printlogo


کد خبر: 235092تاریخ: 1400/6/28 00:00
به همین سادگی، به همین تلخی
چه کسی اسماعیلی را نمی‌خواهد؟

 وصال روحانـی
 
جدل کلامی فرشید اسماعیلی با یکی از مدیران ارشد استقلال، این سؤال بنیادین را به ذهن‌ها آورده است که چرا آبی‌های تهرانی نباید او را بخواهند و به چه سبب باید طالب ادامه خدماتش نباشند؟ اسماعیلی البته حاشیه‌هایی داشته و درگیری و برخورد در سال‌های اخیر در ارتباط با وی کم روی نداده، اما زمانی که بحث فنی مطرح شود، او از بهترین‌های تیم فوتبال استقلال در امور تهاجمی و بازی‌سازی از بدو سر برآوردنش در این تیم بوده است. اسماعیلی در نیم‌فصل دوم لیگ هفدهم در جمع آبی‌ها ظهور کرد. سرمربی استقلال در آن زمان علیرضا منصوریان بود که پس از دیدن برخی نامرادی‌ها از سوی مسن‌ترها و افراد نامدارتر در این تیم لاجرم برای نیم‌فصل دوم رو به جوان‌ترها آورد و چند بازیکن جوان‌تر تیم یا نفرات شاخص تیم امید باشگاه را ارتقای درجه بخشید و در تیم اصلی استقلال به بازی گرفت. اسماعیلی تنها محصول شاخص آن رویکرد نبود و فرشید باقری هم که مثل اسماعیلی ‌هافبک وسط اما تخصصش کارهای دفاعی بود، از همین طریق در استقلال چهره شد و اگر سیدمهدی رحمتی صاحب رقیبی جدی برای خود در پست دروازه‌بانی شد، بر اثر همان موج و استفاده منصوریان از سیدحسین حسینی در تعدادی قابل توجه از بازی‌های تیم بود. این جوانگرایی چه در کوتاه‌زمان و چه در بلندمدت بسیار به نفع استقلال تمام شد و بهره‌های آن به تمامی جانشینان منصوریان و به‌واقع به مربیان بعدی این تیم هم رسیده، بدون اینکه این مربیان به‌صراحت و در کلام خود به خدمت ارزشمند فوق اشاره‌ای آشکار داشته و علی منصور را بابت آن ستوده باشند.
به این ترتیب اسماعیلی در نظام‌های کاری وینفرد شفر آلمانی، فرهاد مجیدی، آندره‌آ استراماچونی، مجدداً مجیدی، محمود فکری و سه‌باره مجیدی در لیگ‌های هجدهم تا بیستم نیز مورد استفاده قرار گرفته و در اکثر اوقات هم موفق و جزو بهترین‌های استقلال بوده است. شاید ماندگارترین صحنه و تکان‌دهنده‌ترین اتفاق در ارتباط با وی همان گلی باشد که در بدو ورودش به ترکیب آبی‌ها در دربی برگشت لیگ هفدهم با شوتی سرضرب و سنگین از پشت هجده‌قدم به پرسپولیس زد و آن گل پایه‌گذار برد 2 بر 3 آبی‌ها در آن مسابقه و خوردن مهر تأیید بر همه جوان‌ترهای به کار گرفته شده توسط منصوریان بود. آن جوانان در اوایل لیگ هجدهم که کار علی منصور گره خورد و او یک‌بار دیگر چند نامدار و قدیمی استقلال را از نو به بازی گرفت، چندان به وی خدمت نکردند و این مربی پس از گذشت فقط 8 هفته از کار برکنار شد. با این وجود اسماعیلی در ترکیب استقلال ماند تا در همان لیگ و دو لیگ بعدی هر کاری از دستش برمی‌آید، انجام بدهد.
 اسماعیلی قطعاً در تمامی مسابقات لیگ نوزدهم یک ستاره نبود اما بد هم کار نکرد ولی در لیگ بیستم که نیمی از آن با افکار محمود فکری سپری شد و نیمه دوم آن با برنامه‌های فرهاد مجیدی، بسیار خوب ظاهر شد و اگر قرار باشد رأی بدهیم که یکی از دو سه بازیکن برتر آبی‌ها در کل لیگ بیستم چه کسی بوده؟ بی‌گمان باید نام اسماعیلی را بیاوریم.
چنین ملاحظات و مسائلی ما را به همان سؤال مهم و پایه‌ای ابتدای مطلب رجعت می‌دهد و با خطاب قرار دادن سران استقلال از آنها می‌پرسد که اگر هم قرار بر شناخت افراد مازاد و کسانی که استقلال باید آنها را جواب گوید باشد، چرا اسم اسماعیلی در چنان جمعی جای گرفته است؟ متأسفانه نه مدیران و نه مربیان استقلال که پس از حذف هفته گذشته این تیم از لیگ قهرمانان آسیا تقابل‌شان به اوج خود رسیده است، هیچ‌یک در این زمینه قبول مسئولیت و اعتراف نمی‌کنند که اسماعیلی را نمی‌خواسته‌اند و در نتیجه معلوم نیست اگر آنها در این زمینه دخیل نبوده‌اند، چرا در هفته‌های اخیر این‌ هافبک تهاجمی خلاق تا مرز خروج از تیم پیش رفته است. 
احمد مددی، مدیرعامل استقلال مدعی شده بود که مجیدی اسم اسماعیلی را در فهرست مازادها قرار داده اما سرمربی آبی‌ها در اینجا و آنجا این امر را تکذیب و بر ادامه حضور اسماعیلی تأکید کرده است. وقتی اسماعیلی ضد و نقیض‌های فوق را دید، سرانجام حوصله‌اش سر رفت و در پیام‌هایی مستقیم برای مدیر مربوطه خاطرنشان کرد که این مدیر اصلاً نمی‌داند او در فصول اخیر چه بیلان و راندمانی داشته و تا چه حد به استقلال سرویس داده در نتیجه بهتر است سکوت کند و علیه وی گزارش ندهد و به اظهارنظر نپردازد.

Page Generated in 0.0049 sec