خامس رودریگس در جستوجوی کار به قطر رفت اگرچه مانند خیلیهای دیگری که قبل از او به این کشور سفر کردند، او حداقل میتواند پاسپورتش را نگه دارد و اجازه خواهد داشت هر زمانی که میخواهد آنجا را ترک کند. این هافبک بازیساز کلمبیایی با تیم الریان قطر قرارداد بسته و به دوران حضورش در اورتون پایان داده است. البته میتوانید حدس بزنید که چرا این اتفاق افتاد.
اولین چیزی که باید گفت این است که شاید این جدایی به نفع همه طرفین بود. از زمان جدایی ناگهانی کارلو آنچلوتی برای بازگشت به رئال مادرید، خامس رودریگس در گودیسون پارک شبیه به یک قطعه یدکی گرانقیمت اما بیمصرف در خودرویی است که اساس کارش کاملاً با ماهیت آن قطعه متفاوت است. برای اورتونی که دوندگی بیامان و دفاع سازمانیافته را در صدر برنامههای کاری خود قرار داده است، سرمربی جدید تیم رافائل بنیتس برای رودریگسی که نه تنها 30 ساله شده بلکه با حقوقی معادل 220 هزار پوند در هفته پردرآمدترین بازیکن تاریخ تیم بود، جایی نداشت. دلیل دیگر بیاعتمادی سرمربی اسپانیایی به ستاره سابق رئال مادرید، مصدومیتهای گاه و بیگاه او بود و آمار ضعیف او از نظر دوندگی و مسافت پیموده شده در میان تمام بازیکنان هجومی اورتون بود. پس با این اوصاف جدایی خامس از اورتون امری اجتنابناپذیر جلوه میکرد.
بخش زیادی از هیاهوی و هیجان اولیه ورود خامس از رئال مادرید در سال گذشته، خیلی وقت است که دیگر دیده نمیشود. در واقع او با اظهارنظر ماه قبلش ذوق هواداران تیم را کور کرد وقتی که در یک پخش زنده در یکی از شبکههای اجتماعی از هواداران اورتون پرسید: «من آخر هفته بازی نمیکنم. من حتی نمیدانم اورتون با کدام تیم بازی دارد. میشود لطفاً به من بگویید؟ اوه لیدز؟ پس بازی سختی است. ببینیم چه میشود. امیدوارم بچهها برنده شوند.»
پیشبینی چنین اتفاقی شاید برای همه آسان بود. در واقع باید آسان میبود و اگر هم ذرهای حس ناراحتی وجود داشته باشد، به خاطر این است که شاید داستان جدایی خامس و اورتون به عنوان داستانی در تاریخ ثبت میشود که از همان ابتدا قابل پیشبینی بود؛ خرید او یک تصمیم بیمحابا و حساب نشده بود که میشد حدس زد به مصدومیت و تأسف بابت ضررهای مالی تحمیل شده به باشگاه ختم شود. البته در عین حال عناصری هم بودند که رودریگس را خریدی برجسته، جذاب و رمانتیک جلوه میدادند. بخشی از جذبه اولیه انتقال او به اورتون – و دلیل اینکه چرا باید به عنوان اتفاقی پررنگ در تاریخ ثبت شود – این بود که هیچ جوره منطقی نبود و تنها چند مورد محدود بود که خامس و اورتون با هم هماهنگی درخشانی داشتند.
در آن روزهای اول که چند تا اتفاق خوب رخ داد: یک ورود حیرتآور مقابل تاتنهام در بازی اول فصل و یک پاس گل تماشایی به ریژارلیسون در پیروزی 2 بر صفر ماه فوریه در آنفیلد. از هر دو منظر زیبایی شناسی و آماری – 6 گل و 9 پاس گل در تمام رقابتها – تنها فصل حضور ستاره کلمبیایی در گودیسون پارک حداقل به طور نسبی موفقیتآمیز بود اما برای ستاره جام جهانی 2014 برزیل شاید همین حضور سرآغازی برای پایان حرفهاش بود. تعداد معدودی از بازیکنان میتوانند و توانستهاند شهرت و اعتبارشان را در فوتبال قطر ارتقا دهند و بازیکنانی مانند سانتی کاسورلا، توبی آلدروایرلد و خاوی مارتینس هم نمونههای بارزی از افتادن در سراشیبی افت در قطر هستند. در مورد خامس هم با وجود نه چندان پا به سن گذاشته بودنش سخت میتوان تصور کرد که اتفاقی غیر از این رخ دهد. با توجه به همه کارهایی که او در طول حرفهاش انجام داده و استعدادی که دارد، دیدن او در چنین وضعیتی و ناتوانی در نمایش نهایت تواناییهایش واقعاً ناراحت کننده است.
از یک جهت، داستان رودریگس کاملاً دربرگیرنده دو عالم فوتبالی است. در یکی از آنها شما باید خودتان را با واقعیتهای مالی وفق دهید، به دادهها اعتماد کنید، یک استراتژی مناسب برای خرید بازیکن داشته باشید و به آنها پایبند بمانید. در عالم دوم شما اگر فرصت خرید خامس رودریگس را به دست آورید، او را میخرید. حضور خامس در اورتون اگرچه برای خیلی از هواداران این تیم و مسئولانش تحقق یک رؤیای شیرین بود اما پیوند از ابتدا محکوم به جدایی بود، پیوندی که به هر حال دوست داشتید آن را ببینید.
منبع: گاردین