علی مکوندی عضو تیم ملی وزنهبرداری ایران در بازیهای آسیایی 2018 جاکارتا در دسته وزنی 85 کیلوگرم و یکی از چهرههای شاخص، بااستعداد و آتیهدار وزنهبرداری ایران به واسطه بیاعتنایی و طرد شدن از سوی محمدحسین برخواه سرمربی تیم ملی و علی مرادی رئیس فدراسیون وزنهبرداری بعد از ناکامی در بازیهای آسیایی و متعاقباً رسانهای کردن ماجرای پاداش جام فجر به وزنهبرداران خودی که روی صحنه توسط رئیس فدراسیون به آنها اهدا شد و پشت صحنه با تهدید از آنها پس گرفته شد، عطای ماندن و منزوی شدن در وزنهبرداری ایران را به اجبار و از روی ناچاری به لقایش بخشید و با مهاجرت به کشور همسایه یعنی کشور ترکیه مدتی است به عضویت تیم ملی وزنهبرداری بزرگسالان ترکیه درآمده است و با انجام تمرینات اختصاصی تحت نظر مربیان این کشور خود را برای حضور در رویدادهای معتبر بینالمللی آتی با دوبنده تیم ملی وزنهبرداری ترکیه مهیا میکند! اتفاقی تلختر از زهر برای وزنهبرداری ایران و اهالی این رشته ورزشی که باردیگر به خاطر سوءمدیریت و بیتدبیری سیستم مدیریتی و فنی فعلی وزنهبرداری روی سر این رشته آوار شد و راهی هم برای خروج از آن نیست.
تیشه به ریشه وزنهبرداری با فراری دادن پشتوانهها
خیلی سخت است سالها با بدترین شرایط سر کنی به امید اینکه روزی صاحب دوبنده تیم ملی وزنهبرداری کشورت شوی اما وقتی به هدفت رسیدی به خاطر اینکه از حقت دفاع کنی و جلوی ظلم سر خم نکنی، از خانه و زادگاه هر آنچه برایش سالها خیالبافی میکردی به اجبار رانده شوی! سخت است پدر و مادری که سالها برایت زحمت کشیدند و خون دل خوردند تا تو ملیپوش شوی و مایه مباهات و افتخار آنها باشی با تمام سختی و زجری که از این بابت میکشی را ترک کنی تا از دنیای قهرمانی و وزنهبرداری عقب نمانی و سرخورده نشوی.
سخت و دردآورتر از آن ترک وطن و کشوری است که با گوشت و پوست و استخوانت دنبال آن بودی تا روزی در میادین مهم بینالمللی برایش بدرخشی و پرچمش را در دنیا به اهتزاز درآوری اما اینقدر راحت مسئول و سرمربی که باید همه جوره حمایت و هدایتت کنند، زیر پایت را خالی کنند تا زمین بخوری و نتوانی کمر راست کنی! اینها را اگر به درد غریب و دوری از خانه و رفقا و دوستان و هموطنانت اضافه کنی میبینی که ترک وطن به خاطر فراموش نشدن و از دست نرفتن فرصتهایی که برای رسیدن به آن ثانیه شماری میکردی خیلی هم راحت و ساده نیست.
این اتفاق تلخ و دردآور البته برای یکی از استعدادهای ناب و آتیهدار وزنهبرداری ایران امروز رخ داده تا اویی که همه اینطور فکر میکردند که میتواند جایگزینی شایسته برای اسطورههایی مثل کیانوش رستمی و سهراب مرادی در تیم ملی وزنهبرداری ایران باشد، تنها به خاطر یک ناکامی که برای او در در بازیهای آسیایی 2018 جاکارتا رخ داد، همچنین حواشی که برایش بعد از احقاق حقی که از او در زمان اهدای پاداشهای جام فجر اهواز ایجاد شد، از تیم ملی و وزنهبرداری ایران طرد و محروم شود! آنقدر که مجبور شود به خاطر منزوی نشدن ازدنیای وزنهبرداری و فراموش نشدن از دنیای قهرمانی، «ترک وطن» و دوری از خانه و خانواده را به ماندن و از دست رفتن فرصتهای طلایی زندگی حرفهایاش ترجیح دهد.
علی مکوندی ستاره جوان و باآتیه خوزستانی تیم ملی وزنهبرداری کشورمان که در سال 2018 عضو تیم ملی در بازیهای آسیایی جاکارتای اندونزی بود به همین راحتی و به خاطر بیتوجهی ادامهدار محمدحسین برخواه سرمربی تیم ملی و متعاقباً دعوت نشدن به اردو، همینطور کینهای که علی مرادی رئیس فدراسیون از او و پدرش به خاطر لو دادن ماجرای پر سر و صدای پاداشهای چند سال پیش جام فجر اهواز که روی صحنه به قهرمانان وطنی داده شد و پشت صحنه از آنها پس گرفته شد به دل گرفته بود، مجبور شد ترک وطن کرده و با مهاجرت به کشور همسایه یعنی کشور ترکیه و گرفتن اقامت این کشور، دوبنده تیم ملی وزنهبرداری ترکیه را بر تن کرده و از این پس برای آنها به عنوان وزنهبردار ملیپوش ترک در عرصههای مختلف بینالمللی روی تخته برود! اتفاقی تلخ برای وزنهبرداری ایران و سیستم فشل فعلی مدیریتی این رشته ورزشی که به جای ساختن و حمایت همهجانبه از پشتوانهها و استعدادهای ناب وزنهبرداری ایران تیشهای برداشته و مدام به ریشه وزنهبرداری ایران میکوبد. تیشهای که اگر برای مهار و رهایی از آن فکر اساسی و کارآمدی نشود قطعاً زودتر از آنچه که فکرش را کنیم ریشه وزنهبرداری کشورمان را میخشکاند.
واقعاً چرا باید اینقدر راحت و آسان از کنار استعدادهایی درخشان مثل علی مکوندی عبور کنیم با این بهانه که به آنها فرصت داده شده اما نتوانستند از فرصت به دست آمده استفاده کنند؟ مگر ما چند نفر وزنهبردار بااستعداد و توانمند مثل علی مکوندی داریم که با نادیده گرفتن آنها به بهانههای واهی و آب دوغ خیاری دنبال رسیدن به اهداف شوم خود هستیم؟ وزنهبرداری ایران در حال حاضر و بعد از خداحافظی ستارههای اسم و رسمدار این رشته خلأ بزرگی به نام کمبود سرمایه انسانی توانمند در تیم ملی دارد.
بعد چطور اینقدر راحت میتوانیم با نادیده گرفتن وزنهبرداران ارزشمند و جوانی مثل مکوندی اینقدر ساده آنها را کنار گذاشته و دودستی تقدیمشان کنیم به رقبای دور و اطراف و کشورهای فرصت طلب همسایه؟! امثال علی مکوندی که از این سیستم فنی و مدیریتی ناکارآمد وزنهبرداری زخم کاری خورده و با پذیرفتن مهاجرت اجباری از وزنهبرداری ایران فراری شدند کم نیستند. استعدادهایی که هر کدامشان میتوانستند برای ما افتخارآفرین باشند اما به خاطر سوءتدبیر و ناکارآمدی تصمیم سازان این مجموعه آواره دنیا شده و حسرت دوباره داشتنشان را به دل ما گذاشتند. علی مکوندی حالا به جای افتخارآفرینی برای ورزش ایران از این به بعد با پرچم ترکیه روی تختههای بینالمللی خواهد رفت و در عوض کسب افتخار برای ما با دوبنده کشور دیگری افتخارآفرینی میکند. قطعاً اگر مسئولین ورزش فکر اساسی و کارآمدی برای ایجاد تغییرات اساسی و ریشهای در مدیریت فنی و اجرایی وزنهبرداری نکنند، بعد از مهاجرت اجباری مکوندی باید منتظر تکرار این وضعیت از سوی ستارههای دیگر وزنهبرداری که به عناوین مختلف مورد بیمهری مسئولان این مجموعه واقع شدند نیز باشیم.