ماجرای این دوچرخه انگار قرار نیست تمام شود. از همان ابتدا و قبل از خریدنش گرفته تا دوران قبل از المپیک و حالا هم پس از این بازیها. دوچرخهای که برای حضور سعید صفرزاده به عنوان تنها المپین دوچرخهسواری واجب بود و در فاصله چند هفته مانده به المپیک، با هزینه شخصی خود صفرزاده خریداری شد.
صفرزاده همان روزها در گفت و گویی با ایران ورزشی اعلام کرد که دوچرخه را با هزینه و از جیب خودش خریده و فدراسیون هنوز مبلغی به او پرداخت نکرده است. صفرزاده ادعا کرد که کمیته ملی المپیک هزینههای لازم برای خرج و مخارج او از جمله همین دوچرخه را پرداخت کرده اما فدراسیون چیزی به او نداده است.
ادعایی که البته خیلی زود توسط فدراسیون تکذیب شد و فدراسیوننشینها اینطور عنوان کردند که چیزی از کمیته نگرفتهاند. آن هم در شرایطی که طبق اخباری که همان زمان به دست آمد، کمیته ملی المپیک رقمی بالغ بر 900 میلیون تومان به حساب فدراسیون واریز کرده بود!
ماجرای تمام نشدنی
حاشیههای این دوچرخه دردسرساز گویا پس از المپیک هم قصد تمام شدن ندارد. عصر دیروز بود که خبر رسید سر این دوچرخه باز هم دعوا شده و این بار فدراسیون پیش دستی کرده و از صفرزاده شکایت کرده است! اینطور که گفته شده فدراسیون به دلیل پس ندادن این دوچرخه پس از المپیک، از صفرزاده شکایت کرده و خواستار پس گرفتن آن شده است!
اینطور که در رسانهها عنوان شده، فدراسیون دوچرخهسواری هفته گذشته از صفرزاده خواسته دوچرخه را به فدراسیون برگرداند و چون این کار از سمت صفرزاده انجام نشده فدراسیون اقدام به شکایت علیه این رکابزن کرده است. ابلاغیه این شکایت نیز برای صفرزاده ارسال شده است. به نظر میرسد مدیر کل ورزش و جوانان آذربایجان شرقی قرار است به این اتفاق ورود کند.
نکتهای که در این میان ایجاد ابهام کرده این است که از المپیک سیدنی تا ریو هر زمان رکابزنان در المپیک حاضر شدهاند، دوچرخهها دیگر از آنها پس گرفته نشده و دست خود رکابزنان مانده است و صفرزاده هم تصور این را داشته که طبق دورههای قبل قرار است دوچرخه دست خودش بماند.
پول دوچرخه را بالاخره چه کسی داد؟
اینطور که به نظر میرسد و شکایت فدراسیون منجر به صدور ابلاغیه شده است، مستندات کافی برای خرید این دوچرخه وجود دارد. آن هم در شرایطی که صفرزاده مدعی شده بود آن را با هزینه خودش خریده. حالا یا فدراسیون با پرداخت هزینه آن ادعای مالکیت دارد و یا ماجرای دیگری در میان است.
در مجموع اما به نظر میرسد رابطه این رکابزن المپیکی و فدراسیون آنقدر شکراب شده که کار به شکایت و شکایت کشی کشیده شده و هیچکدام از طرفین دعوا کوتاه نیامدهاند.
خوب نبودن اوضاع در این فدراسیون و با تیم المپیکی آنجایی آشکار شد که اردوی تیم ملی بدون اطلاع پراش ترتیب داده شد و بدون هیچگونه صحبتی این مربی از کار برکنار شد.
واقعیت ورزش ایران
وقتی صفرزاده در المپیک آن نتیجه ضعیف را گرفت و طبق روال المپیکهای قبلی به خط پایان نرسید، خیلیها معترض بودند که سطح دوچرخهسواری ایران چرا تا این اندازه پایین است که ورزشکار ایران در بین نفرات آخر قرار گرفته است.
حق هم داشتند اما واقعیت ورزش ایران همین است. چه در بعد نتیجه و چه در بحث سیستم مدیریت و ابزار و بودجه. دوچرخهای که آن زمان اعلام شد فقط 150 تومان قیمت داشته، حالا باید محل نزاع و شکایت فدراسیون از ورزشکار باشد و اختلافی کوچک باعث شود تا چنین آبروریزی بزرگی به راه بیفتد!