مازیار گیلکان
مهدی مهدویکیا کاری را در آغاز سرمربیگری خود پذیرفته که مربیان بزرگی از پس انجام موفقیتآمیز آن برنیامدهاند. شمردن تعداد سالها و دهههایی که تیم امید به المپیک نرسیده است، از حوصله خارج شده و با این شمردنهای ۴ سال یک بار، هرگز به نتیجهای هم نرسیدهایم که چرا و چگونه این صعود فوتبال به المپیک اینهمه تأخیر دارد.
البته با مسایلی از روز روشنتر مواجهیم که همه نقد دربارهاش را از بر شدهاند. تیم امید همواره دو نهاد مسئول داشت (فدراسیون فوتبال و کمیته ملی المپیک) و نظرات متفاوت این دو نهاد، تیم امید را به دردسر میانداخت. دراینباره فدراسیون فوتبال و کمیته ملی المپیک به تفاهم و توافقهایی رسیدهاند.
مهدویکیا کار بزرگی را بر عهده گرفته است. کاری که اگر به موفقیت منجر شود، مهدویکیا را در موقعیت ممتازی قرار میدهد که کاری بلندمدت را با کامیابی سپری کرده است. این یک موقعیت فوقالعاده برای یک مربی خواهد بود. مهدویکیا به جای آنکه کارهای ۶ ماهه را در تیمهای لیگ برتر ایران به واسطه آوازه دوران فوتبالش انتخاب کند، بهترین فرصت مربیگری را برای خود انتخاب کرده و میتواند در تیم امید پروژهای جذاب را در دست داشته باشد. آنچه به نظر میآید این است که فدراسیون فوتبال برای تیم امید امکانات و فرصتهای کافی را فراهم میکند و برای صعود طرح و برنامه بلندمدت و پرحوصلهای با مهدویکیا دارد.
مهدویکیا میتواند با آرامش و در فرصتهای مناسب تیمش را بسازد و مربیگری را در فرصتی عالی تمرین کند. او پیشتر با تأسیس مدرسه و تیم فوتبال خصوصیاش نشان داده که ساختن پروژههای بلندمدت را میپسندد و اینبار البته پروژهای بزرگ و ملی را در اختیار دارد که حکایتش متفاوت با کار پیشین اوست.
مهدویکیا از ارزشمندترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران است، چهرهای احترامبرانگیز در تیم ملی ایران که مربی شدنش خوشحالکننده و یادآور خاطرات خوب او در تیم ملی است اما او میداند که تیم امید چه موانعی داشته که ناکام مانده و چطور باید از آن موانع پرید. اینجاست که کیفیت تصمیمات او باید مورد بحث باشد. تا بعد برسیم به مهدویکیای مربی که روی نیمکت باید بهترین مربی باشد تا صعودی تاریخی را جشن بگیریم.