میعاد نیک
در تفسیر و تحلیل روزگار غریب اردوگاه آبی فوتبال پایتخت نمیتوان کم نوشت. میگفتند آشپز که دوتا شد، آش یا شور میشود یا بینمک اما از این آشپزخانه با هزار و یک آشپز نابلد و ناشی، چنان شوربایی طبخ شده و بیرون آمده که دمار از روزگار همه درآورده. نفوذ مدیران اساساً ناآشنا با زیر و بم مدیریت و ورزش به هیأت مدیره باشگاه استقلال که در دوران زمامداری وزیر پیشین ورزش و جوانان به همراه معاونت توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای آن رخ داد، تأثیراتی مخربتر از آنچه امروز دیده میشود برجای گذاشته. تغییر مکرر مدیران عامل باشگاه استقلال و ترکیب اعضای هیأت مدیره آبیها به آتش برافروخته بینظمی و ناکامی فنی رختکن استقلالیها نیز دامن زد تا هرگز دوران گذار برای آبیپوشان شکل نگیرد و این تیم همیشه در اوج و حضیضی تلخ و خستهکننده دست و پا بزند.
به طور حتم واژهای به نام ثبات مدیریتی و تکنیکی در عرصه ورزش ایران، بخصوص در بخش فوتبالی آن به کیمیایی نایاب تبدیل شده اما حتی حداقلها هم برای ساختمان خیابان علامه جنوبی رعایت نمیشود. راهیابی برخی افراد به جمع اعضای رده بالای تصمیمگیر باشگاه استقلال که نه از تمکن اقتصادی برخوردارند و نه از دانش مدیریتی، شائبههایی را در پس پرده ایجاد کرده تا دامان احزاب سیاسی هم به برخی مسائل آلوده شود. بخش اعظمی از افرادی که طی حداقل ۳ سال اخیر به هیأت مدیره باشگاه استقلال راه پیدا کردند، از راههایی نظیر ارتباطات دوستانه با دفتر فلان معاون وزیر یا رفاقت تنگاتنگ با رئیس فلان سازمان به چنین مهمی دست یافتند. تاوان این رفیقبازیها و این کاریابیهای نهچندان منطقی را نیز هوادارانی دادهاند که همواره مشغول دیدن پیروزیها و درخشش رقیب سنتی خود هستند و تیم محبوب خود را مانند کودکی میپندارند که در ساختمانی مملو از آوار و دود و خاکستر، گیر کرده و حتی راه تنفس هم ندارد.
علیرغم اینکه سوءمدیریتها در ناکامی سریالی پسران آبی نقشی غیرقابل انکار را ایفا کرده، سهمخواهی برخی پیشکسوتان از این قائله دیدنی است. افرادی که حتی با وجود بروز فرصت سرمربیگری در تیم فوتبال استقلال نتوانستند چیزی به داشتههای این مجموعه اضافه کنند، حالا نقش دایههایی مهربانتر از مادر را در حدی ایفا میکنند که به آنها میتوان جایزه اسکار سال ۲۰۲۱ را از همین الان اهدا کرد. افرادی که تمام هستی و هویت خود را از مجموعه باشگاه استقلال وام گرفتهاند، حالا کارشان به جایی رسیده که زمین این تیم را غصبی میخوانند و قطعاً در دل برای شکست و حقارت تیم آبیپوش، نذر و نیاز میکنند تا شاید همای سعادت باز هم روی دوش آنها بنشیند.
در همین آشفتهگیهاست که صبر هوادار به سر میآید و طاقت طاق شدهاش را در مجاورت ساختمان وزارت ورزش و جوانان فریاد میزند. هواداران به تنگ آمده از شرایط فعلی، در خیابان سئول به تجمع و اعتراض پرداختند تا هم مشتی بر دهان کسانی بزنند که اعتراضات به وضع موجود را ناشی از خطدهیهای مجازی دانستند و هم اینکه صدایشان را به وزیر جدید برسانند؛ شیوهای نخنما شده که هرگز جواب نداده و در بهترین شرایط، تنها خوراک حاشیهای رسانهها را فراهم میسازد.