شاید بتوان بخشی از این بحران را پشت جنجالهایی چون بسته بودن پنجره، از دست دادن ستارهها در بازار نقل و انتقالات و عوامل پشتپرده نسبت داد اما نمیتوان تا ابد پشت این مسائل پنهان شد
سام ستارزاده
شاید تابستان سال گذشته نمیشد تصور کرد که واژههای «پرسپولیس» و «کلینشیت» با چنین سرعتی با یکدیگر بیگانه شوند. پس از گذشته پنج هفته، قرمزهای پایتختنشین تنها تیم لیگ بیستویکم هستند که در ۵ دیدار نخستشان از هر تیمی گل دریافت کردند. چه با سیستم چهار دفاعه یا سه دفاعه، چه با بوژیدار رادوشویچ و حامد لک.
در ورزشگاه شهید زینعلی نیز سوپرگل تکرارنشدنی عقیل کعبی در حالی به ثبت رسید که پیش از آن، تیرک دروازه سرخپوشان دو مرتبه مانع رسیدن مس رفسنجان به گل برتری شده بود و یک بار نیز رادوشویچ کروات با یک مهار جانانه پرسپولیس را روی پا نگاه داشته بود.
تغییر آرایش از سیستم متداول سالهای اخیر به آرایش ۳-۴-۳، تصمیمی بود که قرار بود شوک فنی به تیم وارد کند اما تاکنون نتیجه عکس داشته. عدم آشنایی بازیکنان به شیوه بازی سه دفاعه، موجب شد تا در سرچشمه کانالهای کناری زمین مطلقاً در اختیار تیم میزبان باشند و بارها دروازه پرسپولیس با طرح موقعیت از این مناطق در معرض آسیب قرار بگیرد.
دو سال قبل، آندرهآ استراماچونی که این دفاع را در سطح نخست فوتبال جهان هم پیاده ساخته بود، شش هفته زمان صرف جا انداختن این شیوه دفاع و رساندن پسران آبی به اوج هماهنگی در این آرایش کرد. برای گلمحمدی و کادری که این شیوه بازی برای خودشان نیز جدید محسوب میشود و در لیگ فشرده امسال، این تغییر آرایش میتواند پرهزینهتر هم باشد.
تفاوت میان دفاع متزلزل امسال قرمزها و دفاع رسوخناپذیر پارسال آنها را جایی از قلب خط دفاع تیمملی نمیتوان یافت. نمایشهای زوج شجاع و کنعانی در دور مقدماتی جام جهانی که جنگندگی بالا، هوش محیطی، تجربه غنی و حتی قدرت فرماندهی این زوج را بهخوبی نشان میدهد و حاصل آن نیز ۴ کلینشیت و تنها ۲ گل خورده در ۶ بازی اخیر یوزهای پارسی بود، نشان میدهد که دل سرخها بیش از هر مهرهای باید برای این دو نفر تنگ شده باشد؛ بهویژه آن که آسیبپذیری روی توپهای هوایی، فصل مشترک تمام پرسپولیسهایی بود که یحیی گلمحمدی در فصل جاری آماده ساخت.
با باز شدن پنجره نقلوانتقالاتی سرخها، وحدت خنانوف شاید بتواند بهعنوان یک مدافع باهوش برای پرسپولیس نقطه ضعف این تیم را اندکی ترمیم کند اما دیگر برای سرخها واضح است که بدون پیدا کردن دستکم یک جانشین برای الماسهای خط دفاعشان، بازگشت صلابت گذشته به خط دفاعشان میتواند فرآیندی بهشدت زمانبر باشد.