سامان موحدی راد
تراکتور در شرایطی عجیب به النصر رسید و در حالی که تصور میشد این تیم روز سختی در برابر حریف عربستانی داشته باشد اما سرانجام با یک شکست خفیف به کار خودش در لیگ قهرمانان پایان داد. بعد از شکست استقلال در برابر الهلال این دومین شکست ایرانیها برابر عربستانیهای در این دوره رقابتهای لیگ قهرمانان آسیاست.
تراکتور در شرایطی به امارات رفت که نشانی از تیم پرقدرت سالهای قبل نداشت. تیمی که تا چند روز قبلش نمیدانست در این دوره از رقابتها شرکت میکند یا نه. سرمربیاش استعفا داده و فیروز کریمی خیلی سریع به این تیم اضافه شد تا نهایتاً نمایشی آبرومند در آسیا داشته باشند. تیمی که دیگر در آن خبری از حضور سه کاپیتان تیم ملی نبود و بدون خرید آنچنانی به مصاف حریف عربستانیاش رفت.
تراکتور در این سالها به خریدهای کهکشانیاش معروف بود اما حالا اثری از آن تیم در تبریز دیده نمیشود. مدیریت باشگاه در هالهای از ابهام قرار دارد و سرنوشت تیمی که دل میلیونها طرفدار را در ایران برده، چندان مشخص نیست. احتمالاً این بازی و این شکست نقطه مهمی در تاریخ تراکتور باشد. چرا که این تیم با از دست دادن حمایتهای مالی زنوزی حالا باید به سمت جوانگرایی برود. نگاهی به روزگار تراکتور نشان میدهد که شاید حرکت این تیم به سمت جوانگرایی چندان هم بد نباشد. آنها در این سالها همیشه درگیر حواشی فراوان ناشی از همین زرق و برقها و بریز و بپاشهای مالی بودند. شاید اگر جریان تیمشان را به سمت جوانگرایی و استفاده از پتانسیلهای بومی و محلی پیش ببرند، بتوانند روزهای بهتری را برای خودشان و هوادارانشان رقم بزنند. به هر حال نباید فراموش کنیم که بزرگترین سرمایه باشگاه تراکتور هواداران پرشور این تیم است که به هیچ وجه دست از حمایت از تیم خود بر نمیدارند.
تراکتور با مجموعهای از تصمیمات عجیب و غریب به مصاف النصر رفت اما حضور ناگهانی فیروز کریمی در این تیم موفقیتآمیز بود. تصمیمات تاکتیکی فیروز کریمی باعث شد تا تراکتور در مصاف با النصر بازی متعادلتری را از خود به نمایش بگذارد و آبرومندانه با جام خداحافظی کند. با این وجود این آبروداری، باز هم نمیتوان به روزهای آتی پرشورها دل بست و آیندهای برای آنها متصور بود. در بلبشوی تبریز سخت بتوان به موفقیت امید داشت.