printlogo


کد خبر: 235068تاریخ: 1400/6/27 00:00
بحران‌‌ها یکی بعد از دیگری از راه می‌رسند
استقلال بدون پروژه، بدون مشروعیت

سرمقاله
آرمن ساروخانیان  
 
شکست به الهلال جرقه بحران تازه‌ای برای استقلال بود و مخالفان فرهاد مجیدی منتظر چنین فرصتی بودند تا حملات جدیدی علیه مرد اول نیمکت شروع کنند. البته اوضاع باشگاه قبل از این هم آرام نبود. در روزهای منتهی به این بازی مجیدی و مدیریت باشگاه جدل‌های طولانی بر سر تمدید بازیکنان فصل قبل و جذب بازیکنان جدید داشتند. پیش از آن هم مجیدی مجبور شد با پس‌لرزه‌های شکست در فینال جام حذفی کنار بیاید. اگر باز هم به عقب‌تر برویم به روزهای پایانی لیگ بیستم می‌رسیم که بازیکنان بابت دستمزدهای عقب‌ مانده حملات تندی علیه مدیریت داشتند و مجیدی با پرداخت پاداش در پایان هر بازی آنها را برای ادامه مسابقات دلگرم کرد. اگر حرکت در جهت عکس تقویم را ادامه بدهیم باز هم به مواردی می‌رسیم که هر کدام در زمان خودش بحران بزرگی برای استقلال ساخت. مثلاً انتخاب فکری در شروع لیگ بیستم که با توجه به سابقه اندکش در لیگ برتر با شگفتی زیادی همراه بود و مطابق پیش‌بینی‌ها به ناکامی ختم شد تا دوباره مجیدی به نیمکت برگردد. ولی همین دوره کوتاه از فکری که عمدتاً در لیگ یک مربیگری کرده و سال‌ها درهای لیگ برتر را به روی خودش بسته می‌دید، مدعی جدیدی برای نیمکت استقلال ساخت تا به محض هر شکست مصاحبه‌های تند علیه کادر فنی را شروع کند.
هرکدام از این جنجال‌ها اجازه نداده که استقلال قدمی رو به جلو بردارد و کیفیتی را که هواداران منتظرش هستند به نمایش بگذارد. تأسف‌آورتر برای آنها این است که امیدی به بازگشت آرامش ندارند و از حالا می‌توانند سرنوشت تیم در پایان لیگ آتی را حدس بزنند.
همه متفق‌القولند که استقلال برای فصل جدید یارگیری خوبی نداشته و با نفرات فعلی بختی برای قهرمانی نخواهد داشت. مهم‌تر از بحث فنی اما بحران مشروعیت این روزهای استقلال است و در این باشگاه هیچ کس چنان جایگاهی ندارد که کار را در دست بگیرد و پروژه جدیدی تعریف کند.
فرهاد مجیدی همچنان سرمربی استقلال است و برنامه‌های پیش‌ فصل با سلیقه او چیده شده و پیش رفته، ولی با تشدید اختلاف‌نظر او با مددی و برخی دیگر از مدیران باشگاه بعید نیست که او پیش از شروع فصل برکنار شود. این یعنی پروژه مجیدی ناتمام می‌ماند، هرچند تیم فعلی هم تمام خواسته‌های او نبوده است. بدون مجیدی اما چه کسی قرار است سکاندار استقلال باشد؟ مددی نه تجربه و توان پیش بردن این پروژه بزرگ را دارد و نه هواداران او را قبول دارند. او مدت‌هاست روی صندلی لرزانی نشسته و هفته‌ای نیست که بحث انتخاب مدیرعامل جدید پیش کشیده نشود. در نمونه‌های اروپایی هواداران نقش پررنگی در انتخاب مدیر دارند، چه آنها که اعتراض‌شان را در قالب بایکوت مسابقات و محصولات باشگاه به نمایش می‌گذارند، چه در باشگاهی مثل بارسلونا که مدیرعامل با رأی مستقیم هواداران انتخاب می‌شود.
در استقلال اما مددی برای حفظ جایگاهش نیازی به مقبولیت ندارد و اعتراض هواداران راه به جایی نمی‌برد. تأثیر منفی جایگاه متزلزل مدیر اما در بحران‌های اطراف تیم نمایان می‌شود، زمانی که بازیکنان هم او را قبول ندارند و به طور علنی علیه تصمیمات و عملکردش اعتراض می‌کنند. چنین مدیری، سرمربی محبوب تیم را تهدیدی برای خودش می‌داند و توان اعتراض به او را هم ندارد، پس تلاش می‌کند با روش‌های دیگر خواسته‌هایش را پیش ببرد. پیشکسوتان هم چند گروه شده‌اند و هرکدام موافق یا مخالف یکی از طرفین درگیری هستند، ولی حرف آنها هم راه به جایی نمی‌برد.
استقلال برای خروج از این بحران قبل از هر چیز نیاز به یک لیدر دارد؛ کسی که همه او را بپذیرند و برای پروژه جدید به او اعتماد کنند. مددی چنین ظرفیتی ندارد و حتی اگر موفق به کنار زدن مجیدی شود، راه فراری از اعتراضات نخواهد داشت. مجیدی می‌توانست این نقش را به عهده بگیرد، ولی شکست در فینال جام حذفی و بازی با الهلال و تنش‌های اخیر با مدیریت باشگاه موقعیت او را هم متزلزل کرده است. اگر مربی جدیدی جایگزین مجیدی شود، خوب می‌داند که با ظرفیت محدود فنی بازیکنان فعلی، مشکلات مالی باشگاه، ضعف مدیریت و انتظارات بالای هواداران مأموریت تقریباً غیرممکنی برای موفقیت دارد. استقلال در بن‌بست گرفتار شده و هر حرکت و تصمیم اشتباه شرایط را سخت‌تر می‌کند. در این شرایط فقط یک معجزه می‌تواند استقلال را به آرامش برساند.
 

Page Generated in 0.0059 sec