میعاد نیک
شاید این امر برای غیرفوتبالیهای تبریزی هم ثابت شده باشد که هوای فوتبال آذربایجان شرقی و قطب سرخ آن، هر آن ممکن است ابری با احتمال بارشهای غیرمترقبه باشد.
پس از سقوط تلخ تیم ریشهدار ماشینسازی به لیگ دسته یک با ماجراهای عجیبی که این باشگاه در بحث مالکیت طی 2 سال گذشته سپری کرد، همان جنس بیثباتی و ناحرفهایگری به تنها سنگر باقیمانده از فوتبال تبریز، یعنی باشگاه پرهوادار تراکتور تسری یافته تا شاید همان سرنوشت تلخ این بار به جای سبزپوشان، برای سرخهای تبریزی محتمل باشد.
سررشته تمام این فعل و انفعالات و نخ تسبیح چنین ناکامیهای متوالی و ناخوشایندی را که بجوییم، به نام مالک باشگاه تراکتور میرسیم.
شخصی که مدعی است بیش از 300 میلیارد تومان طی 3 سال اخیر برای باشگاه تراکتور به راههای محتلف خرج کرده و مستندات دال بر بدهی حدود 400 میلیارد تومانی باشگاه تحت تملک وی به اشخاص حقیقی و حقوقی داخلی و خارجی هستند، متهم ردیف اول نابودی این باشگاه بزرگ است.
وی که به شوق دیده شدن هر چه بیشتر و برای کسب شهرت و البته انتفاع مالی و اقتصادی برای خود و هولدینگهای زیرمجموعهاش پا به باشگاه تراکتور گذاشت، بدترین نوع خصوصیسازی را به ارتش سرخ آذربایجان ایران تحمیل کرد تا کار به جایی برسد که روزهای مالکیت سپاه پاسداران استان بر باشگاه تراکتور، روزها خوش و خرم تبریز تلقی شود؛ حتی با وجود شائبهها و مشکلات بسیار.
هر چه که بر آسمان سیاه و تیره تراکتور میگذرد، راه و رسم باشگاهداری نیست.
تغییر شبانه سرمربی و زلزلههای یک ماهه در سکان هدایت تیم فوتبال تراکتور، حاکی از ناآرامی در سطوح بالای مدیریتی باشگاه است و لزوم تغییر مدیران و مالک را یادآوری میکند. شاید اگر مالکیت باشگاه تراکتور به همان روزهای پیش از متمولین بازگردد، هوای شهر تبریز باز هم دلگرم کننده جلوه کند.