش راه دلخواه خود را می‌رود و رفتارهایی را بروز می‌دهد که نه داود فنایی مربی دروازه‌بان‌های پرسپولیس می‌پسندد و نه نفرات دیگر کادر فنی که کریم باقری از نمونه‌های روشن آن بوده و از تقابل‌های آشکارش با لک موارد متعددی در دست است و بعید است که این موارد ذهن یحیی گل‌محمدی و حمید مطهری را هم نسبت به این سنگربان مشوش نکرده باشد.
 
نخستین نشانه‌های رجعت
اولین نشانه‌های رجعت لک به رفتارهای مسأله‌ساز قبلی‌اش در واپسین هفته‌های لیگ قبلی رؤیت شد. موقعی که او در یکی از مسابقه‌های پرسپولیس با یک توپ جمع‌کن بینوا در کنار زمین قاطی و او را به گونه‌ای تحقیر کرد. مجازات آن رفتار می‌توانست محرومیت یکی دو جلسه‌ای لک از شرکت در مسابقات باشد اما چون سازمان لیگ بیم داشت که در آن روزهای اوج حساسیت بین این تیم و سپاهان لک را محروم و سران سرخ را عملاً وادار به رویکرد به «رادو» کند (و از این بابت امتیازات حساسی از مشت قرمزها خارج شود) سر و ته قضیه با یک محرومیت تعلیقی و به واقع با یک مجازات صوری برای سنگربان قرمزها هم آمد و او توانست در دو دیدار بسیار مهم آخر سرخ‌ها هم آنها را همراهی کند و با گل نخوردن در آن مسابقات قهرمانی دوباره پرسپولیس را محقق کند.
 سهم اول در گل‌های خورده
با اینکه سران این باشگاه از صحبت صریح و مستقیم درباره مشکلات غیرفنی اخیر حامد لک امتناع ورزیده‌اند اما بسط یافتن آن از فصل پیش به فصل فعلی گویای این است که سنگربان پیشین صبا و تراکتور همان رفتارهای مسأله‌سازی را که در اواخر فصل پیش از خود بروز داده بود و در دوره پیش از الحاقش به پرسپولیس مدل‌های بسیار تندتری از آن را هم در دستور کارش داشت، یک بار دیگر به نمایش گذاشته است. محصول چنین روش‌هایی این بوده که پرسپولیس بعد از گذشت فقط 10 هفته از لیگ بیست و یکم و با اینکه دو سوم از این مسابقات باقی مانده، هشت بار دروازه‌اش فرو ریخته و هر چیزی را از خود بروز داده الا یک نمایش و رفتار توأم با اطمینان را درون دروازه‌اش. شاید گل هشتم خورده قرمزها همان پنالتی بحث‌برانگیز و نابه‌جایی باشد که داور دیدار اخیر آنان با پیکان بر علیه لک اعلام کرد (به نظر می‌رسید که مهاجم پیکان روی لک خطا کرده و قضیه کاملاً بر عکس تصور داور بوده است) اما در مورد سایر گل‌های خورده لک شکی از این دست وجود ندارد و به رغم قصورها و اشتباهات آشکار خط دفاعی، لرزش‌ها و اشتباهات او سهم محسوسی را در آن گل‌ها داشته است. لک حتی در صحنه‌ای از بازی اخیر قرمزها با صنعت نفت روی پاس رو به عقب مدافع خودی چنان ضعیف عمل کرد که توپ از زیر پایش خارج شد و در پشت سرش به حرکت درآمد و کم مانده بود که وارد دروازه خالی شود و اگر چنین نشد، به سبب اقبال بلندش بود که توپ به پایه تیر دروازه خورد و به سمت بیرون سوق یافت. رادوشویچ هم در مواردی که جای لک فاقد تمرکز و فاقد انضباط را گرفت، لغزش داشت و او هم گل خورد اما این لک بوده که با انواع دوری جستن‌هایش از توانایی فنی و نظم رفتاری یک مدل ضعیف و رنگ و رو رفته از خودش نشان داده و به تبع آن اسباب تأسف شده است.
 
دوباره در دام‌های بزرگ
همه اینها را قیاس کنید با زمانی که لک تازه به پرسپولیس آمده بود. در آن زمان از وی خواسته شده بود جای علیرضا بیرانوند را درون واپسین سنگر قرمزها بگیرد و آن هم در حالی که «علی بیرو» بهترین رکوردها را از خود بر جای گذاشته و به همین سبب نیز لژیونر شده و به بلژیک رفته بود (او اینک بازیکن لیگ پرتغال است) موضوع وقتی خطیرتر و حساس‌تر می‌شد که کارنامه بد انضباطی و حاشیه‌سازی‌های مکرر لک در تیم‌های قبلی‌اش و به ‌ویژه طی دیدارهای بزرگ و پر سر و صدا با سرخابی‌ها به یاد می‌آمد که آنقدر از جانب وی حاشیه‌سازی می‌شد که هواداران این دو تیم برای تنبیه لک، از روی سکوها اشعه لیزر را توی چشم‌های او می‌تاباندند و اجازه کار آزادانه و نمایش راحت را از او می‌گرفتند. با این حال لک چنان از جانب فنایی و سایر مربیان پرسپولیس مدیریت و مهار شد که در چهار پنجم فصل گذشته آن رفتارهای بحران‌ساز هرگز از سوی وی مشاهده نشد و او بر عکس تبدیل به نماد کار و تلاش شد و همگان اذعان داشتند که او فقط روی کارش متمرکز است و با هیچ‌کس کاری ندارد و از فضای مجازی هم دوری می‌کند تا در این دام بزرگ نیفتد و بدیهی است که پیشرفت فنی محسوس و آرامش فزآینده و تغییر رفتار چشمگیرش محصول همان تغییر رویه و قدم برداشتن در مسیری تازه‌تر و کم دردسرتر بود.
امروز اما لک بیشتر شبیه به همان دروازه‌بان قبلی شده است. مردی که چون متمرکز بر کارش نیست و مسائل حاشیه‌ای هم بر او سایه انداخته، طبعاً به لحاظ فنی هم نزول آشکاری داشته و گل‌های بد و ساده‌ای می‌خورد و همانطور که قبلاً گفتیم، فقط اسباب تأسف می‌شود.

Page Generated in 0.0060 sec