سام ستارزاده
اتحاد مدیریت و کادر فنی، بیشک مهمترین برکتی بود که خانهتکانی مدیریتی در باشگاه استقلال میتوانست برای آبیهای پایتخت به سوغات بیاورد. این اتحاد حتی اگر قرار باشد موقتی و گذرا باشد، در حال حاضر نیاز اساسی و فوری آبیها بوده؛ آن هم در حساسترین مقطع پیشفصل. شاید هیچکس به اندازه خود فرهاد مجیدی نتواند ارزش آشتی با مدیریت را درککند.
حدود 10 روز قبل، فرهاد مجیدی به قدری در گرداب مشکلات فرو رفته بود که هزینه سود فروش مهدی قایدی برای خرید مهاجم خارجی برای وی توقع بسیار بالایی از مدیریت سابق به شمار میرفت. 10 روز قبل، مجیدی بود و زمین تمرین باشگاه انقلاب که به علت بدهیهای معوقه، به استقلالیها اجازه ورود نمیداد و دستیار سابق چزاره پراندلی در تیمملی ایتالیا که در تهران بدون محل اسکان و در غریبترین حالت ممکن زندگی میکند و بازیکنانی که بسیاری از آنها در اوج نارضایتی از عدم پرداخت دستمزدشان و امکانات تمرینی باشگاه، شرایط دشوار استقلال را با تعصبشان تحمل میکردند.
روی کار آمدن مدیر باسابقهای نظیر مصطفی آجورلو امیدی بود برای حل مشکلات پیش پا افتاده آبیپوشان. شاید با مدیریت جدید هم بخشی از این مشکلات حلنشده باقی بماند اما دستکم کادر فنی آبیها خیالی آسوده دارند که مسئولان استقلال قرار نیست به این مشکلات تعمداً بیاعتنایی ورزند. فرهاد مجیدی خاطری آسوده خواهد داشت که ۱۰ روز پیش از یک بازی بزرگ، بهجای پیروزی قرار نیست تمرکزش را روی نوشتن بیانیهای برای انتقاد به کارشکنی خودیها بگذارد.
جنگهای داخلی کوچک در سالهای اخیر بهمراتب بیشتر از بحرانهای مالی به استقلال ضربه زدهاند. دوئلهای میان مدیر فعلی، مدیر سابق، سرمربی سابق، پیشکسوت، فلان عضو سابق یا کنونی هیأتمدیره، بازیکن و حتی مسئول تدارکات، هرگاه زبانه کشیده، استقلال را سوزانده و نامهای کوچک را پررنگ ساخته. از میان رفتن دعوای میان مدیریت و کادر فنی باشگاه بزرگترین گامی است که باید در این میان برداشته میشد تا آرامش از دست رفته به اردوی آبیها بازگردد و مجموعه فعلی باشگاه چه در زمین تمرین و مسابقه و چه روی میزهای مدیریت برای شکستن طلسمهایی که مدنظر هواداران است، بجنگند و برنامه بریزند. فارغ از اینکه آجورلو از پس مدیریت بحرانهای استقلال برآید یا خیر، بازگرداندن اعتماد و تفاهم میان مدیر و مربی، شیرینترین خبری بود که میشد در این روزها از آسمان نهچندان آبی استقلالیها به گوش برسد.